گزیده ابیات غزل استاد #شهریار:
يار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدی مادر و من با همه پيری پسرم
تو جگـــــرگوشه هم از شير بريدی و هنـــــــوز
من بيچاره همان عاشق خونيــن جگرم
من که با عشق نرانـدم به جوانـی هوسی
هوس عشق و جوانی ست به پيــرانه سرم
پدرت گوهـر خود تا به زر و سيم فــروخت
پدر عشق بسوزد که درآمد پــدرم
#عشـــق و آزادگی و حسن و جوانــی و هنـــر
عجبــا هيچ نيرزيـد که بی سيم و زرم
#سيـزده را همه عالم بدر امروز از شهـــر
من خود آن سيزدهـم کز همه عالم بـدرم
@Sheeroghazal
شعر و غزل