انتظارات_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام.ppsx
3.37M
⏱ #زودبخون👆📖
✳️ پاورپونتانتظارات
امامحسن مجتبی(ع) ازشیعیان💚
#منبعسوالات📝⬆
•🧠| @shohaadaae_80 |🧠•
『سَـربـٰازانِ دَهـہهَشتـٰادیٖ』
⏱ #زودبخون👆📖 ✳️ پاورپونتانتظارات امامحسن مجتبی(ع) ازشیعیان💚 #منبعسوالات📝⬆ •🧠| @shohaadaae_8
⚠️اگربرایکسیفایلبازنمیشهاطلاع بده
🔶 آخریش هم اتاقِ من🔶
🔶 گفتم: «دکتر جان، جلسه رو میذاریم همینجا، فقط هواش خیلی گرمه. این پنکه هم جواب نمیده. ما صد، صد و پنجاهتا کولر اطراف ستاد داریم، اگه یکیش را بذاریم این اتاق...»
🔶 گفت: «ببین اگه میشه برای همه سنگرا کولر بذارید بسمالله، آخریش هم اتاق من.»
🔶 شهید دکتر مصطفی چمران
•♡{ @shohaadaae_80 }♡•
[چـــآرھ ].mp3
4.65M
تُ که آقآي مني !
به دلم سر میزني !
تُ خودت خوآستي که بآشم حسني♥️
•
🎤سیدرضانریمانی
@shohaadaae_80
#آشݒَݫۍاَزݩُوعاِفطارے
طرز تهیه کباب کوبیده👩🍳👨🍳
راسته گوساله ⬅️350 گرم
قلوهگاه گوسفند ⬅️650 گرم
پیاز ⬅️250 گرم
نمک
مرحله 1⃣🥩
کباب کوبیده را نمیتوانید تنها با گوشت گوساله آماده کنید. بهترین ترکیب برای آماده کردن این کباب، ترکیب گوشت راسته گوساله و مغز ران گوسفند است.
ابتدا پیاها را با رنده ریز رنده کنید و آب آن را کاملا بگیرید. سپس در یک ظرف بزرگ، گوشتهایی که 3 بار چرخشدهاند، پیاز و نمک را خوب ورز دهید. در صورت تمایل میتوانید به گوشتها زعفران دم شده و فلفلسیاه هم بزنید.🥣
مرحله 2⃣
بعد از آنکه گوشت را خوب ورز دادید، روش ظرف سلفون بکشید و برای یک ساعت در یخچال بگذارید. سیخها را هم در یخچال بگذارید تا سرد شوند. سپس گوشتها را به 12 گلوله به اندازه پرتقال تقسیم کنید و هر قسمت را بار دیگر خوب ورز دهید.🥓
مرحله 3⃣
یک ظرف آب کنار دستتان بگذارید. دست را کمی مرطوب کنید، گوشت را وسط سیخ قرار دهید و با فشار انگشتان کباب را به سیخ بکشید. سیخها را برای نیم ساعت در یخچال قرار دهید تا وقت رفتن روی آتش، گوشت خودش را ول نکند.🔥
مرحله 4⃣🍢
روی کباب را با کمی فشار انگشت اشاره و شصت به فاصله دوسانت دوسانت رد انگشت بیندازید و دو طرف سیخ را با فشار انگشت اشاره و شصت محکم کنید.
مرحله 5⃣💨
آتش کبابزن را تند کنید، کبابها را روی آن بچینید و وقتی گوشت خودش را به سیخ گرفت، شعله را کم کرده و به پخت ادامه دهید. به آرامی در جریان پخت سیخها را چند بار از این رو به آن رو کنید تا هر طرف کباب به یک اندازه بپزد.
در این مطلب طرز تهیه کباب کوبیده خانگی را به شما آموزش دادیم. اگر همه نکتههای گفته شده را رعایت کنید، بدون آنکه به کبابتان نان خشک یا جوش شیرین اضافه کنید، میتوانید کباب نرم، خوشعطر و سالمی را سر سفره بیاورید.😍
💒نکاتیبرایتهیهکبابکوبیدهرستورانی
بخاطر نگرانی از ریختن کباب کوبیده، به آن جوش شیرین یا نان خشک اضافه نکنید. جوش شیرین کباب شما را خشک و بدطعم میکند. اگر نکتههای گفته شده را رعایت کنید، نیازی به استفاده از جوششیرین نخواهید داشت.
برای تهیه کوبیده، از گوشت تازه و گرم استفاده کنید و سراغ گوشت مانده در فریزر نروید.
هرگز به کباب کوبیده زردچوبه اضافه نکنید. پیازی که به گوشت میزنید بوی ضخم آن را کاملا از بین میبرد.🥫
برای تهیه کباب کوبیده، بهتر است سراغ پیاز قرمز بروید. اما از آنجا که پیاز قرمز آبدارتر است، مقدار بیشتری از آن را با گوشتکوب برقی نرم کنید، با یک پارچه نخی تمیز، آب پیازها را بگیرید و سپس به گوشت اضافه کنید.🍡
اگر کباب را روی منقل آماده میکنید، برای فروکش کردن شعله ذغالها صبر کنید و زمانیکه ذغالها گداخته (نه شعلهور) شدند، سیخها را روی منقل بچینید.💥
سیخها را با نیم سانتیمتر فاصله در کنار هم بچینید و در ابتدای کار آتش را آرام آرام باد بزنید. وقتی گوشت کباب خودش را گرفت، دیگر باد زدن را ادامه ندهید.😋🍽
@shohaadaae_80
جواب هاتون رو به این آیدی به همراه #اسمرفیقشهیدتون بفرستید⬇
@Goomnam_315 ⬅
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
"سوالاتچالشکتابخوانیمیلادامامحسن"
لطفابهتمامیسوالاتجوابکاملبدهید✅
سوالات تشریحے را دقیق مطالعه ڪنید و لطفا کامل پاسخ بدهید 👌
🌱🌈🌱🌈🌱🌈🌱🌈🌱🌈🌱🌈
#سوالات_تستی✅
سوال 1⃣ 📖
#چالش_کتابخوانی 😍📚
۱. امام حسن علیه السلام به ما میفرماید ڪه چه چیزی را محور فعالیت های خود قرار دهیم؟
۱. بہشت الہے 🌸
۲. خوف از قیامت و جہنم 🥀
۳. ڪسب رضایت الہے 🌼
٤. خشنودے امام زمان 🌺
سوال 2⃣ 📖
#چالش_کتابخوانی 😍📚
۲. امام حسن علیه السلام میفرماید : ڪسی در قلبش جز رضای خدا را نباشد، خداوند نیز برای او چه انجام میدهد؟
۱. دعاهایش را مستجاب میکند 💚
۲. او را در رضوان الہي جای میدهد 💙
۳. جہنم را بر او حرام میڪند 🧡
٤. بهشت را بر او واجب میڪند 💛
سوال 3⃣ 📖
#چالش_کتابخوانی 😍📚
۳. طبق نظر امام حسن علیه السلام
پدر و مادر تمامی خوبیہا چیست؟
۱. نماز های طولانے 🍂
۲. تفڪر و اندیشیدن 🍃
۳. قرائت قرآن 🍁
٤. صله رحم 🌱
سوال 4⃣ 📖
#چالش_کتابخوانی 😍📚
٤. نافع ترین چیز و زیان بار ترین چیز از نظر امام حسن علیه السلام چیست؟
۱. داشتن صبر ، داشتن بردباری💫
۲. داشتن صبر ، فقدان بردباری✨
۳. داشتن بردباری ، فقدان صبر⚡️
٤. هیچکدام💥
#سوالات_تشریحے 😃👇🏻👇🏻
سوال 5⃣ 📖
#چالش_کتابخوانی 😍📚
۵. انتظارات امام حسن علیه السلام از شیعیان چن مورد است؟🌱
نام ببرید. ( حداقل ٤ مورد )
سوال 6⃣ 📖
#چالش_کتابخوانی 😍📚
٦. امام حسن علیه السلام در کتاب
بحار الانوار جلد ۷۵ صفحه ۱۱۱ درباره نحوه علم آموزی و فراگیری دانش چه میفرماید ؟ ☘
سوال 7⃣ 📖
#چالش_کتابخوانی 😍📚
۷. فڪر و اندیشه چه زمان ارزش حقیقے و عینی خود را نشان میدهد؟ 🦋
سوال 8⃣ 📖
#چالش_کتابخوانی 😍📚
۸. چه چیزی انسان را در برابر شهوات غالب و پیروز میڪند ؟ ❤️
سوال 9⃣ 📖
#چالش_کتابخوانی 😍📚
۹. چه زمانی باید با ڪسی دوستی ڪنیم ؟
( چه چیزهایی از دوست باید بدانیم تا با او دوستی کنیم ) ✅
سوال 🔟 📖
#چالش_کتابخوانی 😍📚
۱۰. عبادت و مستحبات در نیمه شب بهتر است ؟ یا درس خواندن و تفکر و اندیشیدن؟ توضیح دهید. 💐
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
" دوستان جواب هاتون رو تا رأس ساعت 19خدمت بنده 👈🏻 @Goomnam_315 بفرستید.
تا ان شاءالله جزء برندگان ما باشید😉
『سَـربـٰازانِ دَهـہهَشتـٰادیٖ』
🙃رفقا میدونستید....! توی ماه رمضان صلوات خیلی فضیلت داره؟؟🌙 اونم توی شب تولد آقامون کریم اهلبیت👈
صلواتهایفرستادهشدهتوسطشما همراهانهمیشگی😊👇
💚2⃣4⃣8⃣1⃣💚
فکر نمیکنید ککککمممممه 😉
سربازایدهههشتادیهمتکنید❤️
#موقعغروبصلواتخیلیثوابداره🌱
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆گوشهای از زحماتخادمینکانال به روایتتصویر😊🎞🎥
#خادمینشماهستیم♥️
واسمون خیلی دعا کنید🌿
♡@shohaadaae_80♡
پاسخ سوالات چالش کتابخوانی 😍
سوال اول : گزینه ۳ ✅
سوال دوم : گزینه ۱ ✅
سوال سوم : گزینه ۲ ✅
سوال چهارم : گزینه ۲ ✅
سوال پنجم : ۱. خدامحوری ۲. تفکر و اندیشیدن ۳. تلاش و کوشش ۴. دقت در دوستیابی ۵. صبر و بردباری ۶. فراگیری علم و دانش ✅
سوال ششم : کسی که دانش دیگران را بیاموزد و دانش خود را به دیگران یاد دهد. ✅
سوال هفتم : زمانی ارزش تفکر و تدبر معلوم میشود که با تلاش و کوشش و سعی همراه شود ✅
سوال هشتم : صبر و پایداری ✅
سوال نهم : باید بدانیم با چه کسانی رفت و آمد میکند و خانواده اش چطور خانواده ای هست و اگر با معیارهای ما هماهنگ بود با او رفاقت کند ✅
سوال دهم : انسان باید طوری در زندگی اش برنامه ریزی کند که هم نماز شب و عبادت را داشته باشد هم تفکر و تدبر و فراگیری علم و دانش ✅
برندگان مسابقه #چالش_کتابخوانی معلوم شدند😍
۴ نفر پاسخ کامل داده بودند که دونفر به قید قرعه برنده اعلام میشن😃🤩
برندگان کسانی نیستند جز ...
.
.
.
.
.
شهید بیضائی🌙
و شهید علمدار💫
Panahian-Clip-DastaneZibaAzRabeteEmamHasanVaEmamHosein.mp3
851.2K
#درساخلاق✨
👤حجتالاسلام پناهیان🎙
❇️ موضوع : دوبرادر
#کلام_پناهیان🦋
#ویژه_ماه_رمضان🌙
•👂| @shohaadaae_80 |👂•
『سَـربـٰازانِ دَهـہهَشتـٰادیٖ』
#رنج_مقدس🍀 #قسمت_هفدهم7⃣1⃣ همه می خواهند منتظر بمانند، اما من مستأصل منتظر شده ام یا شاید هم منتظر
#رنج_مقدس🍀
#قسمت_هجدهم8⃣1⃣
طمعی در آن نیست، سیراب میشوم. وقتی بلند میشوم، میخواهم حرف آخر دلم را بلند بگویم، اما نمیدانم آخر حرفم چیست سکوت میکنم و میروم.
پدر اینجا باید باشد که نیست. تا صبح راه میروم. مینشینم. دراز میکشم، با پتو به حیاط میروم، چشمانم را میبندم و تلاش میکنم تا ذهنم را از سهیل خالی کنم، اما فایده ندارد. تا این مدت تمام شود و پدر بیاید. بداخلاقیام داد علی را بلند میکند. مادر آرامش کند، به من چه؟ من حوصلهی هیچ بشری را ندارم. باید مرا درک کند، سعید و مسعود که میآیند، مادر نمیگذارد قضیه را متوجه شوند؛ ولی بودنشان برای روحیهی من خوب است.
پدر که میآید، سنگین از کنارش میگذرم. چقدر این سبزه شدنها و لاغر شدنهای بعد از ماموریتش زجرم میدهد. دایی و خانوادهاش همان شب میآیند. این بار رسمیتر از قبل. از عصر در اتاقم میمانم و تمام کودکی تا حال ذهنم را دوباره مرور میکنم؛ با سهیل و تمام خاطرههایش. چای را دوباره علی میبرد. در اعتصابم...
حرف سر من است؛ منِ ساکتِ آبی پوشِ پناه گرفته کنار مادر لبهی چادرم را آرام مثل گلی باز میکنم و میبندم. ده بار این کار را میکنم. دایی را دوست دارم. مخصوصاً که از کودکی هر بار برایم هدیه میآورد... یعنی تمام هدیههایش هدفمند بوده است؟ زنداییام را دوست داشتم؛ چون زیاد به من محبت داشت و حالا درونم به آه میافتد که این هم بیغرض نبوده!
باید با سهیل حرف بزنم. این را دایی درخواست میکن. مادر سکوت میکند و پدر رو میکند به من:
_ لیلا جان! هرطور که شما مایلی بابا!
میلم به هیچ نمیکشد، بین سهیل و من چند مایل فاصله است؟ به پدر نگاه میکنم. اصلا فرصت نشد که چند کلمهای با من گفت و گو کند. دایی این بار میگوید:
_ لیلا جان! دایی! چند کلمهای صحبت کنید تا من و پدرت بریم شام بگیریم و بیایم.
روابط بین خانواده را دارم به هم میزنم با این حال مزخرفم. بلند میشوم و سهیل هم بلند میشود. میروم سمت اتاق کتابخانه. البته همهی اینها را علی برنامهریزی میکند. با سهیل مثل همیشه شوخی نمیکند. در کتابخانه را که میبندد حس بیپناهی پیدا میکنم. به کمد کتابها تکیه میدهم تا شاید سرپا بمانم. سهیل لبخندی میزند و میگوید:
_ دختر عمه! من همون سهیل سالی یکی دوبار همبازی کوچههای طالقانم. عوض نشدم که اینطور رنگت پریده.
کودکیام به سرعت از مقابل چشمانم میگذرد؛ همبازی شیرینی بود و دوستش داشتم، اما فکر اینجایش را نکرده بودم. میگویم:
_ من دوست دارم خاطرات کودکیم باقی بمونه.
_ مگه ازدواج خرابش میکنه؟
_ نه، ازدواج برای من هنوز مسئلهی مهم نشده و شما هم به صورت مسئله نشدید. لبخند بلندی میزند و میگوید:
_ همین امشب دو نفری طرح مسئله میکنیم. بعد هم من الآن مقابل صورتت نشستم. خودکار بردار و ورق. مسئله رو بنویس.
نگاهم را بالا نمیآورم تا صورت سهیل را نبینم و نخواهم که بنویسم؛ اما بیاختیار چشمان میشی و موهای روشنش در ذهنم شکل گرفت. صورت سفید و خواستنیای دارد. چشمانم گهگداری در مهمانیها دیده و رو گرفته بود.
_ دختر عمه! اگه تا حالا قدم جلو نذاشتم، چون میخواستم وقتی میآم، همه چیز رو اندازهی شأن تو فراهم کرده باشم. میخواستم هیچ سختی و غصهای کنارم نکشی. متوجهی که؟
یعنی من یک گزینه اساسی برای سهیل بوده ام و خودم هیچ گزینه ای را به ذهن و دلم راه نداده ام؟ شأن من چقدر است که سهیل توانسته برایم فراهم کند؟ پس پدربزرگ چه می گفت که شأن انسان بهشت است، ارزان تر حساب نکنید. سهیل مرا ارزان دیده یا من همین قدر می ارزم؟ از صدای نفس کشیدنش سرم را بالا می آورم.
- لیلا! تو خیلی سختی کشیدی. چه سالهایی که توی طالقان تنها بودی. چه این که الان هم پدرت نیست. من همیشه نگاه حسرت زده ات رو به بچه های دیگه می دیدم. نمی خواستم وقتی می برمت سرزندگی، یک ذره ناراحتی بکشی. می تونم این قول رو بهت بدم.
سهیل چه راحت زندگی مرا تحلیل می کند و راه حل می دهد. تلخ می شوم و می گویم :
- این طور هم نبوده، من توی طالقان چیزی کم نداشتم. شاید از خواهر وخ برادرا دور بودم، اما واقعا برام روزهای تلخی نبود. نبودن پدر هم که توجیه داره.
- پدرت قابل احترامه، اما به هرحال اولویت خانواده است که من نمی خوام سرش بحث کنم.
من هم بحث نمی کنم. این حرف خیلی از لحظات من هم بوده است. مخصوصا لحظه هایی که پدر نبود و چند هفته و گاه چند ماه می کشید تا بیاید و بتوانند بیایند طالقان و من از لذت بودنشان، چند روزی آرامش بگیرم . سهیل دست روی نقطه ضعف من گذاشته است.
#بہشیرینےڪتاب📖
✏️نویسنده: نرجس شکوریان فرد
#ادامهدارد...⏰
📔📕📗📘📙📓📔📕📗📘📙📓
#ڪپے_فقط_باذڪرآیدے_ڪانال👇🌱
♡{ @shohaadaae_80 }♡