eitaa logo
شعر هیأت
10.6هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
183 ویدیو
15 فایل
🔹انتخاب شعر خوب، استوار و سالم، تأثیرگذار و روشن‌گرانه همواره دغدغه ذاکران و مرثیه‌خوانان اهل معرفت و شناخت بوده است. 🔹کانال «شعر هیأت» قدمی کوچک در راستای تحقق این رسالت بزرگ است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹همدلی🔹 سال جدید زیر همین گنبد کبود آغاز شد حکایتمان با یکی نبود ارابه‌های قاتل و آزادراه مرگ تدبیرهای دفن شده در مسیر رود ابرِ سیاه پوشِ غمِ جنگلی که نیست باریده است بر سر این شهر غرقِ دود پیش نگاه مامِ وطن در میان سیل از زندگی دوباره کسی دست شسته بود اما میان حادثه‌ها باز شاعری از شور و شوق و همدلی و عشق می‌سرود: بر غیرت همیشگی مردمم سلام بر همت همیشگی مردمم درود از شرق و غرب و راست و چپ زخم خورده‌ایم اما به لطف وحدتمان مثل تار و پود، در هم تنیده‌ایم و هنوز ایستاده‌ایم صبحِ فراز بوده اگر یا شبِ فرود   📝 @ShereHeyat
🔹شلاق طوفان 🔹 به روی آب می‌بینم ورق‌های گلستان را به طوفان می‌دهد سیلاب، مشق «باز باران» را... به سوگ سروهای ناپدید از سیل در شیراز ببین لرزان سپیداران بی‌تاب سپیدان را ببین دنبالۀ سیلاب را در جنگل ساری ببین بر سارهای نیمه‌جان، شلاق طوفان را علامات تگرگی تیره در دشتی درندشت است ببین در رعد و برق، اندوه جنگل‌های گیلان را کسی با گریه می‌گوید «تمام خانه‌ها ابری‌ست» ببین بر تپه‌های یوش،«نیما»ی پریشان را خزر را بنگر و بی‌تابی امواج ساحل‌کوب بخوان با حال دیگرگون همان‌جا شعر «سلمان» را به هرسو می‌برد سیلاب، مشقی را بلاتکلیف ببین پنهان به هر گرداب، دیوار دبستان را... پراکنده‌ست از طوفان شمال کشورم اما ببین آن گوشه خاطرجمع، اصحاب شمیران را به امداد شما امیدها بستند این مردم که دریابید از سیل خطر خاک شهیدان را دلم روشن به دستان جوانمردان این عرصه‌ست فراوان دیدم آن‌جا «همت» و «عباس دوران» را در این سیلاب هم ما ساکنان کشتی نوحیم از آن بالا ببین گلدستۀ شاه خراسان را 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3734@ShereHeyat
فرازی از یک 🔹امتحان بلا🔹 بسیار بار آب گذر کرد از سرش شیراز ماند و چشمۀ الله اکبرش شیراز ماند و حافظ و سعدیه و ارم شیراز ماند و شاهچراغ منورش... سیلی رسید و دشت گلستان فرو نشست دریا شد، ایستاد ببین در برابرش... کارون خروش کرد و دز و کرخه پر کشید پلدختری شکست و جدا شد ز مادرش دزفول و شوش و خاک حمیدیه غرق آب گویی دوباره یورش بعث است و لشکرش هر کس نبست دور دلش سد آهنین سیلاب شد سکندر و زد تیغ بر سرش سیل آمده‌ست! این همه اسباب را بهل جان را بگیر بر کف و دل را برون برش... سیلاب امتحان بلا بود، دوستان! آب است و رحمت است به سیلاب و جوهرش... با سرد و گرم و خشکی و اندوه ساختیم مثل گون که ساخت به رزق مقدرش چیزی به جا نمانده ز دنیا، مبند دل بر قصر قیصریه و بر قصر قیصرش بر حلم و علم، ای وطن من سلام کن! ایران من چو کشتی و صبر است لنگرش ایران من چو کاوۀ آهنگر است با نخل و بلوط و کاج و کنار و صنوبرش ایران من! تو کشتی نوحی که مانده‌ای در این همه بلایا سخت است باورش فیروزۀ نجابت و یاقوت اعتقاد! دنیاست حلقه‌ای و تویی گوهر و دُرش دنیاست مجمری و تویی شعلۀ امید با عود و کندری که تو کردی معطرش بادا هماره قسمت این کشتگان بهشت بادا همیشه روزی‌شان حوض کوثرش یاد آیدم ز لاله‌رخان شهید عشق هر صبح وقت دیدن گل‌های پرپرش... نام حسین و نام علی آورم به لب فردا چو سر برآورم از خاک محشرش... در گرمگاه حادثه دل را رها مکن بسپار دل به زادۀ موسی بن جعفرش 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3735@ShereHeyat
🔹جهان‌های تازه🔹 افق‌های باز و کران‌های تازه زمین‌های نو، آسمان‌های تازه پر از شوق کشف‌ است منظومه‌هامان پر از حیرت کهکشان‌های تازه پریدن به آغوش فصلی دگرگون دویدن به سوی زمان‌های تازه به مرز علوم: اکتشافات بی‌حد به بام فنون: نردبان‌های تازه رصد کرده‌اند آن طرف‌تر هدف را سر برج‌ها دیده‌بان‌های تازه اگر چاه و چاله‌ست در راه مقصد... اگر ترس و‌ شک و گمان‌های تازه... اگر خار در چشم و صبر است دستور... اگر در گلو استخوان‌های تازه... ببین هفت‌خان را گذشته‌‌ست و حالا رسیده‌ست رستم به خان‌های تازه وطن لشکری آرش آورده با خود مسلح به تیر و کمان‌های تازه تویی وارث پهلوان‌های پیشین تویی نسلی از قهرمان‌های تازه بیا و بخوان دست افسانه‌ها را بیا و بگو داستان‌های تازه.. به شوق صدور جهان‌بینی نور بخوان صبح را با زبان‌های تازه کمی مشق کن لذت سادگی را اگر سخت شد امتحان‌های تازه شهیدان می‌آیند و دارند بر تن از آن عهد دیرین نشان‌های تازه که جاده‌ست و این تک‌سوارانِ غیرت که دشت است و این ارغوان‌های تازه به بذری که باور در این خاکدان کاشت پدید آمده بوستان‌های تازه و خواهد رسید آخر آن صبح موعود که ماییم و فتح جهان‌های تازه 📝 🌐shereheyat.ir/node/4997@ShereHeyat
🔹جهان‌های تازه🔹 افق‌های باز و کران‌های تازه زمین‌های نو، آسمان‌های تازه پر از شوق کشف‌ است منظومه‌هامان پر از حیرت کهکشان‌های تازه پریدن به آغوش فصلی دگرگون دویدن به سوی زمان‌های تازه به مرز علوم: اکتشافات بی‌حد به بام فنون: نردبان‌های تازه رصد کرده‌اند آن طرف‌تر هدف را سر برج‌ها دیده‌بان‌های تازه اگر چاه و چاله‌ست در راه مقصد... اگر ترس و‌ شک و گمان‌های تازه... اگر خار در چشم و صبر است دستور... اگر در گلو استخوان‌های تازه... ببین هفت‌خان را گذشته‌‌ست و حالا رسیده‌ست رستم به خان‌های تازه وطن لشکری آرش آورده با خود مسلح به تیر و کمان‌های تازه تویی وارث پهلوان‌های پیشین تویی نسلی از قهرمان‌های تازه بیا و بخوان دست افسانه‌ها را بیا و بگو داستان‌های تازه.. به شوق صدور جهان‌بینی نور بخوان صبح را با زبان‌های تازه کمی مشق کن لذت سادگی را اگر سخت شد امتحان‌های تازه شهیدان می‌آیند و دارند بر تن از آن عهد دیرین نشان‌های تازه که جاده‌ست و این تک‌سوارانِ غیرت که دشت است و این ارغوان‌های تازه به بذری که باور در این خاکدان کاشت پدید آمده بوستان‌های تازه و خواهد رسید آخر آن صبح موعود که ماییم و فتح جهان‌های تازه 📝 🌐shereheyat.ir/node/4997@ShereHeyat
🔹جهان‌های تازه🔹 افق‌های باز و کران‌های تازه زمین‌های نو، آسمان‌های تازه پر از شوق کشف‌ است منظومه‌هامان پر از حیرت کهکشان‌های تازه پریدن به آغوش فصلی دگرگون دویدن به سوی زمان‌های تازه به مرز علوم: اکتشافات بی‌حد به بام فنون: نردبان‌های تازه رصد کرده‌اند آن طرف‌تر هدف را سر برج‌ها دیده‌بان‌های تازه اگر چاه و چاله‌ست در راه مقصد... اگر ترس و‌ شک و گمان‌های تازه... اگر خار در چشم و صبر است دستور... اگر در گلو استخوان‌های تازه... ببین هفت‌خان را گذشته‌‌ست و حالا رسیده‌ست رستم به خان‌های تازه وطن لشکری آرش آورده با خود مسلح به تیر و کمان‌های تازه تویی وارث پهلوان‌های پیشین تویی نسلی از قهرمان‌های تازه بیا و بخوان دست افسانه‌ها را بیا و بگو داستان‌های تازه.. به شوق صدور جهان‌بینی نور بخوان صبح را با زبان‌های تازه کمی مشق کن لذت سادگی را اگر سخت شد امتحان‌های تازه شهیدان می‌آیند و دارند بر تن از آن عهد دیرین نشان‌های تازه که جاده‌ست و این تک‌سوارانِ غیرت که دشت است و این ارغوان‌های تازه به بذری که باور در این خاکدان کاشت پدید آمده بوستان‌های تازه و خواهد رسید آخر آن صبح موعود که ماییم و فتح جهان‌های تازه 📝 🌐shereheyat.ir/node/4997@ShereHeyat