eitaa logo
شعر انقلاب
2.8هزار دنبال‌کننده
547 عکس
175 ویدیو
2 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر ارسال پیام: @Shaere_Enghelab
مشاهده در ایتا
دانلود
هارون زمان رفت و یک قافله دل در پی داغش خون شد عالمی از غم پرپر شدنش محزون شد در وداعش کمر کوه دماوند شکست وقت تشییع تنش، خون به دل کارون شد در فراقش دل دریا به تلاطم افتاد از غمش خاک غریبی به سر هامون شد دولتی داشت اگر، خدمت محرومان بود در پی یاری موسای زمان، هارون شد آخرین لایحه‌اش «خدمتِ بی‌منت» بود و خودش کشتۀ تصویب همین قانون شد مهر سرخی به غزل‌نامۀ خدمت زد و رفت تا ابد مملکت عشق به او مدیون شد :: آن‌ که در راه خدا لحظه‌ای از پا ننشست عاقبت رفت و به آغوش شهیدان پیوست خستگی در تن او هیچ زمان راه نداشت وقفه، یک ثانیه در سیرِ الی‌الله نداشت آه، ای آینه‌ها! رفتن او زود نبود؟ کاش چشمان شب این‌قدر مه‌آلود نبود آری، آن‌گونه که بایست ندیدیم او را یک نفس با دل و با جان نشنیدیم او را گوش‌هامان نشنید آنچه که او در زده بود آن زمان چشم گشودیم که او پر زده بود سهم او بود شهادت، که سرانجام گرفت سر به دامان رضا، عاقبت آرام گرفت هدیۀ خادمی‌اش، روز ولادت این بود مزد یک عمر دویدن پی خدمت این بود.. یا رضا! یوسف این قوم به چاه افتاده باز در مشهد تو سیل به راه افتاده قلب ما را مگر ای عشق، خود آرام کنی قسمت ما هم از این‌گونه سرانجام کنی روزی آن مرد سفرکرده می‌آید با نور می‌رسد آخرش این شب به سحرگاه ظهور ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
🌹 قبل از خواندن شعر صلواتی به شهدای خدمت هدیه کنید از اعماق مِهی سنگین، غمی جانکاه می‌آید به گوش شب، صدای گریه‌های ماه می‌آید تمام زاگرس در بهت چشمانم فرو رفته چرا از کوه، پژواک صدای آه می‌آید؟ سفر کردی من اما منتظر بودم که برگردی ولی جای تو باران، ناگهان از راه می‌آید! سپردم ابر دنبالت بگردد کوه و جنگل را چرا با ناامیدی ناگهان کوتاه می‌آید؟ بیا ای مرد، این مردم به دنبال تو می‌گردند بیا، دارد صدای خندۀ بدخواه می‌آید :: «سر جانان ندارد آن‌که او را خوف جان باشد» و ابراهیم کم‌کم سوی قربانگاه می‌آید ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
خاک شهیدان تویی که مبدأ صلحی، زمانه بر سر جنگ است بلند شو که نبینیم حرف، حرف تفنگ است بلند شو که عبایت پناه هرچه قناری‌ست بلند شو که زمین مملو از تهاجم سنگ است بگو که دغدغه‌هایت به وسعت همه دنیاست بلند شو به وزیران بگو که وقت چه تنگ است به قدس، وعدۀ صادق بده که جشن بگیرد بگو که جنگ تمام است، غزه گوش به زنگ است برس به داد سکوت قنات و غربت چشمه به روستا برس آخر که لنگ بیل و کلنگ است مباد چشم بدوزد کسی به خاک شهیدان بگو به گرگ که این نقشه گربه نیست، پلنگ است دلم خوش است شهیدا، تو رفته‌ای که بیایی که رجعت تو میان سپاه نور، قشنگ است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
رود هرچند که یک کوه سراپا دردیم با این‌که میان مه تو را گم کردیم با یاد تو چون رود به راه افتادیم داریم به اصل خویش برمی‌گردیم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مرحبا مردم! در التهاب تب‌آلود لحظه‌ها مردم تمام شب همه دستانی از دعا مردم به جست‌وجوی نشان تو، بین خوف و خیال تمام شب دلشان رفت تا کجا مردم در انتظار سراغی، نشانه‌ای، خبری چه کرد بی‌خبری لحظه‌لحظه با مردم! کجاست آن‌که شما را عمیق باور داشت کسی که بود صمیمانه با شما مردم کسی که مثل شما بود، ساده و خاکی کسی که مثل شما بود بی‌ریا مردم!.. به دست‌های توسّل تو را طلب کردند نمی‌کنند تو را لحظه‌ای رها مردم به آستان رضا سر نهاده‌اند امشب برای یافتن خادم‌الرّضا مردم به یُمن یاد تو از تفرقه رها شده‌اند به‌رغم این غم جانکاه، مرحبا مردم! ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
برای مردم پرنده در دل باران و ابر و مه گم شد برای مردم بود و فدای مردم شد عقاب‌وار به آغوش آسمان‌ها رفت ولی نه؛ رود شد و مایۀ تلاطم شد چه جمع اضدادی در عروج او رخ داد سکوت و همهمه شد، بغض شد، تبسم شد دوباره قصۀ آتش... دوباره ابراهیم... که با گذشتن از آتش خلیل دوم شد چشید طعم خوش عاقبت‌به‌خیری را که تا همیشه انیس امام هشتم شد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
خادم‌الرضا تسلیم شدیم، چون قدَر بود قضا تبریک؟... نه! تسلیت؟... کدام است سزا؟ دیدیم، به داغ، در شب میلادش پیوستن خادم‌الرضا را به رضا ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
جواز شهادت در آن موسم پرتلاطم رسیدی حقیقت شدی با تحکم رسیدی در آن کوچه‌هایی که تاریک بودند چراغی شدی با تبسم رسیدی در آن دشت‌های تهی‌دست تشنه چنان بوی باران و گندم رسیدی و در دورۀ قیل و قال کلاغان چنان هدهدی با ترنم رسیدی.. دویدی دویدی از اینجا به آنجا به داد غم و رنج مردم رسیدی جواز شهادت گرفتی همان‌دم که در محضر بانوی قم رسیدی تو ای نور خورشید هشتم دوباره به آغوش خورشید هشتم رسیدی ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شعر خدمت رفت منبردار ما، منبر نمی‌ماند زمین خُمّ مِی تا هست، یک ساغر نمی‌ماند زمین شعر خدمت را سرودی خادمِ سلطان طوس! این قلم، این شعر، این دفتر نمی‌ماند زمین تا شهادت، از شهادت باورت لبریز بود یک نفس بعد از تو این باور نمی‌ماند زمین سیّدالخُدام! از تو عشق را آموختیم عشق، این اکسیرِ جان‌پرور نمی‌ماند زمین نیست خاموشی مرام اختران تابناک آسمان را بنگرید، اختر نمی‌ماند زمین ای نگین روشن انگشتر ایران زمین! دست حق با ماست، انگشتر نمی‌ماند زمین با لباس خدمتت از فرش رفتی تا به عرش نه...لباس پاک پیغمبر نمی‌ماند زمین وارث خون شهیدانیم تا روز وصال پرچم ما تا دَم محشر نمی‌ماند زمین ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
11.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آن مرد او رفت و به سرمنزل مقصود رسید او رفت و به آنچه لایقش بود، رسید هر کس وسط راه بماند، مانده‌ست... آن مرد که یک لحظه نیاسود، رسید ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
غمِ مردم استان به استان با غمِ مردم هم در سفر هم در خطر بودی آخر بهشتی بودنت رو شد مثل رجایی، باهنر بودی.. آخر خودت را هم فدا کردی تا سهم مردم همدلی باشد خاکی‌ترین بودی و باید هم کفش و عبای تو گِلی باشد تخریب‌گرها مغز مردم را با هر دروغی بود پُر کردند آری تو را ای مرد، مدت‌هاست با تیر تهمت‌ها ترور کردند حالا رقیبانت پشیمان‌اند از آن همه حرف نسنجیده بدگویِ دیروز تو قَدرَت را تازه خودش هم شنبه فهمیده آن شب که می‌گشتند دنبالت در کوه و جنگل، نه! حرم بودی شاید میان صحن آزادی با حاج قاسم هم‌قدم بودی ما را نمی‌بینند مسئولین غرق‌اند گاهی غرق خودبینی باید خودت در پشت فرمانِ خدمت به خلقُ‌الله بنشینی انگار حالا هم پیِ مردم آشفته در کوه و کمرهایی حس می‌کنم حتی از آن بالا فکر ناهار کارگرهایی سیّد خداحافظ برو امّا امشب نگاهی هم به حالم کن من گاه گاهی نقدتان کردم سیّد حلالم کن... حلالم کن… ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
دریادل شد عاشق و پشت پا به دنیا زد و رفت با رفتنش آتش به دل ما زد و رفت مثل من و تو سوار امواج نشد وقتش که رسید، دل به دریا زد و رفت ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab