eitaa logo
🌹معرفی شهدای شهرستان خوی🌹
430 دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
4.7هزار ویدیو
36 فایل
کانال معرفی شهدای شهرستان خوی🌷 به حول و قوه الهی در راستای معرفی شهدای پرافتخار شهرستان شهید پرور خوی ایجاد شده است. #کپی_آزاد🌹باصلوات بر ظهور حضرت مهدی(عج) جهت ارتباط با یکی از مدیران کانال به منظور مطرح کردن انتقاد و پیشنهادهای خودتان↙ @karbobala_72
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹معرفی شهدای شهرستان خوی🌹
#معرفی_شهیدامروز #شهید_حسین_غفاری او هر وقت #وضو میگرفت آرزوی #شهادت می کرد و معبود خویش را می طلب
📃 به نقل از#شهید_حسین_غفاری پایگاه به خانواده چیزی نگفته بود که مبادا مخالفت شود. برای همین موقع آمدن از به محل می رفت و در آنجا تمرین می‌کردند. 📌📌یک روز که دیر آمد گفتم: همه بچه‌ها به خانه هایشان می روند، پس تو کجا می روی که می آیی؟ 😔 گریه کرد و گفت: من عضو پایگاه شدم و هر روز به آموزش میروم. دوست دارم به بروم. گفتم: اینکه پنهان کاری نمی خواهد، از اول باید به ما می گفتی و می دیدی که ما قبول میکنیم یا نه. حالا هر چقدر دوست داری با حسن آموزش برو. ✅ با شنیدن این حرف حسین خیلی خوشحال شد و با آرامش خاطر با برادرش (حسن) به دور میرفت، چون مجوز حضور در جبهه را به همه بچه‌ها صادر کرده بودم.👌👌 ️📚برگرفته ازکتاب دررکاب ولایت @Shohadaye_khoy
🌹معرفی شهدای شهرستان خوی🌹
#معرفی_شهید_جلیل_سلیمی #شهید_سليمي ساكن روستاي #خاك مردان از توابع شهرستان #خوي بود و نام زادگاهش
همرزم شهيد يك روز صبح حدود ساعت - 9 صبح بود كه ديدم بزرگوار سليمي دارد اجاق سنتي مي سازد. كنجكاو شدم و سؤال كردم: - برادر سليمي، حتماً مي خواهي بيكاري خود را جبران كني و وقت بگذراني؟! عزيز در جواب فرمود: - نه، چند روز است مي بينم برادران با آب سرد حمام مي كنند. مي خواهم خدمتي كرده باشم. بالاخره پس از گذشتن ساعتي اجاق را درست كرد و آن را روشن نمود. يك ديگ مسي بزرگ را كه از آشپزخانة منطقه تحويل گرفته بود روي اجاق گذاشت و سنتي را ساخت. آن روز گذشت، خلاصه آفتاب طلوع كرد. بعد از صرف صبحانه از سوي فرماندهي منطقه عملياتي برادر #«حاج احمد متوسليان» پيام رسيد تعدادي از برادران جهت مقابله با حزب دمكرات آماده باشند. دلم به تپش افتاد. اين پيام مثل يك ملكوتي تمام روحم را نوازش كرد. مثل بقية بچه ها با التماس از فرمانده گروهانمان خواستم مرا هم به منطقه اعزام كند ولي نصيب بچه هاي ديگر از جمله سليمي شد. دلم گرفت😔ولي تكليف حرف فرمانده بود و من مجبور به اطاعت، همان روز پيام رسيد تعداد ديگري نيز براي اعزام به منطقة ذكر شده لازم است. اين بارديگر نصيبم شد تا به منطقه اعزام شوم. ❤️قلبم از شوق مي لرزيد و با هر قدمي كه بر مي داشتم بوي را بيشتر حس مي كردم تا اينكه به منطقه رسيدم. انگار خداوند آن منطقه توي قلب ها جا مي گرفت. راهي به دل انسان نداشت. بدون شك آن منطقه خدايي بود. محو تماشاي آن سرزمين عشق بودم تا اينكه كسي را ديدم. تمام تنم را لرزش فرا گرفت. پاك و مطهر از پشت پردة خون روي چشمهايش تا عمق جانم نفوذ مي كرد. درست روي شهيد، همان قسمت كه اكثر ها تا صبح سحر روي مُهر مي ماند با ‌تفنگ قناسه سوراخ شده بود و آن سوراخ برايم مثل راهي بود به عظمي. 🌷و آن وقت بود كه دريافتم و گرم را براي مي خواهد و چه زيبا در خود غسل كرده بود و روح پاكش به رسيده بود.🌷 اي را كه اكنون شهيد سليمي در آن به شهادت رسيده بود به نام او نامگذاري كردند و من هر گاه نام آن تپه را مي شنيدم ناخودآگاه به ياد نگاه و دار شهيد مي افتادم و مهرباني بي مرزش كه حتي نمي توانست را بر جان بچه ها تحمل كند. والسلام عليكم 🌷روحش شاد و يادش گرامي باد🌷 🕊 @Shohadaye_khoy
🌹معرفی شهدای شهرستان خوی🌹
شش ماهه زدن، اینهمه تکبیر ندارد... 😭 ◾️ شب هفتم شب آبه... شب اصغر ربابه... 🌹وقتی میگوییم #شش_ماهه
حـضـرت‌حـاجـات🍂 امشب بــرات "کـرب و بـلا" را طلـب کـنـیـد از کودک رباب ، که "باب الحوائج" است... هفتم🖤
🌷🍃🌷🍃🌷 اصلا نه ، مثلاً دختر ... یک شب میان بماند ، چه می شود؟ اصلا بدون کفش ، توی ، پیاده " نه " در راه خانه بماند ،چه می شود ؟ دزدی از او به و شلاق و فحش ، " نه " تنها به زور بگیرد ، چه می شود؟ گیریم " نه " ، خانه و یا سرپناه ، " نه " یک پیرهنش را بگیرد ، چه می شود ؟ در بین ، توی شلوغی ، همیشه ، " نه " یک که نیستی ، بهانه بگیرد ، چه می شود؟ اصلا ، عمو و برادر ، " نه " جوجه ای ، مقابل چشمش بمیرد ، چه می شود ؟ گناهکار مرا روز ... یک سه ساله بگیرد ، چه می شود ؟ ‌‌(س) @Shohadaye_khoy
🌹🏴🕊🌷🕊🏴🌹 اصلا نه ، مثلاً دختر ... یک شب میان بماند ، چه می شود؟ اصلا بدون کفش ، توی ، پیاده " نه " در راه خانه بماند ،چه می شود ؟ دزدی از او به و شلاق و فحش ، " نه " تنها به زور بگیرد ، چه می شود؟ گیریم " نه " ، خانه و یا سرپناه ، " نه " یک پیرهنش را بگیرد ، چه می شود ؟ در بین ، توی شلوغی ، همیشه ، " نه " یک که نیستی ، بهانه بگیرد ، چه می شود؟ اصلا ، عمو و برادر ، " نه " جوجه ای ، مقابل چشمش بمیرد ، چه می شود ؟ گناهکار مرا روز ... یک سه ساله بگیرد ، چه می شود ؟