eitaa logo
شعر و داستان
1.6هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
72 ویدیو
44 فایل
ارتباط با مدیر. ارسال اشعار @alirezaei993
مشاهده در ایتا
دانلود
نمی رنجم اگر کاخ مرا ویرانه می خواهد که راه عشق آری طاقتی مردانه می خواهد کمی هم لطف باید گاه گاهی مرد عاشق را پرنده در قفس هم باشد آب و دانه می خواهد چه حسن اتفاقی! اشتراک ما پریشانی است که هم موی تو هم بغض من، آری شانه می خواهد تحمل کردن قهر تو را یک استکان بس نیست تسلی دادن این فاجعه میخانه می خواهد اگر مقصود تو عشق است پس آرام باش ای دل چه فرقی می کند می خواهدم او یا نمی خواهد @shearvdastan
نمی رنجم اگر کاخ مرا ویرانه می خواهد که راه عشق آری طاقتی مردانه می خواهد کمی هم لطف باید گاه گاهی مرد عاشق را پرنده در قفس هم باشد آب و دانه می خواهد چه حسن اتفاقی! اشتراک ما پریشانی است که هم موی تو هم بغض من، آری شانه می خواهد تحمل کردن قهر تو را یک استکان بس نیست تسلی دادن این فاجعه میخانه می خواهد اگر مقصود تو عشق است پس آرام باش ای دل چه فرقی می کند می خواهدم او یا نمی خواهد @shearvdastan
🎈 گرچه می دانم دلم از عشق ناخشنود نیست عشق جز درد عمیق و زخم بی بهبود نیست عشق؛ دنیایی که هرکس آمد و گفتش درود دیگرش جز مرگ هرگز فرصت بدرود نیست شادمانی را گرفت از من، بجایش شعر داد شعر آری، شعر، سودایی که هیچش سود نیست شعر می گویم مگر یادم بماند زنده ام رود هم روزی اگر از پا نِشیند، رود نیست ناگهان یک شب سراغم آمد و با خنده گفت: “نوش داروی توام!” با طعنه گفتم: “زود نیست؟!” دیر شد، در من اگر هم شور و شوقی بود، مُرد دیر شد، این مرد، آن مردی که سابق بود نیست! @shearvdastan
چو رنج بوده فقط سهمم از جهان شما خوشا به کنج اتاقم، خوشا جهان خودم @shearvdastan
گفته‌ام جای ذکر، نامت را بوی گل می‌دهد اگر دهنم @shearvdastan
نمی‌توانم از اين بغضِ بی‌اراده بگويم که با سواره چه حرفی منِ پياده بگويم؟ به آن که در دلش آبی تکان نخورده، چگونه از آتشی که نگاهت به جا نهاده بگويم؟ چه سود اگر که هوای تو را نداشته باشد؟ سرم کم از بدنم باد اگر زياده بگويم نه طاقتی که از آن چشم تيره، دست بدارم نه فرصتی که از اين حالِ دست‌داده بگويم پناه می‌برم از شرّ شهر بی تو به غربت به گوشه‌ای که غمم را به گوش جاده بگويم چه سخت منزوی‌ام کرده است عشق تو، بشنو: "دلم گرفته برايت، سليس و ساده بگويم" @shearvdastan