#امام_رضا علیهالسلام
🔹نمازِ باران🔹
آسمان خشک و خسیس، ابرها بیضربان
ناودانها خاموش، جویها بیجریان
حسرت جرعۀ آب، روی لبهای سفال
غنچۀ یک روزه، خاک شد در گلدان
آن همه گندمزار، جز نمک خوشه نداد
دست بر زانو داشت، پیرمرد دهقان
ناگهان جار زدند: آی مردم! فردا،
میرود دریایی به نماز باران
ای تو معنای حیات! گام بردار که مَرو
این زمینخورۀ پیر، شده از شوق جوان
میرسد سوز صدا، بود سرگرم دعا:
«رَبِّ اَنزَل مَطَرا دائماً بِالاِحسان»
ابرها غریدند، آسمان در مدحش،
خطبهای غرا خواند، بارشی بیپایان
با نگاهش جوشید، با دعایش نوشید
آب از هر چشمه، باغ از رود روان
ریشههایی بیتاب، خوشههایی سیراب
بس که نوشید از آب، مست شد تاکستان
بیم از خشکی نیست، چون تویی رحمت ابر
بیم از طوفان نیست، چون تویی کشتیبان
داشتم کنج حرم، جامعه میخواندم
ناگهانی آمد، باز هم آن باران
📝 #محمدمهدی_خانمحمدی
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#امام_رضا علیهالسلام
🔹مثل خورشید🔹
غرق نور است و طلا
گنبد زرد رضا
بوی گل، بوی گلاب
میرسد از همه جا
مثل یک خورشید است
میدرخشد از دور
شده از این خورشید
شهر مشهد پر نور
چشمها خیره به او
قلبها غرق دعاست
بر لب پیر و جوان
یا رضا رضا رضاست
ای خدا کاش که من
یک کبوتر بودم
روی این گنبد زرد
شاد میآسودم
میزدم بال و پری
دور تا دور حرم
از دلم پر میزد
ماتم و غصه و غم
📝 #شکوه_قاسمنیا
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#امام_رضا علیهالسلام
🔹اذانِ گلدسته🔹
به آسمان چه بگویم؟
- بگو که من بالم
به غصهها چه بگویم؟
- بگو که خوشحالم
به ابرها چه بگویم؟
- بگو که بارانم
به لحظههای مسافر؟
- بگو که میمانم
به واژهها چه بگویم؟
- که شاعرش هستم
به جادهها چه بگویم؟
- مسافرش هستم
به غنچهها چه بگویم؟
- بگو بهارم من
بگو برای شکفتن
بهانه دارم من
بگو هوای تو دارد
کبوتری خسته
هوای گنبد زرد و
اذان گلدسته
هوای صحن حرم با
نوای نقّاره
هزار دستِ نیایش
هزار فوّاره
📝 #سیدحبیب_نظاری
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#امام_رضا علیهالسلام
🔹نمازِ باران🔹
آسمان خشک و خسیس، ابرها بیضربان
ناودانها خاموش، جویها بیجریان
حسرت جرعۀ آب، روی لبهای سفال
غنچۀ یک روزه، خاک شد در گلدان
آن همه گندمزار، جز نمک خوشه نداد
دست بر زانو داشت، پیرمرد دهقان
ناگهان جار زدند: آی مردم! فردا،
میرود دریایی به نماز باران
ای تو معنای حیات! گام بردار که مَرو
این زمینخورۀ پیر، شده از شوق جوان
میرسد سوز صدا، بود سرگرم دعا:
«رَبِّ اَنزَل مَطَرا دائماً بِالاِحسان»
ابرها غریدند، آسمان در مدحش،
خطبهای غرا خواند، بارشی بیپایان
با نگاهش جوشید، با دعایش نوشید
آب از هر چشمه، باغ از رود روان
ریشههایی بیتاب، خوشههایی سیراب
بس که نوشید از آب، مست شد تاکستان
بیم از خشکی نیست، چون تویی رحمت ابر
بیم از طوفان نیست، چون تویی کشتیبان
داشتم کنج حرم، جامعه میخواندم
ناگهانی آمد، باز هم آن باران
📝 #محمدمهدی_خانمحمدی
✅ @ShereHeyat_Nojavan
#امام_رضا علیهالسلام
🔹مثل خورشید🔹
غرق نور است و طلا
گنبد زرد رضا
بوی گل، بوی گلاب
میرسد از همه جا
مثل یک خورشید است
میدرخشد از دور
شده از این خورشید
شهر مشهد پر نور
چشمها خیره به او
قلبها غرق دعاست
بر لب پیر و جوان
یا رضا رضا رضاست
ای خدا کاش که من
یک کبوتر بودم
روی این گنبد زرد
شاد میآسودم
میزدم بال و پری
دور تا دور حرم
از دلم پر میزد
ماتم و غصه و غم
📝 #شکوه_قاسمنیا
✅ @ShereHeyat_Nojavan
هدایت شده از شعر هیأت | نوحه و سرود
سرود؛ مسافر مشهد.mp3
2.25M
#امام_رضا علیهالسلام
#سرود
🔹مسافر مشهد🔹
هر کی یه بار مسافرت میشه
علی بن موسی الرضا
کبوتر مهاجرت میشه
علی بن موسی الرضا
دیگه همیشه زائرت میشه
علی بن موسی الرضا
یا که میاد مجاورت میشه
علی بن موسی الرضا
دل من معتکف صحن گهرشاده
مولا یا امام رضا
عمریه که دخیل پنجره فولاده
مولا یا امام رضا
پنجره فولاد تو حاجتمو داده
مولا یا امام رضا
باز قلبم مسافرِ مشهدت میشه
هوایی صحن تو و مرقدت میشه
کبوتر جَلد تو و گنبدت میشه
«جانم یا امام رضا مولا مولا مولا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سایهٔ تو رو سر ایرانه
علی بن موسی الرضا
قبلهٔ قلب ما خراسانه
علی بن موسی الرضا
ولایت تو شرط ایمانه
علی بن موسی الرضا
رضای تو رضای یزدانه
علی بن موسی الرضا
تو همون کعبهای که حج فقیرایی
مولا یا امام رضا
بهتر از تو ما سراغ نداریم آقایی
مولا یا امام رضا
تویی که با خبر از درد دل مایی
مولا یا امام رضا
صحن تو لبالبه از شمیم یاس
تو سقاخونه چشم من شبیه دریاس
شده دلم هوایی حرم عباس
«جانم یا امام رضا مولا مولا مولا»
شاعر: #جمعی_از_شاعران
نغمهپرداز: #سیدعلیاکبر_حسینپور
✅ @ShereHeyat_Nohe
#امام_رضا علیهالسلام
🔹نمازِ باران🔹
آسمان خشک و خسیس، ابرها بیضربان
ناودانها خاموش، جویها بیجریان
حسرت جرعۀ آب، روی لبهای سفال
غنچۀ یک روزه، خاک شد در گلدان
آن همه گندمزار، جز نمک خوشه نداد
دست بر زانو داشت، پیرمرد دهقان
ناگهان جار زدند: آی مردم! فردا،
میرود دریایی به نماز باران
ای تو معنای حیات! گام بردار که مَرو
این زمینخورۀ پیر، شده از شوق جوان
میرسد سوز صدا، بود سرگرم دعا:
«رَبِّ اَنزَل مَطَرا دائماً بِالاِحسان»
ابرها غریدند، آسمان در مدحش،
خطبهای غرا خواند، بارشی بیپایان
با نگاهش جوشید، با دعایش نوشید
آب از هر چشمه، باغ از رود روان
ریشههایی بیتاب، خوشههایی سیراب
بس که نوشید از آب، مست شد تاکستان
بیم از خشکی نیست، چون تویی رحمت ابر
بیم از طوفان نیست، چون تویی کشتیبان
داشتم کنج حرم، جامعه میخواندم
ناگهانی آمد، باز هم آن باران
📝 #محمدمهدی_خانمحمدی
✅ @ShereHeyat_Nojavan