صدمههای بزرگ
✍ سیده الهام موسوی
امروز دیگر میخواهم، مثل چند سال قبل به خودکار و دفتر وفادار باشم. از وقتیکه همهچیز مجازی شد، نوشتنِ من هم مجازی شده است. خوب بود ولی حس قشنگ خودکار و کاغذ سفید را به من نمیداد، هم خودکار و هم کاغذ خود را برای چیدن حرفهای دل پرحزینم فدا می کردند؛ تا اثری خلق شود.
دنیای مجازی دنیای پیشرفت است، اما خیلی چیزها را از ما گرفت. دوستی با کتاب، عطر کاغذهای کتاب، دورهمیهایی از جمله مادر را از فرزند ، فرزند را از مادر ، مادر را از پدر و پدر را از مادر به الی ماشاءالله دور کرده است. مجازی خوبیهایی دارد؛ ولی صدمههای بزرگی به بنیاد خانواده زده است.
میخواهم از این دنیا کمی فاصله بگیرم.
من باشم و کاغذ و خودکار، من بگویم و خودکار خود را قربانی و کاغذ خود را سپر جوهر خود کار کند.
نوشتههای چند سال پیش را که میخوانم شاید خیلی ضعیف هستند ولی قشنگ حس آن لحظهای که داشتم را خوب درک میکنم. حتی جای قطرهقطره اشکها بر روی کاغذ هنوز است. این به این معنی است که نوشتهها هنوز جان دارند.
میدانی خوشبخت الان کیست؟ اینکه در این دنیای مجازی غرق نشده است.
یک دیالوگی در فیلم خداحافظ رفیق است که میگوید:اینهارا ببیند چه جدی گرفتند دنیا را! آری ما جدی گرفتیم که هنوز اندر خم یک کوچه هستیم غرق این دنیا مجازی شدهایم و از واقعیتها فاصله گرفتیم.
نه خود را پیدا کردیم، نه موفق به برگشت صاحب دل مولایمان شدیم.
خودمان را گول نزنیم...!
«و به يادآور زماني را که خداوند از کساني که به آنان کتاب داده شد، پيمان گرفت که حتماً بايد آن را براي مردم بيان کنيد و کتمانش نکنيد. پس آنها آن را پشت سر خود انداختند و به بهاي کمي مبادله کردند. پس چه معامله بدي کردند». (آلعمران،187)
#شوق_پرواز
#دنیای_مجازی
@ShugheParvaz