📜#فیش_روضه_حضرت_سکینه سلام الله علیها
🔺شروع با مدح حضرت
السلام علیکِ یا بنتَ الحسین (۱)
تابیده است از دو نظر بر تو آفتاب
هم دختر حسینی و هم دختر رباب
هرچند آمنهست و امینه، ولی حسین
نام تو را سکینهی خود کرده انتخاب
دربارهی مقام بلند تو گفتهاند؛
ممسوس در خداست شبیه ابوتراب
در هر دو عالم از سر اَرج و بها تو را
شد "فخرةُ النساء" لقب از "سیدُ الشباب"
از آن زمان که راویهی "شیعتی" شدی
دیگر برای شیعه گوارا نبوده آب
در کربلا و کوفه و شام و مدینه هم
شد قوت غالب تو فقط غصه و عذاب
"بس کن که نالهات جگرم را کباب کرد!"
این حرف را شنیدهای از فاطمه به خواب
🔺توو یکی از شبهای اسارت، حضرت سکینه سلام الله علیها در عالم رؤیا دید، درهای آسمان باز شد و هودجی (محملی) نازل شد که زنان با عظمتی درش بودن، یکی از اون زنها حضرت زهرا سلام الله علیها بود، با خودش گفت: الان میرم و ظلم و ستمی که در حق ما شده رو به حضرت میگم. تا به حضرت زهرا سلام الله علیها رسید گفت:
یا أُمَّتَاهْ جَحَدُوا وَ اللَّهِ حَقَّنَا... مادر جان، به خدا قسم که حق ما رو پايمال کردن
یا أُمَّتَاهْ اسْتَبَاحُوا وَ اللَّهِ حَرِیمَنَا...
مادر جان، به خدا قسم حرمت ما رو شکستن
با یه بغضی هم گفت: یَا أُمَّتَاهْ قَتَلُوا وَ اللَّهِ الْحُسَیْنَ أَبَانَا...
یعنی مادر جان، به خدا قسم پدرم حسین رو کشتن
اینجا بود که بی بی فرمود:
سکینه جان...
"بس کن که نالهات جگرم را کباب کرد!"
فَقَدْ أَقْرَحْتِ كَبِدِی وَ قَطَعْتِ نِیَاطَ قَلْبِی
با این حرفها بند دلم رو پاره کردی عزیز حسینم... (۲)
رویش سیاه باد و دو دستش بریده باد
هرکس که دستهای تو را بسته با طناب
ای روضهخوان واقعهی کربلا بگو
با اشک خود چگونه بهپا کردی انقلاب (۳)
🔺وقتی ابی عبدالله اومد با اهل حرم وداع کنه، تا نوبت رسید به این نازدانه، دیدن داره گریه می کنه و میگه بابا ما رو کجا میخوای تنها میذاری بری، ما رو میخوای به کی بسپاری بری؟!
حالا که داری میری یَا اَبَتَاه! رُدَّنَا إلَی حَرَمِ جَدِّنِا... ما رو به مدینه برگردون (۴)
تا اینو گفت، ولوله ای توی زنای حرم به پا شد همه شروع کردن گریه کردن
امام حسین علیه السلام این دختر رو در آغوش کشید و نوازشش کرد. فرمود عزیز بابا: لاتُحْرِقِى قَلْبِى بِدَمْعِک
با اشکهات دل بابا رو آتیش نزن (۵)
میخوام بگم اینجا ابی عبدالله برای وداع پیش قدم شد و این نازدانه رو در آغوش گرفت و گریه کرد، اما بمیرم عصر یازدهم قضیه برعکس شد!
دیدن حضرت سکینه سلام الله علیها پیکر بی سر بابا رو در آغوش گرفت
اِعْتَنَقَتْ جَسَدَ أَبِيهَا الْحُسَيْن
اومد با بابا وداع کنه، تا شروع کرد گریه کردن، آخ بمیرم نوشتن: فَاجْتَمَعَ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْه (۶)
یه عده جمع شدن این دختر رو کشان کشان از بدن بابا جدا کردن و بردن...
نمی دونم دلش رو داری اینم بگم یا نه!
⚠️ #نکته_مجلس_داری 》اگه جلسه کشش نداره و حق روضه ادا نمیشه همینجا ناله یا حسین بگیرید.
اینجا یه دختر رو اینجوری از امامش جدا کردن، مدینه هم همینجور شد، هرچی سعی کردن زهرا رو از امامش جدا کنن، دیدن دست از امامش بر نمیداره، یا صاحب الزمان معذرت میخوام...
برا اینکه جداش کنن، این کار رو کردن: فَضَرَبَها قُنفذ بالسَّوط، عَلَی عَضدها و ظَهرِها وَ جَنْبَیْها (۷)
اونقد با تازیانه، به دست و پشت و پهلوهای مادر سادات زدن، دیدن بی رمق شد و رو زمین افتاد...
🌀 هر چقدر ناله داری صدا بزن، یازهرا...
📚منابع:
(۱) سلام به حضرت
(۲) مُثیر الأحزان | ص۱۰۴
(۳) آقای مجتبی خرسندی
(۴) بحارالانوار| ج۴۵ | ص۴۷
(۵) مناقب آل ابی طالب | ج۴ | ص۱۰۹
(۶) اللهوف ابن طاووس | ص۱۸۰
(۷) الاحتجاج علی اهل اللجاج | ج۱ | ص۸۲
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🖋 | #حجت_الاسلام_حاجی_پور
🎁 | #انتشار_با_ذکر_صلوات
نثار #شهید_ابراهیم_هادی
با "سوز و ساز" همراه باشید:
| https://eitaa.com/Soozosaz |