شیفتگان تربیت
توضیحات کامل نوع قرعهکشی و گوشه ای از قرعهکشی سیستمی و... #مسابقه #غدیر در گذر زمان را تبلیغات فر
👆توضیحات کامل قرعهکشی و گوشه ای از انجام قرعهکشی
﷽
#مســــابقه از کتاب #غدیردرگذرزمان
هدیه نقدی برای افراد برگزیده 😍🎁🎁🎁🎁
👈وقت کامل برای مطالعه است👌
زمان ۵ و ۶ تیرماه
https://eitaa.com/joinchat/2153840705Cd3695f0b90
برای دیگران ارسال بفرمایید
📌مطالب ناب همراه با مسابقه و هدایایی نقدی
جوایز:
👈۱۴ کمک هزینه سفر به عتبات عالیات هر کدام به مبلغ ۵۰،۰۰۰،۰۰۰ میلیون ریال،جمعا۷۰۰،۰۰۰۰،۰۰۰میلیون ریال👌
👈۱۴ کمک هزینه سفر به مشهد مقدس هر کدام به مبلغ ۳۰،۰۰۰،۰۰۰ میلیون ریال و جمعا ۴۲۰،۰۰۰،۰۰۰ میلیون ریال👌
👈صد کارت هدیه ۵،۰۰۰،۰۰۰ریالی جمعا ۵۰۰،۰۰۰،۰۰۰میلیون ریال👌
👈از بین تمامی شرکت کنندگانی که فقط شرکت کنند و نفر برتر نشوند هم به قید قرعه به ۳۵ نفر مبلغ ۳،۰۰۰،۰۰۰ ریال جمعا ۱۰۵،۰۰۰،۰۰۰ میلیون ریال تقدیم می گردد
#کانال_شیفتگان_تربیت
🔵شرکت برای عموم آزاد است
https://eitaa.com/joinchat/2153840705Cd3695f0b90
به☝️نفر ارسال فرمائید
👈منبع_مسابقه👉
👈منبع_مسابقه👉
شیفتگان تربیت
کانال متفاوت #شیفتگانتربیت در #روبیکا 👇👇👇👇👇 https://rubika.ir/ShifteganeTarbiat حتما عضو شوید 👆👆
این کانال متفاوت از کانال ایتا هست
https://rubika.ir/ShifteganeTarbiat
حتما عضو شوید
هر روز یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
«فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِن ضُرٍّ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنَا وَذِكْرَىَ لِلْعَابِدِينَ»
ما دعای او را مستجاب کردیم؛ و ناراحتیهایی را که داشت برطرف ساختیم؛ و خاندانش را به او بازگرداندیم؛ و همانندشان را بر آنها افزودیم تا رحمتی از سوی ما و تذکّری برای عبادتکنندگان باشد.
تفسیر:
آیه بعد، مى گوید: به دنبال این دعاى ایوب، خواسته اش را اجابت کردیم و رنج و ناراحتى او را برطرف ساختیم (فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَکَشَفْنا ما بِهِ مِنْ ضُرّ).
و خانواده او را به او بازگرداندیم، و همانندشان را به آنها افزودیم (وَ آتَیْناهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ).
تا رحمتى از ناحیه ما بر آنها باشد و هم یادآورى و تذکرى براى عبادت کنندگان پروردگار (رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ ذِکْرى لِلْعابِدِینَ).
🌺🌺🌺
تا مسلمانان بدانند مشکلات هر قدر زیاد باشد و گرفتارىها هر قدر فراوان، دشمنان هر قدر فشرده باشند و نیروهاشان متراکم، باز با گوشه اى از لطف پروردگار همه اینها برطرف شدنى است. نه تنها زیانها جبران مىشود که گاهى خداوند به عنوان پاداش صابران با استقامت، همانند آنچه از دست رفته نیز بر آن مى افزاید و این درسى است براى همه مسلمانان، مخصوصاً مسلمانانى که به هنگام نزول این آیات سخت در محاصره دشمن و انبوه مشکلات قرار داشتند.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۸۴ سوره مبارکه انبیاء)
@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥یه حرفی از یکی شنیدی،
ناراحت شدی، برای آخرتت خوبه!
مَرَارَةُ الدُّنْيَا، حَلَاوَةُ الْآخِرَةِ
@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رئیسجمهوری که بالاترین مدرک تحصیلی تاریخ را دارد!
#شهید_جمهور
@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شیر صحرا لقب که بود ؟
@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
* #هـــو_العشـــق🌹 #پـلاک_پنهـــان #قسمت151 سمانه نتوانست جلوی خنده اش را بگیرد
* #هـــو_العشـــق🌹
#پــلاک_پنهــان
#قسمت152
کمیل سوالی نگاهش کرد،سمانه نتوانست خودش را کنترل کند و با گریه گفت:
ــ اینکه چرا من اینقدر با تو خاطره دارم
کمیل به طرفش رفت و او را در آغوش کشید،همیشه گریه های سمانه حالش را بد می کرد،بوسه ای بر سرش کاشت سمانه اینبار با گریه ی شدیدتر نالید:
ــ همه ی این چهارسال با این چند خاطره سر کردم،از بس تکرارشون کردم خودم هم خسته شده بودم،همش با خودم میگفتم ای کاش خاطرات بیشتری داشتم ای کاش وقت بیشتری کنارش میموندم،ای کاش...
گریه دیگر به او اجازه ادامه حرفش را نداد،کمیل چشمان نشسته بر اشک اش را پاک کرد و گفت:
ــ قول میدم اینقدر برات خاطره بسازم که اینبار از زیاد بودنشون خسته بشی.
ربع ساعتی گذشته بود اما سمانه از کمیل جدا نشده بود،و بدون هیچ حرفی در اغوش همسرش ماند،به این ارامش و احساس امنیت احتیاج داشت.
با ضربه ای که به در زده شد از کمیل جدا شد با صدای "بفرمایید" کمیل در باز شد و صغری با استرس وارد اتاق شد اما به محض دیدن چشمان اشکی و دستان گره خورده ی ان دو لبخندی زد و گفت:
ــ مامان خوراکی اماده کرده میگه میتونید بیاید پایین یا بیارم براتون بالا
کمیل سوالی به سمانه نگاه کرد که سمانه با صدای خشدارش بر اثرگریه گفت:
ــ میایم پایین
صغری باشه ای گفت و از اتاق خارج شد،کمیل به سمت سمانه چرخید و آرام اشک های سمانه را پاک کرد و با آرامش گفت:
ــ همه چیز تموم شد،خودتو اماده کن چون دوباره باید منو تا آخر عمر تحمل کنی،الان هم پاشو بریم پایین
.🌻🌻🌻🌻🌻
ــ چی شد صغری؟
صغری ذوق زده گفت:
ــ صلح برقرار شد
سمیه خانم خندید و گفت:
ــ مگه جنگ بود مادر!!
ــ والا این چیزی که من دیدم بدتر از جنگ بود
ــ بس کن دختر،علی نمیاد
ــ نه امشب پرواز داره
ــ موفق باشه ان شاء الله
* ادامه.دارد.... *
27.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 سلسله نشست های جنگ شناختی | قسمت دوم
🎙 کارشناس: سید علیرضا آل داوود
@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا امامخامنهای مدظلهالعالی از فلسفه و اندیشه سیاسی غرب اطلاعی دارد؟
@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷یاد امام وشهدا 🌷
❤میبره کربلا
#التماس_دعا
❤شادی روح پرفتوح شهدا صلوات ❤
@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
﷽ #مســــابقه از کتاب #غدیردرگذرزمان هدیه نقدی برای افراد برگزیده 😍🎁🎁🎁🎁 👈وقت کامل برای مطالعه
#مسابقه بزرگ کتابخوانی را اطلاع رسانی فرمائید
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نزدیک انتخاباته این کلیپ دیدن داره
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
هدایت شده از شیفتگان تربیت
﷽
#مســــابقه از کتاب #غدیردرگذرزمان
هدیه نقدی برای افراد برگزیده 😍🎁🎁🎁🎁
👈وقت کامل برای مطالعه است👌
زمان ۵ و ۶ تیرماه
https://eitaa.com/joinchat/2153840705Cd3695f0b90
برای دیگران ارسال بفرمایید
📌مطالب ناب همراه با مسابقه و هدایایی نقدی
جوایز:
👈۱۴ کمک هزینه سفر به عتبات عالیات هر کدام به مبلغ ۵۰،۰۰۰،۰۰۰ میلیون ریال،جمعا۷۰۰،۰۰۰۰،۰۰۰میلیون ریال👌
👈۱۴ کمک هزینه سفر به مشهد مقدس هر کدام به مبلغ ۳۰،۰۰۰،۰۰۰ میلیون ریال و جمعا ۴۲۰،۰۰۰،۰۰۰ میلیون ریال👌
👈صد کارت هدیه ۵،۰۰۰،۰۰۰ریالی جمعا ۵۰۰،۰۰۰،۰۰۰میلیون ریال👌
👈از بین تمامی شرکت کنندگانی که فقط شرکت کنند و نفر برتر نشوند هم به قید قرعه به ۳۵ نفر مبلغ ۳،۰۰۰،۰۰۰ ریال جمعا ۱۰۵،۰۰۰،۰۰۰ میلیون ریال تقدیم می گردد
#کانال_شیفتگان_تربیت
🔵شرکت برای عموم آزاد است
https://eitaa.com/joinchat/2153840705Cd3695f0b90
به☝️نفر ارسال فرمائید
👈منبع_مسابقه👉
👈منبع_مسابقه👉
هر روز یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
«وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِّنَ الصَّابِرِينَ»
و اسماعیل و ادریس و ذاالکفل (علیهمالسلام) را (به یاد آور) که همه از صابران بودند.
تفسیر:
به دنبال سرگذشت آموزنده ایوب و صبر و شکیبائیش در برابر طوفان حوادث، در آیات بعد، اشاره به مقام شکیبائى سه نفر دیگر از پیامبران الهى کرده، مى گوید: اسماعیل، ادریس و ذا الکفل را به یاد آور که همه آنها از صابران و شکیبایان بودند (وَ إِسْماعِیلَ وَ إِدْرِیسَ وَ ذَا الْکِفْلِ کُلٌّ مِنَ الصّابِرِینَ).
هر یک از آنها در طول عمر خود، در برابر دشمنان و یا مشکلات طاقت فرساى زندگى صبر و مقاومت به خرج دادند و هرگز در برابر این حوادث، زانو نزدند و هر یک الگوئى بودند از استقامت و پایمردى.
🌺🌺🌺
ادریس پیامبر بزرگ الهى، طبق نقل بسیارى از مفسران، جد پدر نوح بوده است. نام او در تورات، اخنوخ و در عربى، ادریس است که بعضى آن را از ماده درس مى دانند; زیرا او نخستین کسى بود که به وسیله قلم، نویسندگى کرد، او علاوه بر مقام نبوت، به علم نجوم، حساب و هیئت، احاطه داشت و مى گویند او نخستین کسى است که طرز دوختن لباس را به انسانها آموخت.
اما ذا الکفل مشهور این است که از پیامبران بوده است، هرچند بعضى معتقدند او یکى از صالحان بود.
ظاهر آیات قرآن که او را در ردیف پیامبران بزرگ مى شمرد، نیز این است که او از انبیاء است و بیشتر به نظر مى رسد از پیامبران بنى اسرائیل بوده است.
در علت نام گذارى او به این نام با توجه به این که کفل (بر وزن فکر) هم به معنى نصیب و هم به معنى کفالت و عهده دارى آمده است، احتمالات متعددى داده اند:
بعضى گفته اند: چون خداوند نصیب وافرى از ثواب و رحمتش در برابر اعمال و عبادات فراوانى که انجام مى داد به او مرحمت فرمود، ذا الکفل نامیده شد (یعنى صاحب بهره وافى).
و بعضى گفته اند: چون تعهد کرده بود شبها را به عبادت برخیزد و روزها روزه بدارد، و هنگام قضاوت هرگز خشم نگیرد و تا آخر به وعده خود وفا کرد، ذا الکفل نامیده شد.
بعضى نیز معتقدند: ذا الکفل لقب الیاس است، همان گونه که اسرائیل لقب یعقوب ، و مسیح لقب عیسى ، و ذا النون لقب یونس مى باشد.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۸۵ سوره مبارکه انبیاء)
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
41.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔅 #دکتر_سعید_عزیزی
🔅تغییر مسیر زندگی دکتر عزیزی در ۲۶ سالگی
🔻عرق سرد تپش شدید و استرس در کمال گراها!
🔻بچه مذهبی بودن ،افتخار در دهه ۵۰و۶۰
🔻عدل خدا : هرکس رو در زمان خودش محاسبه میکنن!!
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
سلام آقا✋🏻
دوباره جـمعه و💚
تسبیح خورشـ🌤ـید
که دانه دانه
زخم لحظهها را❣️
می شمارد📿
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 سلسله نشست های جنگ شناختی | قسمت سوم
🎙 کارشناس: سید علیرضا آل داوود
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
* #هـــو_العشـــق🌹 #پــلاک_پنهــان #قسمت152 کمیل سوالی نگاهش کرد،سمانه نتوانست خ
* #هــو_العشــــق🌹
#پــلاک.پنهـــان
#قسمت_پایانی💕
سر از مهر برداشتن ،وقتی نگاهشان به حرم امام حسین افتاد،لبخندی بر لبان هر دو نشست،نور گنبد ،چشمان سمانه را تر کرد،با احساس گرمای دستی که قطره اشکش را پاک کرد،سرش را چرخاند،که نگاهش در چشمان کمیل گره خورد.
کربلا،بین الحرمین و این زیارت عاشورای دو نفره بعد از آن همه مشکلاتی که در این چند سال کشیدند،لازم بود.
سمانه به کمیل خیره شد،این موهای سفید که میان موهایش خودنمایی میکردند،نشانه ی صبر و بزرگی این مرد را می رساند،در این ۳سال که زیر یک سقف رفته بودند،مشکلات زیادی برایش اتفاق افتاد و کمیل چه مردانه پای همه ی دردهایش و مشکلاتش ایستاد.
مریضی اش که او را از پا انداخته بود و دکترها امیدی به خوب شدنش نداشته اند،و درخواست طلاقی که خودش برای او اقدام کرده بود،حالش را روز به زود بدتر کرده بود،اما کمیل مردانه پای همسرش ایستاد،زندگی اش را به خدا و بعد امام حسین سپرد،و به هیچ کدام از حرف های پزشکان اعتنایی نکرد،وقتی درخواست طلاق را دید ،سمانه را به آشپزخانه کشاند و جلوی چشمانش آن را آتش زد،و در گوشش غرید که "هیچوقت به جدایی از من حتی برای یه لحظه فکر نکن"،با درد سمانه درد میکشید،شبایی که سمانه از درد در خود مچاله می شد و گریه می کرد او را در آغوش می گرفت و پا به پای او اشک می ریخت ،اما هیچوقت نا امید نمی شد.
در برابر فریادهای سمانه،و بی محلی هایش که سعی در نا امید کردن کمیل از او بود،صبر کرد،آنقدر در کنار این زن مردانگی خرج کرد که خود سمانه دیگر دست از مبارزه کشید.
خوب شدن سمانه و به دنیا آمدن حسین،زندگی را دوباره به آن ها بخشید.
ــ چیه مرد به جذابیه من ندیدی اینجوری خیره شدی به من!
سمانه خندیدو پرویی گفت!
حسین که مشغول شیطونی بود را در آغوش گرفت و او را تکان داد و غر زد:
ــ یکم آروم بگیر خب،مردم میان بین الحرمین آرامش بگیرن من باید با تو اینجا کشتی بگیرم
کمیل حسین را از او گرفت و به شانه اش اشاره کرد:
ــ شما چشماتونو ببندید به آرامشتون برسید،من با پسر بابا کنار میام
سمانه لبخندی زد و سرش را روی شانه ی کمیل گذاشت و چشمانش را بست،آرامش خاصی داشت این مکان.
کم کم خواب بر او غلبه کرد و تنها چیزی که می شنید صدای بازی کمیل و حسین بود....
* #پــایـــان *
💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
جنگ نرم + اصول و راهکارهای مقابله چاپ هشتم.pdf
5.85M
♨️📖 نسخه الکترونیک کتاب
#جنگنرماصولوراهکارهایمقابله
💯جامعترین کتاب کشور در حوزه #جنگ_نرم
با رویکرد آفندی/پدافندی و بهرهگیری از منظومه فکری امامخامنهای(حفظهالله)
✍به قلم #محمد_جوانی
🌐انتشار حداکثری با شما
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat