eitaa logo
شعر هیأت
10.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
188 ویدیو
16 فایل
🔹انتخاب شعر خوب، استوار و سالم، تأثیرگذار و روشن‌گرانه همواره دغدغه ذاکران و مرثیه‌خوانان اهل معرفت و شناخت بوده است. 🔹کانال «شعر هیأت» قدمی کوچک در راستای تحقق این رسالت بزرگ است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹جهان‌های تازه🔹 افق‌های باز و کران‌های تازه زمین‌های نو، آسمان‌های تازه پر از شوق کشف‌ است منظومه‌هامان پر از حیرت کهکشان‌های تازه پریدن به آغوش فصلی دگرگون دویدن به سوی زمان‌های تازه به مرز علوم: اکتشافات بی‌حد به بام فنون: نردبان‌های تازه رصد کرده‌اند آن طرف‌تر هدف را سر برج‌ها دیده‌بان‌های تازه اگر چاه و چاله‌ست در راه مقصد... اگر ترس و‌ شک و گمان‌های تازه... اگر خار در چشم و صبر است دستور... اگر در گلو استخوان‌های تازه... ببین هفت‌خان را گذشته‌‌ست و حالا رسیده‌ست رستم به خان‌های تازه وطن لشکری آرش آورده با خود مسلح به تیر و کمان‌های تازه تویی وارث پهلوان‌های پیشین تویی نسلی از قهرمان‌های تازه بیا و بخوان دست افسانه‌ها را بیا و بگو داستان‌های تازه.. به شوق صدور جهان‌بینی نور بخوان صبح را با زبان‌های تازه کمی مشق کن لذت سادگی را اگر سخت شد امتحان‌های تازه شهیدان می‌آیند و دارند بر تن از آن عهد دیرین نشان‌های تازه که جاده‌ست و این تک‌سوارانِ غیرت که دشت است و این ارغوان‌های تازه به بذری که باور در این خاکدان کاشت پدید آمده بوستان‌های تازه و خواهد رسید آخر آن صبح موعود که ماییم و فتح جهان‌های تازه 📝 🌐shereheyat.ir/node/4997@ShereHeyat
| 💠 (علیه‌السلام) «كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً» با ستم‌كار در پيكار و ستم‌ديده را يار باشيد. 📗 نهج البلاغه، نامه۴۷ (وصیت‌نامه حضرت) 🔹یاریِ مظلوم🔹 برخیز اگر اهل غم و دردی تو باید که به اصل خویش برگردی تو با ظلم، ستیز کن در این وانفسا گر یاریِ مظلوم کنی مردی تو 📝 @ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹صدای مولا باش🔹 دل من! در هوای مولا باش یار بی‌ادعای مولا باش گر نشد یاورش شوی همه عمر گاه گاهی برای مولا باش به گدایی تو هر کجا رفتی یک سحر هم گدای مولا باش دست من! دست‌گیر مردم باش پینهٔ دست‌های مولا باش پهن کن سفره‌ای برای یتیم مستمند دعای مولا باش پا به پایش اگر نشد بروی لاأقل ردپای مولا باش جان من! تا که در بدن هستی باش اما فدای مولا باش ای نَفَس! می‌روی به سینه برو چون برآیی صدای مولا باش ای قلم! با مُرکّبی از خون راوی کربلای مولا باش از غروبِ غریبِ غزّه بگو شیعهٔ زخم‌های مولا باش خار در چشم‌های مولا بود چشم من! در عزای مولا باش... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1464@ShereHeyat
علیه‌‌السلام 🔹طنین خطبه‌هایت🔹 لهیب ذوالفقارت بر تن گردن‌کشان مانده‌ست طنین خطبه‌هایت در گلوگاه زمان مانده‌ست یداللهی و گشته دست عقل از وصف تو کوتاه گواه عجز ما انگشت‌های بر دهان مانده‌ست.. «سَلُونی» گفتی و با ریشخندی جهل پاسخ داد تو را که رَدّ پایت ماورای آسمان مانده‌ست مُزیّن شد اذانم با تمسّک بر ولای تو شهادت می‌دهم از برکت نامت اذان مانده‌ست شب تنهایی کوفه چه بر روز دلت آورد که بغضی استخوانی در گلویت همچنان مانده‌ست یقین دارم که نزدیک است رستاخیز عشاقت همانا فصل شورانگیزی از این داستان مانده‌ست 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5010@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹عدالت دلخواه🔹 فراتر است، از ادراک ما حقیقت ذاتش کسی که آینۀ ذات کبریاست صفاتش کسی که وحی به شوق کتابتش شده نازل که خطّ کوفی او بوده زینت کلماتش کسی که خطبۀ غرّاست واژه واژه سکوتش کسی که حجت بحث ولایت است زکاتش کسی که شیفتۀ نامه‌های اوست بلاغت کسی که چشمۀ جوشان حکمت است دواتش علی‌ست او که زمین مفتخر شده‌ به حضورش علی‌ست او که زمان معتبر شده به حیاتش علی‌ست معنی حیّ علی الصلاة من و تو علی کسی‌ست که میزان سنجش است صلاتش هرآنچه اشک به دامان چاه ریخت شبانه بدل به درّ نجف شد یکایک قطراتش علی معادل عدل است آن عدالت دلخواه بگو به دهر که تنها علی‌ست راه نجاتش 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5489@ShereHeyat
علیه‌‌السلام 🔹جراحت دل🔹 اگرچه زخم به فرقش سه روز منزل داشت علی جراحت سر را همیشه در دل داشت نه پنج سال خلافت، که پیش از آن هم نیز دلی به سینه چنان مرغ نیم‌بسمل داشت دمی که آینهٔ آب چاه را می‌دید هزار حنجره فریاد در مقابل داشت همیشه دست کریمش ز دیده پنهان بود چو بوته‌ای که در آغوش خاک حاصل داشت به نخل عاطفه‌اش دست هیچ‌کس نرسید به ذره چون دل خورشید، مِهر کامل داشت اگر شبانه به اطعام سائلان می‌رفت -به جان فاطمه- شرم از نگاه سائل داشت پس از شهادت زهرا، علی ز عمق وجود همیشه در دل خود انتظار قاتل داشت 📝 🌐 shereheyat.ir/node/415@ShereHeyat
علیه‌‌السلام 🔹اشک یتیم🔹 کنار من، صدف دیده پر گهر نکنید به پیش چشم یتیمان، پدر پدر نکنید توان دیدن اشک یتیم در من نیست نثار خرمن جان علی، شرر نکنید اگرچه قاتل من سخت کرده بی‌مهری به چشم خشم، به مهمان من نظر نکنید اگرچه بال و پر کودکان کوفه شکست شما چو مرغ، سر خود به زیر پر نکنید از آن خرابه که شب‌ها گذرگه من بود بدون سفرۀ خرما و نان گذر نکنید به پیرمرد جذامی سلام من ببرید ولی ز مرگ من او را شما خبر نکنید 📝 🌐 shereheyat.ir/node/422@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹طبیب را ببرید🔹 به نسخه نیست نیازی طبیب را ببرید برای مرگ علی دست بر دعا ببرید نیاز نیست مداوا کنید زخم مرا بر آن مریض خرابه‌نشین دوا ببرید اگر بناست تسلی دهید بر دل من برای قاتل سنگین دلم غذا ببرید دلم برای یتیمان کوفه تنگ شده کمک کنید مرا در خرابه‌ها ببرید جنازۀ من مظلوم را چو مادرتان شبانه، مخفی و آرام و بی‌صدا ببرید سلام گرم مرا در خرابه‌ها دل شب بر آن یتیم که خوابیده بی‌غذا ببرید به ملک خویش ز بیگانگان غریب‌ترم مرا به دیدن یاران آشنا ببرید سلام من به شما ای فرشتگان خدا به نزد فاطمه با خود مرا شما ببرید 📝 🌐 shereheyat.ir/node/417@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹ولای علی🔹 خدا مرا ز ولای علی جدا نکند من و خیال جدایی از او؟ خدا نکند به آنچه در حق من می‌کند خوشم اما خدا کند که دلم را ز خود جدا نکند کسی که جانب بیگانه را نگه دارد نمی‌شود که نگاهی به آشنا نکند به خانه‌زادی او کعبه می‌کند اقرار دلِ شکسته علی را چرا صدا نکند؟ کسی ز کار دلی عقده وا نخواهد کرد اگر اشاره به دست گره‌گشا نکند سزد به حضرت او منصب یداللّهی که غیر او گره از کار خلق وا نکند... خدا کند که قَدَر اَندر این لیالی قَدْر مرا به هجر تو این قَدْر مبتلا نکند چه لذتی‌ست ندانم به زخم شمشیرت که کشتۀ تو دمی فکر خون‌بها نکند 📝 🌐 shereheyat.ir/node/398@ShereHeyat
ای خواب به چشمی که نمی‌خفت بیا ای خنده به غنچه‌ای که نشکفت بیا دیوار و در کوفه زبان شد که مرو امّا چه کنم فاطمه می‌گفت بیا 📝 @ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹آقا بیا🔹 به حق خدای شب قدرها بیا ای دعای شب قدرها حضور تو تنها نفس می‌دهد به حال و هوای شب قدرها پر از التماس است و آقا بیاست به عمق صدای شب قدرها الهی نگاهی کن از روی لطف به آقا بیای شب قدرها برای تمنای روز ظهور می‌افتم به پای شب قدرها کمی نقد عشق و عنایت بریز به دست گدای شب قدرها مریض فراقیم یابن‌الحسن تو هستی دوای شب قدرها به حق علی و به حق حسین به این ناله‌های شب قدرها مرا یک سحر کاش مهمان کنی نجف کربلای شب قدرها 📝 🌐 shereheyat.ir/node/433@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹بی‌کرانۀ دریا🔹 بدون بودن تو رنج بی‌حساب منم شکسته خسته منم، خلسه خلسه خواب منم چقدر بی‌تو حقیرم، چقدر هیچم و پوچ که بی‌کرانۀ دریا تویی، حباب منم تو آفتابی و من ماه هم اگر باشم همیشه تشنۀ یک جرعه آفتاب منم دلم شکسته و آمادۀ پذیرایی‌ست بیا که صاحب این خانۀ خراب منم اگر سؤال کنی کیست بی‌پناه‌ترین؟ دو قطره شرم فرو می‌چکد، جواب منم «اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویش» مراد من نظر توست، مستجاب منم اگر ببخشی، شایستۀ گذشت تویی اگر عذاب کنی، لایق عذاب منم کجاست؟ آن که مرا تا خدا رساند کیست؟ و با صدای علی می‌رسد خطاب: منم 📝 @ShereHeyat