eitaa logo
شعر هیأت
8.8هزار دنبال‌کننده
883 عکس
162 ویدیو
12 فایل
🔹انتخاب شعر خوب، استوار و سالم، تأثیرگذار و روشن‌گرانه همواره دغدغه ذاکران و مرثیه‌خوانان اهل معرفت و شناخت بوده است. 🔹کانال «شعر هیأت» قدمی کوچک در راستای تحقق این رسالت بزرگ است.
مشاهده در ایتا
دانلود
صلوات‌الله‌علیه‌وآله 🔹المؤمنون اخوة🔹 می‌آید از کوه حرا پایین کام جهان را می‌کند شیرین «قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّة»! مسلمانان! گل داده باغ سوره یاسین در موسمش پیوند خواهد خورد دست ربیع و دست فروردین گل‌های باغ او نمی‌ترسند از بادهای هرزهٔ دیرین شد «مختلف، الوانها»؛ اما «یُسْقَى بِمَاءٍ وَاحِد» ای گلچین نفرین و لعنی هم اگر باشد بر آن‌که آفت زد به ما، نفرین! این باغ، باغ وحدت و مهر است ای گل کنار باغبان بنشین بنشین و بذر دوستی بنشان «چیزی به جز حب است آیا دین؟» «المؤمنون اخوةٌ»، آری این است اسلام محمد، این گل می‌دهد یک جمعه باغ ما در مسجد الاقصی، بگو آمین 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1084@ShereHeyat
بگو چگونه از عروج تو خبر بیاورد؟! فرشته هر چقدر هم که بال در بیاورد چگونه ممکن است که پیمبری در این جهان از آیه‌های چشم تو زلال‌تر بیاورد؟! تویی تو نور بی‌کران، اشاره کن که آسمان برای سینه چاک تو شدن قمر بیاورد هزار مدعی یکی حریف غم نمی‌شود بگو به هر که مرد عشق شد جگر بیاورد تو جاده‌های عشق را به انتها رسانده‌ای خدا چگونه بعد تو پیامبر بیاورد؟! 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2204@ShereHeyat
🔹غریب وطن🔹 مدینه حسینت کجا می‌رود؟ اگر می‌رود، شب چرا می‌رود؟ غریب وطن نیمه‌شب از وطن غریبانه پیش خدا می‌رود دلِ شب خدا را صدا می‌زند چرا ساکت و بی‌صدا می‌رود؟ اجل پیش رو، مادرش فاطمه، به دنبال او از قفا می‌رود به تعجیل رو در کجا می‌برد؟ مگر سر برای خدا می‌برد؟ صدای جرس آه جان بر لب است جگرسوز چون نالۀ زینب است «طِرِمّاح» یک لحظه محمل مران! خدا را! که وقت نماز شب است نفس‌ها همه نالۀ یا حسین دعاها همه سوز و تاب و تب است به هر منزلی مرگ، چشم انتظار به هر محملی نغمۀ «یارب» است شما هم چو مرغ شب، ای ناقه‌ها! بنالید با زینب، ای ناقه‌ها! شب است و بیابان پر از ولوله مدینه دعا کن به این قافله همانا به شوق وصال خدا گرفتند از دیگران فاصله خدا رحم آرد به حال رباب که بر کف گرفته کمان حرمله پدر را ببرّند لب‌تشنه سر پسر را ببندند در سلسله شرار جگر شمع محمل شده نوای جرس آتش دل شده مدینه دعا کن برای حسین که خالی بُوَد در تو جای حسین مدینه مدینه دگر نشنوی دل شب صدای دعای حسین مدینه به اهل مدینه بگو که فرداست روز عزای حسین خدایت دهد صبر، ام‌البنین! که عباس گردد فدای حسین دلش یاد رخسار پیغمبر است نگاهش به روی علی‌اکبر است مدینه دعا کن که این انجمن بیایند بار دگر در وطن از آن بیم دارم که دخت علی ز شش یوسف آرد یکی پیرهن از آن بیم دارم که رأس حسین لب تشنه گردد جدا از بدن از آن بیم دارم که پرپر شود چو گل پیکر قاسم‌بن‌حسن الهی به دنبال این کاروان بُوَد روز و شب اشک «میثم» روان 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2206@ShereHeyat
ما گرم نماز با دلی آسوده او خفته به خاک جبهه خون‌آلوده ما منتظر امام غائب هستیم او منتظر امام قائم بوده 📝 @ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹رهرو عشق🔹 باز در خاطره‌ها، ياد تو ای رهروِ عشق‌ شعلهٔ سركشِ آزادگی افروخته است يک جهان بر تو و بر همّت و مردانگی‌ات‌ از سرِ شوق و طلب، ديدهٔ جان دوخته است نقشِ پيكار تو در صفحهٔ تاريخ جهان ‌می‌درخشد، چو فروغ سَحَر از ساحل شب پرتوش بر همه كس تابد و می‌آموزد پايداری و وفاداری در راه طلب... رسمِ آزادی و پيكار و حقيقت‌جويی همه‌جا صفحهٔ تابندهٔ آیین تو بود آنچه بر ملّت اسلام، حياتی بخشيد جنبشِ عاطفه و نهضتِ خونين تو بود تا ز خون تو جهانی شود از بند آزاد بر سر ايدهٔ انسانی خود جان دادی در رهِ كعبهٔ حق‌جويی و مردی و شرف ‌آفرين بر تو كه هفتاد و دو قربان دادی آن‌كه از مكتب آزادگی‌ات درس آموخت ‌پيش آمالِ ستمگر ز چه تسليم شود؟ زور و سرمايهٔ دشمن نفريبد او را كه اسير ستمِ مردمِ دژخيم شود رهروِ كعبهٔ عشقی و در آفاق وجود با پرِ شوق، سوی دوست برآری پرواز يكه‌تازِ ملكوتی كه به صحرایِ ازل ‌روی از خواستهٔ عشق نتابيدی باز جان به قربانِ تو ای رهبرِ آزادی و عشق‌ كه روانت سرِ تسليم نياورد فرود ز آن فداكاریِ مردانه و جانبازیِ پاک جاودان بر تو و بر عشق و وفای تو درود 📝 🌐shereheyat.ir/node/4578@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹آفتاب و باران🔹 تو را این‌گونه می‌نامند مولای تلاطم‌ها و نامت غرش آبی آوای تلاطم‌ها تو را این‌گونه می‌فهمند مجذوبان كه اربابی و نامت مونس هموارهٔ شب‌های بی‌خوابی تو را پیغمبر بی‌سرترین پیغام می‌دانند تو را بنیان‌گذار اصلی اسلام می‌دانند و تو تكثیر حق در جان هفتاد و دو پیغمبر كه پیغام تو را بردند از لاهوت آن‌سوتر تو میلادت شروع جنبش خونین آزادی‌ست تو میلادت برای عاشقان غم، عارفان شادی‌ست... تو را بر محملی از دل، از آن بالا فرستادند تمام آسمان و اهل آن در پایت افتادند... تو را كه مصطفی همواره از جبریل می‌پرسید علی در قاب چشم فاطمه هرشب تو را می‌دید برایت قبل از آنی كه بیایی گریه می‌كردند برای تو شهید كربلایی گریه می‌كردند... زمین می‌ماند و تو ظهر شورانگیز عاشورا و یک روز حماسی و غرورانگیز عاشورا به پیش بادها استاده‌ای، ای روح طوفانی نگاه تو عمیق و ساده چون آیات قرآنی خدا را هرچه با اثبات خود اثبات می‌كردی تمام عقل‌ها و روح‌ها را مات می‌كردی كنون من مانده‌ام بین سرود و مرثیه حیران منم یک لحظه زیر آفتاب و لحظه‌ای باران... قلم از عشق تو آقا زیارت‌نامه می‌خواند و فطرس در جوار تو برایت نامه می‌خواند یكی از نامه‌ها خیس است همراهش سلام ماست و تو با مهربانی می‌نویسی این غلام ماست 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1369@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹تا اوج فردا🔹 که بود این موج، این طوفان، که خواب از چشم دریا برد؟ و شب را از سراشیب سکون تا اوج فردا برد کدامین آفتاب از کهکشان خود فرود آمد که این‌گونه زمین را تا عمیق آسمان‌ها برد صدای پای رودی بود و در قعر زمان پیچید و بهت تشنگی را از عطشناک دل ما برد کسی آمد کسی آن‌سان که دیروزِ توهّم را به سمت مشرق آبی‌ترین فردای زیبا برد کسی که در نگاهش شعلۀ آیینه می‌رویید و تا آن سوی حیرت، تا خدا، تا عشق، ما را برد... به خاک افکند ذلت را شرف را از زمین برداشت، و او را تا بلندای شکوه نیزه بالا برد دوباره شادی‌ام آشفت با اندوه شیرینش مرا تا بی‌کران آرزو تا مرز رؤیا برد بگو با من، بگو ای عشق اگرچه خوب می‌دانم که بود این موج، این طوفان، که خواب از چشم دریا برد؟ 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3242@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹سرچشمهٔ هستی🔹 ای گردش چشمان تو سرچشمهٔ هستی ما محو تو هستیم، تو حیران که هستی خورشید که سرچشمهٔ زیبایی و نور است از میکدهٔ چشم تو آموخته مستی تا جرعه‌ای از عشق تو ریزند به جامش هر لاله کند دعوی پیمانه به دستی از چار طرف محو تماشای تو هستند هفتاد و دو آیینهٔ توحیدپرستی وا کرد درِ مسجدالاقصای یقین را تکبیرة الاحرام نمازی که تو بستی تا وا شدن پنجره هرگز نزدی پلک تا خون شدن حنجره از پا ننشستی ای کاش که گل‌های عطشناک نبینند در دیدهٔ خود خار غمی را که شکستی یک گوشهٔ چشم تو مرا از دو جهان بس ای گردش چشمان تو سرچشمهٔ هستی 📝 🌐 shereheyat.ir/node/241@ShereHeyat
💠 (علیه‌السلام) مَنْ نَفَّسَ كُرْبَةَ مُؤْمِنٍ فَرَّجَ اللهُ عَنْهُ كُرَبَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ کسی که اندوه و گرفتاری مؤمنی را برطرف سازد، خدا غم‌های دنیا و آخرتش را می‌زداید. 📗 نزهة الناظر، ص۸۲ 🔹یاری مؤمن🔹 ای موجِ صفا، روانۀ ساحل تو ای مهر و وفا، سرشتِ آب و گل تو رنج و غم اگر از دل مؤمن ببری اندوه دو عالم، ببرند از دل تو @ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹آستان حسین🔹 چقدر مانده به دریا، به آستان حسین پر از طراوت عشق است آسمان حسین بگو که نام مرا دل شکسته بنویسند بگو! که می‌رسد از راه کاروان حسین همیشه دل‌نگرانم مباد خط بخورد شناسنامه‌ام از نام دوستان حسین هنوز حسرت آن روز در دلم جاری‌ست به کربلا نرسیدیم در زمان حسین مرور کرده‌ام این قصه را هزاران بار نمی‌شود به‌خدا کهنه، داستان حسین به جستجوی چه هستی از آفتاب بپرس! که هست در همه جای جهان، نشان حسین... هنوز می‌وزد احساس شرم از هر رُود قصیده‌ای نسرودند نذر جان حسین نداشتم به جز این بیت‌ها ره‌آوردی که پیش‌کش کنم آن را به آستان حسین بهار بود، که یک شب به خواب می‌دیدم به کربلا، شده‌ام باز میهمان حسین! 📝 🌐 shereheyat.ir/node/994@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹کلُّ أرضٍ کربلا🔹 چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین با زبانِ اشک‌های بی‌صدا گفتم حسین یاد تو شرط قبولی نمازم بوده است در قنوت خویش قبل از ربنا گفتم حسین... ماند هَل مِن ناصِرَت بی‌پاسخ اما بارها آمد از کرب‌وبلا لبیک تا گفتم حسین نام زهرا را شنیدم هرکجا گفتم علی نام زینب را شنیدم هرکجا گفتم حسین کُلُّ أرضٍ کربلا... من تازه می‌فهمم چرا در خراسان، در نجف، در سامرا، گفتم حسین عاشقی گفت آن‌چه می‌خواهد دل تنگت بگو با دلی غم‌بار گفتم کربلا... گفتم حسین... 📝 🌐shereheyat.ir/node/773@ShereHeyat