#طنزانه
فکر میکنید اگر در دوره حافظ و سعدی ، فردوسی و... تلفن بود اونم از نوع منشی دار ، منشی تلفن خونشون چی میگفت ؟! 🤔
📞 پیغامگیر حافظ :
رفته ام بیرون من از کاشانه خود غم مخور
تا مگر بینم رخ جانانه خود غم مخور
بشنوی پاسخ ز حافظ گر که بگذاری پیام
زان زمان کو باز گردم خانه خود غم مخور 😂😂😂
📞 پیغامگیر سعدی :
از آوای دل انگیز تو مستم
نباشم خانه و شرمنده هستم
به پیغام تو خواهم گفت پاسخ
فلک گر فرصتی دادی به دستم 😂
📞 پیغامگیر باباطاهر :
تلیفون کرده ای جانم فدایت
الهی مو به قربون صدایت
چو از صحرا بیایم ، نازنینم
فرستم پاسخی از دل برایت 😂😂
📞 پیغامگیر فردوسی :
نمیباشم امروز اندر سرای
که رسم ادب را بیارم به جای
به پیغامت ای دوست گویم جواب
چو فردا برآید بلند آفتاب 😂😂
📞 پیغامگیر خیام :
این چرخ فلک ، عمر مرا داد به باد
ممنون توام که کرده ای از من یاد
رفتم سرکوچه ، منزل کوزه فروش
آیم چو به خانه ، پاسخت خواهم داد
@shearvdastan
هفت آسمان در دستهای مهربانت بود
هر چند عمری سقف زندان آسمانت بود
تسبیحی از ماه و ستاره بین دستانت
خورشید در سجاده هر شب میهمانت بود
تصویر تو در قاب زندان باز می تابید
"یا نورُ یا قدّوس" وقتی بر زبانت بود
با تازیانه روزه ات را باز می کردند
اشک غریبی، آه غربت، آب و نانت بود
وقت قنوت آخرت خون گریه می کردند
زنجیرهایی که به دست ناتوانت بود
طعنه شنیدن، داغ دیدن، خون دل خوردن
هر چند موروثی میان دودمانت بود
اما خدا را شُکر این حرمت شکستنها
دور از نگاه مضطر معصومه جانت بود
#حسین_عباسپور
شهادت امام موسی کاظم (ع)پدر سلطان خراسان تسلیت باد
@shearvdastan
پر بسته بود؛ وقت پریدن توان نداشت
مرغی که بال داشت؛ ولی آسمان نداشت
خو کرده بود با غم زندان خود ولی
دیگر توان صبر در آن آشیان نداشت
جز آه زخمهای دهن باز کرده اش
در چارچوب تنگ قفس همزبان نداشت
آنقدر زخمی غل و زنجیر بود که
اندازه ی کشیدن یک آه جان نداشت
زیر لگد صداش به جایی نمی رسید
زیر لگد شکست و توان فغان نداشت
با تازیانه ساخت که دشنام نشنَوَد
دیگر ولی تحمل زخم زبان نداشت
هرچند میزبان تنش، تخته پاره شد
هرچند روی پل بدنش سایبان نداشت
دیگر تنش اسیر سم اسبها نشد
دیگر سرش به خانه نیزه مکان نداشت
#محمدبیابانی
@shearvdastan
مردی که نام دیگر او "آفتاب" است
بین غل و زنجیر هم، عالیجناب است
حبل المتین ماست یک تار عبایش
این مرد از نسل شریف بوتراب است
هنگام طی الارض و معراجش یقینا
روح الامین در محضرش پا در رکاب است
پیداست از باب الحوائج بودن او
هر کس از او چیزی بخواهد مستجاب است
با یک سوالش بُشر حافی زیر و رو شد
هر کس به پای او بیفتد کامیاب است
بدکاره ای را زود سجّاده نشین کرد
اعجاز او بالاتر از حدّ نصاب است
چیز کمی که نیست؛ آقا چارده سال
زیر شکنجه، کنج زندان در عذاب است
از بس که گلبرگ تن آقا خمیده
زندان تاریکش پر از عطر گلاب است
زخمی که در زیر گلوی او شکفته
یادآور زخم و غم طفل رباب است
با این غل و زنجیر و لبهای ترک دار
تنها به یاد زینب و بزم شراب است
چوب یزید و گریه ی اطفال ای وای
حرف کنیزی و زبانم لال ای وای
#محمدفردوسی
@shearvdastan
بیهوده قفس را مگشایید پری نیست
جز مُشتِ پری گوشه ي زندان اثری نیست
در دل اثر از شادی و امّید مجویید
از شاخه ي بشکسته ي امّید ثمری نیست
گفتم به صبا دردِ دل خویش بگویم
امّا به سیه چال، صبا را گذری نیست
گیرم که صبا را گذر افتاد، چه گويم؟
ديگر ز من و دردِ دل من خبری نیست
امّید رهایی چو از این بند محال است
ناچار بجز مرگ، نجاتِ دگری نیست
ای مرگ کجایی که به دیدار من آیی
در سینه دگر جز نفس مختصری نیست
تا بال و پری بود قفس را نگشودند
امروز گشودند قفس را که پری نیست
#علی_انسانی
سالروز شهادت هفتمین سپهر آسمان امامت و ولایت باب الحوایج حضرت امام موسی کاظم ع برهمگان تسلیت باد
@shearvdastan
پاییزیام! بهار چه دارد برای من؟
عید تو را چه رابطهای با عزای من؟!
با صد بهار نیز گلی وا نمیشود
در شاخههایِ منجمدِ دستهایِ من
#حسین_منزوی
@shearvdastan
قسم به حال و هواي هميشه باراني
كه با تبسمت، آيينۀ بهاراني!
ميان اين همه زن، هيچكس شبيه تو نيست
به ماه، آينه، خورشيد، چشمه... ميماني!
مني كه اين همه از بغض و آه ميگفتم
تو آمدي، كه مرا با غزل بخنداني
و عشق حادثۀ روزگار من شده است
دوباره در دل من، سبز شد به آساني
چقدر دلخوشم از اين كه دوستت دارم
تمام دلخوشي من، تويي و ميداني
از اين كه با مني از سرنوشت ممنونم
چه غم كنار تو از روزهاي طوفاني؟!
اگر خطا نكنم رودكي است استادت
كه حرف ميزني با لهجۀ خراساني
در اين دقايق شب رو به روي پنجرهام
نشسته، زل زدهام در زلال چشماني...
كه مثل هر شب ديگر هنوز ميگويند:
"تمام ميشود اين انتظار طولاني!
دوباره فرصت ديدار ميرسد فردوس"
چه لحظه ايست رسيدن، به ماه پيشاني!
#فردوس_اعظم
@shearvdastan
نیست رنگی که بگوید با من
اندکی صبر ، سحر نزدیک است
هر دم این بانگ برآرم از دل :
وای ، این شب
چقدر تاریک است
#سهراب_سپهری
@shearvdastan
کاشکی کوچه ی مهتاب مرا پس بدهی
شور و شوق دل بی تاب مرا پس بدهی
گرچه با من سر یاری نسپردی -اما. ..
لااقل ثانیه ای خواب مرا پس بدهی
@shearvdastan
May 11
#سبزہ را من بہ هواے تو گرہ خواهم زد
ڪہ #تو_دنیاے_منے ، سبز بمانے همہ عمر
#محمد_فرسود
روز طبیعت بهتون خوش بگذره.
@shaervdastan
فکرِ گل از خاطرِ باغِ بهارم رفته است
از بهار و عید تنها یادگارم رفته است
خسته از خوابِ زمستانم ولیکن قدرتِ
رویشِ یک برگ هم از شاخسارم رفته است
در کمینگاهی دریغا پیش چشمان خودم
مثل تیری از کمان، پَرّان شکارم رفته است
بر لبِ رودِ جوانی دیده ام غلتان در آب
عشق چون نارنج یا سیب و انارم رفته است
او اگر می ماند دنیا رنگِ دیگر می گرفت
او که رفته آه یعنی هر چه دارم رفته است
#ساناز_رئوف
@shearvdastan
سنت ها را احیا کن،
گره بزن...
اما این بار سبزه را نه،
دستت را توی دستم!
#طاهره_اباذری_هریس
@shearvdastan
یا رسولالله (ص)
جز راه تو راههای عالم چاه است
نور سخنانِ تو چراغ راه است
مبعوث شدی که دینِ نو عرضه کنی
دینی که در آن علی ولیُّالله است
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است
#مبعثرسول_خدا_مبارک_باد
#رضا_قاسمی
@shearvdastan
آن شب سکوت خلوت غار حرا شکست
با آن شکست، قامت لات و عزا شکست
آمد به گوش ختم رسولان ندا، بخوان!
مُهر سکوت لعل بشر زان ندا شکست
با خواندن نخوانده الفبا طلسم جهل
در سرزمین رکن و مقام عصا شکست
آدم به باغ خلد خدا را سپاس گفت
تا سدّ ظلم و فقر به ام القرا شکست
نوح نبی به ساحل رحمت رسید و خورد
طوفان به پاس حرمت خیرالورا شکست
بر تخت گل نشست در آتش خلیل حق
تا ختم الانبیا گل لبخند را شکست
عیسی مسیح مُهر نبوّت به او سپرد
زیرا که نیست دین ورا تا جزا، شکست
#ژولیده_نیشابوری
@shearvdastan
🔸 جمشید مشایخی درگذشت
▫️#خبرآنلاین، جمشید مشایخی، بازیگر نقشهای ماندنی سینمای ایران، امشب (سهشنبه ۱۳ فروردین) پس از ۱۰ روز بستری بودن در بیمارستان درگذشت.
▫️سام مشایخی، فرزند این بازیگر پیشکسوت، با تایید این خبر، اعلام کرد جمشید مشایخی ساعت ۲۱ امشب در بیمارستان عرفان تهران به دلیل ایست قلبی درگذشته است.
@shearvdastan
نبض هستی لرزه بر رگهای کوهِ نور زد
باغبان انبیاء گل نغمهای مسرور زد
چشمِ کوههای دگر پیش حرا تاریک بود
چشم خورشیدی او علت بر این مشهور زد
بسکه شیرین بود وصلِ یار در غارِ حرا
صد ملک با بالهای سر درش را تور زد
هم نبوت را به دست آورد و هم ختم الرسل
فکر را از نو بنا کرد و دم از معمور زد
با چنین والا مقامی چشمها را خیره کرد
تیرها بر دیدگانِ دشمنانِ کور زد
دیگر از حرف یتیمی و شبانی نیست حرف
سیلی سنگین بعثت بر رخِ مغرور زد
دست شیطان را ببست و شاهکاری را گشود
گفت اسلام و همه ابلیسیان را دور کرد
@shearvdastan
امروز قلب عالم و آدم، حرای توست
این کوه نور شاهد حرف خدای توست
مکه دگر برای بزرگی ات کوچک است
فریاد کن رسول که دنیا برای توست
"اقرأ باسم ربّک"، "یا ایّها الرسول"
قران بخوان امین که همین آشنای توست
لات و هبل برای تو تعظیم کرده اند
وقتی که قلب سنگی عُزّی فدای توست
خورشید و ماه بین دو دست تو دلخوشند
یعنی تمام تکیه عالم عصای توست
بعد از هزار سال دگر میشناسمت
وقتی که جای جای دلم ردّ پای توست
فریادتان تمام زمین را گرفته است
امروز هر چه میشنوم از صدای توست
#محمد_حسین_حسینی
@shearvdastan