معرفی کتاب #محدودیت_صفر
کتاب محدودیت صفر نوشته جو ویتالی وایهالیا کالاهولن، به اصول مهم روانشناسی، علمی و معنوی اشاره میکند و موفقیت و رسیدن به هدف را از جنبههای مذهبی مورد بررسی قرار میدهد. این کتاب از دانش کهن بومیان هاوایی برگرفته شده است.
روش این بومیان با نام هو اوپونو پونو شیوهای برای دستیابی به ثروت، سلامتی و آرامش است. به عقیده جو ویتالی (Joe Vitale) و ایهالیا کالاهولن (Haleakalā Hew Len) انسان با رجوع به خود و قبول کردن کامل تمامی مسئولیتها و رسیدن به محدودیت صفر – جایی که هیچ محدودیتی وجود ندارد – میتواند بسیاری از مشکلات را حل کند و از بین ببرد و این عمل را به وسیله این روش بومیان مطرح میکند. حالت صفر را میتوان به عشق خالص تعبیر کرد.
هو اوپونو پونو به معنای رها شدن از بند انرژیهای سمی درون آدمی است. در کتاب محدودیت صفر (Zero limits) میآموزید که هیچ محدودیتی برای رسیدن به هر آنچه که میخواهید وجود ندارد و شما تنها به افکار و دیدگاهی مثبت نیاز دارید.
#کتاب
#محدودیت_صفر
@Sheeroghazal
ebook6715[www.takbook.com]-1.pdf
3.07M
وقتی خود واقعیتان شوید هر آنچه کامل، تمامعیار، بیعیبونقص و درخورتان است در اختیارتان قرار خواهد گرفت. وقتی اختیار را به دست خود واقعیتان بدهید، خواه ناخواه شاهد کمال در افکار، گفتار، کردار و اعمالتان خواهید بود اما اگر اجازه دهید افکارتان بر شما حکومت کنند خودبهخود نقصان را تجربه خواهید کرد و به سمت بیماری، گیجی، انزجار، افسردگی، قضاوت و فقر هبوط خواهید کرد.
#پی_دی_اف
#کتاب
@Sheeroghazal
💕ميگويند كه در زمان موسی خشکسالی پيش آمد.
آهوان در دشت، خدمت موسی رسيدند كه ما از تشنگی تلف می شويم و از خداوند متعال در خواست باران كن.
موسی به درگاه الهی شتافت و داستان آهوان را نقل نمود.
خداوند فرمود: موعد آن نرسيده
موسی هم برای آهوان جواب رد آورد.
تا اينكه يكی از آهوان داوطلب شد كه برای صحبت و مناجات بالای كوه طور رود. به دوستان خود گفت: اگر من جست و خیز کنان پایین آمدم بدانيد كه باران می آيد وگرنه اميدی نيست.
آهو به بالای كوه رفت و حضرت حق به او هم جواب رد داد. اما در راه برگشت وقتی به چشمان منتظر دوستانش نگاه كرد ناراحت شد. شروع به جست و خیز کرد و با خود گفت:
دوستانم را خوشحال می كنم و توكل می نمایم. تا پایین رفتن از کوه هنوز امید هست.
تا آهو به پائين كوه رسيد باران شروع به باريدن كرد
موسي معترض پروردگار شد.
خداوند به او فرمود: همان پاسخ تو را آهو نیز دریافت کرد با این تفاوت که آهو دوباره با توکل حرکت کرد و اين پاداش توكل او بود.
هیچوقت نا امید نشويد...
شايد لحظه اخر نتيجه عوض شود، پس مجددا توكل كنيد..
#توکل
#تلاش
#امید
@Sheeroghazal 🍃🍃🍃
امشب لیله الرغائب است
" شب آرزوها "
شب خواستن ها ,
شب طلب کردن ها ,
شب بخشش خداوند ,
شب گرفتن آنچه می خواهی
از قدرت لایزال
پس :
محیا شو , دلت را از
کینه ها خالی کن , ببخش ,
مهربان تر از همیشه باش
تا دلت آینه ای شود و صیقلی
چه زیبا شبی ست امشب...
#شب_آرزوها
#ماه_رجب
@Sheeroghazal
صفائی بود دیشب با خیالت خلوت ما را
ولی من باز پنهانی ترا هم آرزو کردم
#دعا
#شهریار
#آرزو
@Sheeroghazal
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه ضرب المثل چینی می گه:
برنج سرد را می شه خورد!
چای سرد را می شه نوشید!
اما نگاه سرد را نمیشه تحمل کرد!!
با آدم بی احساس نه می شه حرف زد
نه قدم زد و نه زندگی کرد…
#انسان
@Sheeroghazal
💫روز-خوب_را_من_میسازم👌
امروز زیباترین روز خداست🌹
یک بغل لبخند و حالِ خوب، بر می دارم و به استقبالِ اتفاقاتِ خوبِ امروزم می روم،
و شک ندارم که همه چیز، خوب پیش می رود؛
چون من اینطور خواسته ام!
به دیروز و اتفاقاتش فکر نمی کنم، هرچه بود گذشت و تمام شد،
اما زندگی ادامه دارد و من این ادامه را قربانیِ گذشته های تمام شده و دیروزهای از دست رفته نخواهم کرد !😍👌👌
#صبح
#حال_خوب
@Sheeroghazal
💕ازعزراییل پرسیدند:
تابحال گریه نکردی زمانیکه جان بنی آدمی را میگرفتی؟
عزرائیل جواب داد:
یک بارخندیدم،
یک بارگریه کردم
ویک بارترسیدم.
«خنده ام» زمانی بودکه به من فرمان داده شد جان مردی رابگیرم،اورادرکنارکفاشی یافتم که به کفاش می گفت:کفشم را طوری بدوز که یک سال دوام بیاورد! به حالش خندیدم وجانش راگرفتم…
«گریه ام» زمانی بود که به من دستور داده شدجان زنی رابگیرم، او را دربیابانی گرم و بی درخت وآب یافتم که درحال زایمان بود... منتظر ماندم تا نوزادش به دنیا آمد سپس جانش را گرفتم..دلم به حال آن نوزاد بی سرپناه درآن بیابان گرم سوخت وگریه کردم…
«ترسم» زمانی بودکه خداوندبه من امرکردجان فقیهی را بگیرم نوری ازاتاقش می آمد هرچه نزدیکتر میشدم نور بیشترمی شد وزمانی که جانش را می گرفتم ازدرخشش چهره اش وحشت زده شدم... دراین هنگام خداوند فرمود:
می دانی آن عالم نورانی کیست؟..
او همان نوزادی ست که جان مادرش راگرفتی.
من مسئولیت حمایتش را عهده دار بودم هرگز گمان مکن که باوجودمن،موجودی درجهان بی سرپناه خواهد بود...
#حکمت
#عرفان
@Sheeroghazal🍃🍃🍃
آدم های مشهور - اورهان پاموک.pdf
382.1K
آدم های مشهور نوشته اورهان پاموک نویسنده ترک که به گفته آقای بهارلو دو سال قبل برای نوشتن یک رمان، سفری مطالعاتی به ایران داشت، اثری است ناب و در تراز پرورده ترین داستان های کوتاه جهان.
راوی داستان آدم های مشهور یک کودک ده دوازده ساله است، و از همین رو تصویرها در داستان همه کودکانه اند، یعنی با نوعی معصومیت و سادگی و در عین حال شیرینی ارائه شده است.
#آدم_های_مشهور
#رمان
@Sheeroghazal
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلت را بتکان
اشتباهاتت وقتی افتاد روی زمین
بگذار همانجا بماند
فقط از لابلای اشتباه هایت،
یک تجربه را بیرون بکش
قاب کن و بزن به دیوار دلت
اشتباه کردن اشتباه نیست
در اشتباه ماندن اشتباه است.
#فروغ_فرخزاد
#تجربه
@Sheeroghazal