eitaa logo
ماهنامۀ سوره
605 دنبال‌کننده
187 عکس
18 ویدیو
13 فایل
ماه‌نامهٔ «سوره» ارتباط با ادمین؛ @Sourehmagazine_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی از استنادات نویسنده برای مسلح‌دانستن شریعتی، نقل‌قولی است از «ابوذر غفاری» که توسط او در یکی از سخنرانی‌هایش انجام می‌شود، به این مضمون: «در شگفتم از کسی که نان در خانه‌اش نمی‌یابد و با شمشیر آخته بر مردم نمی‌شورد» و معتقد است که شریعتی به این وسیله در حال برساخت ابوذر به‌عنوان یک اسطورۀ مبارزۀ مسلحانه است.(روشنفکر مسلح؛ صفحۀ 21) نمی‌توان کتمان کرد که تأکید بر رسالت اجتماعی و مسئولیت جمعی در مقابل انواع مظالم موجود در جامعه و رویکرد فردگرایی، مورد تأکید شریعتی بوده است؛ با این حال ساده‌انگاری است که با نگاه صرف بر یک روایت، دربارۀ شریعتی، ایده‌های او را جمع‌بندی کنیم. موارد متعددی از نص صریح متون به‌جامانده از شریعتی وجود دارد که مؤید تأکید او بر اهمیت کار فرهنگی و آگاهی‌بخشی است. برای مثال او در نامه‌ای خطاب به فرزندش احسان، در دفاع از جایگاه معلمی خود می‌نویسد: «هرچند به‌ظاهر آن‌ها [روشن‌فکران] هم حرف می‌زنند، یعنی فقط می‌نویسند و می‌گویند و این‌ها هم فقط حرف می‌زنند؛ اما نباید مثل نیمه‌روشن‌فکرانی که از کلمات فقط صدای حروفش را می‌شنوند و سپس حوصله‌شان سر می‌رود و فریاد می‌زنند: "حرف بس است"، عمل کرد. متوجه نبود که حرف داریم و حرف. حرفی داریم که حرف است و حرف هم می‌ماند، حرفی داریم که عمل می‌زایاند و حرکت می‌آفریند و بیداری می‌دهد و رسواگری می‌کند و حرفی داریم که خودِ زدنش عمل است... . وانگهی عمل یک نویسنده، عمل یک سخنران، عمل یک مترجم، عمل یک معلم، عمل یک ایدئولوگ و رهبر فکری، عمل یک مورخ، عمل یک روشن‌فکر، حرف‌زدن است. حقیقت را با گلولۀ کلمات آتشین بر سپاه سیاه شب کوفتن، جهل را پاره‌کردن و به‌آتش‌کشیدن و با شعلۀ اندیشه، شب را آتش‌زدن و زمستان را گرم‌کردن و در یک کلمه پیام را به گوش خلق رساندن. مگر پیامبران که تاریخ‌ها را دگرگون کرده‌اند و زمان‌ها را خلق و تمدن‌ها را بنیاد، جز پیام را ابلاغ کردند؟ روشن‌فکر، پیامبر زمان خویش و جامعۀ خویش است.» در روزهای متلاطم مبارزات انقلابی علیه رژیم پهلوی، شریعتی موضع مبارزۀ خود را سکوی تدریس کلاس دانشگاه، منبر حسینیۀ ارشاد و حتی تئاتر دانشجویی می‌داند و در شکل‌گیری، تمرین، انتخاب بازیگر و اجرای نهایی تئاتر «بار دیگر ابوذر» به‌دقت و به‌تفصیل مشارکت می‌کند. تأکید بر آگاهی‌بخشی و کار فرهنگی برای شریعتی انتخابی بدون هزینه نیست. او که به‌عنوان استاد دانشگاه و سخنران حسینیۀ ارشاد با جوانان و دانشجویان بسیاری در ارتباط است، به‌دلیل تکیۀ صرف بر سخنرانی، توسط جوانانِ آن روزگار بارها مورد عتاب قرار می‌گیرد. در چندین مورد دانشجویان شریعتی که برخی از آنان عضو یا طرف‌دار سازمان مجاهدین بودند، یا شخصاً با وی درگیر شدند یا در سخنرانی‌های وی اخلال کردند. یک روز بعد از تیرباران «حنیف‌نژاد» و کادر رهبری مجاهدین، یکی از دختران حاضر در ارشاد در اثنای درس چهاردهم اسلام‌شناسی از جا برخاست و فریاد زد: «استاد، امروز دیگر روزی است که ما باید قیام کنیم و روزی نیست که ساکت بنشینیم! امروز عزیزترین فرزندان ایران و مجاهدین عزیز اسلام کشته می‌شوند!»
داستان «احمد رضایی» نیز سکانسی متأثرکننده از درگیری شریعتی با شاگردان خود است: «در یکی از غروب‌های سرد جمعه آذرماه ۱۳۵۰، این عضو کادر مرکزی سازمان مجاهدین در مقابل ساختمان حسینیۀ ارشاد با شریعتی برخورد کرد و در همین فرصت شریعتی را به‌خاطر سرگرم‌کردن جوانان با حرف‌های پوچ و بی‌معنی و بازداشتن آنان از مبارزۀ مسلحانه و برآوردن منافع حکومت، به باد سرزنش و شماتت گرفت.»  سرانجام رضایی در محاصرۀ امنیتی رژیم، با نارنجک انتحاری کشته می‌شود و دو برادر وی نیز تیرباران می‌شوند و در چنین شرایطی است که شریعتی سخنرانی معروف «شهادت» خود را با صدایی لرزان و بغضی در گلو، در حسینیۀ ارشاد ایراد می‌کند. مارکسیست‌های انقلابی، از علی شریعتی و کسانی که به‌جای عمل انقلابی فقط در مورد آن حرف می‌زدند، به‌عنوان «روشن‌فکران خرده‌بورژوا» یا «گنده‌دماغان روشن‌فکر» انتقاد می‌کردند  و شریعتی را به تخدیر جوانان و حتی همراهی با ساواک محکوم کردند و سخنرانی‌های شریعتی را «لالایی» می‌خواندند.  از پس همین فشارها از اعضای سازمان مجاهدین بود که شریعتی در پاسخ به آن‌ها و در دفاع از عملکرد خود، متن «خودسازی انقلابی» را تقریر کرد. باید تأمل کرد که در چنین شرایطی، او چرا انتخاب می‌کند که محمد حنیف‌نژاد نباشد و علی شریعتی باشد و به‌جای یک چریک در خانۀ تیمی، معلمی باشد در حسینیۀ ارشاد؟ درست در همین احوالات است که شریعتی آماج حملات عزیزترین شاگردان خود قرار می‌گیرد و در نهایت برای شاگردان کشته‌‌شدۀ خود که وی را محکوم به بی‌عملی می‌کردند، مرثیه می‌سراید. این‌جاست که نویسندۀ کتاب «روشن‌فکر مسلح»، داستان «حسن و محبوبۀ»‌ شریعتی را که ادای احترامی داستان‎گونه به شاگردان از‌دست‌رفتۀ اوست، مستندِ استدلال خود برای حمایت شریعتی از گروه‌های مسلحانه قرار می‌دهد؛ اما از دیالوگ انتقادی شریعتی با بسیاری از شاگردان خود و اعضای سازمان مجاهدین بر سر نقد مارکسیست‌شدن ایشان و مخالفت با مبارزۀ مسلحانه چیزی نمی‌گوید. بله، می‌توان شریعتی را مسلح دانست؛ اما روشن‌فکری مسلح به سلاح کلمه. 🆔 @Sourehmagazine
سریال «آقای قاضی» بیش از هر چیز از دل دیالکتیک داده و درام ساخته شده است؛ ترکیبی از پرونده‌های حقوقی با درام دادگاهی تلویزیونی. رد این تضاد را می‌توان در زیست «سجاد مهرگان» هم پیدا کرد؛ دانش‌آموختۀ فیزیک که سربازی‌اش را در سازمان انرژی اتمی گذرانده و هم‌زمان علایق سینه‌فیلی‌اش را با کار در فضای ژورنالیسم سینمایی پی‌گیری کرده است. سریال «آقای قاضی» نخستین تجربۀ جدی مهرگان در سریال‌سازی در مقام کارگردان است که تاکنون دو فصل از آن ساخته و پخش شده و با استقبال خوب مخاطبان همراه شده است. ‌ فردین آریش در شمارۀ «۱۷و۱۸» سوره به سراغ سجاد مهرگان رفته و با او به گفت‌وگو نشسته است. کارگردان «آقای قاضی» در این گفت‌وگوی مفصل دربارۀ مسائل مختلفی سخن گفته؛ از نحوۀ اتصال و دل‌بستگی او به تصویر متحرک، مختصات سینمای مورد‌علاقه‌اش و چگونگی امتداد‌یافتن پژوهش و مطالعاتش با مقولۀ تولید تا شیوۀ تولید سریال «آقای قاضی» و ملاحظات و چالش‌های سریال‌سازی در ایران. ‌ برای مطالعهٔ کامل متن، به شمارهٔ هفدهم و هجدهم ماهنامهٔ سوره مراجعه کنید. این شماره را می‌توانید از کیوسک‌های مطبوعاتی سراسر کشور و یا از طریق سفارش از صفحات ماهنامهٔ سوره در اینستاگرام و پیام‌رسان‌های بله، ایتا و تلگرام تهیه کنید. ‌‌ 🆔 @Sourehmagazine
ماهنامۀ سوره
سریال «آقای قاضی» بیش از هر چیز از دل دیالکتیک داده و درام ساخته شده است؛ ترکیبی از پرونده‌های حقوقی
بخشی از مصاحبه؛ سوره: این‌طور به نظر می‌رسد که انگار سریال «آقای قاضی» ادامه یا خروجی مطالعات و دل‌بستگی‌های پژوهشی شما در حوزۀ تصویر و سینماست. می‌توانیم بگوییم پروژۀ «آقای قاضی» ادامۀ واقعی آن ایده‌هاست؟ مهرگان: پروژۀ «آقای قاضی» نتیجۀ فکرکردن من به سینما بود. همیشه احساس می‌کردم که ما مدیوم تلویزیون را هم خیلی خوب نمی‌فهمیم. کارهایی هم که در سال‌های اخیر می‌سازیم، خیلی تلویزیونی نیستند و اصلاً به این مدیوم نمی‌آیند. تلویزیون باید برادر بزرگ خانواده باشد. در حالی که فکر کردیم تلویزیون پدر یا پدربزرگ است. تلویزیون باید یک‌سری حرف‌ها بزند، بچه‌ها روبه‌رویش بنشینند و گوش بدهند؛ حالا اگر پدرِ شیرینی باشد، با قصه می‌گوید و اگر پدرِ شیرینی نباشد، با تهدید می‌گوید. اما جنس تلویزیون این است که برادر بزرگ باشد. کسی که تو می‌توانی پایت را جلویش دراز کنی و با شوخی با تو حرف می‌زند و با تو بازی می‌کند. تلویزیون، مدیوم میخکوب‌کردن نیست. تلویزیون برودکست رایگان است. وقتی پول نمی‌گیری، قرار نیست میخکوب هم کنی. سوره: این به‌خاطر اشتباه‌گرفتن مدیوم‌ها هم هست. در حالی که تلویزیون‌دیدن برخلاف سینمارفتن آیین‌مند هم نیست. مهرگان: حتی پلتفرم‌ها هم آیین‌مند نیستند. خلاصه، این ذهن‌مشغولیِ همیشۀ من بوده است. من مدام به مدیوم منبر فکر می‌کردم؛ این‌که مثلاً با منبر چه‌کار می‌شود کرد. فکر می‌کردم تلویزیون هم نوعی منبر است و با منبر تلویزیون می‌شود چه‌کار کرد. منبرهای درست ما، مثلاً منبر آقای کافی چه شکلی بوده است؟ چه ویژگی‌هایی داشته که این‌قدر برای مردم جذاب بوده است؟ منبر آقای انصاریان چه ویژگی‌هایی دارد؟ به این رسیدم که آن‌ها قصه‌های روان می‌گفتند، قصه‌های پیچیده نمی‌گفتند. در هالیوود به آن، processing fluency می‌گویند. می‌گویند قصه باید روان‌پردازش باشد و معتقدند قصه‌ای که روان‌پردازش نباشد، اصلاً به درد مخاطب عموم نمی‌خورد. این اشخاص در منبرهایشان برای شما شخصیت نمی‌سازند، بلکه تیپ می‌سازند. همه تیپ هستند. منبرهای کافی پُر از تیپ است و اساساً تلویزیون هم محل تیپ‌سازی است. با آمدن تلویزیون همۀ این تیپ‌ها از سینما به تلویزیون می‌روند و تلویزیون با تیپ رشد می‌کند. تلویزیون تیپ‌محور است، مثل همان مدیوم منبر. تو در منبر اصلاً فرصت این را نداری که بخواهی شخصیت و ابعاد پیچیدۀ آن را باز کنی. من فهمیدم که ما باید تیپ بسازیم. در تلویزیون تو باید رمان را از وسط باز کنی. نباید رمان را از اول شروع به خواندن کنی. مخاطب اصلاً حوصله ندارد. حوصله هم داشته باشد، تمرکز ندارد. او می‌خواهد چایش را بخورد و فیلمش را نگاه کند. مخاطب می‌خواهد با همسرش حرف بزند و فیلم تو را هم ببیند. می‌خواهد با گوشی‌اش بازی کند و فیلمت را ببیند. پس دغدغۀ اصلی من برای این‌که سمت سریال «آقای قاضی» رفتم، فهم مدیوم بود. آثاری که این سال‌ها در تلویزیون می‌بینیم نه قصۀ روانی دارد، نه تیپ دارد. همه زور می‌زنند که شخصیت بسازند، در حالی که تلویزیون اصلاً جای شخصیت نیست. بعد از ساختن «آقای قاضی» همه به من می‌گفتند تلویزیون فقط جای این کارهاست. از مدیران صدا و سیما زیاد شنیدم که تلویزیون باید این کارها را بسازد. نکتۀ بعدی این بود که تلویزیون اصلاً جای کَله نیست! «چهره» در تلویزیون اصلاً مهم نیست. شما کدام سریال تلویزیونی را می‌بینید که به‌خاطر چهره‌اش شناخته شده باشد؟ در تاریخ تلویزیون ایران کدام سریال است؟ معنای حرفم این نیست که بازیگر مهم نیست، به این معناست که چهره مهم نیست. بازیگر حتماً مهم است. مخاطب توانمندی بازیگر را نگاه می‌کند. مخاطب توانایی داریوش ارجمند را نگاه می‌کند، نه شهرت داریوش ارجمند را. حسین یاری بعد از سریال «شب دهم»، حسین یاری شد، قبلش اصلاً چهره نبوده است. ما الان می‌نشینیم می‌گوییم آن سریال چون حسین یاری داشت، دیده شد. این چه تفکر غلطی است که ما باور کرده‌ایم؟ الان سرمایه‌گذار برای ساخت کار تلویزیونی می‌گوید چند چهره هم بگذارید. یکی از دغدغه‌های من این بود که یک بار دیگر ثابت کنم بدون حضور افراد چهره نیز می‌شود کاری را بالا آورد، به‌نحوی که مردم دوست داشته باشند. زمانی که این توضیحات را به مدیران وقت سازمان صدا و سیما می‌دادم، آن‌ها به من می‌گفتند: «تو سفت‌و‌سخت پای حرفت ایستاده‌ای که می‌خواهی تک‌لوکیشن باشی، نمی‌خواهی از چهره در کارت استفاده کنی، مطمئن هم هستی کارت دیده می‌شود! تو داری تمام ویژگی‌های نادیده‌گرفته‌شدن را جمع می‌کنی!» اما خب در نهایت اعتماد کردند. از زمانی که «آقای قاضی» پخش شد و مخاطب آورد، معادلات هم عوض شد. الان این باور وجود دارد که تو می‌توانی قصه بگویی و مخاطب جذب کنی. قصه‌های ساده بگو. نیازی به قصه‌های پیچیده هم نیست. بازیگر چهره نداشته باش، ولی بازیگر خوب داشته باش، آن وقت مخاطب هم تو را می‌بیند. 🆔 @Sourehmagazine
‌💠 هنرگردان 🔰 پیش‌فروش شمارهٔ نوزدهم‌وبیستم ماهنامۀ سوره آغاز شد. ‌‌ 🆔 @Sourehmagazine
ماهنامۀ سوره
‌💠 هنرگردان 🔰 پیش‌فروش شمارهٔ نوزدهم‌وبیستم ماهنامۀ سوره آغاز شد. ‌‌ 🆔 @Sourehmagazine
‌‌ 💠 هنرگردان 🔰 پیش‌فروش شمارهٔ نوزدهم‌وبیستم ماهنامهٔ سوره آغاز شد. 🔻 در این شماره می‌خوانید: 🔸 آتش‌بس؛ جنگیدن با آرایشی دیگر 🔹 آتش‌بس برای ما چیست؟ ✍️ حمیدرضا میررکنی 🔸 هنرگردان 🔹 گفت‌وگو با مهدی کلهر دربارۀ تجربۀ هنرگردانی برای انقلاب اسلامی ‌ ‌🔸 هنرگردانی چیست؟ هنرگردان کیست؟ 🔹 طرح‌واره‌ای از یک ایده برای رشد هنر انقلاب اسلامی ✍️ سید علی سیدان ‌‌ 🔸 بحران دیانت در دورۀ پهلوی 🔹 بررسی وضعیت دین‌داری ایرانیان پیش از انقلاب ✍️ محمود ذکاوت 🔸 حجاب آغاز سیاست است 🔹 درک سیاسی از حجاب؛ لازمۀ کار فرهنگی ✍️ سحر دانشور ‌‌🔸 حجاب از سر بگیر! 🔹 تاریخ مختصر بی‌حجابی اجباری در کشورهای اسلامی ✍️ مهجة قحف؛ ترجمۀ حسین ولدخانی 💠 همچنین در دیگر بخش‌های مجله خواهید خواند؛ ‌ ‌🔸 ساده زیستن رمز مبارزه است 🔹 گفت‌وگو با «کمال شرف» کاریکاتوریست یمنی 🔸 زندگیِ معمولی، سینمای میان‌مایه 🔹 تحلیلی بر وضع سینما و فیلم‌های جشنوارۀ فجر 🔸 فردین آریش 🔸 تودۀ یمنی یا انسان یمنی؟ 🔹 دربارۀ بازنمایی «یمن» در صداوسیما ✍️ هانیه ملک‌محمدی ‌ 🔸 چشم‌های بسته 🔹 به تماشای یکی از عکس‌های «کلیدهایی که عمرشان از اسرائیل بیش‌تر است» ✍️ مسیحا ربیعی 🔸 این زندگی، زیباست 🔹 دربارۀ کتاب «عایده» که یک اتفاق تازه در ادبیات پایداری است ✍️ محمدصالح سلطانی ‌ 🔸 خنده‌درمانی 🔹 در شرح شعر طنزی از امید مهدی‌نژاد ✍️ علی‌رضا سمیعی ‌‌ 🔸 هنر؛ امانت‌دار تعهد و مبارزه 🔹 بازخوانی متن سید مرتضی آوینی در شرح منشور هنر امام ‌‌ ‌ ▫️ برای پیش‌خرید شمارهٔ نوزدهم‌وبیستم ماهنامهٔ سوره می‌توانید به صفحات ماهنامهٔ سوره در اینستاگرام و پیام‌رسان‌های بله، ایتا و تلگرام پیام دهید. 🆔 @Sourehmagazine
34.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌«إن تنصروا الله ینصرکم» ‌ بخشی از سخنرانی شهید سید حسن نصرالله در سلسله جلسات «السیر و السلوك في خط الإمام الخمینی»، منتشرشده در شمارهٔ «۱۵و۱۶» ماهنامهٔ سوره، مهر و آبان ۱۴۰۳ ‌ انتشار به مناسبت آغاز ماه مبارک رمضان ‌ 🆔 @Sourehmagazine
هدایت شده از سوره سیمرغ
12.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌📌 با گفتگویی با گلستان جعفریان نویسنده کتاب "پاییز آمد" منتشر شد‌ ✅ فصلنامه سوره سیمرغ، شماره ۷ و ۸، پاییز و زمستان ۱۴۰۳ 🗞️ برای دریافت این شماره می‌توانید با خرید شماره نوزدهم و بیستم از دکه یا به صورت مجازی، فصلنامه سوره سیمرغ را به عنوان ضمیمه دریافت نمایید. ‌ 🔻 مجازی سوره و سوره سیمرغ، از صفحات ماهنامه سوره در بله، ایتا، تلگرام، اینستاگرام و روبیکا: 🆔 @sourehmagazine ‌ 🌐 عضویت در صفحه اختصاصی (درباره هنر و روایت بومی انقلاب اسلامی): ایتا: 🌀 https://eitaa.com/joinchat/2280391413C16a2e5c3ee بله: 🌀 https://ble.ir/sourehsimorgh سایت: 🌀 https://simorgh.hozehonari.ir