eitaa logo
شعر هیأت
10.2هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
172 ویدیو
14 فایل
🔹انتخاب شعر خوب، استوار و سالم، تأثیرگذار و روشن‌گرانه همواره دغدغه ذاکران و مرثیه‌خوانان اهل معرفت و شناخت بوده است. 🔹کانال «شعر هیأت» قدمی کوچک در راستای تحقق این رسالت بزرگ است.
مشاهده در ایتا
دانلود
علیهاالسلام 🔹گریۀ بی‌اختیار🔹 کنار فضّه صمیمانه کار می‌کردی به کار کردن خود افتخار می‌کردی درخت‌های بهشتی به پایت افتادند همان شبی که هوای انار می‌کردی فقیر هرچه می‌آمد اسیر برمی‌گشت تمام عالمیان را دچار می‌کردی دلیل خندۀ حیدر! چه شد که بعد پدر مدام گریۀ بی‌اختیار می‌کردی؟ چه شد محبت همسایه‌ها؟ دعایت را چه مادرانه به آن‌ها نثار می‌کردی! تمام مردم اگر کور و کر، علی دیده‌ست فدک فدک همه جا را بهار می‌کردی و شقشقیه به نهج‌البلاغه رو آورد شبی که پشت به این روزگار می‌کردی چقدر خانه مرتب شد آن شب آخر اگر مریض نبودی چکار می‌کردی؟ 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1980@ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹سورۀ انسان🔹 عطر بهار از جانب دالان می‌آید دارد صدای خنده از گلدان می‌آید این کوچه‌ها را آب و جارو کرده باران این اولین روزی‌ست که مهمان می‌آید این اولین روزی‌ست که افطار خود را دادی به آن مسکین که در قرآن می‌آید حالا دوباره بوی نان پیچیده اما دارد یتیمی خسته، سرگردان می‌آید مثل گلوبندت اسیری را رها کن امشب اسیری بی سر و سامان می‌آید... از برکت نانی که بخشیدید، هر سال بر خاک گندم‌زار ما باران می‌آید شیراز، قم، مشهد، خدا را شکر بانو عطر تو از هر گوشۀ ایران می‌آید هرگز نمی‌گنجید در وصف قلم‌ها مدح شما در سورۀ انسان می‌آید... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4414@ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹سورۀ انسان🔹 عطر بهار از جانب دالان می‌آید دارد صدای خنده از گلدان می‌آید این کوچه‌ها را آب و جارو کرده باران این اولین روزی‌ست که مهمان می‌آید این اولین روز است؛ افطار خودت را دادی به مسکینی که سرگردان می‌آید حالا دوباره بوی نان پیچیده اما دارد یتیمی خسته و نالان می‌آید مثل گلوبندت اسیری را رها کن وقتی که دارد بی سر و سامان می‌آید ما هم اسیریم و یتیم و مستمندیم ما مرده‌ایم از عطر نامت جان می‌آید از برکت نانی که بخشیدی، همیشه بر خاک گندم‌زارمان باران می‌آید شیراز، قم، مشهد، خدا را شکر بانو نور تو از هر گوشۀ ایران می‌آید وصف شما کِی در کلام آدمی‌زاد...؟ مدح شما در سورۀ انسان می‌آید 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4414@ShereHeyat
🔹سیر در آیات عالَم🔹 نشستم پیش او از خاک و از باران برایم گفت خدا را یاد کرد، از خلقت انسان برایم گفت «أَلَم أَعْهَد إِلَيكُم يا بَنی آدَم» برایم خواند از آن عهدی که آدم بست -آن پیمان- برایم گفت برایم یک به یک تاریخ انسان را ورق می‌زد به یاد نوح بود از کشتی و طوفان برایم گفت به ابراهیم و موسی و به اِل‌یاسین سلامی کرد به نور حق پناه آورد و از شیطان برایم گفت «محبت زنده زنده دفن شد با دختران در خاک» زمین را زیر و رو کرد از غم پنهان برایم گفت سپس «إِنَّ اَلَّذِينَ آمَنُوا» را بر زبان آورد نگاهی سوی مولا کرد، از ایمان برایم گفت مرا خوف و رجای حرف‌هایش جذب خود می‌کرد که آیه آیه از «تکویر» و «اَلرَّحمان» برایم گفت هزار و چندصد سال است در دل حرف‌ها دارد شکایت کرد و از عصیان و از نسیان برایم گفت سراسر شوق بودم سِیر در آیات عالَم را سراپا گوش بودم آنچه را قرآن برایم گفت 📝 🌐shereheyat.ir/node/5874@ShereHeyat
🔹سِیر در آیات عالَم🔹 نشستم پیش او از خاک و از باران برایم گفت خدا را یاد کرد، از خلقت انسان برایم گفت «أَلَم أَعْهَد إِلَيكُم يا بَنی آدَم» برایم خواند از آن عهدی که آدم بست -آن پیمان- برایم گفت برایم یک به یک تاریخ انسان را ورق می‌زد به یاد نوح بود از کشتی و طوفان برایم گفت به ابراهیم و موسی و به اِل‌یاسین سلامی کرد به نور حق پناه آورد و از شیطان برایم گفت «محبت زنده زنده دفن شد با دختران در خاک» زمین را زیر و رو کرد از غم پنهان برایم گفت سپس «إِنَّ اَلَّذِينَ آمَنُوا» را بر زبان آورد نگاهی سوی مولا کرد، از ایمان برایم گفت مرا خوف و رجای حرف‌هایش جذب خود می‌کرد که آیه آیه از «تکویر» و «اَلرَّحمان» برایم گفت هزار و چندصد سال است در دل حرف‌ها دارد شکایت کرد و از عصیان و از نسیان برایم گفت سراسر شوق بودم سِیر در آیات عالَم را سراپا گوش بودم آنچه را قرآن برایم گفت 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5874@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹خبر علی‌ست🔹 خبر دهید که یاران رفته برگردند پیادگان و سواران رفته برگردند خبر رسید به نقل از سبو، به نقل از خُم شراب ناب رسیده، به‌هوش ای مردم! در اوج هجمۀ گرما، خبر گوارا بود خبر، شکفتن چشمه میان صحرا بود.. خبر که راه زیادی‌ست در سفر بوده رسانده است به ما آنچه عشق فرموده میان آن همه تزویر و حیلۀ دائم خبر رسید «یدالله فوق ایدیهم» اگرچه بود فراوان و کم رسید به ما به رغم توطئه‌ها باز هم رسید به ما خبر حنین، خبر نهروان، خبر خیبر خبر، ولایت مولا و آل پیغمبر خبر یکی‌ست ولی با دوازده عنوان که گاه، صلح نموده‌ست و گاه در میدان... خبر، برادر پیغمبر است می‌دانی؟ خبر علی‌ست، خبر حیدر است می‌دانی؟.. خبر که بال زد و رفت و در جهان پیچید پرنده‌تر شد و در هفت آسمان پیچید خبر نبود، صدا بود در شب معراج علی، صدای خدا بود در شب معراج خبر اگرچه پر از خنده بود، محزون شد هنوز اول آن بود و قلب او خون شد خبر، بهانۀ تبریک بین مردم شد خبر امانت حق بود، پس چرا گم شد؟ خبر که خانه‌نشین شد، که صبر شد کارش که شقشقیه شد و آهِ سینه شد یارش خبر رسید برادر! به شمع بیت‌المال و بعد از آن جگرش سوخت از غم خلخال نشست یکه و تنها، کسی نشد یارش خبر رسید به ما بغض «اَین عمارش» خبر دهید که یاران رفته برگردند پیادگان و سواران رفته برگردند خبر دهید زمان غروب تردید است غدیر، چشم به راه طلوع خورشید است هر آن‌که در صف یاران اوست، بسم الله خبر دهید علی باز می‌رسد از راه 📝 @ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹تشنه برنگرد🔹 نسیم آمده با سوز آه سرد به خیمه نمانده است به جز رنگ و روی زرد به خیمه شتافت سمت فرات و سکینه در دل خود گفت کمی بنوش عمو! تشنه برنگرد به خیمه همین‌که تیر به مشکش نشست، شد متحیر نگاه کرد به مشک و نگاه کرد به خیمه همین‌که تیر به چشمش نشست هلهله برخاست حواس تیر به مرد و حواس مرد به خیمه نگاه کوه به سوی خیام مانده مبادا نگاه چپ بکند باد هرزه گرد به خیمه عمو، عمود حرم بود و با تمام وجودش نمی‌گذاشت جسارت کند نبَرد به خیمه 📝 @ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹گریۀ بی‌اختیار🔹 کنار فضّه صمیمانه کار می‌کردی به کار کردن خود افتخار می‌کردی درخت‌های بهشتی به پایت افتادند همان شبی که هوای انار می‌کردی فقیر هرچه می‌آمد اسیر برمی‌گشت تمام عالمیان را دچار می‌کردی دلیل خندۀ حیدر! چه شد که بعد پدر مدام گریۀ بی‌اختیار می‌کردی؟ چه شد محبت همسایه‌ها؟ دعایت را چه مادرانه به آن‌ها نثار می‌کردی! تمام مردم اگر کور و کر، علی دیده‌ست فدک فدک همه جا را بهار می‌کردی و شقشقیه به نهج‌البلاغه رو آورد شبی که پشت به این روزگار می‌کردی چقدر خانه مرتب شد آن شب آخر اگر مریض نبودی چکار می‌کردی؟ 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1980@ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹سورۀ انسان🔹 عطر بهار از جانب دالان می‌آید دارد صدای خنده از گلدان می‌آید این کوچه‌ها را آب و جارو کرده باران این اولین روزی‌ست که مهمان می‌آید این اولین روز است؛ افطار خودت را دادی به مسکینی که سرگردان می‌آید حالا دوباره بوی نان پیچیده اما دارد یتیمی خسته و نالان می‌آید مثل گلوبندت اسیری را رها کن وقتی که دارد بی سر و سامان می‌آید ما هم اسیریم و یتیم و مستمندیم ما مرده‌ایم از عطر نامت جان می‌آید از برکت نانی که بخشیدی، همیشه بر خاک گندم‌زارمان باران می‌آید شیراز، قم، مشهد، خدا را شکر بانو نور تو از هر گوشۀ ایران می‌آید وصف شما کِی در کلام آدمی‌زاد...؟ مدح شما در سورۀ انسان می‌آید 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4414@ShereHeyat
🔹می‌آییم🔹 به قطره قطرۀ باران قسم که دریاییم به برگ برگ درختان… که دشت و صحراییم بهار روی من و تو، حساب وا کرده که در تلاطم اسفند هم شکوفاییم غروب پشت سر ماست، پیش رو صبح است بیا و بگذر از امروز، رو به فرداییم در انتظار طلوعیم، از چه بنشینیم؟ بلند شو که ببینند در بلنداییم به رغم سعی غبار و تلاش مفرط سنگ درون آینه‌های شکسته پیداییم بگو به باد و به طوفان، که مؤمنیم به نوح بگو به نیل و به فرعون، یار موساییم سری اگر به بدن مانده هم فدایی دوست قسم به نیزه سرافراز معرکه، ماییم تمامی شهدا رأی رأی می‌آیند سپاه نور می‌آید، که گفته تنهاییم؟ به ردّ پای شهیدان قسم که تا خورشید برای روشنی سرنوشت می‌آییم 📝 @ShereHeyat
🔹سیر در آیات عالَم🔹 نشستم پیش او از خاک و از باران برایم گفت خدا را یاد کرد، از خلقت انسان برایم گفت «أَلَم أَعْهَد إِلَيكُم يا بَنی آدَم» برایم خواند از آن عهدی که آدم بست -آن پیمان- برایم گفت برایم یک به یک تاریخ انسان را ورق می‌زد به یاد نوح بود از کشتی و طوفان برایم گفت به ابراهیم و موسی و به اِل‌یاسین سلامی کرد به نور حق پناه آورد و از شیطان برایم گفت «محبت زنده زنده دفن شد با دختران در خاک» زمین را زیر و رو کرد از غم پنهان برایم گفت سپس «إِنَّ اَلَّذِينَ آمَنُوا» را بر زبان آورد نگاهی سوی مولا کرد، از ایمان برایم گفت مرا خوف و رجای حرف‌هایش جذب خود می‌کرد که آیه آیه از «تکویر» و «اَلرَّحمان» برایم گفت هزار و چندصد سال است در دل حرف‌ها دارد شکایت کرد و از عصیان و از نسیان برایم گفت سراسر شوق بودم سِیر در آیات عالَم را سراپا گوش بودم آنچه را قرآن برایم گفت 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5874@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹خبر علی‌ست🔹 خبر دهید که یاران رفته برگردند پیادگان و سواران رفته برگردند خبر رسید به نقل از سبو، به نقل از خُم شراب ناب رسیده، به‌هوش ای مردم! در اوج هجمۀ گرما، خبر گوارا بود خبر، شکفتن چشمه میان صحرا بود.. خبر که راه زیادی‌ست در سفر بوده رسانده است به ما آنچه عشق فرموده میان آن همه تزویر و حیلۀ دائم خبر رسید «یدالله فوق ایدیهم» اگرچه بود فراوان و کم رسید به ما به رغم توطئه‌ها باز هم رسید به ما خبر حنین، خبر نهروان، خبر خیبر خبر، ولایت مولا و آل پیغمبر خبر یکی‌ست ولی با دوازده عنوان که گاه، صلح نموده‌ست و گاه در میدان... خبر، برادر پیغمبر است می‌دانی؟ خبر علی‌ست، خبر حیدر است می‌دانی؟.. خبر که بال زد و رفت و در جهان پیچید پرنده‌تر شد و در هفت آسمان پیچید خبر نبود، صدا بود در شب معراج علی، صدای خدا بود در شب معراج خبر اگرچه پر از خنده بود، محزون شد هنوز اول آن بود و قلب او خون شد خبر، بهانۀ تبریک بین مردم شد خبر امانت حق بود، پس چرا گم شد؟ خبر که خانه‌نشین شد، که صبر شد کارش که شقشقیه شد و آهِ سینه شد یارش خبر رسید برادر! به شمع بیت‌المال و بعد از آن جگرش سوخت از غم خلخال نشست یکه و تنها، کسی نشد یارش خبر رسید به ما بغض «اَین عمارش» خبر دهید که یاران رفته برگردند پیادگان و سواران رفته برگردند خبر دهید زمان غروب تردید است غدیر، چشم به راه طلوع خورشید است هر آن‌که در صف یاران اوست، بسم الله خبر دهید علی باز می‌رسد از راه 📝 @ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹سورۀ انسان🔹 عطر بهار از جانب دالان می‌آید دارد صدای خنده از گلدان می‌آید این کوچه‌ها را آب و جارو کرده باران این اولین روزی‌ست که مهمان می‌آید این اولین روزی‌ست که افطار خود را دادی به آن مسکین که در قرآن می‌آید حالا دوباره بوی نان پیچیده اما دارد یتیمی خسته، سرگردان می‌آید مثل گلوبندت اسیری را رها کن امشب اسیری بی سر و سامان می‌آید... از برکت نانی که بخشیدید، هر سال بر خاک گندم‌زار ما باران می‌آید شیراز، قم، مشهد، خدا را شکر بانو عطر تو از هر گوشۀ ایران می‌آید هرگز نمی‌گنجید در وصف قلم‌ها مدح شما در سورۀ انسان می‌آید... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4414@ShereHeyat