فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺امیرالمومنین علی علیه السلام:
ای مالک اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی فردا به آن چشم نگاهش مکن شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی ...!
✍بخشی از نامه حضرت علی علیه السّلام به مالک اشتر
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
هر روز یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
«وَ هُوَ الَّذِي أَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ إِنَّ الْإِنسَانَ لَكَفُورٌ»
و او کسی است که شما را زنده کرد، سپس میمیراند، بار دیگر زنده میکند، امّا این انسان بسیار ناسپاس است.
تفسیر:
در این آیه، از قدرت پروردگار در مهمترین مسأله جهان هستى، یعنى مسأله حیات و مرگ، سخن مى گوید و مى فرماید: او کسى است که شما را زنده کرد (خاک بى جان بودید لباس حیات بر شما پوشانید) (وَ هُوَ الَّذِی أَحْیاکُمْ).
سپس بعد از طى دوره حیات، شما را مى میراند (و به همان خاک که از آن برخاستید باز مى گردید) (ثُمَّ یُمِیتُکُمْ).
🌺🌺🌺
و دیگر بار، در رستاخیز حیاتى نوین به شما مى بخشد (و سر از خاک مرده بر مى آورید و آماده حساب و جزا مى شوید) (ثُمَّ یُحْیِیکُمْ). اما با این حال، این انسان در برابر این همه نعمت هائى که خدا در زمین و آسمان در جسم و جان، به او ارزانى داشته، کفران کننده و ناسپاس است، و با دیدن این همه نشانه هاى روشن، ذات پاک او را انکار مى کند! (إِنَّ الإِنْسانَ لَکَفُورٌ).
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۶۶ سوره مبارکه حج)
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : با وجود آیات و نشانه های فراوان چرا انسان ذاکر نمیشود؟
#آیت_الله_سید_حسن_عاملی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 کادو بدهید!
🎙استاد حسین دهنوی
#خانواده_موفق
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا اسرائیل توانایی جنگ با ایران را ندارد؟
🔸دیوید مناشری مدیر و موسس مرکز مطالعات ایران در دانشگاه تلآویو پاسخ میدهد!
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
* 💞﷽💞 #بادبرمیخیزد #قسمت76 ✍ #میم_مشکات سیاوش بازویش را بیرون کشید، بازوی دختر را گرفت و پرتش
* 💞﷽💞
#بادبرمیخیزد
#قسمت77
✍ #میم_مشکات
سخت بود اما باید از جایی شروع می کرد. پشت به اتاق و رو به پنجره ایستاد. نمی توانست خیره به صادق حرف بزند. در حالیکه نگاهش به شهر زیر پایش بود که از باران خیس شده بود آب دهانش را قورت داد و شروع کرد:
-گفتنش سخته...بهت حق میدم که نخوای به حرفهام گوش کنی اما ...
سکوت کرد. اما چه? چه دلیلی می آورد?اصلا برای چه بخاطر یک دختر اینقدر به آب و اتش زده بود?آن هم تا این حد، تا به هم زدن رفاقتش با بهترین دوستش.. دلیلی نداشت...باید جور دیگری شروع میکرد:
-من قصدم کوچیک کردن تو نبود. اما برای کاری که توی ذهنم بود مجبورم بودم تو رو از خودم برونم. مطمئن بودم اگ بهت بگم همکاری نمی کنی چون اهل دروغ و فیلم نیستی اما تنها راه من این بود که خودم رو جور دیگه ای نشون بدم که مورد پذیرش اون آدم باشه
سیاوش این را گفت و ساکت شد. سید حرفی نزد. همانطور مثل همیشه، خونسرد و آرام داشت کتابش را میخواند. گاهی سیاوش از این همه خونسردی روانی میشد و دوست داشت کله اش را بکوبد توی دیوار ! در این لحظه هم دقیقا همین حس را داشت اما ترجیح داد اول واکنش صادق را ببیند، بعد ب سمت دیوار برود!
صادق کتابش را بست، نشست و خیره در چشمان سیاوش پرسید:
-خب?
این نقشه هوشمندانه فایده هم داشت?
سیاوش این واکنش را خوش یمن دید. برای همین از کوبیدن کله اش منصرف شد و با خجالت گفت:
-فکر کنم!
-اما من مطمئن نیستم!
سیاوش با اخم پرسید:
-چطور?
سید همان طور که سرش را از سیاوش به سمت کتابش برمیگرداند گفت:
-قراره کی این مدارک و مستندات رو نشونش بدی?
-شنبه با شکیبا کلاس دارم، فک کنم موقع خوبی باشه دست نیما رو، رو کنم
صادق کتابش را باز کرد و گفت:
-هممم..اره، ابروی پسره رو میبری اما دیگه کار از کار گذشته!این همه تکاپو برای هیچ!
بعد در حالیکه به چشمان مستاصل سیاوش خیره میشد گفت:
-شنبه این خانم به عنوان زن عقدی اقای محسنی سر کلاس میشینن!
#ادامه_دارد...
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کار خوبه خدا درست کنه
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پاسخ رهبر انقلاب به شبهه انتخاب همه کابینه توسط ایشان
رهبر انقلاب در نخستین دیدار دولت چهاردهم: آقای رئیس جمهور برای انتخاب وزیران با من مشورت کردند. برخی را تایید و برخی را هم تاکید کردم. تعداد زیادی را هم نمیشناختم و نظری نداشتم
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
هر روز یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
«لِّكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَىَ رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَىَ هُدًى مُّسْتَقِيمٍ»
برای هر امّتی عبادتی قرار دادیم، تا آن عبادت را (در پیشگاه خدا) انجام دهند؛ پس نباید در این امر با تو به نزاع برخیزند! به سوی پروردگارت دعوت کن، که بر هدایت مستقیم قرار داری (و راه راست همین است که تو میپویی).
تفسیر:
در بحث هاى گذشته، گفتگوهائى پیرامون مشرکان داشتیم. از آنجا که مشرکان به طور خصوص، و مخالفان اسلام به طور عموم، جر و بحث هائى با پیامبر(صلى الله علیه وآله) پیرامون مسائل و احکام تازه اسلام داشتند و نسخ و دگرگونى قسمتهایى از احکام شرایع پیشین را نقطه ضعفى براى شریعت اسلام مى پنداشتند، در حالى که این دگرگونى ها نه تنها ضعف نبود، که یکى از برنامه هاى تکامل ادیان محسوب مى شد، در آیه مورد بحث، مى فرماید: براى هر امتى عبادتى قرار دادیم تا خدا را با آن پرستش کنند (لِکُلِّ أُمَّة جَعَلْنا مَنْسَکاً هُمْ ناسِکُوهُ).
مناسک، جمع منسک به معنى مطلق عبادت است، و در اینجا ممکن است تمام برنامه هاى دینى و الهى را شامل شود.
بنابراین، آیه گویاى این حقیقت است که امت هاى پیشین هر کدام برنامه اى مخصوص به خود داشتند که در آن شرایط خاص از نظر زمان و مکان و جهات دیگر کاملترین برنامه بوده است، ولى مسلماً با دگرگون شدن آن شرایط، لازم بود احکام تازه ترى جانشین آنها شود.
🌺🌺🌺
لذا، به دنبال این سخن، اضافه مى کند: بنابراین نباید آنها در این امر با تو، به نزاع برخیزند (فَلا یُنازِعُنَّکَ فِی الأَمْرِ).
و تو به سوى پروردگارت دعوت کن که راه راست همین است که تو مى پوئى (وَ ادْعُ إِلى رَبِّکَ إِنَّکَ لَعَلى هُدىً مُسْتَقِیم).
هرگز گفتگوها و ایرادهاى بى پایه آنان در روحیه تو کمترین اثرى نگذارد که دعوتت به سوى خدا است، و مسیر تو هدایت، و راهت مستقیم است!
توصیف هدى به مستقیم بودن یا جنبه تأکید دارد، و یا اشاره به این است که هدایت به سوى مقصد ممکن است از طرق مختلفى صورت گیرد راه هاى نزدیک و دور، مستقیم و کج، ولى هدایت الهى، نزدیک ترین و مستقیم ترین راه است.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۶۷ سوره مبارکه حج)
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✓ فوق العاده عبرت آموز
⚫️ عاقبت وخیم یک ثروتمند
#استاد_عالی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📿دین رو بچشانید....
🎙 #دکتر_سعید_عزیزی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
* 💞﷽💞 #بادبرمیخیزد #قسمت77 ✍ #میم_مشکات سخت بود اما باید از جایی شروع می کرد. پشت به اتاق و رو
* 💞﷽💞
#بادبرمیخیزد
#قسمت78
✍ #میم_مشکات
سیاوش حس کرد گوش هایش کیپ شده است. عقد? یعنی همه چیز تمام شده?چه مضحک! یک آن حس کرد شبیه آن دلقک مسخره ای شده که با چرخاندن دسته از درون جعبه بیرون میپرد و همه را میخنداند. مات و گیج به صادق خیره شد:
-یعنی ازدواج کردن?
سید دلش سوخت. ترجیح داد کمی آرامش کند:
-هنوز نه! حداقل تا اونجایی که من خبر دارم نه!
آب روی آتش بود این جمله. سیاوش احساس ضعف کرد. نشست روی صندلی. صادق همانطور که سعی میکرد خوشحالی اش را بخاطر از بین رفتن این وقفه یکی دوماهه بین رفاقتشان بروز ندهد ترجیح داد برای گوشمالی سیاوش هم که شده کمی سنگین تر باشد. برگه یاد داشتی را برداشت و همانطور که داشت چیزی را رویش مینوشت گفت:
-از اونجایی که من پونزده ساله تو رو میشناسم و میتونم بفهمم چی تو کله پوکت میگذره همون هفته اول فهمیدم چه مرگته و از اونجایی که همیشه مغزت فقط یه طرف ماجرارو میبینه، یکی رو فرستادم که ته و توی ماجرا رو در بیاره که زحماتت ب باد نره جناب دو صفر هفت* بی کله!
سیاوش از جایش پرید تا صادق را بغل کند، اما سید همانطور جدی دستش را دراز کرد و گفت:
-اوع اوع! هنوز دلخوری من بابت اون رفتارت سر جاشه اما این مورد چون به سرنوشت یکی دیگه مربوطه کوتاه میام. اینطور ک من فهمیدم امروز حوالی ساعت سه نوبت محضر دارن
سیاوش نگاهی به ساعت انداخت. سه ساعت وقت داشت اما کجا باید میرفت?برای همین همانطور که سرجایش وا میرفت غر زد:
- خدا خیرت بده صادق اقلا ادرس محضر رو هم میگرفتی..همیشه خدا کارات نصفه نیمه ست!
سید ابرویی بالا برد:
- حقا که خیلی پر رویی...
بعد در حالیکه با خونسردی محض لای کتابش را باز میکرد گفت:
-خونه نیما رو که بلدی! برو اونجا شاید جیزی گیرت بیاد...
سیاوش گویی جان دوباره ای گرفته باشد بلند شد، ب طرفه العینی لباس پوشید، سیوچ را برداشت و با همان موهای خیس بدون خداحافظی از خانه بیرون زد.
صادق سری تکان داد:
- ب سلامتی یه هفته مریض داری رو افتادیم....
پ.ن:
*مامور دو صفر هفت یا همان جیمز باند، نام شخصیت داستانی جاسوسی میباشد که دارای ویژگی هایی از جمله متشخص بودن، خوشلباسی، خوش صحبتی و .... است
#ادامه_دارد...
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 از زیباییهای زندگی در امریکا
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
* 💞﷽💞 #بادبرمیخیزد #قسمت78 ✍ #میم_مشکات سیاوش حس کرد گوش هایش کیپ شده است. عقد? یعنی همه چیز تما
* 💞﷽💞
#بادبرمیخیزد
#قسمت79
✍ #میم_مشکات
#فصل_شانزدهم:
در محضر
جلوی خانه نیما نگه داشت. پیاده شد و زنگ زد. کنار درخت جلوی خانه ایستاد. چه فکر ابلهانه ای... دو ساعت قبل از عقد چه کسی در خانه خواهد بود?لابد الان همه رفته بودند محضر... با خودش فکر کرد اگر آن روز کمی مدارا به خرج داده بود میتوانست الان به نیما زنگ بزند اما با اتفاق آن روز قطعا نیما جوابش را نمیداد. قبل از اینکه سوار ماشین شود برای اخرین بار با ناامیدی زنگ زد. نخیر...کسی نبود... اعصاب خرد و ناامید به طرف ماشین رفت... داشت فکر میکرد به نیما زنگ بزند و شانسش را امتحان کند..شاید میشد با یک معذرت خواهی سرو تهش را هم آورد. هنوز از جوی جلو خانه رد نشده بود که صدای تقه در آمد. هیجان زده برگشت و مردی را دید که به نظر می آمد سرایدار خانه باشد. پیرمردی بود کوتاه قد و ترو تمیز...آنقدر خوشحال شد که دوست داشت پیرمرد را بغل کند اما جلوی خودش را گرفت. چند قدم به طرف در برداشت و در حالی که سعی میکرد خودش را خونسرد نشان دهد پرسید:
- هیچ کس نیست?خیلی وقته زنگ میزنم
پیر مرد عینکش را جابجا کرد و گفت:
-نه پسرم... مراسم پسرشون هست رفتن محضر... منم تو حیاط داشتم گلهارو اب میدادم. ببخشید صدای زنگ رو نشنیدم
با شنیدن اسم محضر سیاوش انگار تازه یادش آمده باشد برای چه آمده گفت:
-ببخشید شما ادرس محضر رو دارید?
-شما از مهموناشون هستین?
-بله
-پس چطوری ادرس رو ندارید?
پیرمرد تیزی بود. سیاوش برای لحظه ای گیج ماند و بعد انگار کسی حرف توی دهانش گذاشته باشد گفت:
#ادامه_دارد...
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
📲💭
ای کاش جوانترهایی که آن شبها از بالای پشتبام علیه شما فحاشی میکردند مِن بعد کمی این بُعد کثیرِ علمی و تسلط عجیب و تبحر جالب و دغدغهی نجیب شما را هم ببینند!
ای کاش آنها که فکر میکنند آخوند بودن یعنی اُمل و بیسواد و متحجر بودن، این دو خط را هم منصفانه ببینند و بشنوند!
من حتی نمیگویم بروند کتابهای شما را بخوانند تا ببینند این جهانبینی از جوانی تا پیریتان چقدر جذاب و شیرین است!
پیرِ ما، ای کاش شما یک فیلسوف و دانشمند و تئوریسین غربی بودید تا چشمآبی پسندهای روشنفکرنمای غربزدهی متاسفانه هموطن، شما را میپرستیدند!
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر چه زمان میگذرد، مردم افسردهتر میشوند
این خاصیت دل بستن به زمانه است!
خوشا به حال آنکه به جای زمان، به «صاحب زمان» دل میبندد
السلام علیک یا صاحب الزمان
برای تعجیل در فرجش صلوات
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خوب نگاه کنید | این دنیای امروز ماست، مبادا زمانی به خودمون بیائیم و دیر شده باشه
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
Part12_انسان 250 ساله.mp3
17.23M
قسمت دوازدهم #منبع_مسابقه
کتاب انسان ۲۵۰ ساله
#صوتیانساندویستوپنجاهساله
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
#کتاب " انسان #دویستوپنجاهساله " بیانات و نوشته های مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام خامنه ای د
پی دی اف #مسابقه را مطالعه فرمائید و فایل های صوتی#مسابقه را لطفا استماع فرمائید
۱۵ و ۱۶ شهریور برگزار خواهد شد
https://eitaa.com/joinchat/2153840705Cd3695f0b90
هر روز یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
«اللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ»
و خداوند در روز قیامت، میان شما در آنچه اختلاف میکردید، داوری میکند!»
تفسیر:
خداوند در میان شما در آنچه اختلاف داشتید داورى مى کند و در صحنه قیامت که صحنه بازگشت به توحید و یکپارچگى و بر طرف شدن اختلافات است حقایق را براى همه شما آشکار مى سازد (اللّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فِیما کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ).
🌺🌺🌺
خطاب در این آیه ممکن است متوجه خصوص مخالفان اسلام و پیامبر(صلى الله علیه وآله) باشد
و نیز ممکن است مخاطب هم مسلمانان باشند و هم مخالفان، و بنابراین، این آیه، بیان مستقلى است از ناحیه خداوند نسبت به همگان.
(تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۶۹ سوره مبارکه حج)
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ چرا انسان در #قیامت از نزدیکانش #فرار می کند!
👤 حجت الاسلام رفیعی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 تربیت فرزند، فقط تا ۲۱ سالگی است!
🎙 #دکتر_سعید_عزیزی
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسئولی که حتی با خودکار بیتالمال نماز نمیخواند!
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #حتما_ببینید | مأمور انگلیسی که اول چوپانی لال بود و بعد سیّد شد!
📛این تنها یک نمونه از صدها و بلکه هزاران مورد نفوذ بیگانگان در امور کشور ما است که پس از گذشت سالها کشف شده است.
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
* 💞﷽💞 #بادبرمیخیزد #قسمت79 ✍ #میم_مشکات #فصل_شانزدهم: در محضر جلوی خانه نیما نگه داشت. پیاده شد
* 💞﷽💞
#بادبرمیخیزد
#قسمت80
✍ #میم_مشکات
-اقا نیما برام پیامک کرده بود اشتباهی پاکش کردم
پیرمرد نگاهی به سرتا پای سیاوش انداخت. ظاهر غلط انداز سیاوش با آن موهای اشفته و نم دار که دسته دسته روی پیشانی عرق کرده اش به هم چسبیده بودند، ریش عجیب غریب روی چانه اش، زنجیر طلا ، تیشرت قرمز، شلوار جینش و آن کت اسپورت سفید رنگش، هیچ شباهتی به هیچ یک از مهمان های این خانواده نداشت.
سیاوش که معنای این نگاه را فهمیده بود برای اولین بار در عمرش آرزو کرد کاش ظاهر موجه تری داشت.
خواست بگوید استاد نیماست اما فکر کرد این حرف اوضاع را بغرنج تر خواهد کرد...لابد پیرمرد سمج، کارت شناسایی اش را طلب میکرد. برای همین سکوت کرد و در دلش هر ذکر و دعایی بلد بود خواند و خدا خدا کرد تا پیرمرد حرفش را قبول کند. خوشبختانه اعتماد به نفسش به کارش آمد و پیرمرد وقتی چشمان آرام و جدی سیاوش را دید ترجیح داد حرفش را قبول کند ولی خیلی خلاصه گفت:
-من آدرس دقیق ندارم فقط میدونم سمت میدون مطهری بود!
آه از نهاد سیاوش برآمد. نزدیک میدان مطهری?این هم شد ادرس?برای این اطلاعات نصفه نیمه اینقدر کلاس میگذاشت پیرمرد?
سعی کرد نیمه پر را ببیند، باز هم بهتر از هیچی بود.
-نمی دونین چه ساعتی نوبت دارن?
هنوز میترسید که مبادا کار از کار گذشته باشد. پیرمرد که کم کم داشت به این جوان عجول مشکوک میشد گفت:
-فکر کنم برای ساعت سه نوبت داشتن
سیاوش نفس بلندی کشید که ابروهای پیرمرد نزدیک بود به کف سرش بچسبد. اگر چند دقیقه دیگر میماند قطعا پیرمرد پلیس را خبر میکرد!
با چنان سرعتی پشت فرمان پرید و گاز را فشار داد که گویی گروهی از زامبی ها دنبالش کرده باشند.
#ادامه_دارد...
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج