eitaa logo
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
220 دنبال‌کننده
714 عکس
274 ویدیو
5 فایل
عضوی کوچک از جامعه حوزویان مشغول به تدریس، تحقیق و تبلیغ در جبهه انقلاب اسلامی مسئول قرارگاه مکتب توحید درگاه ارتباط: @SmhDoaei
مشاهده در ایتا
دانلود
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
رباب است و خروش و خسته‌حالی به دامن اشک و جای طفل خالی اگر گهواره را پس داده بودند دلش خوش بود با طف
🔰 داغ رباب ▪️ تقدیم به ساحت قدسی بانوی عشق و شعر، ملیکۀ جنت‌مآب، همسر آفتاب، حضرت رباب سلام الله علیها داغ رباب خانۀ دل را خراب کرد آتش فشاند و سینۀ ما را کباب کرد در سال‌های وصل تو انگور تازه بود یک اربعین جدایی‌ات او را شراب کرد هرگز نبود باور او دیدنِ سرَت روزی که همسری تو را انتخاب کرد او بود آن‌که با هنرش عکس عشق را تا روز حشر در دل هر دیده قاب کرد با آتشی که از دل او شعله می‌کشید شن‌های دشت کرب و بلا را مذاب کرد این شعله‌ای که در دل هر روضه هست را باید به پای سوز دل او حساب کرد با سایه‌سار سرو قدَت بس که انس داشت بعد از تو سایه‌بان سرَش را جواب کرد آری در اعتراض به داغ فراق تو در زیر آفتاب خدا اعتصاب کرد یک‌سال بیش بعد تو در این جهان نبود یعنی که بی‌تو از همه‌چیز اجتناب کرد شاعر اگرچه طاقت این بار را نداشت در شعر خود رباب تو را هم خطاب کرد: ای آن‌که مویه‌های تو نام حسین را ذکر شبانه‌روزی هر شیخ و شاب کرد بزم عزای شوی تو را گرم می‌کند آن شعله‌ای که از دل تو انشعاب کرد خشکیده بود غنچه شش‌ماهه‌ات ولی این غنچه را سه‌شعبۀ دشمن گلاب کرد در انتهای غائله آبی که خورده‌ای جان تو را دوباره پُر از التهاب کرد با هیچ‌کس حرارت آتش نکرده بود کاری که با تو این دوسه‌تا جرعه آب کرد حالا که آب هست علی‌اصغرم کجاست؟ این غم بلور قلب تو را آسیاب کرد می‌خواستی وداع کنی با عزیز خود اما حسین فاطمه پا در رکاب کرد در مجلس یزید ولی سر به تو رسید این‌گونه حق دعای تو را مستجاب کرد بعد از وصال او دوسه‌بیتی سروده‌ای این عاشقانه در دل ما انقلاب کرد با هیچ منطقی نشد اثبات حق ولی شعر تو منکران هنر را مُجاب کرد بانوی شعر! شعر مرا هم قبول کن هر ذره با تو کار دوصد آفتاب کرد جانم فدای عشق و وفاداری‌ات رباب صد مثنوی نثار غزل‌خوانی‌ات رباب 🗓 ۱۴۳۷ قمری 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 داغ رباب ▪️ تقدیم به ساحت قدسی بانوی عشق و شعر، ملیکۀ جنت‌مآب، همسر آفتاب، حضرت رباب سلام الله علیها داغ رباب خانۀ دل را خراب کرد آتش فشاند و سینۀ ما را کباب کرد در سال‌های وصل تو انگور تازه بود یک اربعین جدایی‌ات او را شراب کرد هرگز نبود باور او دیدنِ سرَت روزی که همسری تو را انتخاب کرد او بود آن‌که با هنرش عکس عشق را تا روز حشر در دل هر دیده قاب کرد با آتشی که از دل او شعله می‌کشید شن‌های دشت کرب و بلا را مذاب کرد این شعله‌ای که در دل هر روضه هست را باید به پای سوز دل او حساب کرد با سایه‌سار سرو قدَت بس که انس داشت بعد از تو سایه‌بان سرَش را جواب کرد آری در اعتراض به داغ فراق تو در زیر آفتاب خدا اعتصاب کرد یک‌سال بیش بعد تو در این جهان نبود یعنی که بی‌تو از همه‌چیز اجتناب کرد شاعر اگرچه طاقت این بار را نداشت در شعر خود رباب تو را هم خطاب کرد: ای آن‌که مویه‌های تو نام حسین را ذکر شبانه‌روزی هر شیخ و شاب کرد بزم عزای شوی تو را گرم می‌کند آن شعله‌ای که از دل تو انشعاب کرد خشکیده بود غنچه شش‌ماهه‌ات ولی این غنچه را سه‌شعبۀ دشمن گلاب کرد در انتهای غائله آبی که خورده‌ای جان تو را دوباره پُر از التهاب کرد با هیچ‌کس حرارت آتش نکرده بود کاری که با تو این دوسه‌تا جرعه آب کرد حالا که آب هست علی‌اصغرم کجاست؟ این غم بلور قلب تو را آسیاب کرد می‌خواستی وداع کنی با عزیز خود اما حسین فاطمه پا در رکاب کرد در مجلس یزید ولی سر به تو رسید این‌گونه حق دعای تو را مستجاب کرد بعد از وصال او دوسه‌بیتی سروده‌ای این عاشقانه در دل ما انقلاب کرد با هیچ منطقی نشد اثبات حق ولی شعر تو منکران هنر را مُجاب کرد بانوی شعر! شعر مرا هم قبول کن هر ذره با تو کار دوصد آفتاب کرد جانم فدای عشق و وفاداری‌ات رباب صد مثنوی نثار غزل‌خوانی‌ات رباب 🗓 ۱۴۳۷ قمری 🏷 🆔 @Smh_Doaei