eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
971 دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
3.6هزار ویدیو
40 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
در زندگی مطالعه ی دل،غنیمت است خواهی بخوان و خواه مخوان، مانوشته ایم!
. روز وصلش باید از شرم آب گردیدن که ما در فراقش زندگی کردیم و جانی داشتیم..
روز وصلش باید از شرم آب گردیدن که ما در فراقش زندگی کردیم و جانی داشتیم.. https://eitaa.com/Sheroadab_alavi
پی اشک من ندانم به کجا رسیده باشد.mp3
995.9K
پي اشک من ندانم به کجا رسيده باشد زپي ات دويدني داشت به رهي چکيده باشد ز نگاه سرکشيدن به رخ تو نیست ممکن مگر از کمين حيرت مژه قد کشيده باشد تب و تاب موج بايد ز خروش بحر ديدن چه رسد به حالم آنکس که ترا نديده باشد به نسيمي از اجابت چمن حضور داريم دل چاک بال مي زد سحري دميده باشد ز طريق شمع غافل مگذر درين بيابان مژه آب ده زخاري که به پا خليده باشد همه کس سراغ مطلب به دري رساند و نازید من و ناز نيم جاني که به لب رسيده باشد به چمن ز خون بسمل همه جا بهار ناز است دم تیغ آن تبسم رگ گل بریده باشد به هزار پرده «بيدل»ز دهان بي نشانش سخني شنيده ام من که کسي نديده باشد
کيست کز راه تو چون خاشاک بردارد مرا شعله‌جاروبى کند تا پاک بردارد مرا شمع خاموشى به داغ سرنگونى رفته‌ام تا کجا آن شعله بی‌باک بردارد ما ننگ دارد خاک هم از طينت بى‌حاصلم خون نخجيرم، چه‌سان فتراک بردارد مرا هستی‌ام عهدى ‌به‌نقش‌سجده‌او‌بسته است خاک خواهم شد اگر از خاک بردارد مرا صد فلک ريزد غبار دامن افشانده‌ام يک شرر گر شعله ادراک بردارد مرا صبح بى‌سرمايهٔ احرام از خود رفتنم کو گريبان تا به دوش چاک بردارد مرا بار اسباب گران‌جانی‌ست سر تا پاى من کيست غير از خاطر غمناک بردارد مرا پيکرم گردد غبار يأس و برخيزد ز خاک به که دست منّت افلاک بردارد مرا نشئه‌ای از درد مخمورى به خاک افتاده‌ام شوق مى‌خواهم به دست تاک بردارد مرا گرد من بيدل هواى عرصه‌گاه نيستی‌ست از طپيدن هر که گردد خاک بردارد مرا
خوانش غزل بیدل.mp3
1.01M
غزل شمارهٔ ۱۵۱۰   بیدل دهلوی   شب که در یادت سراپایم زبان ناله بود خواستم رنگی بگردانم عنان ناله بود کس نیامد محرم راز نفس دزدیدنم ورنه این شمع خموش از دودمان ناله بود جوش دردم نونیاز بیقراری نیستم در خموشی هم سرم بر آستان ناله بود یاد آن محمل‌ طراز‌ی های گرد بیخودی کز دلم تا کوی جانان ‌کاروان ناله بود بی‌تمیزیهای قدر عافیت هم عالمی است خامشی پر می زد و ما را گمان ناله بود درد عشق از بی‌نیازی فال معراجی نزد ورنه چون نی بندبندم نردبان ناله بود  
🕊روز وصلش باید از شرم آب ‌گردیدن ‌که ما در فراقش زندگی ‌کَردیم و جانی داشتیم...
ازچمن تاانجمن جوشش بهاررحمت است.mp3
1.23M
از چمن تا انجمن جوش بهار رحمت است دیده هرجا باز می‌ گردد دچار رحمت است خواه ظلمت‌کن تصور خواه نور آگاه باش هرچه اندیشی نهان و آشکار رحمت است ذره‌ها در آتش وهم عقوبت پر زنند باد عفوم این‌قدر تفسیر عار رحمت است دربساط آفرینش جزهجوم فضل نیست چشم نابینا سپید از انتظار رحمت است ننگ خشکی خندد ازکشت امیدکس چرا شرم آن روی عرقناک آبیاررحمت است قدردان غفلت خودگر نباشی جرم کیست آنچه عصیان‌خوانده‌ای‌آیینه‌دار رحمت است کو دماغ آنکه ما از ناخدا منت‌کشیم کشتی بی‌دست و پاییها کنار رحمت است نیست باک از حادثاتم در پناه بیخودی گردش‌رنگی‌که من دارم حصار رحمت است سبحهٔ دیگر به ذکر مغفرت درکار نیست تا نفس باقی‌ست هستی در شمار رحمت است وحشی دشت معاصی را دو روزی سر دهید تاکجا خواهد رمید آخر شکار رحمت است نه فلک تا خاک آسوده‌ست در آغوش عرش صورت رحمان همان بی‌اختیار رحمت است شام اگرگل‌کرد بیدل پرده‌دار عیب ماست صبح اگر خندید در تجدیدکار رحمت است
باز دل مست نوائیست که من می دانم.mp3
790.5K
غزل شمارهٔ ۲۲۶۶     باز دل مست نواییست که من می‌دانم آن نوا نیز ز جاییست ‌که من می‌دانم محمل و قافله و ناقه درین وحشتگاه گردی از بانگ دراییست ‌که من می‌دانم خونم آخر به‌ کف پای‌ کسی خواهد ریخت این همان رنگ حناییست ‌که من می‌دانم چشم واکردم و توفان قیامت دیدم زندگی روز جزاییست ‌که من می‌دانم در مقامی که بجایی نرسد کوششها ناله اقبال رساییست که من می‌دانم بانگ زد شمع که ای سوختگان خوش باشید شعله هم آب بقاییست که من می دانم دل ز کویت چه خیالست قدم بردارد آخر این آبله پاییست که من می دانم بود عمری به برم دلبر نگشوده نقاب بیدل این نیز اداییست که من می‌دانم   ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ @Sheroadab_alavi ‎ ╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯
توان مختار عالم شد ز ترک اختیار خود که در بی‌دست‌وپایی آنچه نتوان می‌توان کردن ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ @Sheroadab_alavi ‎ ╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯
بر خلق بی‌بصیرت تا چند عرض جوهر باید ز شهر کوران چون نور دیده رفتن ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ @Sheroadab_alavi ‎ ╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯
به فکر نیستی خون خوردن و چیزی نفهمیدن سری دزدیده‌ای در جیب، حل این معما کن ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ @Sheroadab_alavi ‎ ╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯
حرص و یک عالم فضولی خواه طاقت خواه عجز جز جوانی‌ها از این بی‌پیر نتوان یافتن! ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ @Sheroadab_alavi ‎ ╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯
هر قدَر او چهره می‌افروخت ما می‌سوختیم در خور عَرض بهار او خزانی داشتیم
آفتاب در کار است سایه گو به غارت رو چون منی اگر گم شد چون تویی بَدَل دارم! ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ @Sheroadab_alavi ‎ ╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯
در این ویرانه تا کی خواهی احرام هوس بستن؟ جهان جایی ندارد گر توانی در دلی جا کن ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ‌ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ‌ܭَܥ‌‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ @Sheroadab_alavi ‎ ╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯
سنگ هم به حال من گریه گر کند برجاست بی‌ تو زنده‌ام یعنی: مرگ بی‌اجل دارم ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ @Sheroadab_alavi ‎ ╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯