هدایت شده از شعر هیأت
💠 دفتر شعر جامعه ایمانی مشعر برگزار میکند:
فراخوان سومین کنگره مجازی شعر #وحدت_اسلامی
(ویژۀ شعر کلاسیک)
🔹اهداف:
▫️گسترش اندیشۀ قرآنی وحدت اسلامی با بهرهگیری از ابزار کارآمد هنر و ادبیات
▫️جامۀ عمل پوشاندن به منویات امام امت و رهبر معظم انقلاب و علمای اعلام در عرصۀ وحدت اسلامی
▫️زمینهسازی برای رشد و تعامل شاعران جوان جهان اسلام و تولید آثار فاخر در مقولۀ برادری دینی
▫️جذب استعدادهای پنهان در عرصۀ ادبیات دینی
🔹موضوعات و محورها:
- وحدت اسلامی و قرآن کریم
- وحدت اسلامی و اندیشههای والای امام راحل و رهبر معظم انقلاب
- وحدت اسلامی و سخنان بزرگان و اندیشمندان درباره آن
- وحدت اسلامی و اندیشههای کلامی، فلسفی، عرفانی و فقهی مرتبط با آن
- وحدت اسلامی و اندیشۀ تقریب مذاهب اسلامی و بنیانگذاران آن
- وحدت اسلامی و مبارزه با اندیشههای تکفیری و تفرقهافکن
- وحدت اسلامی و وظایف مسلمانان در عرصۀ برادری دینی
- وحدت اسلامی و پرهیز از سبّ و اهانت به مقدسات دیگر مذاهب
- وحدت اسلامی و پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تفرقه
- حادثه غدیر، وسیلۀ وحدت امت اسلامی
🔹جوایز:
برگزیدگان سطح اول، هر کدام دو میلیون تومان
برگزیدگان سطح دوم، هر کدام یک میلیون تومان
برگزیدگان سطح سوم، هر کدام پانصد هزار تومان
🔸تعداد برگزیدگان در هر سطح، با نظر داوران کنگره تعیین خواهد شد.
🔹ویژگی آثار:
▫️آثاری که در دو کنگرۀ قبل، به دبیرخانه ارسال شدهاند چه اشعار برگزیده و چه غیربرگزیده، در صورت ارسال مجدد(ولو به صورت تغییر یافته) به طور خودکار از سامانه حذف خواهند شد.
▫️تنها اشعار کلاسیک به داوری راه پیدا خواهند کرد و اشعار در قالبهای آزاد داوری نخواهند شد.
▫️در اشعار ارسالی باید روح کلی موضوع (وحدت اسلامی) حاکم باشد و انطباق بخشی از شعر با موضوع کفایت نمیکند.
▫️تلمیحات قرآنی و روایی و بهرهگیری از اندیشههای عالمان دینی که مرتبط با موضوع وحدت اسلامی باشد دارای امتیاز ویژه خواهد بود.
🔹نحوه ارسال آثار:
ثبت اثر در سایت کنگره به نشانی:
🌐 shereheyat.ir
🔹مهلت ارسال آثار:
تا پایان پنجشنبه ۸ شهریور ۱۳۹۷ (مصادف با عید غدیر خم)
▫️طبق روال کنگرههای مجازی مهلت دریافت آثار قابل تمدید نیست.
▫️به منظور بهرهگیری بیشتر شاعران، به مرور گزیدهای از مباحث مرتبط با وحدت اسلامی در پایگاه اطلاع رسانی کنگره درج خواهد شد.
▫️تمام اخبار مرتبط با کنگره و بیانیههای دبیرخانه و اعلام نتایج در پایگاه اطلاع رسانی کنگره منتشر خواهد شد.
✅ @ShereHeyat
#شعر_اخلاقی
#حدیث #رباعی
💠 #امام_هادی (علیهالسلام)
اَلْغِنَى قِلةُ تَمَنِّيكَ، وَ الرِّضَا بِمَا يَكْفِيكَ
بینیازی، آرزوی کم و رضایتمندی از رزق به اندازه کفاف است.
📗 نزهة الناظر، ص۱۳۸؛ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۳۶۶
🔹بینیازی🔹
گفتند: «غنا» از آرزو کاستن است
خود را به غنای طبع آراستن است
تسلیم و رضا چیست؟ به مقدار کفاف،
پیمانۀ روزی از خدا خواستن است
#محمدجواد_غفورزاده
✅ @ShereHeyat
#امام_هادی علیهالسلام
#غزل_مثنوی
🔹آیینه قرآن🔹
یادتان هست نوشتم که دعا میخواندم
داشتم کنج حرم جامعه را میخواندم
از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد
محکمات کلمات تو مسلمانم کرد
کلماتی که همه بال و پر پرواز است
مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است
کلماتی که پر از رایحۀ غار حراست
خط به خط جامعه آیینۀ قرآن خداست
عقل از درک تو لبریز تحیر شده است
لب به لب کاسۀ ظرفیت من پر شده است
همۀ عمر دمادم نسرودیم از تو
قدر درکِ خودمان هم نسرودیم از تو
من که از طبع خودم شکوه مکرر دارم
عرق شرم به پیشانی دفتر دارم
شعرهایم همه پژمرد و نگفتم از تو
فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو
دل ما کی به تو ایمان فراوان دارد
شیرِ در پرده به چشمان تو ایمان دارد
بیم آن است که ما یک شبه مرداب شویم
رفته رفته نکند جعفر کذاب شویم
تا تو را گم نکنم بین کویر ای باران
دست خالیِ مرا نیز بگیر ای باران
من زمینگیرم و وصف تو مرا ممکن نیست
کلماتم کلماتیست حقیر ای باران
یاد کرد از دل ما رحمت تو زود به زود
یاد کردیم تو را دیر به دیر ای باران
نام تو در دل ما بود و هدایت نشدیم
مهربانی کن و نادیده بگیر ای باران
ما نمردیم که توهین به تو و نام تو شد
ما که از نسل غدیریم، غدیر ای باران
پسر حضرت دریا! دل ما را دریاب
ما یتیمیم و اسیریم و فقیر ای باران
سامرا قسمت چشمان عطشخیزم کن
تا تماشا کنمت یک دل سیر ای باران
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
✅ @ShereHeyat
#امام_هادی علیهالسلام
#غزل
🔹فالق الاصباح🔹
در میان جامعه از آه خود با ماه گفتم
أیها الهادی النقی؛ یابن رسول الله گفتم
نامتان تا بر زبان آمد به سامرّا رسیدم
ذکرکم فی الذاکرین را در میان راه گفتم
نیمه شب از مویتان از لیلةالقدرم نوشتم
صبح شد از رویتان از فالق الإصباح گفتم
آسمان چشمهایم را کمی ابری کشیدم
زیر باران قطره قطره از شما آنگاه گفتم
خاکهای صحنتان مرطوب شد مانند ساحل
رو به دریا ایستادم از غمی جانکاه گفتم
خانهات آباد ای مرد غریب، ای مرد تنها
خواستم از غربتت چیزی نگویم؛ آه گفتم
آبرو دارم ولی با شوق لبخند رضایت
از گناهان خودم بینی و بین الله گفتم
بیت هشتم بود سامرّا برایم مشهدی شد
سمت خورشید خراسان جملهای کوتاه گفتم
گفتم از شمس الشموس و تو همان شمس الشموسی
من ندانسته شما را تو، شما را ماه گفتم...
📝 #رضا_خورشیدی_فرد
✅ @ShereHeyat
#شعر_اخلاقی
#حدیث #رباعی
💠 #امام_هادی (علیهالسلام)
اَلتَّوَاضُعُ أَنْ تُعْطِيَ النَّاسَ مَا تُحِبُّ أَنْ تُعْطَاهُ
فروتنی در آن است که با مردم چنان باشی که دوست داری با تو چنان باشند.
📗 الكافی، ج۲، ص۱۲۴
🔹رسم فروتنی🔹
جانا! به فروتنی، گر ایمان داری
یا میل به رفتار کریمان داری
با مردم روزگار خود همدل باش
آنگونه که انتظار از آنان داری
#محمدجواد_غفورزاده
✅ @ShereHeyat
#امام_هادی علیهالسلام
فرازی از یک #قصیده
🔹ابن الرضا🔹
گرفته جان نفسم در ثنای حضرت هادی
دُر سخن بفشانم به پای حضرت هادی
نداشت طوطی جانم هنوز لانه به جسمم
که بود مرغ دلم آشنای حضرت هادی
صفا و مروه کجا و حریم یوسف زهرا
صفاست در حرم با صفای حضرت هادی
مقرّبان الهی فرشتگان بهشتی
کشند منّت لطف و عطای حضرت هادی
ز دست رفته شکیبم خدا کند که نصیبم
شود زیارت صحن و سرای حضرت هادی
درندگان زمین التجا برند به سویش
پرندگان هوا در هوای حضرت هادی
اگر به سامرهام اوفتد گذر سر و جان را
کنم نثار به گنبدنمای حضرت هادی
دلم که درد گناهش به احتضار کشانده
پناه برده به دارالشّفای حضرت هادی
مرا چه قدر که گردم گدای خاک نشینش
که هست خازن جنّت گدای حضرت هادی
دهد به روح لطیف ملک، صفا و طراوات
ملاحت سخن دلربای حضرت هادی
به خاک، عطر بهشتی پراکند اگر آید
نسیمی از طرف سامرای حضرت هادی
به عمر، دهر مرا گر دهند عمر، نیرزد
به لحظهای که کنم جان فدای حضرت هادی
به تیرگی نبری روی و راه خود نکنی گم
هدایت است به ظلّ لوای حضرت هادی
بخوان زیارت پر فیض جامعه که بری پی
به ارزش سخن دلربای حضرت هادی
مرا رضایت ابن الرّضا خوش است که دانم
بود رضای خدا در رضای حضرت هادی...
📝 #غلامرضا_سازگار
📗 #نخل_میثم
✅ @ShereHeyat
#امام_هادی علیهالسلام
#غزل
🔹أنتم شفعائی🔹
باران شدم از شوق پریدن به هوایت
شد کفتر بیگنبدِ تو، باز رهایت
ای صاحب آن جامعۀ پر شده از عشق!
خالیست چرا این همه در جامعه جایت؟
گفتی: «فَتَحَ اللهُ بِکُم» پنجره وا شد
گفتی: «و بِکُم یَختِم» و دل کرد هوایت
کی میرسد آن «اَشرَقَتِ الارض» به نورت
کی مست شود جامعه از جام دعایت
هر نیمهشب از ذکر تو روشن شده عالم
مَستاند ملائک همه از عطر عبایت
در بزم شراب آه! بگو مستِ خدایی
شاید متوکل کند اینگونه رهایت
رخصت بده یک لحظه که این پرده بیفتد
تا کاخ و ستونهاش بیفتند به پایت
وقتی که امامی و علی هم شده نامت
پیداست که در سامره شاه است، گدایت
یاد نجف افتادم و اشکم شده جاری
کو گنبد و گلدسته و ایوان طلایت؟
«اَنتم شُفَعائی» خبری بود که ما را
بُرد از دل شب تا سحری پشت صدایت
آه از تو چه پنهان... چه بگویم... فقط اکنون
دست من و دامان تو و لطف خدایت
📝 #قاسم_صرافان
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#عید_غدیر
#قصیده
🔹محفل ذکر علی🔹
پیام نور به لبهای پیک وحی خداست
بخوان سرود ولایت که عید اهل ولاست...
غدیر سید اعیاد و اشرف ایّام
غدیر خوبتر از عید روزه و اضحی است
غدیر سلسلهدار کمال دین تا حشر
غدیر آینهدار علی ولی الله است
غدیر عید همه عُمر با علی بودن
غدیر جشن نجات از عذاب روز جزاست
غدیر بر همه حق باوران تجلی حق
غدیر بر همه گمگشتگان چراغ هُداست
غدیر کعبۀ مقصود شیعه در عالم
غدیر جنت موعود خلق در دنیاست
غدیر حاصل تبلیغ انبیا همه عُمر
غدیر میوۀ توحید اولیا همه جا است
غدیر آینۀ لا اله الا هو
غدیر آیت سبحان ربی الاعلی است
غدیر هدیۀ نور از خدا به پیغمبر
غدیر نقش ولای علی به سینۀ ماست...
هنوز از دل تفتیدۀ غدیر بلند
صدای مدح علی با نوای روح فزاست
هنوز گوهر وصف علی بود در گوش
هنوز لعل لب مصطفی مدیحهسراست
هنوز لالۀ «اَکمَلتُ دینکُم» روید
هنوز طوطی «اَتمَمتُ نعمَتی» گویاست
هنوز خواجۀ لولاک را نداست بلند
که هر که را که پیمبر منم علی مولاست
چنانکه من همگان را به نفس اولایم
علی وصی من از نفس او به او اولاست
علی علیم و علی عالم و علی اعلم
علی ولی و علی والی و علی والاست...
علی مدرس جبریل در شناخت حق
علی معلم آدم به عَلَّمَ الاَسماست...
علی صراط و علی محشر و علی میزان
علی بهشت و علی کوثر و علی طوباست
علی چو شخص پیمبر هماره بیمانند
علی چو ذات الهی همیشه بیهمتاست...
علیست حق و، حقیقت به دور او گردد
علیست عدل و عدالت به خط او پویاست
علی، محمد و فرقان و نور و کوثر و قدر
علی، مُزمّل و یاسین و یوسف و طاهاست...
حدیث منزله را از نبی بگیر و به خلق
بگو مخالف هارون مخالف موساست
کسی که گفت «سلونی»، سزد امامت را
نه آنکسی که به «لولا»، به جهل خود گویاست
کسی که جای نبی خفت جانشین نبیست
نه آنکه راحتی جان خویش را میخواست...
کسی که بت شکند بر فراز دوش نبی
برای حفظ خلافت ز هر کسی اولاست...
صواب نیست صوابی که بیولای علیست
نماز نیست نمازی که بیعلی برپاست...
من و جدا شدن از مرتضی خدا نکند
که هر که گشت جدا از علی جدا ز خداست...
مگر نگفت نبی با هماند، «حق» و «علی»
اگر علی نبود در میانه، حق تنهاست
تمام قرآن در حمد و، حمد بسم الله
تمام بسمله در با، علی چو نقطۀ باست...
الا کسی که تو را از علی جدا کردند
پناهگاه تو در آفتاب حشر کجاست؟
مرا به روز قیامت به خُلد کاری نیست
بهشت من همه در صورت علی پیداست...
کجا امام توان یافتن چو شخص علی
که همکلام خداوند و همنشین گداست...
مرا بس است تولای چارده معصوم
که این ولایت، فوق تمام نعمتهاست
مگر نگفت پیمبر، کتاب و عترت من
امانتیست که پیوسته در میان شماست؟
مگر نگفت که این دو، ز هم جدا نشوند
اگر جدا ز یکی هر که شد ز هر دو جداست...
عبادت ثقلین است بسته بر ثقلین
که مهر طاعت هر بنده مهر آل عباست...
هنوز محفل ذکر علیست خاک غدیر
ولی چه سود به گوش کسی که ناشنواست
بگو که خصم شود منکر غدیر، چه باک
که آفتاب به هر سو نظر کنی پیداست...
📝 #غلامرضا_سازگار
📗 #نخل_میثم
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#عید_غدیر
#قصیده
🔹حقیقت اسلام🔹
غدیر، خاطری از گل شکفتهتر دارد
غدیر، یک چمن آلاله زیر پر دارد
غدیر، از سفر حجّة الوداع هنوز
هزار خاطرۀ ناب در نظر دارد
غدیر، چشم به راه حضور مهمانیست
که جان عاشق و چشم خدانگر دارد
چه میهمان عزیزی، که در مدینۀ وحی
غم هدایت و آزادی بشر دارد
غدیر گفت: خدایا چگونه اقیانوس
به سوی «برکۀ خم» نیّت سفر دارد؟...
غدیر، جلوۀ سینا به خود گرفته، مگر
از اتفاق شگفتآوری خبر دارد؟
غدیر دید، که یکصد هزار دل لرزید
دل است و صحبت دلبر در او اثر دارد
غدیر و صبر و سکوت نبی مسَلّم بود
که پردهدار حرم، بیم پردهدر دارد
در این مکاشفه، ناگاه دست غیب آمد
که از حقیقت اسلام پرده بردارد
امین وحی خدا گفت: یا رسول الله
بگو که شمس جمال تو یک قمر دارد
کنون که چلّهنشینان همسفر جمعاند
بگو که جامعه، حاجت به راهبر دارد
بگو به حکم صریح خدا علی مولاست
به هرکسی که ولای پیامبر دارد
عبادت دو جهان، ناز ضرب شصت علیست
بگو کدام جوانمرد، این هنر دارد
حدیث منزلتش را بخوان در این صحرا
تلاوت از لب تو لذّت دگر دارد
بگو به عارف و عامی مراقبت بکنند
از این نهال، که هم سایه، هم ثمر دارد
غدیر و آیۀ «یا اَیُّها الرَّسول» و علی
چه ارتباط عمیقی به یکدگر دارد
دلش رضا نشود جز به دوستی علی
«مگر کسی که دل از سنگ سختتر دارد»...
📝 #محمدجواد_غفورزاده
📗 #خورشید_کعبه
✅ @ShereHeyat
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🌟چرا عید غدیر از همهی اعیاد بالاتر است؟
🔻رهبرانقلاب: اینکه در بعضی از تعبیرات گفته شده است که عید غدیر عیداللهالاکبر و از همهی اعیاد بالاتر است، علّت این و وجه این چیست؟ خب، در قرآن کریم آیاتی هست که به غیر از مسئلهی غدیر به مسئلهی دیگری قابل تطبیق نیست.
🔹همین آیهی معروف «الیَومَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم فَلا تَخشَوهُم وَ اخشَونِ اَلیَومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم وَ اَتمَمتُ عَلیکُم نِعمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الاِسلامَ دیناً» که در اوایل سورهی مائده است، با غیر مسئلهای در وزن و اهمّیّت و اندازهی مسئلهی غدیر، قابل تطبیق نیست.
🔹امروز روزی است که دشمنان -کفّار- از دین شما مأیوس شدند. چه چیزی مگر بر دین اضافه شد که دشمن را مأیوس کرد؟ ...این تعبیر دربارهی نماز، زکات و جهاد نیامده است.
🔺پس این یک قضیّهی دیگری غیر از احکام فرعی است. آن قضیّه چیست؟ قضیّهی رهبری جامعهی اسلامی؛ قضیّهی نظام حکومت و امامت در جامعهی اسلامی. ۹۵/۰۶/۳۰
🌹تا روز عيد غدير؛ انتشار مجموعه #روایت_غدیر
💻 @Khamenei_ir
#امام_علی علیهالسلام
#عید_غدیر
#قصیده
🔹دریا در غدیر🔹
چشمهها جوشید و جاری گشت دریا در غدیر
باغ عشق و آرزوها شد شکوفا در غدیر
فصل باران بود و رویش، فصل سبز زیستن
خنده، گل میکرد بر لبهای صحرا در غدیر
بود پیدا در زلال جاری تکبیرها
نقطۀ پایان عمر تشنگیها در غدیر
جبرئیل آمد که: بلِّغ یا محمّد! زانکه نیست
این تجلّی را مجال جلوه إلاّ در غدیر
رفت بالا از جهاز اشتران و خطبه خواند
خطبهای شورآفرین و شورافزا در غدیر
تا که بردارد پیمبر پرده از رازی بزرگ
کرد بیرون زآستین دست خدا را در غدیر
عرشیان، در اشتیاق خاکیان میسوختند
تا علی با دست احمد رفت بالا در غدیر
«گفت: هرکس را منم مولا، علی مولای اوست»
کرد گل، گلنغمۀ احمد چه زیبا در غدیر...
دستِ رد بر سینه اغیار میزد آشکار
«عادِ مَن عاداهِ» او افکند غوغا در غدیر
گاه بیعت بود و، بدعت پا به پای فتنهها
خیمه میزد در کنار آرزوها در غدیر
خشمهای شعلهور، پژواک کینِ جاهلی
خطِّ سیر خود جدا کرد آشکارا در غدیر...
یاد دارید ای قیامت قامتان! مولا علی
از قیام خود قیامت کرد برپا در غدیر؟!
کهکشان در کهکشان، اشراق بود و روشنی
از طلوع آفتابِ عالمآرا، در غدیر
طور بود و نور بود و کشف و اشراق و شهود
شد بهشت آرزوها آشکارا در غدیر
لَنْ تَرانی گو، ترانی گوی شد تا جلوه کرد
با تماشاییترین تصویر، مولا در غدیر...
📝 #محمدعلی_مجاهدی
📗 #در_سایهسار_خورشید
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#عید_غدیر
#قصیده
🔹امیر عشق🔹
صدای کیست چنین دلپذیر میآید؟
کدام چشمه به این گرمسیر میآید؟
صدای کیست که اینگونه روشن و گیراست؟
که بود و کیست که از این مسیر میآید؟
چه گفته است مگر جبرئیل با احمد؟
صدای کاتب و کلک دبیر میآید
خبر به روشنی روز در فضا پیچید
خبر دهید: کسی دستگیر میآید
کسی بزرگتر از آسمان و هرچه در اوست
به دستگیری طفل صغیر میآید
علی به جای محمد به انتخاب خدا
خبر دهید: بشیری نذیر میآید
کسی به سختی سوهان، به سختی صخره
کسی به نرمی موج حریر میآید
کسی که مثل کسی نیست، مثل او تنهاست
کسی شبیه خودش، بینظیر میآید
خبر دهید که: دریا به چشمه خواهد ریخت
خبر دهید به یاران: غدیر میآید
به سالکان طریق شرافت و شمشیر
خبر دهید که از راه، پیر میآید
خبر دهید به یاران: دوباره از بیشه
صدای زندۀ یک شرزه شیر میآید
خُم غدیر به دوش از کرانهها، مردی
به آبیاریِ خاکِ کویر میآید
کسی دوباره به پای یتیم میسوزد
کسی دوباره سراغ فقیر میآید
کسی حماسهتر از این حماسههای سبُک
کسی که مرگ به چشمش حقیر، میآید
غدیر آمد و من خواب دیدهام دیشب
کسی سراغ منِ گوشهگیر میآید
کسی به کلبۀ شاعر، به کلبۀ درویش
به دیدهبوسیِ عید غدیر میآید
شبیهِ چشمه کسی جاری و تپنده، کسی
شبیهِ آینه روشنضمیر میآید
علی همیشه بزرگ است در تمام فصول
امیر عشق همیشه امیر میآید
به سربلندی او هر که معترف نشود
به هر کجا که رَوَد سر به زیر میآید
شبیه آیۀ قرآن نمیتوان آورد
کجا شبیه به این مرد، گیر میآید؟
مگر ندیدهای آن اتفاق روشن را؟
به این محلّه خبرها چه دیر میآید!
بیا که منکر مولا اگر چه آزاد است
به عرصهگاه قیامت، اسیر میآید
بیا که منکِر مولا اگر چه پخته، ولی
هنوز از دهنش بوی شیر میآید
علی همیشه بزرگ است در تمام فصول
امیرِ عشق همیشه امیر میآید
📝 #مرتضی_امیری_اسفندقه
📗 #ستایشگران_خورشید
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#عید_غدیر
#غزل_مثنوی
🔹عشق ولی الله است🔹
قصه را زودتر ای کاش بیان میکردم
قصه زیباتر از آن شد که گمان میکردم
برکهای رود شد و موج شد و دریا شد
با جهاز شتران کوه اُحُد برپا شد
و از آن آینه با آینه بالا میرفت
دست در دست خودش یکتنه بالا میرفت
تا که بعثت به تکامل برسد آهسته
پیش چشم همه از دامنه بالا میرفت
تا شهادت بدهد عشق ولی الله است
پله در پله از آن مأذنه بالا میرفت
پیش چشم همه دست پسر بنت اسد
بین دست پسر آمنه بالا میرفت
گفت: اینبار به پایان سفر میگویم
بارها گفتهام و بار دگر میگویم
راز خلقت همه پنهان شده در عین علیست
کهکشانها نخی از وصلۀ نعلین علیست
گفت ساقیِ من این مرد و سبویم دستش
بگذارید که یک شمه بگویم؛ دستش ـ
هر چه در عالم بالاست تصرف کرده
شب معراج به من سیب تعارف کرده
گفتنیها همگی گفته شد آنجا اما
واژه در واژه شنیدند صدا را اما
سوخت در آتش و بر آتش خود دامن زد
آنکه فهمید و خودش را به نفهمیدن زد
میرود قصۀ ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق میخورد آرام آرام...
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
📗 #تحیر
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#عید_غدیر
#مثنوی
🔹صراط المستقیم🔹
دستهایت را که در دستش گرفت آرام شد
تازه انگاری دلش راضی به این اسلام شد
دستهایت را گرفت و رو به مردم کرد و گفت:
مؤمنین! یک لحظه اینجا یک تبسم کرد و گفت:
خوب میدانید در دستانم اینک دست کیست؟
نام او عشق است، آری میشناسیدش: علیست
من اگر بر جنگجویان عرب غالب شدم
با مددهای علی بن ابیطالب شدم
در حُنین و خیبر و بدر و اُحُد گفتم: علی
تا مبارز خواست «عمرو عبدود» گفتم: علی
در حرا گفتم: علی، شب با خدا گفتم: علی
تا پیام آمد بخوان «یا مصطفی»! گفتم: علی...
مستجار کعبه را دیدم، اگر مُحرِم شدم
با «یدُ الله» آمدم تا «فوقِ اَیدیهِم» شدم
تا که ساقی اوست سرمستند «اصحابُ الیمین»
وجه باقی اوست، «اِنّی لا اُحبُّ الآفِلین»
دست او در دست من، یا دست من در دست اوست
ساقی پیغمبران شد یا دل من مست اوست
یکصد و بیست و چهار آیینه با هر یک هزار
ساغر آوردند و او پر کرد با چشمی خمار
آخرین پیغمبر دلدادهام در کیش او
فکر میکردم که من عاشقترینم پیش او...
بعد از این سنگ محک، دیگر ترازوی علیست
ریسمان رستگاری، تار گیسوی علیست
من نبیاَم در کنارم یک «نبأ» دارم «عظیم»
طالبان «اِهدنا» این هم «صراط المستقیم»
چهرهاش تفسیر «نور» و شانههایش «مُحکمات»
خلوتش «والطور» و شور مرکبش «والعادیات»
هر خط قرآنِ من، توصیفی از سیمای اوست
هرکه من مولای اویم، این علی مولای اوست
📝 #قاسم_صرافان
📗 #حیدرانه
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#عید_غدیر
#رباعی
🔹کوتاهترین راه نجات🔹
جبریل مکرر این صلا را سر داد
بلغ، بلغ... ندا به پیغمبر داد
فرمان خداست: بر سر دست بگیر
آن دست که در رکوع انگشتر داد
چون صبح الست، عهد دیرینه گرفت
قرآن مجسم، به روی سینه گرفت
فرمود: علی از من و، من از علیام
آیینه به روی دست آیینه گرفت
آن روز که خم، به دست دو دریا رفت
فردوس به خاکبوسی صحرا رفت
فریاد فلک به «اِکفِیانی» برخاست
تا دست محمد و علی بالا رفت
خورشید طلوع کرده از لبخندش
نور است و هزار رشته در پیوندش
دیدند در آسمان دستان رسول
دست علی است و یازده فرزندش
در آینه مهر و مه، شکوفایی کرد
دستان علی، بلند بالایی کرد
آن روز خداوند، خودش از مردم
با سورۀ «مائده» پذیرایی کرد
بتخانۀ شرک را شکستی ای دست
بر خندق جهل، راه بستی ای دست
هر جا که نشان «فوق ایدیهم» بود
معنای «ید الله» تو هستی ای دست
«والعصر» که آیه آیۀ آن به علی
میخورد قسم، به دین به قرآن به علی
«اِنسانَ لَفی خُسر» بود دشمن او
باید که بیاوریم «ایمان» به علی
در سجدۀ شکر آفتاب افتاده
جای قدم ابوتراب افتاده
عمریست که از حلاوت نام علی
حتی دهن کویر آب افتاده
سرچشمۀ روشن حیات است غدیر
عطر ملکوت صلوات است غدیر
گرچه به بلندای شکوهش نرسیم
کوتاهترین، راه نجات است غدیر
📝 #میثم_مؤمنینژاد
✅ @ShereHeyat
شعر هیأت
🌷 ویژه #عید_غدیر
📹 ببینید| مرا مرام علی شیعۀ محبت کرد
🔆 سرودهای در مدح امیرالمؤمنین که در دیدار رهبرانقلاب خوانده شد
➕ بیانات رهبرانقلاب درباره #کتاب_الغدیر
✅ @Khamenei_ir
✅ @ShereHeyat
🌷 انتشار نخستین بار ویژهی عید غدیر
👈 رهبر انقلاب: کتاب «الغدیر» نماد دفاع از امیرالمؤمنین و تشیع است
⚠️ اگر سراسر ۱۱ جلد کتاب الغدیر را بگردید یک توهین مانند آن چه روسیاههای انگلیسیمآب انجام میدهند، در آن وجود ندارد
🔻 رهبرانقلاب پس از شنیدن سرودهی یکی از شاعران در مدح امیرالمؤمنین علیهالسلام: دربارهی الغدیر، البتّه کمتر در عالم شعر حرف زده شده؛ درحالیکه میدانید، کتاب الغدیر، پایهاش پایهی ادبیّات است یعنی اصلاً اسم کامل کتاب #الغدیر، الغدیرفیالکتابوالسّنةوالادب است؛ [یعنی] در شعر تاریخیِ اسلام، مسئلهی #غدیر را دنبال میکند و البتّه شرح میدهد.
🔹 ایشان خب تجسّم و مثال دفاع از تشیّع بود؛ [امّا] شما نگاه کنید در کتاب الغدیر -در این یازده جلد کتابی که ایشان نوشته که البتّه تمام هم نشده- ببینید یک جایش از این توهینهایی که این روسیاههای انگلیسیمآب میکنند وجود دارد؟ همهی این کتاب نگاه کنید؟ او #نماد_دفاع_از_تشیّع است.
🔹 در الغدیر -مرحوم امینی (رضوان اللّه علیه) را که شما ندیده بودید، ما ایشان را مفصّل دیده بودیم؛ در جلسات متعدّد، منبرهایش را من دیده بودم- یک کلمه از این حرفهایی که بعضیها بلدند و خیال میکنند که معنای #شیعه بودن این است و بر زبان جاری میکنند، در این کتاب مفصّل یازده جلدی وجود ندارد و [با این حال] نماد دفاع از امیرالمؤمنین و نماد دفاع از تشیّع است؛ استقامت -یعنی در صراط مستقیم حرکت کردن- معنایش این است. البتّه از قبیل ایشان، دیگران هم بودند؛ مرحوم سیّدشرفالدّین عاملی در لبنان و بعضی دیگر از بزرگان هم همینجورند.
🔺 حالا [این دربارهی] ایشان، چون بحث الغدیر در میان بود. انشاءاللّه موفّق باشید. ۹۵/۱۲/۰۵
✅ @Khamenei_ir
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#عید_غدیر
#غزل
🔹دست آسمان🔹
اینجا گرفتهست مردی بر روی دست آسمان را
مردی که در قبضۀ خود دارد تمام جهان را
آورده با ذوق سرشار در پیش چشمان مردم
تصویر زیبایی از این منظومۀ بیکران را
در هالۀ روشن وحی با قلبی آکنده از مهر
آیینه بر دوش دارد اینبار باری گران را
در جشن «من کنت مولاه...» آیینۀ نور کردهست
لبریز از روشنیها چشمان پیر و جوان را
با شور و حالی فراگیر در امتداد رسالت
جبریل در حلّه نور آورده این ارمغان را
باید علی بود و فهمید باید علی بود و حس کرد
در آسمان حقیقت تکبیر افلاکیان را
همراه بارانی از گل ای دشت شور و بشارت
در برکه جاری کن امروز تصویر رنگینکمان را
گویا نوای بلال است... آری! که با عطر مولا
بر آسمان میفشاند گلنغمههای اذان را
📝 #سیدمحمد_بابامیری
📗 #السلام_علیک_یا_ساقی
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#عید_غدیر
#غزل
🔹امیرالمؤمنین🔹
هر چند در پایان حج آخرین است
«من کنتُ مولا...» ابتدای قصه این است
دستی به دستی حلقه شد تا آسمان رفت
دستی که در اوج سخاوت بینگین است
دستی به دستی حلقه شد، دستی که در جنگ
خیبرترین درها به پایش بر زمین است
دستی که نخلستانِ تا امروز باقی
از پینههای بیشمارش شرمگین است
تصویر بالا رفتن دست دو خورشید
عکس زلال برکۀ این سرزمین است
«الیوم اکملتُ لکم...» حتی خدا گفت:
«روزی که دین تکمیل خواهد شد همین است»
آینده روشن شد، همه دیدند، اما
امروز را تاریکیِ شب در کمین است
با دست بیعت آمدند و ماند پنهان
بغضی که با تبریک گفتنها عجین است
نه! واقعیت را نمیبینند، هر چند
چشمانشان محو «امیرالمؤمنین» است
📝 #محمد_غفاری
✅ @ShereHeyat
#امام_علی علیهالسلام
#عید_غدیر
#غزل
🔹غدیر معنیاش این است...🔹
علی بجنگ، حسن صلح کن، حسین فدا شو
غدیر معنیاش این است عبد محض خدا شو
هدف خداست، امیر و شهید هر دو بهانه است
اگر به کوفه میسّر نبود، کرب و بلا شو
غدیر صحن غریبیست ای مسافر مشهد
از این مسیر بیا زائر امام رضا شو
پر از سؤال بیا تا غدیر را بشناسی
ولی به او که رسیدی بدون چون و چرا شو
علی خداست؟ نه آیینۀ تمام نمایش
برای آینه آیینۀ تمام نما شو...
📝 #مهدی_جهاندار
✅ @mehdi_jahandar
✅ @ShereHeyat
#شعر_اخلاقی
#حدیث #رباعی
💠 #امام_کاظم (علیهالسلام)
لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُل يَوْمٍ
از ما نیست کسی که در هر روز به حساب اعمال خود رسیدگی نکند.
📗 الکافی، ج۴، ص۱۹۱
🔹محاسبۀ نفس🔹
فرمود که صادقانه در هر نَفَسی
باید به حساب کارهایت برسی
هر روز اگر به عمد غفلت کردی
دستت نرسد به دامن دادرسی
#خدابخش_صفادل
✅ @ShereHeyat
#امام_کاظم علیهالسلام
#مربع_ترکیب
🔹کشتی نجات🔹
ای آفتاب حُسن به زیباییات سلام
وی آسمان فضل به داناییات سلام
در صبر شاخصی به شکیباییات سلام
تنها تو کاظمی که به تنهاییات سلام
هرگه غضب به قلب رئوف تو یافت دست
از آب عفو، آتش خشمت فرو نشست
ای صرف گشته عمر گران تو در نماز
دُرِّ خداست اشک روان تو در نماز
مطلوب ایزد است بیان تو در نماز
واجب بُود درود به جان تو در نماز
آنسان که نور عشق خدا در وجود توست
از صبح تا به ظهر، زمان سجود توست
تو عبد صالح و به کفَت قدرت خداست
هر ادعا ز قدرت و عزت تو را سزاست
هارون چگونه صاحب این دعوی خطاست
کِای ابر هر کجا که بباری ز ملک ماست
قدرت از آن توست که بر ابر پیلوار
فرمان دهی و شیعۀ خود را کنی سوار...
ای کشتی نجات به دریای حادثات
دارند شیعیان به شما چشم التفات
لبتشنهایم تشنۀ یک جرعۀ فرات
بر ما ببخش از کرم خویشتن برات
در آستان قدس رضا نور عین تو
دل پر زند به سوی تو و کاظمین تو
چون قلب مرده از دم تو جانم آرزوست
چون خاک تشنه، قطرۀ بارانم آرزوست
سر تا به پای دردم و درمانم آرزوست
پا تا به سر نیازم و احسانم آرزوست
بر من ببخش آنچه کند جودت اقتضا
سوگند میدهم به جگرگوشهات رضا
📝 #سیدرضا_مؤید
✅ @ShereHeyat
#امام_کاظم علیهالسلام
#قصیدهواره
🔹خورشید هفتم🔹
از جوار عرش سرزد آفتاب دیگری
وا شد از ابوا به روی خلق، باب دیگری...
بال وا كن لحظهای در زیر باران شهود
از فراز عرش میبارد سحاب دیگری
بوی پیراهن شنیدم، دیده بستم تا مگر
یوسف شعرم ببیند باز خواب دیگری
ای غزل! امشب به دریای مدیحش دل بزن
دارد این امواج، گوهرهای ناب دیگری
ما خدا را در جمال چارده تن دیدهایم
خواندهام این حرفها را در كتاب دیگری
جمله از شهر و دیار و آب و خاكی دیگرند
این یكی هم می رسد از خاك و آب دیگری
بوی احمد، بوی زهرا، بوی حیدر، بوی عشق
بشنوید از این چمن، عطر گلاب دیگری
حضرت خورشید هفتم، آن كه چشم روزگار
با وجود او ندارد انتخاب دیگری
شك ندارم جبرییل امشب برای عرشیان
وصف او را میكند با آب و تاب دیگری
ماه كی بعد از نگاهش آفتابی میشود؟
میرود از شرم، شبها در حجاب دیگری
شش كتابش را خدا آورد و امشب هم گشود
از كتاب معرفت، فصل الخطاب دیگری
یا نمیداند بلندای مقامش تا كجاست
یا ندارد منكرش حرف حساب دیگری
مثل بغدادش خرابم كرده درد اشتیاق
بسته بالم را فراقش با طناب دیگری
یا بگو باب الحوائج یا بگو باب المراد
نام او حیف است بردن با خطاب دیگری
📝 #عباس_شاهزیدی
📗 #این_شعر_مرا_کشت
✅ @ShereHeyat