عبید زاکانی
دیوان اشعار
غزلیات
نسیم خاک مصلی و آب رکن آباد
غریب را وطن خویش میبرد از یاد
زهی خجسته مقامی و جانفزا ملکی
که باد خطهٔ عالیش تا ابد آباد
بهر طرف که روی نغمه میکند بلبل
بهر چمن که رسی جلوه میکند شمشاد
بهر که درنگری شاهدیست چون شیرین
بهر که برگذری عاشقیست چون فرهاد
در این دیار دلم شهر بند دلداریست
که جان به طلعت او خرمست و خاطر شاد
سرم هوای وطن میپزد ولیک دلم
ز بند زلف سیاهش نمیشود آزاد
ز جور سنبل کافر مزاج او افغان
ز دست نرگس جادو فریب او فریاد
غنیمتست غنیمت شمار فرصت عیش
که تن ضعیف نهاد است و عمر بیبنیاد
بگیر دامن یاری و هرچه خواهی کن
بنوش بادهٔ صافی و هرچه بادا باد
به سوی باده و نی میل کن که میگویند
« جهان بر آب نهاده است و آدمی بر باد»
خوشست ناز و نعیم جهان ولی چو عبید
« غلام همت آنم که دل بر او ننهاد »
#عبید_زاکانی
#غزل
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
#غزل
#قربانی
عید قربانست و می خواهم که قربانت شوم
من فدای قامت رعنا و چشمانت شوم
گاهگاهی گر چه عصیان کرده ام در پیش تو
بعد از این فرمانبر هر امر و فرمانت شوم
عالمی را کرده ای دیوانه ای سلطان عشق
یک نگاهی کن که تا محشر پریشانت شوم
ای بلا گردان عالم جان فدای جان تو
جلوه ای کن بار دیگر مست و حیرانت شوم
من مریض عشقم و نامت دوا و کن نظر
تا ابد محتاج این دارو و درمانت شوم
اب و اتش افکنم خود را به هر در می زنم
تا که شاید یک شبی در خانه مهمانت شوم
گشته ام از روز اول عاشق و مدهوش تو
گر چه لایق نیستم از خیل یارانت شوم
#مدهوش
#محمد هوشمند
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
#غزل غدیر و مدح امیرالمومنین (ع)
غدیر آمد دلم دریای نور است
زمین و آسمان غرق سُرور است
صد و ده مرتبه تو (یا علی) گو
که ذکر ( یا علی) راه عبور است
بیا تا مدح مولا را بگوئیم
که وصف مرتضی شور و شعور است
به پیش حیدر کرار و صـَفدر
برایش عَبدُوَدها مثل مور است
ولای او قبولیِ عبادات
ولایت را ندارد آن که کور است
علی تفسیر و تبیین رسالت
علی قرآن و انجیل و زبور است
خدا را شکر گدای حیدر هستیم
دل هر بچه شیعه پُر غرور است
خدا را شکر که ما مست غدیریم
و این مستی تماماً ناب و نور است
خدا را شکر که نامش بر لب ماست
بدان ذکر علی رمزِ ظهور است
تمام حرف یزدان این چنین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
شب شد و مونس تنهایی دل غم شده است
سهمم از خاطره ها بارش نم نم شده است
دفترم هر ورقش شد غزلی تازه و نو
همچو سان مژه هایی که منظم شده است.
لابلای غزلم صحبتِ از شاخه گلی ست
که خودش باعث زخم دل و مرهم شده است.
به بلندای قد سرو چو دستم نرسید
قدم از کوتهی بخت چنین خم شده است.
غربت از روز ازل سهم دل غمزده شد
سیب دندان زده ای آفت آدم شده است.
عشق با عقل تضاد است به یک جو نرود
عشق پیوسته بر این عقل مقدم شده است.
عاشقی را جگر شیر... و خطر باید کرد
آن ور مرز جنون عشق فراهم شده است.
#جمال _رئیسی
#غزل
☘️💞☘️☘️🌹☘️☘️💞☘️
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
غزلیات
نیست کاری به آنم و اینم
صنع پروردگار میبینم
صبر از تو نکرد دل، والله
نیست پروای عقلم و دینم
سخنی، کز تو بشنود گوشم
خوشتر آید ز جان شیرینم
در جهان گر دل از تو بردارم
خود که بینم، که بر تو بگزینم؟
کرمی کن، گرم بخواهی کشت
هم بدان ساعدان سیمینم
با عراقی، که عاجز غم توست
خردهگیری مکن، که مسکینم
#عراقی
#غزل
حافظ
غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۲۸
من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم
لطفها میکنی ای خاک درت تاج سرم
دلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو
که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم
همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس
که دراز است ره مقصد و من نوسفرم
ای نسیم سحری بندگی من برسان
که فراموش مکن وقت دعای سحرم
خرم آن روز کز این مرحله بربندم بار
و از سر کوی تو پرسند رفیقان خبرم
حافظا شاید اگر در طلب گوهر وصل
دیده دریا کنم از اشک و در او غوطه خورم
پایه نظم بلند است و جهان گیر بگو
تا کند پادشه بحر دهان پرگهرم
#حافظ
#غزل
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
صائب تبریزی
دیوان اشعار
گزیدهٔ غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۵
دست در دامن رنگین بهاری نزدم
ناخنی بر دل گلزار چو خاری نزدم
شبنمی نیست درین باغ به محرومی من
که دلم خون شد و بر لاله عذاری نزدم
ساختم چون خیس گرداب به سرگردانی
دست چون موج به دامان کناری نزدم
در شکست دل من چرخ چرا میکوشد؟
سنگ بر شیشهٔ پیمانه گساری نزدم
گشت خرج کف افسوس حنای خونم
بوسه بر پای بلورین نگاری نزدم
به چه تقصیر زرم قسمت آتش گردید؟
خنده چون گل به تهیدستی خاری نزدم
گر چه چون شانه دو صد زخم نمایان خوردم
دست صائب به سر زلف نگاری نزدم
#صائب_تبریزی
#غزل
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
سلمان ساوجی
دیوان اشعار
رباعیات
رباعی شمارهٔ ۸۰
آن یار که مشک بر قمر میساید
از لعل لبش در و گهر میزاید
هر چند که خائیده سخن میگوید
شیرین دهنش ولی شکر میخاید
#سلمان_ساوجی
#غزل
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
#امام_زمان_عج
#مناجات
#غزل
که از تو دل زار بی خبر مانده
بیا که منتظرت بی تو خون جگر مانده
قدم گذار به چشمم که راه آمدنت
برای اینکه بیایی همیشه تر مانده
نگو زغیبت طولانیت امام زمان
هنوز هم که هنوز است بیشتر مانده
خودت برای ظهورت دعا بخوان دیگر
دعای ما همه عمریست بی اثر مانده
بدون چشم هدایت گر تو مهدی جان
ببین که چشم به راه تو مانده درمانده
مراه نگاه کن آقا درون سینه ی تو
کمی محبت این بی نوا اگر مانده
برای اینکه بچیند بساط ظالم را
خبر دهید به عالم که یک نفر مانده
#محمد_داوری
🍃🌸🍃🌸🍃🌸#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
#ماه_رمضان
#غزل
🔹فصل شکوفایی نور🔹
باز شد پنجرۀ روشنی از فصل حضور
فصل سرسبز دعا، فصل شکوفایی نور
دردمندان! به شما ماه خدا رو کردهست
چه خدایی، که رحیم است و کریم است و غفور
به هلال مَهِ نو در رمضان باید گفت:
«قُل هُوالله اَحَد چشم بد از روی تو دور»..
گاه در پرتو قرآن، به تلاوت بنشین
ای نگاه تو طربناکتر از باغ بلور
عافیت چون طلبد؟ آن که گریزد ز طبیب
به خدا کی رسد؟ از خود نکند آن که عبور
صبر بر معصیت، از زهدِ ریایی بهتر
سعی کن تا که در این ماه شوی سنگ صبور
ای دلت در گرو آیۀ «فَاخلَع نَعلَیک»
در دلت مانده اگر آرزوی وادی طور
بی ریا، در پی تسکینِ دلِ مسکین باش
نشود مانع احساس تو، احساس غرور
ای صفای تو نوازشگر گلهای یتیم
نذر این باغچه کن، شادی و شیدایی و شور
سعی کن لذت غفران خدا را بچشی
ای که ابر کَرَم از روی سرت کرده عبور
دل اگر یاد خدا کرد و شب از نیمه گذشت
میشوی غرق عنایت، سحر از فیض حضور
به دعا دست برآرید «شب قدر» مگر
بگشاید گره از کار شما صبح ظهور
ای که چشم دل تو در طلب راه خداست
رو به مهمانی او کن، رمضان ماه خداست
#محمدجواد_غفورزاده
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
#ماه_رمضان
#غزل
🔹فصل شکوفایی نور🔹
باز شد پنجرۀ روشنی از فصل حضور
فصل سرسبز دعا، فصل شکوفایی نور
دردمندان! به شما ماه خدا رو کردهست
چه خدایی، که رحیم است و کریم است و غفور
به هلال مَهِ نو در رمضان باید گفت:
«قُل هُوالله اَحَد چشم بد از روی تو دور»..
گاه در پرتو قرآن، به تلاوت بنشین
ای نگاه تو طربناکتر از باغ بلور
عافیت چون طلبد؟ آن که گریزد ز طبیب
به خدا کی رسد؟ از خود نکند آن که عبور
صبر بر معصیت، از زهدِ ریایی بهتر
سعی کن تا که در این ماه شوی سنگ صبور
ای دلت در گرو آیۀ «فَاخلَع نَعلَیک»
در دلت مانده اگر آرزوی وادی طور
بی ریا، در پی تسکینِ دلِ مسکین باش
نشود مانع احساس تو، احساس غرور
ای صفای تو نوازشگر گلهای یتیم
نذر این باغچه کن، شادی و شیدایی و شور
سعی کن لذت غفران خدا را بچشی
ای که ابر کَرَم از روی سرت کرده عبور
دل اگر یاد خدا کرد و شب از نیمه گذشت
میشوی غرق عنایت، سحر از فیض حضور
به دعا دست برآرید «شب قدر» مگر
بگشاید گره از کار شما صبح ظهور
ای که چشم دل تو در طلب راه خداست
رو به مهمانی او کن، رمضان ماه خداست
#محمدجواد_غفورزاده
🍃🌺🍃🌹🍃🌺🍃
#ماه_مبارک_رمضان
#مناجات
#غزل
آخر ماه، گدا مانده و تنها مانده
همه رفتند فقط بنده ی رسوا مانده
درب مهمانی خود را کمی آرام ببند
یک نفر از صف بخشیده شدن جامانده
دستگیری بکنی یا نکنی هر دو رواست
دست تسلیم منِ غم زده بالا مانده
هیچ کس واسطه ی بنده ی آلوده نشد
مثل هر سال فقط یوسف زهرا مانده
همه ی زندگی ام حاصل لطف مهدی است
تازه آقایی او در صف عقبی مانده
عاقبت آبرویم ریخت و در چشم امام...
بی بها کرد مرا چشم بد وامانده
سخت دلتنگ نجف هستم و ایوان علی
بر دل غم زده ام، شوق تماشا مانده
آخر ماه هم از غربت ارباب بگو
بین گودالِ پر از خون، تن مولا مانده
اکبر و قاسم و عبداله و عون و عباس
همه رفتند... فقط زینب کبری مانده
چه کند زینب مضطر که سنان دور شود
لب زخمی حسینش به دعا وا مانده
#محمد_جواد_شیرازی
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi