⭕️ شب قدر قبلِ اسلام ❓آیا لیلة القدر قبل از اسلام بوده و تا روزِ قیامت، هر سال تکرار می‌شود؟ 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید ــــــــــــــــــ 📝 پاسخ: ✍️ فعلِ مضارعِ "تنزلُّ..." استمرار را می‌رساند. قدرِ یقینی‌اش هم این است که از زمانِ نزولِ سوره‌ی قدر تاکنون، رویدادِ نزولِ ملائکه رُخ داده است و تا قیامت هم ادامه دارد. من فکر می‌کنم آیه‌ی "تنزلُ الملائکة و الروحُ فیها..." نسبت به قبل از نزولِ سوره‌ی قدر ساکت است. در این خصوص توضیح خواهیم داد بعداً. 🔔 بطورِ کلّی مفسرّان در موردِ وجودِ شبِ قدرِ امت‌های قبل از اسلام، دو نظر دارند. عده‌ای مخالفند عده‌ای موافق: 1️⃣ مخالفان: کسانی که می‌گویند لیلة القدر در امت‌های سابق وجود نداشته استنادشان به این حدیثِ نبوی است: "إنّ اللهَ وَهَبَ لِاُمّتى لیلةَ القدرِ لَم‌یُعطِها مَن کانَ قبلَهُم". درّ المنثور/ج8/ص570. یعنی شبِ قدر، موهبتِ اختصاصیِ امت اسلام است و امت‌ها پیشین از این موهبت، محروم بودند. 2️⃣ موافقان: کسانی که می‌گویند لیلة القدر در همه‌ی امت‌ها وجود داشته، استنادشان به فعلِ مضارع "تَنَزّلُ" در آیه‌ی "تنزَّل الملائکةُ و الروح..." و جمله‌ی اسمیه‌ی "سلامٌ هیَ حَتّی مَطلعِ الفَجر" است. فعلِ مضارع و نیز جمله‌ی اسمیه، دلالت بر استمرار و دوام دارد. ➕علاوه بر این‌که امام جواد میفرمایند: "لقد خَلَق اللهُ لیلةَ القدر اوّلَ ما خَلَقَ الدُّنیا و لقَد خَلَقَ فیها اوّلَ نبىٍ یَکون و اولَّ وصىٍّ یکون...". اصول کافی/ج1/ص250 یعنی خدا شب قدر را در آغاز آفرینش جهان آفرید و در آن، اولین پیامبر و نخستین وصى را هستى بخشید. ❌ از نظرِ قرآنی، دلیلِ واضحی بر نظرِ اول، نیافتم! از لحاظِ حدیثی هم نظرِ اول فقط در درالمنثورِ سیوطی آمده. این کتاب، از منابعِ اهلسنت است و نقلِ آن برای شیعه، حجت نیست. ✅ بر خلافِ روایتِ دوم که از امام جواد است و در معتبر ترین کتابِ حدیثیِ شیعه یعنی اصول کافی آمده. گرچه نقلِ اصولِ کافی هم سلسله سندَش کامل نیست اما به هر حال چون توسطِ شیخِ کلینی نقل شده، از نظرِ ما ترجیح دارد. ☝️با توجه به آن‌چه گفته شد می‌توان گفت احتمالِ وجودِ شبِ قدر در امت‌های گذشته قوی‌تر است. البته "نزولِ قرآن" که یکی از ویژگی‌های شبِ قدر است، طبیعتا قبل از اسلام وجود نداشت. خلاصه آن‌که شبِ قدر، پیش از اسلام نیز وجود داشت و با ظهورِ اسلام، فضائلش ارتقاء یافت. 🆔 @SinJimDin

⭕️ هاتوا برهانَکُم ‼️ رو به رویَت می‌ایستد و با وجود دیدن این خلقتِ پیچیده، از تو می‌پرسد: "آیا دلیلی برای اثبات وجود خدا داری"؟! ❌ و بدتر آن‌که یک خداباور بجای مطالبه‌ی بُرهان از منکرِ خدا، منفعلانه برهان می‌آورد بر وجود خدایی که وجودش به بداهتِ عقلی و بدون نیاز به بُرهان ثابت است؛ و این‌گونه تلویحا به تفکرِ "خدا ناباوری" رسمیت می‌بخشد. ✅ در فرهنگِ قرآنی اما وجود خدا "ثابت" است و مخالفان این گزاره‌ی بدیهی دعوت می‌شوند به ارائه‌ی برهان بر مدعایشان: "هاتوا بُرهانَکُم". چرا که استدلال بر امرِ بدیهی، انکار و نفیِ وضوح و روشنیِ آن امر است که این انفعال، به مُنکران، احساس حقانیت می‌دهد و آنان را در کُفرشان لجوج‌تر می‌کند. 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. 🆔 @SinJimDin

⭕️ قرآنِ آسان ❓مگر قرآن به زبانِ ساده نازل نشده؟ پس چه نیازی به تفسیر است؟ 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید ــــــــــــــــــ 📝 پاسخ: 📣 تعبیر "لقد يَسَّرنا القرآنَ لِلذِّكر" که چهار بار در قرآن تکرار شده، یعنی: "ما قرآن را آسان کردیم برای یادِ [خدا]". قرآن، دارای دو بخشِ ظاهر و باطن است. 1️⃣ ظاهر قرآن برای کسی که عربیِ قرآن را یاد گرفته باشد، فهمش "آسان" است. او با خواندنِ متنِ قرآن، بیدار می‌شود و یادِ خدا در وجودش ارتقاء پیدا می‌کند. الآن مثلا شما آیه‌ی "أقیموا الصلاة" را براحتی می‌فهمید. 2️⃣ باطن قرآن اما در دسترسِ ما نیست: "لا یَمَسُّهُ إلا المُطهَّرونَ". این بخش از قرآن را که در شبِ قدر به پیامبر یک‌باره نازل شد، فقط خود پیامبر بلد است و جانشینانش. کُلِ گنجینه‌ی احادیثِ ما همه‌اش لایه‌ی باطنی و غیبیِ قرآن است. بخاطر همین است که لقبِ "قرآن ناطق" را به اهلبیت نسبت می‌دهیم. 👌ما از آیه‌ی "أقیموا الصلاة" تا این حد می‌فهمیم که باید نماز بخوانیم. اما چگونگی اقامه‌ی نماز، تعداد رکعات نماز، شکیاتِ نماز را در قرآن نیامده. اما اهل‌بیت از "أقیموا الصلاة" کلِ احکام نماز را می‌فهمند چون به لایه‌ی باطنی و غیبیِ قرآن دسترسی دارند. ✅ فهمِ ظاهر قرآن، "تدبر" نام دارد. فهمِ باطن قرآن "تفسیر" نام دارد. اولی یک اقدام همگانی است و شما هم می‌توانید انجامَش دهید و آسان است: "یَسَّرنا القرآن". اما دوّمی اختصاص به اهلبیت دارد و انسان‌های عادی نمی‌توانند مُفسّر باشند. در مورد فرقِ تدبر و تفسیر در این لینک بیشتر توضیح دادیم. ➕مفسرین ما در واقع تفسیرهای نقل شده از جانب اهلبیت را در کتابهایشان می‌نویسند و شرح می‌دهند. مثلا تفسیر علی بن ابراهیمِ قمی، منسوب به امام حسن عسکری است. تفاسیرِ روائی هر داریم مثلِ تفسیر البرهان، عیاشی، فرات کوفی، نور الثقلین و... . 🆔 @SinJimDin

👉1👈 ِ⭕️ کارگزاران ناصالح ❓چرا رهبری عزیز، بعضاً از افرادِ ناصالح در اداره کشور استفاده می‌کند؟! 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید ــــــــــــــــــ 📝 پاسخ: 🔔 سپردنِ زمامِ حاکمیت به افرادِ ناصالح، خلافِ عقل و شرع است. ناصالحان چیزی جُز فساد و تباهی از خود بجا نخواهند گذاشت. پس واگذاری و سپردنِ امور به ناصالح، نه توصیه عقل است و نه رهنمودِ شرع. ❓اما چرا پیامبر به برخی از اصحابِ زاویه دار مثلِ ابنِ خطاب و خالد بن ولید و حتی مشرکانی مثلِ ابوسفیان، مسئولیت داد؟ و چرا امروز رهبری عزیز، افرادی که بی کفایتی شان ثابت شده و ضعف ها و خطاهایشان محرز است را مثلا عضوِ مجمعِ تشخیص مصلحت میکنند؟ این سلسله سوالات را در چند بند پاسخ میدهیم: 1️⃣ بکارگیری: "سپردن" با "بکارگیری" تفاوت دارد. سپردن بمعنایِ اعطای اختیارِ تام به او است برای اجرایِ منویات و سیاست هایِ غلطش. اما بکارگیری یعنی استفاده از ظرفیت، تجربیات و تخصصِ او در جهتِ اهدافِ درست و صحیح. کسی که 12 سال رئیس مجلس بوده و در جریانِ تمامِ طرح ها و لوایح و مذاکرات قرار داشته، طبیعی است که در جایگاهِ مشاور بنشیند. ➕ در حکمتِ 80 نهج البلاغه میخوانیم "فَخُذِ الْحِكْمَةَ وَ لَوْ مِنْ أَهْلِ النِّفَاقِ". حتی اگر منافق هم باشد باید از تخصصِ او بهره بُرد. مشاورِ رهبری و نیز مجمعِ تشخیصِ مصلحت نظام، بیشتر یک جایگاهِ مشورتی هستند تا تصمیم گیر. لذا رهبری از همه جریاناتِ سیاسی بعنوانِ مشاور استفاده میکنند تا همه ابعادِ موضوع سنجیده شود. اساسا دانستنِ نظرِ کسانی که زاویه دارند، از این جهت مهم است که رهبری را برای رسیدن به نظرِ درست، کمک میدهد: "لقمان را گفتند ادب از که آموختی گفت از بی ادبان". 2️⃣ مهار: مسئولینِ از رده خارج شده اگر در جایگاهی که بنوعی پارکینگِ نظام است قرار نگیرند، حتما برای نظام هزینه ساز خواهند بود. اگر رهبری عزیز مسئولینی را که اسرار و نقاطِ ضعفِ نظام را می دانند، زیرِ پر و بالِ خود نگهداری نکند، فردا ممکن است سر بر دامنِ دشمنان بگذارند و بر علیهِ نظام اقدام کنند. این هنرِ یک مدیر است که نیروهایِ اخراجی اش را نیز تحتِ کنترلش نگهدارد و بر آنها افسار ببندد! 3️⃣ فرصتِ تربیت: رهبرِ دینی حتی به مسئولینِ خطاکار نیز نگاهِ اصلاحی و تربیتی دارد. او به فکرِ رشد و اصلاحِ تک تکِ مردم است. پس باید تا آخرین لحظه تلاش کند تا آن مسئولِ دارای خطا را از خود نراند تا شاید زمینه اصلاحِ او فراهم شود. مثلِ این می ماند که من امام جماعت مسجد هستم و به لاتِ محله هم مسئولیتی میدهم از بابِ تالیفِ قلوب و اینکه او را جذبِ جبهه اسلام کنم. 4️⃣ قحط الرجال: گاهی دست و بالِ رهبری دینی از نیروهایِ متخصصِ کارکشته خالی است. یعنی جامعه ای ایمانی، افرادِ متدین و نمازخوان دارد اما افرادِ مدیر و مدبر ندارد. اینجا گزینه ای مناسب وجود ندارد و امام و رهبرِ دینی از بابِ قحط الرجال ناچار است از این مدیرِ دارای خطا استفاده کند. شاید رازِ منصوب شدنِ اشعثِ خطاکار به فرماندهیِ تبریز توسط امام علی دلیلش این بود که علی، یار نداشت!! 5️⃣ اقبالِ مردمی: گاهی یک فردِ ناصالح، دارایِ پشتوانه مردمی است و بخشِ قابل توجهی از جامعه خواستار و هوادارِ اویند. با انتصابِ او به یک مقام، میتوان پیروانِ این فرد را نیز مصادره به مطلوب کرد و بخشِ قابل توجهی از تشنجات را بواسطه این انتصاب، فرونشاند. مثلا ابوموسی اشعری با اصرار مردم، به امام علی تحمیل شد و برای مذاکره با معاویه روانه ی حکمیت شد. یا نظیرِ بنی صدر که بدلیلِ داشتنِ رایِ مردم، توسط امام خمینی تنفیذ شد. ادامه👇👇👇 🆔 @SinJimDin

👉2👈 ادامه👆👆👆 6️⃣ مصلحت: گاهی ناچاریم با فاسد، افسد(فاسدتر) را دفع کنیم. یعنی درست است که حضورِ این مسئولِ خطاکار، فساد زا است اما نبودنِ این مسئول، فسادش بیشتر است. مثلا اگر نباشد زبانِ یک عده دراز میشود که رهبری، دیکتاتور است و فقط خودش و همفکرانِ خودش را قبول دارد! ☝️برای بستنِ زبان این عده، حالا چه ایراد دارد فلان مسئولِ زاویه دار با نظام هم، دکوری در محافلِ سیاسی حاضر باشد؟ رهبری عزیز حتی محمدخاتمی را نیز پس از تمامِ ریاست جمهوری به مشاوره دعوت کرد اما خودِ او نپذیریرفت!! 7️⃣ تشکیلات: کارِ تشکیلاتی یعنی همه سلایق را با وجودِ تفاوتِ اندیشه ها پای کار بیاوریم. گاهی دو نفر حزب اللهی بخاطرِ یک اختلافِ سلیقه از هم جدا میشود و یکدیگر را قبول ندارند و میگویند نمیتوانیم باهم کار کنیم!! از رهبری عزیز یاد بگیریم که حتی با لیبرالهایِ غرب پرستی که با رای مردم به ایشان تحمیل شده، مظلومانه کار میکنند. در کارِ تشکیلاتی تا وقتی که کسی عملا و علناً ضدِ نظام نباشد قابلیتِ بکارگیری دارد اما سطحِ بکارگیری و نوعِ بکارگیری اش البته متفاوت است. 🔔 البته هیچیک از نکاتِ فوق نباید مانعِ محاکمه مسئولِ فاسد و خائن شود. بنابراین قرار نیست این بکارگیری ها، صیانتِ قانونی برای این افراد ایجاد کند و صرفِ منصوبِ رهبری بودن باعث شود که کسی جرأت انتقاد یا توبیخ و تنبیهشان را نداشته باشد. منصوبِ رهبری هم بابتِ خطایش باید نقد و حتی مجازات شود. 🆔 @SinJimDin

⭕️ آخوند دوچرخه سوار 👈 از همینجا سلام به اهالی زنجان مخصوصا به کیمیا، پارسا و علی جان 🎓 تصحیح ورقه هایِ دانشجوها که تموم شد، عقربه های ساعتِ اتاقم حول و حوشِ 12 نیمه شبو نشون می داد. به آقای نظری گفتم: "حوصله م سر رفته می رم چرخی بزنم تویِ خیابونای زنجان". اینو گفتم و از اتاق زدم بیرون. 💡چراغای راهرو، نیمه روشن بود؛ انگار جز من و استاد نظری کس دیگه ای توی این ساختمونِ درندشت نبود!😨 پله هایِ دارالقرآنو که می اومدم پایین چشمم افتاد به دوچرخه آقای اسماعیلی!😍 ایشون مؤسس دارالقرآنِ زنجان هستن و مجموعه قرآنی شون، بخاطر موفقیت هائی که داشت موردِ تجلیلِ رهبری عزیز قرار گرفته. 🚴‍♂️ عبا عمامه رو در آوردم گذاشتم اون جا و با دستام دشداشه مو تا زانو کشیدم بالا.😎 بعدشم سه سوت پریدم رویِ زینِ دوچرخه و زدم به دلِ جاده ی بی انتهااااا... . شهر، خلوت بود تقریبا ساکتِ ساکت. لباسم چون بلند بود باید مرتب جمعش میکردم تا هم لایِ چرخ و رکاب گیر نکنه و هم خیلی تابلو نباشم! ✅ تا اینجا همه چیز خوب بود و بر وفقِ مراد. تا اینکه مصلایِ زنجانو رد کردم و با یه گردش به راست، همه چی عوض شد!😐 سکوت جاشو داد به همهمه! تاریکی جاشو داد به روشنائی! توی پارک هر خانواده، سفره ای انداخته بودن و گرم گفتگو. همینطور که داشتم رکاب می زدم فرمانِ دوچرخه رو چرخوندم سمت انتهائی ترین قسمت تا دیده نشم. دشداشه عربی مو هم اینبار کمی بالاتر کشیدم تا خیلی معلوم نشم! اما لباسِ سفید، یقه آخوندی، محاسنِ بلند و وَجَناتو دیگه نمیشد کاریش کرد!😑 🗣 حاج آقا و دوچرخه؟😬 تقلّب الله... سرمو چرخوندم دیدم چند تا دختر بی حجاب با یه عده پسر... .😕یه همچین حسی بهم دست داد که انگار وسطِ قایمباشک، سُک سُک شدم! نیت کردم، لبخندی زدم و از خدا خواسته فرمانو کج کردم سمتشون. پنج قدم مونده به اونا پیاده شدم از دوچرخه و جکو خوابوندم؛ رفتم کمی جلو تر، خیلی خونسرد لباسامو مرتب کردم و همینطور که چن تائی زُل زده بودن بهم و داشتن روسری هاشونو جمع و جور میکردن، با لبخند بهشون گفتم مهمون نمی خواید؟! 🌱 با اینکه معلوم بود یه کم دستپاچه شدن، اما بالاخره یکی از پسرا گفت: "حاج آقا بفرمائید خوش اومدین".😞 نشستم سرِ سفره شون اونام نشستن. همینطور که سعی میکردم لبخند از لبم نیفته سکوتو شکوندم و گفتم: تُرک ها معمولا چایی شون به راهه و مام که معتااادِ مفنگی!😉 خانوما نمیخوان یه چایی به ما بدن؟🙂 اسماشونو پرسیدم؛ علی با کیمیا داداش بود و... . منم گفتم اسممو و اینکه ساکنِ قمم اما چن روزی با استاد نظری تویِ دارالقرآن برای دانشجوها و طلبه ها کلاس داریم. کم کم که یخ ها واشد، بحث ها رنگ و بویِ دینی گرفت! از امام زمان گفتم براشون... از توبه... از نجابت و عفت... از قرآن.. از صبغه دینیِ اهل زنجان... . صحبتام که تموم شد خیلی گرم باهام خداحافظی کردن و بعدش رکاب زنان برگشتم دارالقرآن. 🌞 فردا وسط ظهر، خادمِ دارالقرآن درِ اتاقمو زد و گفت حاج آقا یکی کارِ ضروری داره باهات! با خودم گفتم من که توی زنجان فامیل ندارم، یعنی چه کسی میتونه باشه؟ رفتم تویِ راهرو دیدم علی آقاس! تازه یادِ ماجرای دیشب افتادم! علی چشاش پُر خون بود و تا منو دید زد زیرِ گریه! بغلش کردم و گفتم علی جان! اتفاقی افتاده؟ بس که بُغض گلوشو گرفته بود نمیتونست حرف بزنه! 🏡 بردمش توی اتاق. کلی باهاش شوخی کردم و براش مسخره بازی در آوردم تا اینکه گل از گلش شکُفت! گفتم حالا بگو اتفاقی افتاده؟ خیلی آروم گفت حاج آقا من دیشب که اومدم خونه، ماهواره رو گذاشتم کنار، تا خودِ صبح گریه کردم. کمیا هم همینه وضعیتش. همه ش فک میکنیم حرفای دیشب و اتفاقای دیشبو تویِ خواب دیدیم. صبح بلند شدم رفتم سرِ کار اونجام گریه امونمو بُرید، صاف اومدم اینجا! تو رو خدا بگین من باید الآن چی کار کنم؟! پ.ن1: منم که اشکم لبِ مشک... حالا نوبتِ من بود که گریه کنم😭 رفقایِ طلبه! تبلیغ فقط به بالا منبر رفتن نیس! باید کنارِ منبر و مسجد، بریم تویِ دلِ جامعه و با جوونا ارتباط صمیمیِ چهره به چهره بگیریم. گاهی حسودیم میشه به این مدل جوونا! که معارفِ دینی، اونا رو تکون میده ولی منو... . ✍️ پ.ن2: بابام یه دوچرخه ی کورسیِ آلبالوئی داشتن که اوایل انقلاب خریده بودن، دادنش به من! 🙂 بجز من هر کسی سوار این دوچرخه شده یه اتفاقی براش افتاده! یکی شهید! اون یکی جانباز! یکی دیگه اسیر... . 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید 🆔 @SinJimDin

👉1👈 ِ⭕️ وصیتنامه ❓چگونه وصیت‌نامه بنویسیم؟ 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید ــــــــــــــــــ 📝 پاسخ: ✏️ نمونه ی زیر، یک وصیتنامه شرعی و قانونی است که هر کس طبقِ آن می‌تواند به بازماندگانش وصیت کند. بهتر است وصیتنامه در دفاتر قانونی، ثبت شود تا موجباتِ اختلافِ بازماندگان فراهم نشود. متنِ وصیتنامه بدین شرح است: 🗣 رسول خدا می‌فرماید: "سزاوار نیست که مسلمان شبی را به صبح آورد مگر این‌که وصیت او آماده باشد". الحمدلله رب العالمین و الصلاه علی سیدنا محمد و آله الطاهرین ✍️ این جانب ......................... فرزند ............................... متولد : ................................ به شماره شناسنامه : ...................... در تاریخ ......................................... با اعتراف به یگانگی پروردگار و رسالت خاتم پیامبران و امامت دوازده معصوم، در کمال صحت، سلامت و اختیار به موارد ذیل وصیت می کنم؛ وصیت نامه های دیگر، قبل از این تاریخ از درجه اعتبار ساقط می باشد. این وصیت نامه در شش بخش تنظیم شده است: ⭕️ بخش اول: تعیین وصی، ناظر (قیّم برای اطفال صغیر) 1️⃣ وصی خود قرار دادم جناب ................................ساکن ..................................... به شماره تلفن: ................................. 2️⃣ ناظر بر انجام وصیت جناب ....................................... ساکن ................................. به شماره تلفن : ............................ 3️⃣ سرپرست و قیم فرزندان صغیرم جناب ............................. ساکن : .................... به شماره تلفن : ............................ ⭕️ بخش دوم: بدهکاری ها بدهی های اینجانب به شرح زیر می باشد : 1️⃣ تمام مهریه همسرم خانم ................................. که مبلغ .......................... می باشد. 2️⃣ خمس در آمد های اینجانب از سال خمسی گذشته تا تاریخ فوت (سال خمسی اینجانب در تاریخ ...................... می باشد). مبلغ .............................. خمس از سال های گذشته. 3️⃣ مبلغ .............................. زکات از سال های گذشته. 4️⃣ حج واجب یعنی حج تمتع به عهده من می باشد (نمی باشد) 5️⃣ رد مظالم به مبلغ .......................... 6️⃣ به افراد ذیل این مبالغ را بدهکارم الف: آقای/ خانم .............................. مبلغ .............................. ب: آقای/ خانم .............................. مبلغ .............................. ج: آقای/ خانم .............................. مبلغ .............................. 7️⃣ اماناتی که دیگران نزد من دارند و باید به صاحبان آن تحویل گردد : الف: ................................................ ب: ........................................................... ج: ......................................................... ⭕️ بخش سوم: وصیت به ثلث (یک سوم اموال) یک سوم از اموالم در این امور هزینه شود: 1️⃣ ....... سال نماز و ....... سال روزه. 2️⃣ این کفارات به عهده اینجانب میباشد که هزینه آن از محل ثلث اموالم پرداخت گردد: الف: .................................. ب: ............................................ ج: ................................................... 3️⃣ هزینه غسل، کفن، دفن و مراسم اول، سوم، هفتم و چهلم و سایر مراسم و هزینه های مورد نیاز مجالس 4️⃣ وصیت برای خویشاوندان نیازمندی که ارث نمی برند (مثل خواهر زاده، برادر زاده، خاله، عمو، دایی، عمه و......) مثلا مبلغ ........... برای ............... و مبلغ .............. برای ....................و ......... 5️⃣ باقیمانده از ثلث اموالم برای .............................. هزینه شود. (مثلا مدرسه، مسجد، بیمارستان و .....) ⭕️ بخش چهارم: مطالبات 1️⃣ از افراد زیر این مبالغ را طلب دارم: الف: آقای/ خانم .............................. مبلغ .............................. ب: آقای/ خانم .............................. مبلغ .............................. ج: آقای/ خانم .............................. مبلغ .............................. 2️⃣ فهرست امانتهایی که نزد دیگران دارم و چگونگی دریافت آن به شرح زیر است: الف: ...................................... ب: .......................................... ج: .......................................... ادامه👇👇👇 🆔 @SinJimDin

👉2👈 ادامه👆👆👆 ⭕️ بخش پنجم: وصایای اخلاقی بسیار مناسب است در این قسمت سفارش های اخلاقی، مانند سفارش به نماز، حجاب، احترام به پدر و مادر، مهربانی فرزندان با یکدیگر و امثال آن آورده شود و یا اینکه به صورت برگه ای جداگانه ضمیمه وصیت نامه شود. ⭕️ بخش ششم: فهرست اموال فهرست اموال منقول و غیر منقول اینجانب ( شامل مواردی مثل منزل مسکونی، وسیله نقلیه، موجودی حسابهای بانکی، زمینهای زراعتی و باغات، مغازه و دفتر کار و ........) به شرح پیوست می باشد . ➕ این وصیت نامه در شش بخش به گواهی این آقایان رسید: الف: .................................................... ب: .................................................... ج: .................................................... و در دفتر خانه اسناد رسمی به شماره ی ............................ ثبت گردید. در پایان یادآور می شوم اینجانب مقلد حضرت آیت الله ..................................... می باشم و تمایل دارم که درصورتی که مقدور بوده و موجب زحمت وارثان نگردد در ...................... مدفون شوم. نام و امضاء وصیت کننده: نام و امضاء وصی: نام و امضاء ناظر: نام و امضاء شهود: 🆔 @SinJimDin

⭕️ رنجنامه طلبگی مرا مغنی اللبیبی بود روزی فقاهت را امیدی بود روزی چرا موج فتن در ما اثر کرد مُطوّل‌های ما را مختصر کرد معالم نردبان آسمان بود چراغ راه استنباطیان بود چرا برداشتند این نردبان را چرا بستند راه آسمان را کتاب علم را تلخیص کردند به ما بیچارگان تدریس کردند صرف میر و امثله یادش بخیر صیغه های مشکله یادش بخیر حجره‌ی تاریک و تنگی داشتیم سفره‌ی بی آب و رنگی داشتیم بحث، ما را عاشق خود کرده بود لمعه ما را لایق خود کرده بود نفرت از هر خودستایی داشتیم خلق و خوی روستایی داشتیم راه و رسم بندگی یادش بخیر روزگار سادگی یادش بخیر کجا رفت آیین صوم و سکوت ابو حمزه خواندن هنگام قنوت کجایند مردان کشف و شهود سرایر نشینان یوم الخلود کجایند مردان شب زنده دار خدایان اخلاص و علم و وقار ما به بزم عِلم نامحرم شدیم زهر نوشیدیم و بی‌مرهم شدیم بس که بر خوان شکم بنشسته‌ایم شاه‌راه علم بر خود بسته‌ایم ما که سنگ علم بر سر می‌زنیم در سراب "نمره" پر پر می‌زنیم به نام امتحان معتاد گشتیم سراغ علم در خرداد گشتیم درد مرشد داشتن کمرنگ شد قلب برخی بهر منصب تنگ شد گر ز ارزش‌های خود غفلت کنیم خویش را بی ارج و بی قیمت کنیم ما کجا آسایش و آسودگی ما کجا دنیا و این آلودگی هر که از جا برنخیزد مرد نیست هر که از میدان گریزد مرد نیست خدایا دارم از شورا گلایه شده این حوزه ها عین اداره چرا پنجشنبه‌ها تعطیل هستیم؟ چنین شد راه بر تحصیل بستیم به حوزه این همه تعطیل ننگ است الاغ درس و تحصیلات لنگ است اگر چه سال‌ها در حوزه هستیم هنوز اندر خم یه کوچه هستیم ز بهر نمره ما تحصیل کردیم تجمل را به خود تحمیل کردیم خداوندا چه علم این چه علم است؟ که بهر نمره و پاس دو ترم است ما به خورد و خواب عادت کرده‌ایم تکیه بر آرنج راحت کرده ایم غم برای نوع عنوان می‌خوریم غصه آب و غم نان می‌خوریم گفت عالم در کجا گردد هلاک گفتمش در لقمه‌های شبهه‌ناک شبهه خوارانند بی سوز و گداز بی نصیب از لذت راز و نیاز می‌کنم در عالم آن روز سِیر یاد آن طلاب با همت بخیر عادت هر روزشان ایثار بود قلبشان از نور حق سرشار بود از چه رو ما خود فریبی می‌کنیم با هم احساس غریبی می‌کنیم شیوه‌ی همسایگی در پیش بود حرف‌هاشان واقعا بی نیش بود ما چرا این راه را گم کرده‌ایم اکثرا در نمره دربست برده‌ایم نمره‌ها ما را اسیر خویش کرد خلق را یکباره بی تشویش کرد طفل تحقیق و تعلُّم خار شد بحث کردن از عقاید عار شد از حضور عالمان دین جدا شد لباس پاک روحانی دو تا ساعتی از روز را روحانی‌اند ساعتی دیگر کت و شلواریند خلق را در اشتباه انداختند عزت خود را به چاه انداختند شده اصل ملاک درس ما بیست ز درس شیخ طوسی‌ها خبر نیست ز مرشدهای رهرو کم خبر هست که دستورات بعضی کم اثر است خداوندا چه درد است این چه درد است که فولاد دلم را آب کرده است مرا ای دوست، درد طـَلْبگی کشت چه درد است این، مرا شرمندگی کشت شان ما بالاتر از این حرف‌هاست عزت یک حوزه فوق جمله‌هاست ما که باید صاف و مولایی شویم ننگمان باشد که دنیایی شویم 📚منبع: نشریه حجره / ش13 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید 🆔 @SinJimDin

⭕️ طمع و آرزو... . 📽 فیلم سوراخ سیاه، محصول سینمای بریتانیا با محوریت طمع انسان و آرزوهایِ بی‌پایانِ او است. این فیلم ۳دقیقه‌ای، با پایان‌بندی تکان‌دهنده‌اش، مخاطب را میخکوب می‌کند. ⬅️ این فیلم برنده‌ ۴جایزه بین‌المللی شد. سوراخ سیاه در مغز انسان یا همان سیاه چاله‌ی طمع و آرزوهایِ طول و دراز است که هرگز پر نمی‌شود. 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید 🆔 @SinJimDin

⭕️ مستند فاتحان سرزمین نو 📹 هیچ می‌دانستید قاره‌ی آمریکا قبل از کریستُف کلمپ و توسط یک دریانورد چینی مسلمان بنامِ "ژنگ هی" یا همان حاجی محمود شمس کشف شد؟ 👌تاریخ را باید دوباره و مبتنی بر منابعِ صحیح بنویسیم. این مستند زیبا را با کیفیت بالا، رایگان از عمار یار ببینید. 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید 🆔 @SinJimDin

⭕️ اوقات نماز ❓فرقِ اوقاتِ نمازِ شیعه و سنی چیست؟ 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید ــــــــــــــــــ 📝 پاسخ: 🗣 یکی از اختلافاتِ فقهیِ شیعه با برادرانِ اهلسنت در زمینه اوقاتِ نماز است. شیعه معتقد است که مکلف در ادای نمازهایِ یومیه به دو شکل، مخیر "پنج" وقتی و "سه" وقتی مخیر است. بر خلافِ اهلسنت که ادای نماز را در پنج وقت واجب میدانند. ➕ مستندِ شیعه، روایتی است از امام صادق بنقل از رسول خدا؛ امام می‌فرماید: "همانا پیامبر اکرم در سفر، بین مغرب و عشا و همچنین بین ظهر و عصر جمع می کردند (سه وقتی) و این کار را زمانی که عجله داشتند انجام می دادند؛ و خود می گفتند که جدا خواندن اینها (پنج وقتی) بهتر است". کتاب وسائل الشیعة/ج4/ص220 ✅ بر مبنایِ این قبیل احادیث، فقها فتوا داده اند به افضل بودنِ اقامه نماز در 5 وقت و نیز جائز بودنِ اقامه نمازهای یومیه در سه وقت. 🆔 @SinJimDin