⭕️ بهشتِ آدم (ع) ❓آیا محلِ سکونتِ ابتدائیِ حضرت آدم، بهشت بوده؟ 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید ــــــــــــــــــ 📝 پاسخ: ✍️ سوره بقره آیه 35: "و قُلنا یا آدمَ اسکُن أنت وَ زوجُکَ الجَنةَ". یعنی گفتیم ای آدم! سکونت گزین تو و همسرت در جنّت. 👌 جنّت بمعنایِ باغی است که پوشیده از درخت باشد نه لزوما بهشت. چرا که خدا اگر مرادش سکونت در بهشت بود، از کلمه "فردوس" استفاده می‌کرد. اگر بخواهیم جنت را به بهشت معنا کنیم باید قرینه‌ای مثلِ "خالدین" بمعنای ماندگاران وجود داشته باشد. ✅ بنابراین حضرت آدم از یک باغ خوش آب و هوای زمینی، تبعید شد به مثلا یک زمین بی‌آب و علف. هبوطِ حضرت آدم نیز هبوطِ مقامی و شأنی بوده و نه سقوط از بهشتِ آسمانی به زمینِ خاکی. ❌ پس نگوئیم حضرت آدم اگر بیشتر مراقبت می‌کرد و به درخت ممنوعه نزدیک نمی‌شد، اکنون نسلش ساکنِ بهشت بود و چرا ما باید بابتِ اشتباهِ جدّمان از بهشت به زمین تبعید شویم؟ دلایلِ ما بر این ادعا عبارت است از: 1️⃣ اساسا از همان ابتدا و قبل از خلقتِ حضرت آدم، اراده و خواستِ خدا این بود که ایشان و فرزندانشان ساکنِ زمین باشند: "إنّی جاعل فی الارضِ خَلیفةٌ". آدم از جنس خاک است و باید در این زمین موردِ آزمایش قرار بگیرد تا جایگاهِ ابدی اش در بهشت یا جهنم تعیین شود. 2️⃣ بهشت طبق فرموده تعبیرِ قرآنیِ "جنّات عدن" و "خالدینَ فیها" و "ما هم منها بمخرجین"، یک اقامتگاهِ دائمی است و خروج از آن امکان ندارد. پس حضرت آدم نمی تواند ساکنِ بهشت باشد و با این وجود از آن اخراج شود. 3️⃣ بهشت، جایگاهِ متقین و مُؤمنین است و نه جایگاهِ شیاطین و وسوسه گران. در بهشت، هیچ سخنِ لغو و ناصحیح و کذب و وسوسه و گناهی دیده و شنیده نمی شود: "یَسمَعونَ فیها لغواً و لا کِذّاباً". یا در آیه ای دیگر: "لا لغوٌ فیها و لا تأثیمٌ". چگونه ممکن است یک کافرِ رانده شده و مغضوب و گناهکار بنامِ ابلیس در بهشت تردد کند؟ 4️⃣ امام صادق در پاسخ به سوالِ یکی از اصحاب فرمود که در موردِ جنتِ حضرت آدم سوال کرده بود فرمودند: "جنّة مِن جنان الدنیا یطلع فیها الشمس و القمر و لو کان من جنان الآخرة ما خرج منها ابداً". یعنی باغی از باغ های دنیا بود که خورشید و ماه بر آن می تابید و اگر او ساکنِ بهشتِ جاودان بود، هرگز از آن بیرون نمیشد. کتاب الکافی/ج‏3/ص247. 5️⃣ هیچ قرینه ای مبنی بر قرار داشتنِ جنتِ حضرت آدم در آسمان وجود ندارد. بنابراین کسانی که باغِ حضرت آدم را بهشت معنا کرده اند، شواهد و قرائنشان را ارائه کنند! 🆔 @SinJimDin

⭕️ بلا یا ابتلاء؟ ❓چطور بفهمیم مشکلاتِ ما بلا (عذاب) است یا ابتلاء (امتحان)؟ 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید ــــــــــــــــــ 📝 پاسخ: 📹 ببینید و بشنوید پاسخِ زیبای استاد پناهیان را به این سؤالِ مهمّ در کلیپِ فوق: "اصلاً چرا می‌خواهی بدانی کیفر است یا امتحان؟ موضوع این است که نباید بدانی...". #پناهیان 🆔 @SinJimDin

⚫️ إنّا لله و إنّا إلیه راجعون 🏴 امروز داغِ عزیزی به دلِمان نشست که علامه طباطبائی در مورد ایشان فرمود: "راهی که حسن‌زاده‌ی آملی در پیش گرفته خاک آن توتیای چشم من است و جُز امام زمان کسی به شخصیت ایشان پی نبرده". 📹 و اما ببینید و بشنوید و نشر دهید توصیه‌ی همیشگیِ علامه حسن‌زاده‌ی آملی را در کلیپ بالا. منبعِ کلیپ را اینجا در سایت رسمی علامه ببیند. 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید #حسن_زاده_آملی 🆔 @SinJimDin

⭕️ قربانی اربعین 📋 #گزارش_کار 💰با مشارکتِ بانیانِ خیر، مجموعا 4 میلیون و 200 هزار تومان جمع‌آوری شد؛ معادلِ دو رأس گوسفند و 120 بسته گوشت. مبلغِ 400 هزار تومان، باقی ماند که با کسبِ اجازه از شما عزیزان، در نذرهای آینده مصرف خواهد شد. ➕ ربّنا تقبّل مِنّا هذا القُربان 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. #اربعین #طرح_قربانی 5 🆔 @SinJimDin

⭕️ خداحافظ 📞 برای مدتی در مجازی، فعال نخواهم بود و پاسخ‌گویِ شما عزیزان نیستم؛ اما تلفنی در خدمتَم: 09192959470 ➕ حرفِ آخر: تو با همه فرق داری / به گردنَم حقّ داری / نوکرتو دوست داری 👌حلالم کنید❤️🌺 🆔 @SinJimDin

⭕️ فقط اسلام، منجی است ❓آیا اهل‌کتاب و اهل‌سنت با وجودِ این‌که منابعِ دینی‌شان تحریف شده و نیز کافرانِ جاهل، اهل نجات خواهند بود؟ 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید ــــــــــــــــــ 📝 پاسخ: 🔔 آیه 85 سوره آل عمران: "و مَن يَبتَغِ غيرَ الإسلامِ ديناً فلَن يُقبَلَ منهُ و هو في الآخِرةِ مِنَ الخاسرين". یعنی هر کسی بغیر از اسلام را بعنوانِ دین برگزیند، از او پذیرفته نمیشود و او در آخرت از خاسران خواهد بود. کلمه "الإسلام" دو معنا می‌تواند داشته باشد: 1️⃣ معنای لغوی: یعنی تسلیم شدن و خضوع. برخی ادعا میکنند اسلام در این آیه یعنی نیاز نیست حتما دین اسلام را بپذیریم و همین که در برابرِ یکی از ادیان آسمانی تسلیم باشیم، خدا قبول می‌کند. پلورالیسمِ دینی یا همان تکثر گرایی، یعنی همه ادیان مُنجی هستند و نیاز نیست شما مسلمان باشید حتما. 2️⃣ معنایِ اصطلاحی: دین و شریعت اسلام. طبق این معنا فقط دین اسلام قابل قبول است و پیروانِ بقیه ی ادیان دچار خسارت خواهند شد در آخرت. اما کدام معنا درست است؟ دومی به سه دلیل درست تر است: 👈 1. به قرینه ی کلمه‌ی "دیناً" بعد از کلمه‌ی "اسلام" می‌شود فهمید صحبت از اسلام بعنوانِ یک دین است و نه صرفا معنایِ لغویِ اسلام و تسلیم شدن. 👈 2. الف و لامِ "الإسلام"، اصطلاحا "الِ تعریف" است؛ و این یعنی مراد از "الإسلام" همان اسلامِ معروف، شناخته شده و مصطلحِ در قرآن یعنی دین پیامبرِ آخر الزمان است. 👈 3. حتی اگر "الإسلام" را به معنای لغویش بگیریم در این فرض، سوالِ ما از ادیانِ دیگر این است که مگه یکی از مصادیقِ "تسلیم شدن" این نیست که در برابرِ آخرین دینِ خدا خاضع باشیم؟ پس عملا اهلِ ادیانِ دیگر تسلیم و اسلام به معنایِ لغویش را هم ندارند با ردِ دینِ اسلام. ✅ نتیجه آن‌که یهودیان، مسیحیان، صائبیان و زردشتیانی که حقانیت اسلام بر آنان محرز است و باز هم قبول نمی‌کنند، عملشان پذیرفته شده نیست و دچار خسارتند. مگر آنکه ندای اسلام به آنها نرسیده باشند و اصطلاحا در زمره مستضعفان فکری قرار بگیرند؛ که در این فرض خدا با تحفیف و تسامح با آنان برخورد خواهد کرد. ➕ سوره‌ی بینه تکثرگرایی را رد می‌کند و آن دسته از پیروانِ ادیان آسمانی و همچنین بی دینان که اسلام به آنان عرضه شده و نپذیرفته اند را مستحق عذابِ جاودانه می‌داند: "إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَ الْمُشْرِكِينَ فىِ نَارِ جَهَنَّمَ خَلِدِينَ فِيهَا". ✍️ در موردِ برادرانِ اهلسنت باید توجه کرد که رکنِ دین، پذیرش ولایتِ خدا و خلیفه‌ی خدا است. ابلیس از همه نماز خوان‌تر بود و فقط بخاطرِ نپذیرفتنِ ولایتِ حضرتِ آدم، از درگاهِ الهی رانده شد. کسانی که ولایتِ خلفای بر حقّ خدا را نپذیرفته‌اند و منکرِ امامتِ امامان هستند، آیا جاهلِ قاصرَند یا جاهلِ مقصر یا اهلِ تقیّه؟ 1️⃣ جاهل قاصر: کسی که علیرغمِ تمایل به حق، در یک قبیله و کشورِ بی دین یا در یک خانواده‌ی سنی مذهب بدنیا آمده و بعدَش در فضائی بزرگ شده که امکانات دست‌یابی به حقیقت را ندارد؛ چنین شخصی از مستضعفان فکری یا "ضالّین" است و خدا با تخفیف و تسامح با او برخورد می‌کند. چرا که مواخذه ی قبل از اتمامِ حجت، خلافِ عدالت است: "ما کُنا معذِّبینَ حتی نَبعثَ رسولاً". 2️⃣ جاهل مقصر: کسی که امکانات و ابزارهای دستیابی به حقیقت از قبیل کتاب، سایت، رسانه و... دم دستَش بوده اما خودَش تنبلی یا عناد می‌ورزد. خدا این افراد را که "مغضوبِ علیهم" هستند بشدت تنبیه خواهد کرد. چرا که دانسته دانسته، حق را کتمان کرده‌اند. 3️⃣ اهل تقیّه: تقیّه یعنی من شیعه بودنَم را مخفی می‌کنم و وانمود می‌کنم که سنّی هستیم یا حتّی مسلمان بودنم را کتمان می‌کنم و وانمود می‌کنم مسیحی یا یهودی هستم، برای حفظ جانِ خود و یا حفظ دین خدا از شرّ ظالمان. ☝️خلاصه آن‌که من در مقامی نیستم که جایگاهِ اخروی آن مسیحی یا یهودی یا سُنّی یا شیعه را معلوم کنم! در مورد عدم حقّانیت فلان دین یا مذهب می‌توان گفتگو کرد امّا در مورد بهشتی یا جهنمی بودنِ همه‌ی پیروانِ فلان دین و مذهب، نه! ➕بعنوان مثال دفاع ما از فلسطین و تکریم مردم غزّه نه از بابِ تاییدِ مذهبشان و نه به معنایِ امضایِ بهشت و جهنّم‌شان که از بابِ دفاع از مظلوم است. اهل فلسطین حتّی اگر کافر هم بودند ـ که نیستند ـ باز هم بخاطرِ مظلومیت باید مورد حمایت ما قرار می‌گرفتند. ✅ دفاع از مظلومان و ستمدیدگان حتّی اگر کافر باشند، لازم است. این دفاع معنایَش تأیید آیینِ کافر و امضای بهشتِ کافران نیست. روز رستاخیز، بخشِ دفاع از مظلومَش را من باید به خدا جواب بدهم؛ بخشِ مذهب و دین را خودِ آن کافر یا سنّی یا شیعه باید جواب دهد. 🆔 @SinJimDin

👉1👈 ⭕️ شهادت، دیه و حق الإرثِ زن ❓چرا اسلام شهادت دو زن رو برابر با یک مرد می‌دونه؟ آیا زن‌ها ناقص العقلند؟ و اصلا چرا دیه و حق الإرثشون با مَردها برابر نیس؟!😡 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید ــــــــــــــــــ 📝 پاسخ: 📣 همیشه این‌طور نیست که دو زن برابری کنند با مرد حتی در برخی موارد داریم که شهادتِ مرد قبول نیست و کلام یک زن ترجیح داده می‌شود به کلام صد مَرد که در ادامه به آن اشاره می‌کنم. عمده تفاوت‌های این‌چنینی بین زن و مرد در حوزه‌ی دیه، حق الإرث و شهادت است که جداگانه به توضیح هر یک می پردازم: 1️⃣ تفاوت دیه و حق الارث ✋دیه، ارتباطی به ارزش حقوقی ندارد. آیا بدست آوردن پول بیشتر به معنای بیشتر بودن ارزش است؟ یعنی دخترانی که هنگام عقد مهریه‌شان پائین‌تر است حقیر‌تر هستند؟!! برخی، زن را آن‌قدر تنزل داده‌اند که او را با پول می‌سنجند! و این بزرگترین توهین به زن است. ➕ قانون ارث و دیه موضوع مالي و اقتصادي است كه در اسلام بر پايه عدالت اجتماعي بنيان نهاده شده و در آن مسئوليت هاي اجتماعي و خانوادگي هر يك از زن و مرد رعايت شده است. اگر از درون نظام حقوق اسلام به ارث نگاه شود، سهم زنان كه هيچ مسئوليت اقتصادي بر دوش ندارند، كاملا منصفانه و ضامن كرامت و عزت نفس زن مسلمان است. ➕ در زمان ظهور اسلام و نزول قرآن كريم، محروميت زنان از ارث ميان همه اقوام ملل بشري در سطح دنيا وجود داشت و زن به هيچ يك از عناوين همسر، مادر، دختر و يا خواهر ارث نمي برد. اسلام در زمينه ارث، انقلاب به وجود آورد و اولين نظام حقوقي جهاني بود كه به زنان حق ارث عطا كرد و تمام قوانين ظالمانه دوران جاهليت را كه بر پايه اعتقادات و آداب و رسوم قبيله اي بود منسوخ نمود. ❌ در دوران جاهلي نه تنها به زن ارث نمي دادند بلكه بدون توجه به رضايت او همانند ديگران اموال متوفي وي را به ارث مي بردند. اين قانون جاهلي به وسيله قرآن كريم منسوخ شد. سوره‌ي نساء آيه‌ی 18. ✅ اسلام، ناسیونالیست و فمینست نیست که احكام ارث و دیه را بر اساس جنسيت مرد يا زن وضع كند، بلكه براساس مسؤليت مالي و موقعيتي است كه اين دو در خانوار دارند وضع کرده. در پاره‌اي از موارد زن بيش از مرد سهم مي برد، بنابراين سهم ارث متناسب با نظرگاه كلي اسلام نسبت به خانواده، تقسيم وظايف و مسؤليت ها سازگار و عادلانه است. در بحث ارث زنان سه فرض مطرح است كه معمولا يك فرض آن ذكر مي شود و از دو فرض ديگر غفلت مي شود: 👈 الف) در مواردي زن و مرد همتا و مساوي ارث مي برند، مانند صورتي كه ميت (فرزند) پدر و مادر داشته باشد كه هر كدام به طور يكسان يك ششم ارث مي برند و سهم پدر به عنوان مرد بودن بيش از سهم مادر نيست. 👈 ب) در مواردي زن كمتر از مرد ارث مي برد، مانند دختر كه كمتر از پسر ارث مي برد. 👈 د) در مواردي سهم زن بيش از سهم مرد مي باشد، مانند موردي كه ميت غير از پدر و دختر، وارث ديگري نداشته باشد كه در اين جا پدر يك ششم مي برد و دختر بيش از آن . نيز مانند موردي كه ميت داراي نوه باشد و فرزندان او در زمان حيات وي مرده باشند كه در اين جا نوه پسري سهم پسر را مي برد و نوه دختري سهم دختر را، يعني اگر نوه پسري دختر باشد و نوه دختري پسر باشد، دختر دو برابر پسر ارث مي برد. 📣 بنابراين ،سوال را به صورت كلي نمي توان طرح كرد كه چرا ارث زن نصف مرد است، زيرا در مواردي ارث زن و مرد مساوي و در موارد ديگر ارث زن از مرد بيشتر است و فقط در برخي از موارد است كه ارث از مرد كمتر است، پس بهتر است سؤال را اين طور مطرح كنيم: چرا در برخي موارد ارث زنان نصف مردان است نه همه‌ی موارد؟ امام رضا عليه السلام در پاسخ به اين سئول فرمود: "زن وقتي كه شوهر كرد، مالي به عنوان مهر مي گيرد و هزينه زندگي وي بر عهدة مرد است و مرد بايد نفقه و ساير مخارج زن را بدهد، ولي بر عهده زن چيزي نيست، از اين جهت حق مرد بيشتر است". وسائل الشيعه/ج17/ص437. ➕ با توجه به اين دو روايت و با نگاه به احكام ديگر اسلام متوجه مي شويم كه نصف شدن ارث زن و نیز دیه نسبت به مردان در برخي موارد با توجه به مسوليت هاي اقتصادي در خانواده و جامعه مانند دادن نفقه ومهر و ديه عاقله و شركت در جهاد و پرداخت حقوق واجب اجتماعي كه بر عهده مردان نهاده شده تنظيم شده است و دين اسلام براي ايجاد تعادل ميان مسئوليت و حق اين احكام را وضع نموده است. ➕ طبيعي است كه دين اسلام وقتي مسئوليت مالي بيشتري را بر دوش مردان قرار داده حق بيشتري را نيز در ارث قرار داده تا بين مسئوليت و حق تعادل بر قرار شود. و چون به موضوع مهريه و نفقه(دادن خرج خانواده) نگاه كنيم بخشي از اين حقوق(اموال مردان) به زنان برگشت مي نمايد. ادامه👇👇👇 🆔 @SinJimDin

👉2👈 ادامه 👆👆👆 ✍️ گذشته از اين كه در خصوص ارث، احكام ارث به لحاظ مصلحت هاي اجتماعي وضع شده و در مواردي كه مصلحت اقتضا كند يا وصی تمايل داشته باشد كه بازماندگانش به يك اندازه از اموال او بهره برند، مي تواند از حق وصيت خود براي تقسيم سهام و برابري آن استفاده كند. حتی می‌تواند در وصیت نامه ذکر کند که تمام اموالش به دختران برسد و ذره‌ای به پسر نرسد. یعنی دستور اسلام در مورد ارث یک توصیه است که با رضایت صاحب مال می‌توان این توصیه را عمل نکرد و هیچ گناهی هم ندارد. ✅ فراموش نکنید که حتی امروز هم زنان پای سند ازدواج امضاء می کنند که پرداخت نفقه و خرجی زن، تهیه مسکن، خوراک، لباس، پرداخت مهریه و... به عهده ی مرد است نه زن. حتی اگر زن منبع اقتصادی مستقل و موقعیت شغلی عالی برخوردار باشد، اشکال ندارد؛ ولی از نظر شرع، وظیفه پرداخت مخارج خانه و هزینه مسکن به عهده او نیست و شوهر نمی تواند وی را به پرداخت کمک هزینه خانه و زندگی مجبور سازد. پس با توجه به این که اسلام مسؤولیت اداره اقتصادی خانواده را به عهده مرد قرار داده است، باید به ازای قتل این مرد، غرامتی به خانواده ی آسیب دیده پرداخت شود. ✋ با قتل شوهر مثلا 60 میلیون به دست ورثه می رسد که یکی از وارثان همین زنان و دختران هستند که آن پول متعلق به خودشان است نه کس دیگر. اما با قتل زن، 30 میلیون به دست شوهر می رسد که آن هم فقط مال خود شوهر نیست. چون باید آن را صرف تهیه ی خانه، نفقه ی فرزندان، مهریه ی زن مرحومه و... کند. به عبارت دیگر با مرگ مرد، دیه ی کامل یعنی 60 میلیون (که مبلغ هنگفتی است) به طور کامل به حساب خانواده ای ریخته می شود که یکی از اعضای خانواده، زن است. 🗣 پس بیشتر بودن دیه به خاطر این است که زن به همراه فرزندان خود بتوانند پس از مرگ شوهر زندگی مرفه تری داشته باشند. می بینید که بیشتر بودن دیه ی قتل مرد کاملا به نفع زن تمام شد. اصلا زن پس از مرگ شوهر هم هیچ وظیفه ای در قبال پرداخت هزینه ی فرزندان شوهر خود ندارد. زیرا ولی فرزندان پس از پدر جد پدری است. 👈 حتی اگر زن پس از مرگ شوهر، فرزندان شوهرش را ترک کند و بخواهد به تنهایی زندگی کند یا با کس دیگری ازدواج کند، بخش زیادی از آن 60 میلیون را مالک است و می تواند تا مدت زیادی زندگی اش تأمین باشد. جالب این که تمام آن مبلغ مال خودش است نه مال خود و دیگری. اما با کشته شدن زن، نصف مبلغ مذبور (یعنی فقط 30 ملیون) به حساب مرد ریخته می شود و مرد موظف است با همین مبلغ نصف شده (30 میلیون) مسکن، مهریه ی همسر مرحوم، نفقه ی فرزندان، خوراک و پوشاک فرزندان، هزینه ی تحصیل و... را بدهد. ➕ پس هرچند ارزش اقتصادی زن در جامعه ی امروز بالا رفته، اما هنوز این مرد است که باید نفقه، مسکن، پوشاک و... را برای زن و فرزندان تأمین کند. چه زن زنده باشد و چه مرده باشد، باز هم تأمین نفقه به عهده ی مرد است. زیرا پس از این که مرد خانه از دنیا رفت سرپرستی فرزندان به عهده ی جد پدری است نه مادر بچه ها. اما وقتی زن خانه از دنیا رفت کماکان هزینه ی تأمین معیشت فرزندان + پر کردن خلأ مادر به عهده ی مرد است. بر خلاف وقتی که پدر از دنیا رفت. چون مادر می ماند با چند فرزند یتیم که اگر آن مبلغ دیه به طور کامل داده نشود چه بسا مادر شکست اقتصادی بخورد. 2️⃣ تفاوت شهادت 📣 عدم اعتبار شهادت زن در اسلام یا کاهش اعتبار شهادتش، از باب تحقیر نیست، بلکه از باب تقسیم وظایف است و سلبِ یک مسئولیت از زن. به عبارت دیگر اسلام، زن را مکلف به شهادت دادن و مثلا جهاد و کسبِ معاش نکرده است؛ همان‌طور که مرد را مکلف به بچه‌زائیدن نکرده. ✅ این مکلف نکردن، تحقیر نیست؛ بلکه نشانه‌ی این است که شهادت در مسئله قتل، یک تکلیف شرعی است که بطور کلی از دوش زنان برداشته شده است. همان‌طور که "جهاد" از دوش زنان برداشته شده. همان‌طور که نماز در ایام عادت از دوش زن برداشته شده. 👈 شاید تأکید اسلام بر عدم حضور زن برای شهادت برگردد به این‌که زنان، نسبت به مردان آسیب‌پذیرترند و ممکن است خانواده‌ی قاتل، در آینده زن شهادت دهنده را با خطرات جانی مواجه کنند. معلوم نیست حکمت واقعی‌اش این باشد عند الله. ✍️ فقه اسلامی در اموری که مردان از آن بی اطلاع هستند گواهی بانوان را معتبر شمرده و حتی گواهی انان را در اموری همچون قاعدگی، زایمان، شیردادن، وصیت به تنهائی پذیرفته و در مسائل اقتصادی که معمولا دخالت و اطلاع آنان کمتر از مردان است و در اقتصاد خانواده ذی نفع هستند چه اسلام گذشته از مهریه تمام مخارج خوراک، پوشاک، مسکن و لوازم خانه ی زن را بر عهده ی مرد گذاشته است، گواهی دو زن را به منزله ی گواهی یک مرد دانسته است. ادامه👇👇👇 🆔 @SinJimDin

👉3👈 ادامه 👆👆👆 ✋ اما در مسائل جنائی چون قتل، گواهی بانوان پذیرفته نیست چون اولا جنبه ی عاطفی زن بیشتر است و امکان اینکه زن تحت تثیر عواطف و احساسات قرار گیرد و با دقت عقلی صحنه را نبیند زیاد است. ثانیا معمولا تجربه ی زنان در امور خارج از خانه، کمتر از مردان است. ثالثا اگر حادثه ای در کوچه و خیابان رخ دهد کمتر حاضر و ناظر خواهند بود و اغلب بانوان تاب تحمل دیدن حوادث خونین را نداشته به سرعت صحنه را ترک میکنند. ➕ از دیدگاه اسلام، زن مسلمان در سیر تکامل روحی با مرد برابر است. شرافت زن با شهادت در دادگاه بدست نمی‌آید تا با نفی شهادتش، زن حقیر شود. یعنی اگر زنی اروپائی که تاکنون موقعیتش پیش نیامده که در دادگاه شهادت بدهد، آیا او حقیر و ذلیل است؟ آیا ملاک برتری، شهادت دادن است؟ آیا صرف تفاوت، نشانه ی ذلت است؟! زنان در اسلام از رفتن به سربازی معافند، جنگ بر آنان واجب نیست، تلاش طاقت‌فرسا برای کسب درآمد به دوش آنان نیست، تهیه‌ی مسکن و نفقه و مهریه‌ی عیال به گردن مرد بیچاره است و الی ماشاء الله از احکامی که به نفع زن وضع شده است. آیا باید زنان بگویند این احکامی که به نفع زنان وضع شده باعث ذلت مردان است؟ ➕ با توجه به این‌که ذهن برخی زنان، مادی شده است و ارزش زن را در اخذ بیشتر حق الارث و حق الدیه و اقامه‌ی شهادت و به طور کلی پول می‌دانند، برایشان کمی دشوار است عادلانه بودن احکام اسلام را بپذیرند. البته این اندیشه کمی رنگ و بوی ناسیونالیستی دارد با طعم فمینسیت. ✍️ دقت داشته باشیم که دادنِ حکمِ تساوی برای دو شخصِ متفاوت با روحیات و کارائیِ متفاوت، عینِ ظلم است و نه عدالت. 4️⃣ حدیث نواقص العقول 📣 متنِ روایت از نهج البلاغه/خطبه81 "إن النساء...نواقص العقول". یعنی زنان کم بهره اند از عقل. چند نکته در موردِ این حدیث: 👈1. حدیثِ مرسله: این حدیث، "مُرسله" است. یعنی جا افتادگی دارد و اتصالِ سندیَش به امام معصوم ثابت نیست. لذا نمیتوان این جمله را یک نقلِ مطمئن از امام علی دانست و لو در کتابِ نهج البلاغه آمده باشد. 📖 کتابِ شریف نهج البلاغه با همه عظمتش، یک کتابِ بی سند است. بی سند به معنایِ نیامدن نامِ سلسله راویان در ابتدای روایات. اما همین روایاتِ نهج البلاغه در منابع معتبر دیگر مثل اصول کافی با سند، آمده است. ادامه👇👇👇 🆔 @SinJimDin

👉4👈 ادامه 👆👆👆 ➕ پس باید تک به تک روایات نهج البلاغه به کتابهای منبع، رفرنس بخورد و به اصطلاحِ ما، روایاتش "بازسازی سندی" شود. حدیثِ نقص عقل زنان، حتی بعد از بازسازیِ سندی، مُرسله است. 👈2. ضعفِ یک راوی: یکی از راویان این حدیث، شخصی است بنامِ "احمد بن محمد بن خالد برقي" که ایشان از راویان ضعیف و غیر قابل اعتماد حدیث مزبور را نقل کرده است. پس چون اصولِ نقل حدیث را رعایت نکرده اند، نمیشود گفت جمله "نواقص العقول" از مولا صادر شده است. 👈 3. ادامه حدیث: گذشته از دو اشکالِ سندیِ فوق، باید به علت نقص عقل که در ادامه جمله فوق در نهج البلاغه ذکر شده دقت کنیم: "أمّا نُقصانُ عُقولِهِنّ فشهادةُ امرأتَينِ كَشهادةِ الرّجُلِ الواحد". یعنی دلیل نقص، اینه که شهادت دو زن معادل شهادت یک مرد است توی امور جنائی مثل قتل. ➕دلیل تفاوت در مسئله شهادت هم میتواند این باشد که زن بخاطرِ غلبه عواطف و احساسات، دقت عقلیَش کم میشود. اغلب بانوان تاب تحمل دیدن حوادث خونین را ندارند به سرعت صحنه را ترک میکنند! یعنی نمیتوانند مشاهده دقیق داشته باشند تا بعدش شهادت بدهند. 👈 4. عقلِ معاش: زن و مرد مبتنی بر رسالت هایِ مختلفی که بر دوششان گذاشته شده، توانائی هایشان نیز متفاوت است. زن یک نیرویِ فرهنگی و تربیتی است از دیدِ اسلام و در این زمینه عقلش از مَرد کامل تر است؛ و مَرد یک نیروی اقتصادی و نظامی و فیزیکی است و در این زمینه عقلش کامل است. ➕ چون شأنِ صدورِ این کلام بر میگردد به جنگِ جمل که توسطِ یک زن بنامِ عایشه رهبری میشد، گویا امام مرادشان این است که زن، عقلِ نظامی و فیزیکی اش ناقص است کما اینکه عقلِ تربیتیِ مَرد کمتر است. زن را چه به جنگ و اغتشاش؟ وظیفه زن، کارِ فرهنگی و تربیتی است. 👈5. واقعیتِ موجود: تحلیلِ زیبائی هم مقام معظم رهبری دارند در این خصوص که عینا نقل قول میکنم: "آنی که گفتند زن ناقص‌العقل است، این نخواستند بگویند که زن خدای نکرده قوه‌ی ادراک ندارد، هرگز. بسیاری از زنان از بسیاری از مردان سطح شعور و درکشان به مراتب بالاتر است؛ نه یک ذره دو ذره. نظر امیرالمؤمنین در ناقصات العقول‌، به طبیعت زن نیست، بلکه به زنی است که تحت تأثیر فرهنگ ستم‌آلود تمام طول تاریخ که نسبت به زنان این فرهنگ، همیشه توأم با ظلم و ستم بوده، ناقص بار آمده. در زمان امیرالمؤمنین زن در همه‌ی جوامع بشری، نه فقط در میان عرب‌ها، مظلوم بود. نه می‌گذاشتند درس بخواند، نه می‌گذاشتند در اجتماع وارد بشود و در مسائل سیاسی تبحر پیدا کند. نه ممکن بود در میدان‌های...". از این به بعدِ سخنرانی رهبری موجود نیست چون همین لحظه در مسجد ابوذر، بمب منفجر شد و رهبری عزیز مجروح شدند. 🆔 @SinJimDin

⭕️ تساوی یا عدالت؟ ⚖️ تساوی: اعطای حقّ، بدونِ توجه به تفاوت‌ها، تمایزها و اندازه‌ها. ⚖️ عدالت: اعطایِ حقّ با توجه و لحاظِ تفاوت‌ها، تمایزها و اندازه‌ها. ❓کدام منصفانه تر است؟ تساوی یا عدالت؟ 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید 🆔 @SinJimDin

⭕️ ننگ به نیرنگ تو ✊ یوم اللهِ 13 آبان، روزِ ملیِ مبارزه با استکبار جهانی و روزِ دانش‌آموز، مبارک‌باد💐 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید 🆔 @SinJimDin