eitaa logo
شعر هیأت
10.6هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
183 ویدیو
15 فایل
🔹انتخاب شعر خوب، استوار و سالم، تأثیرگذار و روشن‌گرانه همواره دغدغه ذاکران و مرثیه‌خوانان اهل معرفت و شناخت بوده است. 🔹کانال «شعر هیأت» قدمی کوچک در راستای تحقق این رسالت بزرگ است.
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه‌السلام 🔹علی علی🔹 کی می‌شود شبیهِ تو پیدا؟ علی علی بعد از تو خاک بر سر دنیا، علی علی دستِ حق و زبانِ حق و چشمِ حق، به‌حق آیینۀ خدای تعالی، علی علی نامت دوای درد و کلامت شفای دل استادِ ذو فنونِ مسیحا، علی علی شاهینِ تیز بینِ ترازوی خیر و شر فرمانروای محشرِ کبری، علی علی پیرِ خرد بدایه به نامِ تو کرد و گفت: حقِّ مبرهن است همانا علی، علی آموزگارِ عشق گریبان درید و گفت: دردا و حسرتا و دریغا علی، علی شیخان و زاهدان و فقیهان و مفتیان حق حق علی علی، یا مولا علی علی یک‌ شمّه از کلامِ تو شد چشمه، موج موج یک‌ چشمه از سکوتِ تو دریا، علی علی دنیا هنوز نام تو را می‌بَرد مدام دنیا هنوز محو تماشا: علی، علی دنیا هنوز تشنۀ شمشیرِ عدلِ توست آن تلخ‌ترْ شرابِ گوارا، علی علی دیگر علی ندید به خود خاک و، دید اگر پیش از تو بود حضرت زهرا علی، علی یک‌چند بود حضرت زهرا انیس تو یک‌عمر... آه، تنها تنها علی علی دستِ عقیل سوخت که گویند دشمنان «با دوست هم نکرد مدارا علی»، علی گفتیم «در نمازش...» گفتند «در نماز؟ او هم نماز می‌خواند آیا؟ علی؟ علی؟» یاران و زهرِ غَدر، شیاطین و تیغِ کین ای زخم‌خورده از همۀ ما، علی علی بیراهه است و ظلمت، بیراهه است و ظلم بانگی بزن به خیل رعایا، علی علی ما مانده‌ایم و معرکه، ما مانده‌ایم و تیغ ما مانده‌ایم و صف به صف اعدا، علی علی ای خطِ نورِ لم‌یزلی، تا ابد بتاب دیروز را بریز به فردا، علی علی من با زبان خاک چگونه بخوانمت؟ بالانشینِ عالمِ بالا، علی علی دنیای بی‌تو تودۀ خاکی‌‌ست بی‌خدا بعد از تو خاک بر سرِ دنیا، علی علی تنها، غریب، تنها، حتی میانِ ما حتی در این مراسمِ احیا، علی علی... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1453@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹مهربانی نگاهش🔹 کیسه‌های نان و خرما خواب راحت می‌کنند دست‌های پینه‌دارش استراحت می‌کنند نخل‌ها از غربت و بغض گلو راحت شدند مردم از دستِ عدالت‌های او راحت شدند ای خوارج، بهترین فرصت برای دشمنی‌ست شمع بیت‌المال را روشن کنید، او رفتنی‌ست... مهربانی نگاهش حیف مشکل‌ساز بود! رو به مسکین‌ها درِ دارالخلافه باز بود... سادگی سفره‌اش خاری به چشم شهر بود مرتضی با زرق و برق زندگی‌شان قهر بود... جُرم سنگینی‌ست، بر لب خنده را برجسته کرد چاه‌ها دیدند مولا خستگی را خسته کرد جُرم سنگینی‌ست، تیغ ذوالفقاری داشتن زخم‌ها از بدر و خیبر یادگاری داشتن جُرم سنگینی‌ست، از غم کوله‌باری داشتن مثل پیغمبر عبایِ وصله‌داری داشتن جُرم سنگینی‌ست، بر تقدیر حق راضی شدن با یتیمان روزهای گرم هم‌بازی شدن جُرم سنگینی‌ست، جای زر، مقدّر خواستن در دو دنیا خیرخواهیِ برادر خواستن جُرم سنگینی‌ست، در دل عشق زهرا داشتن سال‌ها در سینه داغ کهنه‌ای را داشتن هیچ طوفانی حریف عزم سکانش نبود تیغ تیز ابن ملجم قاتل جانش نبود پشت در، آیینه‌اش را سنگ غافل‌گیر کرد زخم بازویی، امیرالمؤمنین را پیر کرد... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2244@ShereHeyat
علیه‌‌السلام 🔹دیر شد...🔹 دیر شد امشب برایم نان نیاوردی علی! کاسه کاسه شیر را پنهان نیاوردی علی! چاه می‌گوید که دریا می‌شدم هر نیمه‌شب اشک‌هایت کو؟ چرا طوفان نیاوردی علی! نخل‌های کوفه را، محراب را، سجّاده را خاک‌های قبله را باران نیاوردی علی! می‌رسی از راه، امشب سفره‌ات پهن است، آه مثل هر شب با خودت مهمان نیاوردی علی! نان و ظرف شیر را هرگز نمی‌خواهم، بگو: پس چرا امشب برایم جان نیاوردی علی! 📝 🌐 shereheyat.ir/node/437@ShereHeyat
علیه‌‌السلام 🔹غریب🔹 مانند تو غریب، زمین و زمان نداشت انبوه دردهای تو را آسمان نداشت افسوس... با تمام بزرگی، زمین ما جایی برای ماندن تو در میان نداشت پیش از تو روزگار، کریمی ندیده بود بعد از تو سفرۀ فقرا آب و نان نداشت محراب مانده بود در آن صبح فتنه‌خیز می‌خواست نعره سر دهد امّا توان نداشت بعد از شهادت تو سخاوت به خاک رفت دستان مهربان تو را آسمان نداشت پیش از تو ای بهانۀ هر آفرینشی! هستی هنوز هستی خود را گمان نداشت آری عدالتی که بنا ریخت در جهان جز کینه از برای علی ارمغان نداشت گاهی کنار نخل و زمانی کنار چاه شب‌های سوگ فاطمه چشمت امان نداشت یا مرتضی! پس از تو جهان تیره‌روز شد زیرا بدون تو پدری مهربان نداشت من خاک را قدم زدم و هیچ جا دلم جز سایه‌سار مِهر علی سایه‌بان نداشت... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2505@ShereHeyat
برخیز که راه رفته را برگردیم با عشق به آغوش خدا برگردیم در عرش، صدای «اِرجعی» پیچیده‌ست یا اَیَّتُها النَّفس! بیا برگردیم ‌ 📝 @ShereHeyat
🔹نام تو را می‌خوانند🔹 سنگ‌ها آینه‌ها نام تو را می‌خوانند اهل دل، اهل صفا، نام تو را می‌خوانند... چه فقیران که به شکرانۀ یک تکۀ نان یا مُعینَ الضُّعَفا! نام تو را می‌خوانند چه غریبان که به شکرانۀ یک نیم‌نگاه باز با حمد و ثنا، نام تو را می‌خوانند می‌توان از نفَس پاک درختان فهمید که شب و روز، چرا نام تو را می‌خوانند مرگ، حق است ولی عالم و آدم بی‌شک لحظۀ خوف و رجا، نام تو را می‌خوانند گه «بلال حبشی»، گاه «مؤذن‌زاده» همه با بانگ رسا، نام تو را می‌خوانند از ازل تا به ابد، جملۀ ارکان وجود زیر لب، وقت دعا نام تو را می‌خوانند 📝 🌐shereheyat.ir/node/2691@ShereHeyat
🔹بوی خدا می‌دهد دلم🔹 گاهی دلم به یاد خدا هست و گاه نیست اقرار می‌کنم که دلم سر به راه نیست «یَا أکرمَ مَنِ اعتذره...» دست خالی‌ام در کوله‌بار زندگی‌ام جز گناه نیست اما هنوز بوی خدا می‌دهد دلم یعنی هنوز پیش تو رویم سیاه نیست آغوش باز کن که به دنیا نشان دهم چشمان خیس و ملتمسم بی‌پناه نیست رسوا مکن نگاه مرا و نشان بده دلبستگی به رحمت تو اشتباه نیست آرامشِ همیشۀ آشوب‌های من! جز تو کسی به بغض سکوتم گواه نیست از من مخواه صبر کنم در فراق تو از من مخواه طاقت دوری، مخواه... نیست 📝 🌐shereheyat.ir/node/2258@ShereHeyat
🔹سایۀ مِهرت وسیع🔹 گرچه خیلی چیزها می‌دانی از من... هیچ وقت کم نکردی لطف خود را آنی از من هیچ وقت خوبی‌ات باران یک‌ریز و گناه من بزرگ تو ندیدی غیر نافرمانی از من هیچ وقت من ندیدم از تو غیر از چشم‌پوشی و کرم تو ولی جز زشتی و نادانی از من هیچ وقت... من دلم هرجایی است و سایۀ مِهرت وسیع آفتابی... رو نمی‌گردانی از من هیچ وقت با وجود بار سنگین گناه و معصیت برنداری سایۀ رحمانی از من هیچ وقت... آتش عشق تو روشن باد در قلبم عزیز از تو می‌خواهم که این حیرانی از من... هیچ وقت... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2225@ShereHeyat
🔹یا سریع الرضا🔹 غصه آورده‌ام، غم آوردم باز شرمنده‌ام کم آوردم باز شرمنده‌ام که خام شدم دانه دیدم اسیر دام شدم آمدم تا حساب صاف کنم باز می‌خواهم اعتراف کنم ای فدای نوازش و خشمت کاش هرگز نیفتم از چشمت... بی نگاه تو عشق کامل نیست دل اگر بی‌تو می‌تپد دل نیست به تماشایت ای همه باقی «تبکی عینی بدمع مشتاقی» گر چه رنگ پریده‌ای دارم جان بر لب رسیده‌ای دارم به تن سردم آفتاب بده به سؤال دلم جواب بده یا الهی! خرابی‌ام کم نیست هیچ چیزم شبیه آدم نیست ای خدا از خرابی‌ام کم کن خانه‌ام را بساز و محکم کن... بارم افتاده با هزار دلیل «و انا عبدک الضعیف و ذلیل» تو مرا از غبارها بتکان ماهی‌ات را به آب‌ها برسان خسته‌ام ای خدا مرا دریاب «یا سریع الرضا» مرا دریاب 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2643@ShereHeyat
🔹الهی العفو🔹 بر عفو بی‌حسابت این نکته‌ام گواه است گفتی که یأس از من بالاترین گناه است من غرق در گناهم مسکین و رو سیاهم تنها تویی پناهم «لا تَقنَطُوا» گواه است هرگز نمی‌پسندی در بر رویم ببندی آخر کجا گریزد عبدی که بی‌پناه است در دیده اشک سُرخم بر چهره رنگ زردم مویم شده سفید و پرونده‌ام سیاه است بازآمدم به سویت برگشته‌ام به کویت این بندۀ فراری محتاج یک نگاه است من عهد خود شکستم من راه خویش بستم ور نه به جانب تو هر سو هزار راه است یک جمله با تو گفتن ذکر هزار سال است یک لحظه بی‌تو بودن یک‌عمر اشتباه است یک یا اِلهی اَلْعَفو جبرانِ جُرمِ یک عمر یک شام قدر با تو بِهْ از هزار ماه است 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1438@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹بعلیٍّ بِعلی🔹 کو شب قدر که قرآن به سر از تنگ‌دلی هی بگویم بِعلیٍّ بِعلیٍّ بِعلی مطلعُ الفجر شب قدر، سلام تو خوش است اُدخلوها بسلامٍ ابدیٍ ازلی اولین پرسش میثاق ازل را تو بپرس تا الستانه و مستانه بگوییم بلی همه قدقامتیان را به تماشا بنشان تا مؤذن بدهد مژدۀ خیر العملی ای خوشا امشب و بیداری و الغوث الغوث خوش‌ترش خواب تو را دیدن و بیدار دلی ای دریغا که شب قدر، علی را کشتند قدرنشناس‌ترین امت لات و هبلی کسی آن سوی حسینیّه نشسته‌ست هنوز همه رفتند، شب قدر تمام است؛ ولی، باز قرآن به سرش دارد و هی می‌گوید بحسین بن علیٍ بحسین بن علی 📝 🌐 shereheyat.ir/node/411@ShereHeyat
آن شب قطرات اشک، کم‌کم شد سیل دیدند که دل به رَبَّنا دارد میل دل بود و خدا بود و صفای ملکوت شب بود و علی بود و دعا بود و کمیل 📝 @ShereHeyat