eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
3.9هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
دل موذن زاده شد، چشمم نماز اشک خواند بعد تو جز یادتو، از من دگر چیزی نماند. لال شد حتی خروس خانه‌ی مادر بزرگ صبح‌ هم گویا عزیزش مرده، آوازی نخواند رد خون یا رد جوهر این سوال صفحه بود لیقه غرق خون دل شد، شعر آیینی فشاند سیل شد اشکی که با یادت ‌ز ابر دیده ریخت گردبادی شد نسیم خاطرت، من را شکاند عشقِ ویرانگر، خبر داری که بعد از رفتنت مرگ با نام خودش آخر برایم خطبه خواند؟
مثل همان فرمانده که لشکر ندارد یا مثل تاریخی که، نام آور ندارد بی تو غزل ها طفلکی گویا یتیمند وقتی نباشی شعر، پیغمبر ندارد با بودنت گل همکلام شاپرک بود با رفتنت این خانه دیگر، در ندارد از بس نگاهم بی تو باریده است حتی! گلدان آغوشم نگاه تر ندارد من قصه‌ای از آرزوهای محالم این نقش غیر از عشق بازیگر ندارد 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
منم و دغدغه‌ی این زن بی فردا که منم و همهمه‌ی این سر پرسودا که اشک می‌بارد و زخم جگرم می‌سوزد وای از سوختن زخم دل شیدا که دیگر از آینه و حرف رُکَش ببزارم می‌کشد هی به رخم آه چرا تنها که خواب بودم که شهاب آمد از این جا رد شد بعد از آن چشم من وعده‌ی این شبها که کاش عفریت غم و غصه رهایم بکند خسته ام خسته از اما و اگر آیا که... 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
باران، خودش را در دلم جا کرده امشب باران، نگاهم را چه زیبا کرده امشب گویا میان بستر چشمم عروسی ست مدیون بارانم که غوغا کرده امشب از بس دهن لق است چشم ساده‌ی من مهمان خود را باز رسوا کرده امشب شان نزول آیه‌های گریه درد است هر قطره را با شعر معنا کرده امشب باید وضو با حضرت باران بگیرد چشمم اگر میل تماشا کرده امشب 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
عشقت گمانم دعوی پیغمبری دارد دل جای سر، گویا قرار رهبری دارد آرایه های قامتت مثل غزل زیباست بیچاره من، شعرت خیال دلبری دارد نازت، نیاز عاشق خود را نمی بیند بین همه، بر من نگاه سرسری دارد مغرور من، دنیا گذرگاهست باور کن فردا به دور دیگران حور و پری دارد از آتش آهم عیار سینه افزون شد پیش خدا عاشق حساب دیگری دارد
دست مرا در دست های عشق بگذار در غیبت خورشید هم حرمت نگهدار خالی شده رویای شب از بودن ما بابد دوباره ما شدن را کرد تکرار تو رد شدی و شعر من از عطر پر شد چون غنچه ای که خنده زد در صبح گلزار من در تو مردم، مثل ققنوسی در آتش خاکستر من را به دست باد نسپار ای تا همیشه جاودان در قاب چشمم با اشک من تکثیر شد یاد تو هربار 👇👇 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💐💌🌷━━━┛
دلتنگیم، به وقت غزل زنگ می‌زند یک مشت واژه بر دل آن چنگ می‌زند فردای عاشقانه‌ی این شعر خسته را با دلخوری، نشسته کسی، رنگ می‌زند از بس قطار حوصله، آهسته می‌رود دست زمانه بر سر آن سنگ می‌زند این رد پای کیست، چه می‌خواهد از غزل حتی خیال بودن او لنگ میزند باریده یاد او مگر از چشمهای من؟ اینگونه، پیچ خاطره ها زنگ می‌زند
مرا شرمنده کرده سنگ اندازی تقدیرم نمک از زخمهایم می‌چکد، از بس نمک گیرم بجا مانده ست از دیروز من، آه جگر سوزی همین افسوس و حسرت ها، شده بر پای زنجیرم شکستم بی صدا وقتی که از چشم تو افتادم منِ آیینه را، این بی محلی کرد تکثیرم چه آشی پخته ای دنیا؟ من از این آش ها سیرم نمک گیر کدامین شوربختی ها شدی بخت نفس گیرم؟
مرا شرمنده کرده سنگ اندازی تقدیرم نمک از زخمهایم می‌چکد، از بس نمک گیرم بجا مانده ست از دیروز من، آه جگر سوزی همین افسوس و حسرت ها، شده بر پای زنجیرم شکستم بی صدا وقتی که از چشم تو افتادم منِ آیینه را، این بی محلی کرد تکثیرم چه آشی پخته ای دنیا؟ من از این آش ها سیرم نمک گیر کدامین شوربختی ها شدی بخت نفس گیرم؟
پشت سر هر رفتن از چشمم، غزل بارید با حکم هجران، واژه هایم مانده در تبعید با خط گریه، بغض هجرانم رقم میخورد اما کسی شعر جدیدم را نمی فهمید از یاد دنیا اعتبار عشق را بردند از که بهای عاشقی را می‌توان پرسید؟ از شاخه‌های عاشقی چیزی به جز حسرت یا غم مگر دست دل هر شاعری می‌چید؟ در بحث عشق و عاشقی لیلا شدن سهل است مجنون چرا این روزها، می‌آورد تجدید؟