#شعر_عاشورایی
#امام_حسین علیهالسلام
#عاشورا
#غزل
🔹لا یوم کیومک اباعبدالله🔹
حملههای موج ديدم، لشکرت آمد به يادم
کشتی صدپاره ديدم، پيکرت آمد به يادم
باد تنها بود، اما خار و خسها را عقب زد
تاختنهای علیِ اکبرت آمد به يادم
بحث عقل و عشق شد، هر کس بيانی، داستانی
من ترکهای لب آبآورت آمد به يادم
«لَن تَنالُوا البِرَّ حَتّی تُنفِقُوا مِمّا تُحِبُّون»
لحظههای سرخ بعد از اصغرت آمد به يادم
جويباری بر شکوه کوه مستحکم میافزود
اشکهای از رجز محکمترت آمد به يادم
گفت سعدی ديده با چشم خودش میرفت جانش
من وداع آخرت با خواهرت آمد به يادم
باغبان با طفل گفت: اين سيب! ديگر شاخه نشکن!
قصهٔ انگشتت و انگشترت آمد به يادم
روضهخوان میگفت: يا مهدی! محبان تو هستيم
از محبان آنچه آمد بر سرت آمد به يادم...
📝 #علی_کریمان
📗 #مرثیه_با_شکوه
✅ @ShereHeyat
#شعر_عاشورایی
#امام_حسین علیهالسلام
#عاشورا
#غزل
🔹لا یوم کیومک اباعبدالله🔹
حملههای موج دیدم، لشکرت آمد به یادم
کشتی صدپاره دیدم، پیکرت آمد به یادم
باد تنها بود، اما خار و خسها را عقب زد
تاختنهای علیِ اکبرت آمد به یادم
بحث عقل و عشق شد، هر کس بیانی، داستانی
من ترکهای لب آبآورت آمد به یادم
«لَن تَنالُوا البِرَّ حَتّی تُنفِقُوا مِمّا تُحِبُّون»
لحظههای سرخ بعد از اصغرت آمد به یادم
جویباری بر شکوه کوه مستحکم میافزود
اشکهای از رجز محکمترت آمد به یادم
گفت سعدی دیده با چشم خودش میرفت جانش
من وداع آخرت با خواهرت آمد به یادم
باغبان با طفل گفت: این سیب! دیگر شاخه نشکن!
قصهٔ انگشتت و انگشترت آمد به یادم
روضهخوان میگفت: یا مهدی! محبان تو هستیم
از محبان آنچه آمد بر سرت آمد به یادم...
📝 #علی_کریمان
🌐 shereheyat.ir/node/890
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#عاشورا
#غزل
🔹لا یوم کیومک اباعبدالله🔹
حملههای موج دیدم، لشکرت آمد به یادم
کشتی صدپاره دیدم، پیکرت آمد به یادم
باد تنها بود، اما خار و خسها را عقب زد
تاختنهای علیِ اکبرت آمد به یادم
بحث عقل و عشق شد، هر کس بیانی، داستانی
من ترکهای لب آبآورت آمد به یادم
«لَن تَنالُوا البِرَّ حَتّی تُنفِقُوا مِمّا تُحِبُّون»
لحظههای سرخ بعد از اصغرت آمد به یادم
جویباری بر شکوه کوه مستحکم میافزود
اشکهای از رجز محکمترت آمد به یادم
گفت سعدی دیده با چشم خودش میرفت جانش
من وداع آخرت با خواهرت آمد به یادم
باغبان با طفل گفت: این سیب! دیگر شاخه نشکن!
قصهٔ انگشتت و انگشترت آمد به یادم
روضهخوان میگفت: یا مهدی! محبان تو هستیم
از محبان آنچه آمد بر سرت آمد به یادم...
📝 #علی_کریمان
🌐 shereheyat.ir/node/890
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#عاشورا
#غزل
🔹لا یوم کیومک اباعبدالله🔹
حملههای موج دیدم، لشکرت آمد به یادم
کشتی صدپاره دیدم، پیکرت آمد به یادم
باد تنها بود، اما خار و خسها را عقب زد
تاختنهای علیِ اکبرت آمد به یادم
بحث عقل و عشق شد، هر کس بیانی، داستانی
من ترکهای لب آبآورت آمد به یادم
«لَن تَنالُوا البِرَّ حَتّی تُنفِقُوا مِمّا تُحِبُّون»
لحظههای سرخ بعد از اصغرت آمد به یادم
جویباری بر شکوه کوه مستحکم میافزود
اشکهای از رجز محکمترت آمد به یادم
گفت سعدی دیده با چشم خودش میرفت جانش
من وداع آخرت با خواهرت آمد به یادم
باغبان با طفل گفت: این سیب! دیگر شاخه نشکن!
قصهٔ انگشتت و انگشترت آمد به یادم
روضهخوان میگفت: یا مهدی! محبان تو هستیم
از محبان آنچه آمد بر سرت آمد به یادم...
📝 #علی_کریمان
🌐 shereheyat.ir/node/890
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#عاشورا
#غزل
🔹لا یوم کیومک اباعبدالله🔹
حملههای موج دیدم، لشکرت آمد به یادم
کشتی صدپاره دیدم، پیکرت آمد به یادم
باد تنها بود، اما خار و خسها را عقب زد
تاختنهای علیِ اکبرت آمد به یادم
بحث عقل و عشق شد، هر کس بیانی، داستانی
من ترکهای لب آبآورت آمد به یادم
«لَن تَنالُوا البِرَّ حَتّی تُنفِقُوا مِمّا تُحِبُّون»
لحظههای سرخ بعد از اصغرت آمد به یادم
جویباری بر شکوه کوه مستحکم میافزود
اشکهای از رجز محکمترت آمد به یادم
گفت سعدی دیده با چشم خودش میرفت جانش
من وداع آخرت با خواهرت آمد به یادم
باغبان با طفل گفت: این سیب! دیگر شاخه نشکن!
قصهٔ انگشتت و انگشترت آمد به یادم
روضهخوان میگفت: یا مهدی! محبان تو هستیم
از محبان آنچه آمد بر سرت آمد به یادم...
📝 #علی_کریمان
🌐 shereheyat.ir/node/890
✅ @ShereHeyat