تا بگیرد زندگانی ام صفا گفتم حسین
با همه بی بندوباری بارها گفتم حسین
دست هایم راگرفتی هرکجا خوردم زمین
تا نهادم دست خودرا روی پا گفتم حسین
اشک هایم را خریدی،خنده دادی جای آن
در میان خنده ها و گریه ها گفتم حسین
هرکه باهرنیّتی خوانده تورا دادی جواب
گاهی بااخلاص وگاهی با ریاگفتم حسین
گاهی در تنهایی ام نام تو را ناله زدم
گاهی دربزم عزایت بی صدا گفتم حسین
تا که دیدم نوکرانت یک به یک زائر شدند
ناگهان بغضم شکست وبی هواگفتم حسین
"ازحرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین"
اربعین،من از وطن تا کربلا گفتم حسین
حال میخواهی جواب شعرمن را هم نده
ابتدا گفتم "حسین" و انتها گفتم "حسین"
#محمد_حسن_بیات_لو
#اربعين
@shearvdastan
سخت است به اجبار به جمعی بنشینی
وقتی دلت از عالم و آدم زده باشد
#رضا_خادمه_مولوی
#شب_نوشت
@shearvdastan
نیمی از جانِ مرا بردی، محبت داشتی
نیمِ باقیمانده هم هروقت فرصت داشتی
بر زمین افتادم و دیدم سراغم آمدی
دستِ یاری چیست؟ سودایِ غنیمت داشتی
خانهای از جنسِ دلتنگی بنا کردم، ولی
چون پرستوها به ترکِ خانه عادت داشتی
زخم خوردم، گاهی از ایشان و گاه از چشمِ تو
با رقیبان بر سرِ جانم رقابت داشتی
ای که ابرویت به خونریزی کمر بستهست، کاش
اندکی در مهربانی نیز همت داشتی
#سجاد_سامانی
#ارسالی
@shearvdastan
از تیرگی شام دل آسمان گرفت
وقت ورود شد نفس کاروان گرفت
ذریه ی بتول اسیران سلسله
باران سنگ بر سرشان ناگهان گرفت
راسی که بود بر سر نیزه نشان عشق
پیرزن یهودیه او را نشان گرفت
راهی نبود از در دروازه تا به کاخ
از صبح تا غروب ولیکن زمان گرفت
اشک سر بریده درآمد که خواهرش
جا در میان مجلس نامحرمان گرفت
ای دختر علی چقدر داغ دیده ای
این روزگار از تو چه سخت امتحان گرفت
بازجرِ نانجیب شبی روبرو شُد و
اینگونه شد رقیه که لکنت زبان گرفت
آن لب که بود جایگه بوسه رسول
بی احترام بوسه از ان خیزران گرفت
محمد جواد مطیع ها- ۱۴۰۳
#کاروان_اسرا
#ماه_صفر
#اربعين
@shearvdastan
«اول ماه صَفر بد سَفری بود حسین
ساربانِ من عجب بدنظری بود حسین»
راهِ یکساعته یک روز به طول انجامید
کار این بی شرفان ، پرده دَری بود حسین
سنگ خوردم سرِ بازار عجب دردی داشت
دردِ سَر داشتَنَم ، دردسری بود حسین
ای جگردارترین مَحرَم زینب ، بر نِی
آنکه زن میزند از بی جگری بود حسین
بعدِ بازار همه صورت مان نیلی شد
بخدا از اَثرِ بی سپری بود حسین
ته بازار یکی نام محلّی را گفت
مردک مست عجب فتنه گری بود حسین
آن محل چشمِ خریدار به ما داشت فقط
کاش این شام بلا را سحری بود حسین
حرف بد زد به ربابه بخدا آب شدم
بی سبب بود فقط رهگذری بود حسین
**
سر تو بر روی نِی بند نمی شد دیگر
نیزه دارِ سر تو ، خیره سری بود حسین
چه شد آنشب که تو به خانه ی خولی رفتی
بعد از آن زلف سرت مختصری بود حسین
ما عزیزان تو بودیم ولی خوار شدیم
بعد تو قسمت ما دربه دری بود حسین
بیت اول تضمین از سیدپوریا هاشمی است
سید حسین میرعمادی
#کاروان_اسرا
#ماه_صفر
#اربعين
@shearvdastan
پنهان ز چشمِ غیر به کنجی گریستیم
اشکِ به رخ دویدهی ما را کسی ندید
#محمد_قهرمان
@shearvdastan
خدا را شكر، آهی هست، گاهی همدمی دارم
در اين هنگامهی بی همدمی، شادم غمی دارم...
مخواه از من كه با اشكی بريزم هيبت خود را
كه روی شانههای خستهام ارگِ بَمی دارم
هوای بی کسی بعد از تو آنسان آدمم كرده
كه در هر خانهای پا میگذارم مَحرمی دارم!
برای سيب دادن دستِ مردم، شاخه خم كردم
شما دست كجی دارید و من دست خَمی دارم
كويری با تفاخر گفت: دريا بوده ام روزی...
تو اما قطرهای! گفتم: اقلاً من نَمیدارم!
چيَم جز «اشک و آه و خشم و غربت؟» پس رهايم كن
كه با اين «آب و باد و خاک و آتش»، عالمی دارم!
#حسین_زحمتکش
@shearvdastan
همچو لیلی مستمندم در فراقش روز و شب
همچو مجنون گرد عالم دوست جویان می روم
#عطار
@shearvdastan
بس که زیبایی اگر یوسف تو را میدید نیز
چنگ بر پیراهنت میزد، زلیخا پیشکش...
#سجاد_سامانی
#شب_نوشت
@shearvdastan
«دل شکستی و کسی نیست بگوید این غم،
بومرنگ است! شبی سوی تو بر میگردد!»
#سعیدصاحب_علم
#ارسالی
@shearvdastan
گر زمين خوردم و برخاستم اي دوست چه غم
خاك اين ميكده از مست زمين خورده پُر است.
#ارسالی
@shearvdastan
خطر در آب زیر کاه بیش از بحر میباشد
من از همواری این خلق ناهموار میترسم
#صائب_تبریزی
#ارسالی
@shearvdastan
من تا سحر به گریه و او تا سحر به خواب
دردا که قدر خواب سحر دوستم نداشت
#سجاد_سامانی
#ارسالی
@shearvdastan
باران ببارد میروی باران نبارد میروی
این بغض بی صاحب چرا
از من ندارد پیروی
#ارسالی
یک نفر ، یک خبر از یار ندارد بدهد؟
دل ما خیلی از این بی خبری سوخته است
#حامد_نیازی
روز خبرنگار مبارک
@shearvdastan
تو تنها میتوانی آخرین درمان من باشی
و بیشک دیگران بیهوده میجویند تسکینم
#محمدعلی_بهمنی
@shearvdastan
من دخیلِ دل خود را به تو طورے بستم
که به این راحتے آقا گره اش وا نشود
#ارسالی
@shearvdastan
قلبِ دیوانه به هر حال ، خطا خواهد کرد!
رفته ای، پُشت سَرَت باز دعا خواهد کرد!
دوری ، از ما دو رفیقِ اَبدی می سازد
پیش هم بودنِ ما ، جنگ به پا خواهد کرد
برگِ خُشکیده هر آنقدر ، مصمّم باشد ،
ساقه اش را غمِ پاییز ، جدا خواهد کرد
نیستی تا که ببینی غمِ بی دلداری ،
با دلِ خسته ی این مرد ، چه ها خواهد کرد
مطمئن باش! که این آهِ نه چندان سوزان ...
آنچه را با تو نکرده ست ، خُدا خواهد کرد
#محسن_نظری
@shearvdastan
گفتی شراب بوسه را باید نهان نوشید
پر کن که ترسی نیست از رسواییام با تو
#فاضل_نظری
#شب_نوشت
@shearvdastan
بی گمان روزِ قشنگی بشود امروزم
چون سرِ صبح،
سلامم به تو خیلی چسبید!!
#صبحتون_بخیر
@shearvdastan
میتراود بوی جان امروز از طرف چمن
بوسه ای دادی مگر ای باد گل بو بر تنش...
#هوشنگ_ابتهاج
@shearvdastan
نمیتوانم از اين بغضِ بیاراده بگويم
که با سواره چه حرفی منِ پياده بگويم؟
به آن که در دلش آبی تکان نخورده، چگونه
از آتشی که نگاهت به جا نهاده بگويم؟
چه سود اگر که هوای تو را نداشته باشد؟
سرم کم از بدنم باد اگر زياده بگويم
نه طاقتی که از آن چشم تيره، دست بدارم
نه فرصتی که از اين حالِ دستداده بگويم
پناه میبرم از شرّ شهر بی تو به غربت
به گوشهای که غمم را به گوش جاده بگويم
چه سخت منزویام کرده است عشق تو، بشنو:
"دلم گرفته برايت، سليس و ساده بگويم"
#سجاد_رشیدی_پور
@shearvdastan