فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : گناهی که انسان را از ولایت خدا خارج میکند
#آیت_الله_سید_حسن_عاملی
@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
* #هـــو_العشـــق🌹 #پـلاک_پنهـــان #قسمت140 ــ باورم نمیشه یاسر دستش را بر
* #هـــو_العشـــق🌹
#پـلاک_پنهـــان
#قسمت141
ــ چرا خبرم نکردید؟
ــ سردار اینو از ما خواست
کمیل ناراحت چشمانش را بست و پرسید:
ــ الان حال سردار چطوره؟
یاسر آهی کشید و گفت:
ــ بهتره،اوردنش بخش.
ــ کی مرخصش میکنن
ــ چون گلوله نزدیک قلبش بوده،یه چند روز باید بستری بشه
کمیل سری تکون داد.
ــ اول قرار بود تو هم تو این عملیات باشی،اما وقتی سردار دید با دیدن همسرت اینجوری آشفته شدی،نظرش عوض شد،از شدت خطر این عملیات خبردار بود و نگران بود که اتفاقی برای تو بیفته،برای همین از من خواست سرتو گرم کنم .
ــ سمانه هم بهترین گزینه بود؟درسته؟تو دیگه چرا یاسر.
ــ به روح مادرم قسم کمیل مجبور بودم،سردار میدونست به محض دستگیری تیمور ،ادماش میان سراغ خانوادت ،اونا خبردار شده بودن که تو زنده ای.
ــ خانوادم؟
ــ اوه ما هم از سرهنگ کمک خواستیم
کمیل با تعجب پرسید:
ــ دایی محمد!!
ــ آره،همه چیزو براش توضیح دادیم و ازش خواستیم که مادرتو به خانه اش ببه و ازش محافظت کنه،و خانومتو پیش خودت نگه داشتیم.
کمیل سرش را میان دستانش فشرد،دستان یاسر بر شانه هایش نشست.
ــ الان همه از زنده بودن تو خبر دارن کمیل،از سرهنگ خواستیم قبل از اینکه بری خونتون،سرهنگ بقیه رو آماده کنه .
کمیل با چشمانی پرا از تشکر به یاسر نگاهی انداخت و گفت:
ــ ممنونم داداش
ــ کاری نکردم ،یه روز تو هم این کارارو برام میکنی
و بلند خندید.
کمیل
لبخند تلخی زد و گفت:
ــ امیدوارم هیچوقت از خانوادت دور نشی،چون خیلی سخته خیلی
یاسر از جایش بلند شد لبخندی زد و گفت:
ــ من برم دیگه،سردار گفت که یک هفته با خانوادت باش،بعد باید بیای سرکار،البته دیگه به خاطر این اتفاقات و باخبر شدن همه از کارت نمیتونی تو وزارت بمونی،از هفته ی بعد همکار دایی جونت میشی
هر دو خندیدن.یاسر از اینکه توانسته بود موضوع را عوض کند خوشحال شد.
ــ من دارم میرم سردارو ببینم ،میای؟
ــ اره بریم
* ادامه.دارد.... *
هدایت شده از شیفتگان تربیت
#پذیرش حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور
مهلت ثبت نام: تا پایان خرداد ماه
برای دستیابی به اطلاعات بیشتر و راهنمای پذیرش به آدرس زیر مراجعه کنید:
http://paziresh.whc.ir
هدایت شده از شیفتگان تربیت
📣 ثبت نام ورود به حوزههای علمیه 22 آغاز شده
♨️ قابل توجه داوطلبان ورود به حوزه های عملیه
🌸 به یاری خداوند متعال پذیرش حوزه های علمیه برای سال تحصیلی 1404-1403شروع شده
✅ علاقه مندان می توانند با مراجعه به پایگاه اطلاع رسانی پذیرش به آدرس زیر اطلاعات لازم را نسبت به شرائط و مراحل پذیرش کسب و اقدام به ثبت نام نمایند.
📎 #پذیرش_حوزههای_علمیه_برادران
📎 #حوزه_علمیه
📎 #اطلاعیه
🌐 آدرس تارنما
https://paziresh.ismc.ir/
🔰 سنجش و پذیرش حوزه های علمیه برادران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک دلیل منطقی برای حجاب
#نشر_حداکثری
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 #ويژه|خرمشهرها در پیش است...
#امام_خامنهای 🌱
⭕️"اگر شهر سقوط کرد آن را دوباره فتح خواهیم کرد؛مواظب باشید که ایمانتان سقوط نکند."
#شهید_محمد_جهان_آرا
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
هر روز یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
«وَأَدْخَلْنَاهُ فِي رَحْمَتِنَا إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ»
و او (لوط علیهالسلام) را در رحمت خود داخل کردیم؛ و او از صالحان بود.
تفسیر:
سپس به آخرین موهبت الهى درباره لوط اشاره کرده مى گوید: ما او را در رحمت خاص خویش داخل کردیم (وَ أَدْخَلْناهُ فِی رَحْمَتِنا).
چرا که او از بندگان صالح بود (إِنَّهُ مِنَ الصّالِحِینَ).
🌺🌺🌺
رحمت ویژه الهى، بى حساب به کسى داده نمى شود، این شایستگى و صلاحیت لوط بود که او را مستحق چنین رحمتى ساخت.
راستى چه کارى از این مشکل تر، و چه برنامه اصلاحى از این طاقت فرساتر که انسان، مدتى طولانى در شهر و دیارى که این همه فساد و آلودگى دارد، بماند و دائماً به تبلیغ و ارشاد مردم گمراه و منحرف بپردازد، و کارش به جائى برسد که حتى بخواهند مزاحم میهمان هاى او نیز بشوند، به راستى این استقامت جز از پیامبران الهى و رهروان آنها ساخته نیست، چه کسى از ما مى تواند تحمل چنین شکنجه هاى روحى جانکاهى را بکند؟!
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷۵ سوره مبارکه انبیاء)
@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #استوری | مقام معظم رهبری: #فرزندآوری و تکثیر نسل یکی از آن وظایف مهم و اساسی است که بایستی انجام بگیرد...
#جمعیت | #پیری_جمعیت
@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دختران علیه دختران!
قبولِ رابطه بدون تعهد از طرف ما دخترا نه فقط برای خودمون که برای همجنسهامون هم آسیبزاست...
@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
* #هـــو_العشـــق🌹 #پـلاک_پنهـــان #قسمت141 ــ چرا خبرم نکردید؟ ــ سردار اینو از
* #هــــو_العشـــق🌹
#پـلاک_پنهــــان
#قسمت142
سمانه روی تخت نشست و با بغض به عکس کمیل روی دیوار خیره شد.
صداهای خنده در حیاط پیچیده بود،از صبح همه با شنیدن خبر امدن کمیل به خانه،آمده بودند.
دایی محمد و یاسین و محسن کمیل را به نوبت در آغوش گرفتند،و مردانه اشکـ ریختند.
صغری برای مدت طولانی در آغوش کمیل مانده بود و گریه می کرد،که با اسرارهای همسرش کمی آرام گرفت.
در طول روز سمیه خانم کنار کمیل نشسته بود و دستانش را در دست گرفته بود.
کمیل همه ی وقت یک نگاهش به همسر خواهرش بود و یک نگاهش به دَر خانه،در انتظار آمدن سمانه.
اما سمانه همه ی اتفاقات را از پنجره اتاق مشاهده می کرد،و از وقتی کمیل آمده بود به اتاقش رفته بود،حتی با اصرارهای مادرش و زهره و بقیه هم حاضر نشد که پایین بیاید.
در زده شد و صفرا وارد اتاق شد،سمانه لبخندی زد و گفت:
ــ داری میری؟
ــ اره،پایین نیومدی گفتم بیام بهات خداحافظی کنم
سمانه صغرا را در آغوش گرفت و آرام گفت:
ــ بسلامت عزیزم
صغری غمگین به او نگاهی انداخت و گفت:
.ــ سمانه اینکارو نکن،کمیل داغونه داغون ترش نکن
سمانه تشر زد:
ــ تمومش کن صغری
ــ باشه دیگه چیزی نمیگم،اما بدون کمیل بدون تو نمیتونه
ــ برو شوهرت منتظرته
ــ باشه
صغری بوسه ای بر گونه ی سمانه نشاند و از اتاق خارج شد.
همه رفته بودند،سمانه چمدانی که آماده کرده بود را روی تخت گذاشت،به طرف چادرش رفت که در اتاق باز شد و سمیه خانم وارد اتاق شد.
ــ دخترم سمانه،برات شام بز..
با دیدن چمدان آماده، حرفش نصفه ماند و با صدای لرزانی گفت:
ــ این چمدون چیه؟
ــ خاله گ..
ــ سمانه گفتم این چمدون چیه ؟
ــ دارم میرم خونمون
سمیه خانم تشر زد:
ــ خونه ی تو اینجاست ،میخوای تنهام بزاری؟
سمانه با صدای لرزونی گفت:
ــ پسرت برگشته ،دیگه تنها نیستی
ــ اون پسرمه،اما تو دخترمی ،عروسمی
ــ من دیگه عروست نیستم ،باید برم خاله
صدای سمیه خانم بالا رفت و جدی گفت:
ــ تو چهار سال اینجا زندگی کردی،تو این اتاق،کنار من.پس این خونه ی تو هستش،این خونه ی شوهرته پس جای تو اینجاست
ــ خاله لطفا ..
ــ سمانه با من بحث نکن
ــ من اینجا نمی مونم
در باز شد و کمیل وارد اتاق شد:
ــ دلیل رفتنت اومدن من به این خونه است؟
* ادامه.دارد.... *
💐شادے ارواح طیبہ شهدا و روح اموات صلوات💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اصلا #حجاب چه فایدهای برای جمهوری اسلامی دارد که آنقدر روی آن پافشاری میکند؟!
🎙#حجت_الاسلام_راجی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
هر روز یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
«وَنُوحًا إِذْ نَادَىَ مِن قَبْلُ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ»
و نوح (علیهالسلام) را (به یاد آور) هنگامی که پیش از آن (زمان، پروردگار خود را) خواند! ما دعای او را مستجاب کردیم؛ و او و خاندانش را از اندوه بزرگ نجات دادیم.
تفسیر:
بعد از ذکر گوشه اى از داستان ابراهیم(علیه السلام) و لوط(علیه السلام)، به ذکر قسمتى از سرگذشت یکى دیگر از پیامبران بزرگ یعنى نوح (علیهالسلام) پرداخته مى فرماید: به یادآور نوح را، هنگامى که قبل از آنها (قبل از ابراهیم و لوط) پروردگار خود را خواند و تقاضاى نجات از چنگال منحرفان بى ایمان کرد (وَ نُوحاً إِذْ نادى مِنْ قَبْلُ).
این نداى نوح(علیه السلام) ظاهراً اشاره به نفرینى است که در سوره نوح در قرآن مجید نقل شده، آنجا که مى گوید:
پروردگارا! احدى از این قوم بى ایمان را روى زمین مگذار! * چرا که اگر بمانند بندگان تو را گمراه مى کنند، و نسل آینده آنها نیز جز کافر و فاجر نخواهد بود.
و یا اشاره به جمله اى است که در آیه ۱۰ سوره قمر آمده: فَدَعا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ: پروردگار خود را خواند و عرض کرد: خدایا من در برابر آنها مغلوبم مرا یارى کن .
تعبیر به نادى که معمولاً براى خواندن با صداى بلند مى آید، ممکن است اشاره به این باشد که آن قدر این پیامبر بزرگ را ناراحت کردند که سرانجام فریاد کشید و به راستى اگر حالات نوح را که بخشى از آن در سوره نوح آمده و بخشى در سوره هود درست بررسى کنیم، مى بینیم حق داشته فریاد بزند.
🌺🌺🌺
آنگاه اضافه مى کند: ما دعاى او را مستجاب کردیم و او و خانواده اش را از آن غم و اندوه بزرگ رهائى بخشیدیم (فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَنَجَّیْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ).
در حقیقت، جمله فَاسْتَجَبْنا اشاره اجمالى به اجابت دعاى او است و جمله فَنَجَّیْناه وَ أَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیْمِ شرح و تفصیلى براى آن محسوب مى شود.
در این که منظور از کلمه اهل در اینجا کیست؟ در میان مفسران گفتگو است; زیرا اگر منظور خانواده او باشد، تنها بعضى از فرزندان نوح را شامل مى شود; چرا که مى دانیم یکى از فرزندانش با بدان بنشست و خاندان نبوتش گم شد و همسرش نیز در خط او نبود.
و اگر منظور از اهل، پیروان خاص و یاران با ایمانش باشد، بر خلاف معنى مشهورى است که اهل دارد.
اما مى توان گفت: اهل در اینجا معنى وسیعى دارد، هم بستگان مؤمن او را شامل مى شود و هم دوستان خاص او را; چرا که در مورد فرزند نااهلش مى خوانیم: إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ: او از خاندان تو نیست چرا که مکتبش را از تو جدا کرده.
به این ترتیب، آنها که پیوند مکتبى با نوح(علیه السلام) داشتند در حقیقت از خانواده او محسوب مى شوند.
ذکر این نکته نیز لازم است که واژه کَرْب در لغت، به معنى اندوه شدید است، و در اصل از کرب به معنى زیر و رو کردن زمین گرفته شده; زیرا اندوه شدید، دل انسان را زیر و رو مى کند، و توصیف آن به عظیم، نهایت شدت اندوه نوح(علیه السلام) را مى رساند.
چه اندوهى از این بالاتر که طبق صریح آیات قرآن، ۹۵۰ سال به آئین حق دعوت کرد، اما طبق مشهور میان مفسران در تمام این مدت طولانى تنها هشتاد نفر! به او ایمان آوردند و کار بقیه چیزى جز سخریه و استهزاء و اذیت و آزار نبود.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷۶ سوره مبارکه انبیاء)
@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ احکام و شرایط نماز جمعه به زبان ساده
📎#نماز_جمعه
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌اتاق شخصی ممنوع
✅بچه ها باید سه جور با هم درگیر باشند :
1⃣ گفتاری
2⃣ رفتاری
3⃣ فیزیکی
#دکتر_سعید_عزیزی
@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
* #هــــو_العشـــق🌹 #پـلاک_پنهــــان #قسمت142 سمانه روی تخت نشست و با بغض به عکس
* #هــــو_العشــــق🌹
#پـلاک_پنهـــان
#قسمت143
سمانه سکوت کرد و سرش را پایین انداخت تا کمیل حرف های دلش را مثل همیشه از چشمانش نخواند.
ــ سمانه من همه چیزو برات توضیح دادم،ولی نمیدونم چرا نمیخوای باور کنی
سمانه پوزخندی زد،که کمیل عصبی گفت:
ــ به جای پوزخند زدن برای من حرف بزن،بگو چته؟
ــ من حرفمو زدم،اینجا دیگه جای من نیست،میخوتم برم خونمون
ــ مامان هم گفت که اینجا خونه ی تو هستش،خونه ی شوهرت یعنی خونه ی تو
ــ من شوهری ندارم ،شوهرم چهارسال پیش شهید شد
کمیل عصبی به سمتش رفت و بازویش را در دست گرفت و فشرد!
ــ من محرمتم ،من شوهرتم سمانه اینو بفهم
سمانه بازویش را از بین دست کمیل بیرون کشید و عصبی فریاد زد:
ــ نیستی ،تو شوهر من نیستی،اگه بودی چرا گذاشتی تو همین خونه بیان خواستگاری من،اگه بودی چرا باید چهارسال من زجر بکشم،چرا باید تکیه گاه نداشته باشم،چرا چهارسال از ترس چهار ستون بدنم شب و روز بلرزه،چرا؟؟
از کمیل دور شد و به بیرون اشاره کرد و با صدای لرزان فریاد زد:
ــ اگه شوهر دارم چرا باید هر شب از نگاه کثیف مرد همسایه وحشت کنم،چرا باید از مردم حرف بشنوم،چرا وقتی کمک خواستم،تکیه گاه خواستم نبودی
میتونی جواب این چراهارو بدی ???
سمانه در سکوت به چشم های سرخ کمیل خیره شده بود،تنها صدایی که در اتاق میپیچید،صدای گریه های سمیه خانم بود.
سمانه نتوانست جلوی بارانی نشدن صورتش را بگیرد،اشک هایش را پاک کردو با بغض گفت:
ــ وقتی اومدم خونه و فهمیدم خاله مراسم خواستگاری برام راه انداخته،با خودم میگفتم اگه کمیل زنده بود گردن این خواستگارو میشکوند،کل این خونه رو با دادهایش روی سرش میگذاشت که چرا اجازه دادید خواستگار پا به این خانه بگذارد.
خنده ی تلخی کرد وگفت:
ــ اما ای دل غافل،شوهرم بود و کارد نکرد،شوهرم بود و حرفی نزد
هق هق اش امانش را برید و نتوانست حرفش را ادامه بدهد.
به دیوار تکیه داد،شانه هایش از شدت گریه میلرزیدند،و صورتش را با دو دست پوشانده بود.
کمیل که با شنیدن حرف های سمانه دیگر پاهایش او را برای ایستادن یاری نمی کردن.روی دیوار تکیه داد و کم کم نشست،چشمانش می سوخت،دستانش مشت شده برو روی زانوانش بود.
سمانه وسط گریه گفت:
ــ تو این چهار سال کارم شده بود شبا که خاله و صغری میخوابیدن بیام تو اتاقت و تا شب با عکست حرف بزنم و گریه کنم،قلبم میسوخت احساس می کر دم داره میترکه ،همیشه منتظره اومدنت بودم ،باور نمی شد که رفتی.
* ادامه.دارد.... *
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷زیارت #امام_زمان(عج) در روز جمعه
🎤با نوای استاد #فرهمند
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : مرگ بر اثر گناه بیشتر از مرگ به دلیل رسیدن أجل است
#آیت_الله_سید_حسن_عاملی
@ShifteganeTarbiat