#امام_باقر علیهالسلام
#قصیده
🔹سلام🔹
سلام، قاصدِ مهر است و آفتابِ نوید
سلام، صبحِ سپید است و بامدادِ سعید
سلام، جلوۀ لطف خداست در هستی
که بیمضایقه بر جان مؤمنان تابید
سلام، اسم گلی بود در جنان که خدا
برای هدیه به یاران باوفایش چید
سلام، مشرق لبخند احمد است و غروب،
برای دیدنش آمد عقب عقب خورشید
همیشه از دو لبش مثل رود جاری بود
سلام مثل تبسم، سلام مثل امید
سلام بود که هر روز با وضو و ادب
به بیت فاطمه میآمد از قریب و بعید
سلام بود که محرم شد و روایت کرد
از آن صحیفۀ نوری که دست زهرا دید
چه زود اشک شد و از دو چشم سرخ علی
به روی خاک مزار گل بنفشه چکید
حریر پینۀ دستان مرتضاست سلام
که با نوازش او شد هزار نخل رشید..
سلام رفت به روز حسین و حیران شد
همین که رفت به گودال قتلگاه، برید..
هنوز همهمۀ تحت قبّه است سلام
هنوز میشود او را در آن محیط شنید
تو کیستی که سلام رسول این همه راه
پیاده آمد و آخر به محضر تو رسید
سلام، باقر علم نبی! که نوح و خلیل
به مکتب تو نوشتند مشقی از توحید
تو هم محمدی و صادق است معجزهات
شبیه تاج به میم محمّدی تشدید
ابوبصیر شد و جابر و زراره و زید
از آشیانۀ تو هر که دانه چید و پرید
تو شهر معرفتی زائرت قم است و نجف
تو در مقام مرادی و حوزه است مرید
نریختهست به دامان راویان حدیث
از آن دهان مبارک به غیر مروارید
از آن دهان مبارک چکیده لختۀ خون
رسیده بر لبش از زهر یک حدیث جدید
اگر که عاشورا صد نفر شهید شدند
به راه شام شدی صد هزار بار شهید
فدای آن نفس و آن دهان که در همه عمر
مدام بر شرر روضۀ حسین دمید
سلام پیش تو زانو زد و نشست و گریست
سلام پیش تو آیینه شد، شکست و خمید
چه سالها که به لطف مزار خاکی تو
سلام بال زد و تا به آسمان بالید
کبوتری شد و بر مرقد خیالی تو
هزار مرتبه بالای گنبدت چرخید
همیشه در شب تاریک و پرفروغ بقیع
سلام روشن و زندهست مثل شمع سفید
و یا که روز در آن آفتاب گرم حجاز
به روی قبر تو خم میشود چو سایۀ بید
سلام بر تو که اینگونه از رسول خدا
سلام پاک و مبارک به محضر تو رسید
📝 #هادی_جانفدا
✅ @ShereHeyat
نگاه کودکیات دیده بود قافله را
تمام دلهرهها را، تمام فاصله را
هزار بار بمیرم برات، میخواهم
دوباره زنده کنم خاطرات قافله را
تو انتهای غمی، از کجا شروع کنم
خودت بگو، بنویسم کدام مرحله را؟
چقدر خاطرۀ تلخ مانده در ذهنت
ز نیزهدار که سر برده بود حوصله را
چه کودکی بزرگیست این که دستانت
گرفته بود به بازی گلوی سلسله را
میان سلسله مردانه در مسیر خطر
گذاشتی به دل درد، داغ یک گِله را
چقدر گریه نکردید با سهساله، چقدر
به روی خویش نیاوردهاید آبله را
دلیل قافله میبرد پا به پای خودش
نگاه تشنۀ آن کاروان یک دِله را
هنوز یک به یک، آری به یاد میآری
تمام زخم زبانهای شهر هلهله را
مرا ببخش که مجبور میشوم در شعر
بیاورم کلماتی شبیه حرمله را
بگو صبور بلا در منا چه حالی داشت
که در تلاطم خون دید قلب قافله را؟
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
🌐 shereheyat.ir/node/623
✅ @ShereHeyat
#امام_باقر علیهالسلام
#غزل
🔹کربلا یعنی تو🔹
زندگی جاریست در لحن دعایت تا هنوز
میرسد از منبر دانش صدایت تا هنوز
یادگار توست تأثیر زیارتنامهها
مانده بر سجادههامان جای پایت تا هنوز
صفحه صفحه میشود حس کرد، پیدا کرد، دید
عطر شیرین تو را در هر روایت تا هنوز
رفتی و بردی نگاه دلنشینت را ولی
در نگاه آسمان خالیست جایت تا هنوز
زائرت حسرت به دل در آرزویت مانده است
بوده تنها ماه نو شمع عزایت تا هنوز..
کربلا یعنی تو، ای داغ مجسم! هر سحر
میرسد شبنالههای کربلایت تا هنوز
مثل بغض زائران بیقرارت مانده است
در گلوی روضهخوانها روضههایت تا هنوز
هرچه میگوییم ناچیز است، بیقدر است، حیف!
شاعری ننوشته تصویری برایت تا هنوز
📝 #حامد_اهور
✅ @ShereHeyat
#امام_باقر علیهالسلام
#چارپاره
🔹همۀ عمر تو محرّم بود🔹
امشب از آسمان چشمانت
دستهدسته ستاره میچینم
در غزلگریۀ زلالت آه
سرخی چارپاره میبینم
زخمهای دل غریبت را
مرهم و التیام آوردم
باز از محضر رسولالله
به حضورت سلام آوردم
در شب تار تیرهفهمیها
روشنی را دوباره آوردی
آسمان را کسی نمیفهمید
تا که با خود ستاره آوردی
وارثِ آبروی سجاده
بندگی را تو یادمان دادی
دل ما شد اسیر چشمانت
دلمان را به آسمان دادی
آیه آیه پیام عاشورا
در احادیث روشنت گل کرد
امتداد قیام عاشورا
در تب اشک و شیونت گل کرد
دم به دم در فرات چشمانت
ماتم کربلا مجسّم بود
چشم تو لحظهای نمیآسود
همۀ عمر تو محرّم بود
دمبهدم ابری است و بارانی
از غم تو هوای چشمانم
چلچراغی ز گریه روشن کرد
ماتمت در منای چشمانم...
آه آتشفشان چشمانت
دیر سالیست بیگدازه نبود
همۀ عمر خون دل خوردی
داغهای دل تو تازه نبود
دیده بودی سه روز در گودال
پیکر آسمان رها مانده
سر سالار قافله بر نی...
کاروان بیامان رها مانده
دل تو روی نیزهها میرفت
دستهایت اسیر سلسله بود
قاتلت زهر کینهها؟ هرگز!
قاتلت خندههای حرمله بود
📝 #یوسف_رحیمی
🌐 shereheyat.ir/node/1553
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#امام_باقر علیهالسلام
#غزل
🔹دوستت دارم🔹
اگرچه در نظرت آنچه نیست، ظاهر ماست
سیاهجامۀ سوگت لباس فاخر ماست
سلام میدهم و دلخوشم که فرمودید
هرآنکه در دل خود یاد ماست، زائر ماست
تویی که نام غریبت خودش به تنهایی
اثرگذارترین روضۀ منابر ماست
بگو چگونه نگویم که دوستت دارم
که این حدیث شریف از امام باقر ماست:
«خبر کنید کسی را که دوستش دارید»*
خدا کند برسد، این پیام آخِر ماست
مرا که در سفر آخرت امیدی نیست
مگر به اینکه بگویید: او مسافر ماست
اگرچه درخورتان شعر، ناسرودنی است
بگو به لطف خود این روسیاه، شاعر ماست
📝 #مصطفی_تبریزی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* در روایت است که مردی از مسجد گذر کرد، در حالی که امام باقر و امام صادق(علیهماالسلام) نیز در مسجد نشسته بودند. یکی از اصحاب امام باقر(علیهالسلام) گفت: به خدا قسم من این شخص را دوست میدارم. امام فرمود: «اَلا فَأَعْلِمْه فَاِنَّهُ اَبْقی لِلْمَوَدَّهِ وَ خیرٌ فی الأُلفه؛ پس به او خبر بده، چرا که این خبردادن، هم مودّت و دوستی را پایدارتر میکند، هم در ایجاد الفت، خوب است». (بحارالأنوار، ج۷۱، ص۱۸۱)
🌐 shereheyat.ir/node/5423
✅ @ShereHeyat
#امام_باقر علیهالسلام
#غزل
🔹رنجهای قافله🔹
چقدر خاطره از رنجهای قافله داری
گمان کنم که به پایت هنوز آبله داری
اگر به هلهله سر بردهاند از تو در آن دشت
ولی هنوز صبوری، هنوز حوصله داری
تویی که کودکیات را به پای نیزه دویدی
تویی که تا سر نی یک نگاه فاصله داری
پِیِ که میرود آن دل، دل شکسته و خونت؟
به شوق کیست که دستی به دست سلسله داری؟
هنوز تیر سهشعبه نرفته است ز یادت
هنوز دلهره از خندههای حرمله داری
به شور و شوق کشیدی به بر هرآنچه بلا را
که گفته است که از درد و داغها گله داری؟
📝 #حسن_زرنقی
✅ @ShereHeyat
#امام_باقر علیهالسلام
#غزل
🔹شکافندۀ شب🔹
آنکه با جهل زمین، پنجه درافکند تویی
بذر صد مزرعه در خاک پراکند تویی
باغبانی که علیرغم ستمهای خزان
سخت آموخت به هر باغچه لبخند تویی..
رشتۀ مهر که دلهای حقیقتجو را
تا ابد داده به یکدیگر پیوند تویی
ای احادیث نگاه تو پر از عشق، هنوز
راوی آنچه در این غم بنویسند تویی
هرکجا نامی از آن قافله آید به میان
زخمی دشت بلا! بارشِ یکبند تویی
نیست تأثیر تو، از عالم پنهان شدنی
که شکافندۀ شب، نور خداوند تویی
📝 #اعظم_سعادتمند
✅ @ShereHeyat
#امام_باقر علیهالسلام
#غزل
🔹غم شبگریهها🔹
غم شبگریهها را، داغ صحرا را تو میفهمی
غم سجادۀ دلخون بابا را تو میفهمی
اگرچه کودکی اما میان دامن این دشت
پیام ظهر عاشورای زیبا را تو میفهمی
نگاه بیقرار کودکان را سوی نخلستان
دلیل گریهها و بغض دریا را تو میفهمی
شجاعت را، شهامت را، غم تلخ اسارت را
به روی نیزهها فریاد سرها را تو میفهمی
خروش خطبۀ پرشور بابا را میان شام
غریبی را، غم یک مرد تنها را تو میفهمی
سلامی جابرانه میدهم یا باقرالاسرار
که اسرار زمان را، سرّ دنیا را تو میفهمی
📝 #ماهرخ_درستی
✅ @ShereHeyat
#شعر_انتظار
#حدیث | #رباعی
💠 #امام_باقر(علیهالسلام)
«ما ضَرَّ مَنْ ماتَ مُنْتَظِراً لِأَمْرِنَا أَنْ لا یَمُوتَ فی وَسَطِ فُسْطاطِ الْمَهْدِیِّ(علیهالسلام) وَ عَسْكَرِهِ»
کسی که در حال انتظار بمیرد، ضرر نکرده است و همانند کسی است که در وسط خیمه مهدی(علیهالسلام) و سپاهیانش جان داده است.
📗 الکافی، ج۱، ص۳۷۲
🔹مرگ در حال انتظار🔹
هر منتظری که دل به ایمان دادهست
جان بر سر عشق ما به جانان دادهست
انگار که همرکاب مهدی بوده
در لشکر و خیمهگاه او جان دادهست
📝 #حسین_شنوائی
✅ @ShereHeyat
#شعر_انتظار
#حج
#غزل
🔹آرزوی تو🔹
به کعبه رفتم و زآنجا هوای کوی تو کردم
جمال کعبه تماشا به یاد روی تو کردم...
نهاده خلق حرم سوی کعبه روی عبادت
من از میان همه، روی دل به سوی تو کردم
مرا به هیچ مقامی نبود غیر تو نامی
طواف و سعی که کردم به جستجوی تو کردم
به موقفِ عَرفات ایستاده خلق، دعاخوان
من از دعا لب خود بسته، گفتگوی تو کردم
فتاده اهل مِنا در پی مُنا و مقاصد
چو «جامی» از همه فارغ من آرزوی تو کردم
📝 #عبدالرحمن_جامی
🌐 shereheyat.ir/node/2749
✅ @ShereHeyat
#امام_عصر علیهالسلام
#حج
#غزل
🔹ای صفای حرم یار🔹
ای صفای حرم یار! کجای حرمی؟
حرم از عطر تو سرشار! کجای حرمی؟
سعی عشاق تو، ای کاش به جایی برسد
ای صفای حرم یار، کجای حرمی؟
عطر جانبخش تو در حِلّ و حرم پیچیدهست
وارث عترت اطهار، کجای حرمی؟
ای شده زمزمۀ منتظرانت لبیک
مظهر عصمت و ایثار، کجای حرمی؟
خواب غفلت ندهد فرصت دیدار به ما
آه ای دیدۀ بیدار، کجای حرمی؟
«همه جای حرم از پرتو حُسن تو پر است
ای به صد جلوه پدیدار، کجای حرمی؟»
تا شود چشم و دل عالم و آدم روشن
پرده از آینه بردار، کجای حرمی؟
حج اکبر شود آن روز، که هنگام طواف
برسد مژدۀ دیدار، کجای حرمی؟
رازدارِ دل زهرا و علی، غیر تو کیست
آخر ای محرماسرار، کجای حرمی؟
📝 #محمدجواد_غفورزاده
🌐 shereheyat.ir/node/2942
✅ @ShereHeyat
#با_کاروان_حسینی
#خروج_کاروان_از_مکه
#غزل
🔹هواى نينوا🔹
شيعيان! ديگر هواى نينوا دارد حسين
روى دل با كاروان كربلا دارد حسين
از حريم كعبۀ جدّش به اشكى شُست دست
مروه پشت سر نهاد امّا صفا دارد حسين
مىبرد در كربلا هفتاد و دو ذبح عظيم
بيش از اينها حرمت كوى منا دارد حسين...
او وفاى عهد را با سر كند سودا ولى
خون به دل از كوفيان بیوفا دارد حسين...
آب را با دشمنان تشنه قسمت مىكند
عزّت و آزادگى بين تا كجا دارد حسين...
دست آخر كز همه بيگانه شد، ديدم هنوز
با دم خنجر نگاهى آشنا دارد حسين
شمر گويد گوش كردم تا چه خواهد از خدا
جاى نفرين هم به لب ديدم دعا دارد حسين
اشک خونين، گو بيا بنشين به چشم «شهريار»
كاندرين گوشه عزايى بىريا دارد حسين
📝 #سیدمحمدحسین_شهریار
🌐 shereheyat.ir/node/4092
✅ @ShereHeyat