♦️نکاتی از فیلم «نوح»:
1⃣ خط تعلیق (چهارچوب نظری فیلم):
بشر تاوان برادرکشی نخستین را می دهد.(کشته شدن هابیل توسط قابیل)
2⃣ این فیلم نگاهی توراتی به ماجرای طوفان نوح دارد.یهود آغاز تاریخ را به حضرت نوح نسبت می دهد، سپس به ماجرای حضرت ابراهیم، اسحاق، یعقوب، موسی، یوشع، داوود، سلیمان، دانیال، استر و مردخای می پردازد.ماجرای طوفان نوح در قرآن و تورات متفاوت است.
3⃣ مبتنی بر تورات فیلم ها و انیمیشن های زیادی ساخته شده است.
4⃣ هالیوود از ابلیس و تمام مجرمینی که در طول تاریخ بودهاند اعاده حیثیت می کند. در این فیلم پسر حضرت نوح دچار مشکلات کلیدی شده و از مسیر درست جا می ماند و طبق روال هالیوود از او (پسر نوح ) اعاده حیثیت شده است.
5⃣ یکی از منابع مهم آثار سینمایی، دیرین گونه ها هستند. در این اثر از دیرین گونه حضرت نوح و طوفان نوح استفاده شده است.
6⃣ انبیا هیچ گاه از اقداماتی که انجام می دادند پشیمان نبودند، در حالی که در این فیلم حضرت نوح از اقداماتش پشیمان است.در این فیلم، پسر نوح (حام) رفتار طلبکارانه ای با پدرش دارد.
7⃣ در آثار هالیوودی این طور القا می شود که به دلیل گناهان بی شمار انسان ها، خدا از خلقت بشر پشیمان است و تصمیم به نابودی آن ها گرفته است.
8⃣ در سکانسی از فیلم، حضرت نوح پوست مار ( نماد وسوسه شدن حضرت حوا توسط مار) را به دستش می بندد (کنایه از این که انسان همواه در معرض وسوسه شدن است).
🔗https://b2n.ir/484553
#نوح
#دارن_آرنوفسکی
#جلسه_526_کلبه_کرامت
#تاریخ_طرح_ریزی_استراتژیک_یهود
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🦋هنر استراتژیک
✅@StrategicArt_ir
✅https://www.instagram.com/strategicart_ir/
📣 فیلم «جوکر»
♦️ مشخصات اثر:
کارگردان: تاد فیلیپس
محصول: آمریکا
سال انتشار: 2019
ژانر: جنایی
🔹خلاصهی داستان:
در فیلم Joker ،شخصیت اصلی داستان به نام«آرتور فلک» است که گویا از مشکل روانی رنج می برد . او به عنوان دلقک در مهمانی ها ظاهر میشود و امورات زندگی خودش و مادرش …
#جوکر
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🦋هنر استراتژیک
✅@StrategicArt_ir
✅https://www.instagram.com/strategicart_ir/
هدایت شده از جنبش سینمای استراتژیک
📝 #یادداشت_تحلیلی
🔰 جهان ابزورد جوکر «میخندد، میکشد، ادامه میدهد»
1️⃣ بخش اول
🔹جوکر میخندد؛
🔻کسی که خندیدن و خنداندن فقط شغل اوست. خنده و شادی برای او یک ماسک است؛ ماسک بر چهرهی کسی که درونی پر از غم و اندوه دارد، پر از عقدهها و کمبودها. اگر هم بخواهد واقعا بچهای را بخنداند، مادر بچه در اتوبوس به او اعتراض میکند که مزاحم بچهاش نشود. گویا او فقط وقتی میتواند بخنداند که در پوزیشن شغلیاش باشد نه وقتی که خود واقعیاش است. در کاپیتالیسم (جامعه سرمایهگرایی) هویت فرد با شغلش تعریف میشود و مهمترین سوالی که از کودک پرسیده میشود این است که میخواهد در آینده چه کاره شود؟ گویا همه از او انتظار دارند هر چه سریعتر پوزیشن شغلی خود را مشخص کند. هویت فرد با شغلش گره خورده است! آرتور فلک در پوزیشن شغلیاش که باشد اگر حتی مسخرهترین کارها را هم بکند مردم میخندند، اما اگر خودش باشد، بامزه نیست! و از همه حرفهایتر در این شغل، موری فرانکلین است؛ پس باید کشته شود و جوکر حتما او را میکشد.
⬅️ ادامه دارد..
✍️ حسامالدین حائریزاده - مدرس و اندیشهجو
🌐 instagram.com/p/B57P1jTgCjw
جنبش سینمای استراتژیک
🎞 @StrategicCinema_ir
هدایت شده از جنبش سینمای استراتژیک
📝 #یادداشت_تحلیلی
🔰 جهان ابزورد جوکر «میخندد، میکشد، ادامه میدهد»
2️⃣ بخش دوم
🔹جوکر میکشد؛
🔻کسی است که انواع کمبودها را دارد، اما مهمترین نقص او کمبود محبت است. او که باید در دوران کودکی زیر سایه پدر بزرگ میشد، اکنون در بزرگسالی در توالت التماس توماس وین میکند تا بلکه به عنوان پدر لحظهای را به آغوش کشد. از او گدایی ذرهای محبت میکند؛ او پدر میخواهد آرزویی که تا این سن همچنان با خود دارد. اما سیلی محکمی بیش نصیبش نمیشود. او حرامزاده است، هر چند اسناد فرزندخواندگیاش را میبیند، اما مادرش گفته، وین سندسازی کرده، و کیست که باور نکند از وین قدرتطلب برمیآمده که پنی فلک را مثل دستمال مصرف کرده و بعد هم دور انداخته باشد. پنی بیچاره هم که توهم داشته وین عاشق او بوده، هنوز در پیری برای او نامه مینویسد که عاشقش است، و هر روز منتظر رسیدن نامه از اوست. گویا او فکر کرده اَشرافی قدرتطلبی به نام توماس وین، خریدار عشق سادهی یک ندیمه است؛ غافل از آن که او فقط لذت همخوابگی با او را میخواسته و فقط همین. و چه بد وهمی است وهم عشق که بیماری چون پنی فلک را میسازد و او هر چه سرخوردگی در این رابطه دارد را بر سر ولدالزنای وین خالی میکند و پدیدهای چون جوکر را میتراشد. شاید بهتر از این نمیشد نشان داد که چگونه حرامزادگی بحران عاطفی به بار میآورد و منجر به قساوت قلب میشود. حرامزاده، آغوش پدر، محبت عمه، صمیمیت عمو، نوازش خاله، رفاقت دایی، دامن گسترده مادربزرگ، خاطرات پدربزرگ هر کدام را که ندارد، ظرفیت دریافت محبت او کامل نشده است. حال، چگونه میخواهد ابراز محبت کند؟ کودک از نوزادی تا نونهالی باید حداکثر دریافت محبت را داشته باشد، تا در نوباوگی بتواند مشق ابراز محبت را بکند. این است که فرمود صله رحم ایمان را زیاد میکند. پایه ایمان بر حب است، کسی که ظرفیت دریافت و ابراز محبت بالایی داشته باشد، ظرفیت ایمانی بالاتری هم پیدا میکند و این همه متوقف است بر حلالزادگی. پس جوکر میخندد، اما قسی القلب است پس حتما میکشد.
⬅️ ادامه دارد..
✍️ حسامالدین حائریزاده - مدرس و اندیشهجو
🌐 instagram.com/p/B57QO1Tg2NC
جنبش سینمای استراتژیک
🎞 @StrategicCinema_ir
هدایت شده از جنبش سینمای استراتژیک
📝 #یادداشت_تحلیلی
🔰 جهان ابزورد جوکر «میخندد، میکشد، ادامه میدهد»
3️⃣ بخش سوم (پایانی)
🔹جوکر ادامه میدهد؛
🔻او کسی نیست جز حاصل گناه نخستین پدر که فرزندش بروس میراثدار آن است. بروس وین یا همان بتمن خودمان، برادر ناتنی جوکر است. شرور قصهی بتمن ما، بیگانهای نیست که از کرهای دیگر آمده باشد و بتمن قهرمان قرار باشد مردم را از شر این ضدقهرمان پلید نجات دهد! تز توماس برهمنهاد آنتیتز پنی فلک، سنتز آرتور فلک را میدهد؛ رابطهی توماس وین از طبقه مهتران و فلک از طبقه کهتران، رابطهی تز و آنتیتز است که برهمنهاد آنها، سنتز جوکر میشود. این است منطق تثلیثی که پویایی تاریخی گاتهام را شکل داده است. آنجا که در آخر فیلم، جوکر خندههای بیمارگونهی خود را تکرار میکند و به روانپزشک نگاه کرده و همراه با ترانهی انتهای فیلم میگوید «زندگی همینه، شاید خندهدار به نظر بیاد، ولی بعضیا از لگد کردن رؤیاهای بقیه لذت میبرن، اما نمیذارم ناراحتم کنه، چون این دنیای خوب و قدیمی به چرخیدن ادامه میده.» (گویا گاتهام روح نیچه را بر قامت خود مصادره کرده است.) در جامعه کاپیتالیستی مهتران دست قدرت بر کهتران میبرند و با استثمار ایشان، جوکرها را تولید میکنند. جوکر محصول استثمار طبقه فرودست توسط طبقه فرادست است. این است که جوکر فقط آرتور فلک نیست، بلکه به گستردگی کل گاتهام است و همه ماسک جوکر را بر صورت دارند. حالا باید کسانی به عنوان ناجی (بخوانید بتمنها) مردم را از شر این جوکرها نجات دهند؛ و چه سادهلوح مردم که فکر میکنند بتمن عجب قهرمانی است و جوکر هم عجب غربیهای، حال آن که آن دو ضد، چه خوب همدیگر را میشناسند. و جالبتر آن که جوکر چقدر بهتر و بیشتر بروس را میشناسد. بتمن ضد جوکر است؛ اما این هر دو، ضروری هم هستند. وجود بتمن موجّه به وجود جوکر و وجود جوکر موجّه به وجود بتمن است. هیچ کدام دلالت ذاتی برای وجود ندارند، و فقط موجه به وجود یکدیگر هستند؛ این میشود ثنویت متضاد ضروری. دعوا، دعوای دو برادر است بر سر گناه نخستین یک پدر؛ شهوتی آنی، اما دعوایی ماندگار و این پویایی پلید جامعه کاپیتالیستی است. در این بین، جوکر حتما میکشد.
▫️پایان
✍️ حسامالدین حائریزاده - مدرس و اندیشهجو
🌐 instagram.com/p/B57QjkcAKqk
جنبش سینمای استراتژیک
🎞 @StrategicCinema_ir
هدایت شده از جنبش سینمای استراتژیک
📝 #تحلیل_فیلم
🔺 «جامعهی ناامید»
1️⃣ بخش اول
🔻احتمالاً فیلم جوکر را دیدهاید و نقدهای گوناگونی درباره آن خواندهاید. این فیلم نکات مهمی داشت که کمتر دیده شد، در این چند بخش به این نکات اشاره میکنم. اگر بخواهم فیلم را دریک عبارت کوتاه توصیف کنم، میگویم نمایشی از «ناامیدی» و یک جامعه «بیهویت و بدون پدر» بود.
🔹در این فیلم امیدی وجود ندارد و آرتور از تغییر خود، شرایط خانوادگی و جامعه ناامید است. او دائم اسیر افکار منفی است، افکاری که او را به دره سقوط کشاند. معنای زندگی برای او روشن نیست و این با تکرار سرود برنامه سرگرمی موری با عبارت «زندگی همین است» بارها در طول فیلم گوشزد شد. درنهایت جوکر یا همان آرتور به این نتیجه رسید که زندگی یعنی کمدی...
🔹آرتور بعد از آشنایی با خانم همسایه و ارتباط با او کمی امیدوار شد اما درنهایت امیدش را نسبت به او هم از دست داد و او را کشت. مدیران این جامعه، برای امیدبخشی به مردم، با حضور ناجیانی چون توماس وین بهعنوان شهردار جدید به مردم وعده تغییر میدهند، تغییری که برای آنها باورپذیر نیست.
🔸امید موتور حرکت انسان، جامعه و یکی از مهمترین مؤلفههای تمدن سازی است. اگر امید را از فرد و جامعه بگیریم آن را متوقف کردهایم و فرصت حرکت و رشد را از آن گرفتهایم.
اما آنچه مهم است امید به چه چیزی یا چه کسی است؟ امید در جوکر، امید به انسانهاست، انسانهایی که از تغییر وضع موجود ناتواناند. اما انسان و جامعه موحد، امید به کسی دارد که میتوان با اتکا به او هم حرکت کرد و هم به اهداف متعالی رسید؛ امید به خدای حکیم و قادر.
🔰 به همین دلیل شخص رهبری به شدت بر امیدبخشی در جامعه ما و دیدن افقهای روشن تأکید دارند. حتی اگر انسان موحد هم به غیر خدا امید بست، خدا او را از غیر خودش ناامید میکند. ناامیدی بزرگترین گناه است زیرا اگر کسی به ناامیدی رسید، دیگر نمیتوان انتظار نگهداشتن مرزهای انسانی و قانونی را از او داشت. چنین فردی به دلیل افکار بستهاش، راهی برای خروج از وضع موجود نمیبیند و افق روشنی برای آیندهاش ترسیم نمیکند و بهجای حل مسئله، صورتمسئله را پاک میکند؛ و درنهایت با توجه به میزان قدرتش، خود و اطرافش را به مرگ میکشاند. برای همین جوکر در اوج ناامیدی تبدیل به یک آدمکش و جانی تمامعیار میشود.
⬅️ ادامه دارد..
✍️ صفحه مؤمنات در اینستاگرام
🌐 instagram.com/p/B6ThEmyA-5_/?igshid=15xaci9kq0ezm
جنبش سینمای استراتژیک
🎞 @StrategicCinema_ir
هدایت شده از جنبش سینمای استراتژیک
📝 #تحلیل_فیلم
🔺 «جامعهی بدون پدر، بدون مادر، بدون باور»
2️⃣ بخش دوم
🔹جوکر بیهویت است، پدر ندارد و این بیهویتی، او را به ناامیدی رسانده است. آرتور بارها به دنبال هویت و فهم گذشته خود رفت و زمانی که آن را نیافت به اوج ناامیدی رسید و به جنایاتش دامن زد. شرایط زندگی و بیهویتی جوکر موجب تحقیرش شد و کسی او را تکریم نمیکرد. این تحقیرشدگی به مشکلات او دامن زد.
🔹 #حلالزادگی و داشتن خانواده به انسانها کرامت و هویت میبخشد و آرتور به واسطه تولد نامشروعش، از این دو حق محروم شد. علاوه بر شخصیت جوکر، شخصیت زن همسایه نیز بدون همسر است و فرزندش بدون پدر. در سکانسهای پایانی فیلم، پسر تنهای توماس وین را میبینیم که پدر و مادرش را باهم از دست داد و او هم بیپدر شد. این پسر نماد نسل آینده تباهشدهای است که هیچچیزی برای ادامه حیات و زندگی ندارد.
🔹بدون پدر بودن یعنی بدون ولی بودن. جوکر ولی ندارد و جامعه او نیز دچار ولایت باطل شده است و ولایت باطل به فساد در زمین میانجامد.
🔹معماری و فضای فیلم تاریک است و غمبار. در خیابان گیاه و درختی دیده نمیشود و اگر گیاهی باشد خشک و بدون برگ است؛ نمایی از یک جامعه افسرده و مرده بدون نشانی از رشد و سرسبزی. وقتی خانم همسایه و آرتور برای اولین بار همدیگر را در آسانسور ملاقات میکند، خانم همسایه میگوید: «این ساختمان وحشتناک است» و دخترش این جمله را تکرار میکند. خانه قرار است مأمن و مسکن انسان باشد نه اقامتگاهی از روی جبر برای گذران زندگی.
🔹شهری که در فیلم به تصویر کشیده شده است پر از زباله و تعفن است، ظاهری از یک باطن آلوده.
🔺علاوه بر این، زن نماد سرزمین و عقیده است و زنان اصلی این فیلم همه کشته میشوند. آرتور، مادر خود و خانم همسایه را میکشد و همسر توماس وین نیز کشته میشود. وقتی زنان این فیلم کشته شدند، یعنی سرزمین این مردمان نابودشده و باورها به محاق رفته است. آرتور قبل از حضور در برنامه سرگرمی موری در اتاق گریم وقتی به او میگویند لباس تو یک نماد سیاسی است، میگوید نه به آن باور ندارم، و در ادامه به فقدان باور خود اعتراف میکند و میگوید: «اصلاً به هیچچیز باور ندارم!»
🔻همچنین زن نماد رشد و باروری است و وقتی زنان یک جامعه فاسد و هلاک شوند، جامعه رو به فساد و نابودی میرود. در بخشهای مختلف فیلم شاهد تمسخر زنان و استفاده از آنها به عنوان دستمایه طنز و شوخیهای جنسی بودیم، شوخیهایی در قالب تمایل زنان به داشتن رابطه امن برخلاف مردان طنازی که به دنبال رابطه لحظهای و غیرثابت بودند. در جوکر زنان فاسد میشوند و با کشته شدن آنان، جامعه عقیم شده و از رشد و ادامه خود بازمیماند.
⬅️ ادامه دارد..
✍️ صفحه مؤمنات در اینستاگرام
🌐 instagram.com/p/B6Thv2uAhU6/?igshid=ipv07zxx8l4f
جنبش سینمای استراتژیک
🎞 @StrategicCinema_ir
هدایت شده از جنبش سینمای استراتژیک
📝 #تحلیل_فیلم
🔺 «جامعهی غافل»
3️⃣ بخش سوم (پایانی)
🔺جامعهای که در جوکر تصویر شده است یک جامعه غافل مشغول به سرگرمی است و خنده مانند مخدری خلسهآور برای فراموش کردن دردها به آن تزریق میشود. با برنامههای تلویزیونی، حضور دلقکها در خیابان و بیمارستان برای کودکانی که با بیماری درگیرند و تئاترهای اشرافی...
🔹گویا نسخه درمان این جامعه ناامید، خنده است برای نشان دادن مردمی ظاهراً سرخوش و شاد!
🔹شخصیت آرتور بااینکه از درون تهی است اما به خنده مبتلاست، خندهای که هنگام تنشهای عصبی تشدید میشود و برای او دردسر درست میکند. او هرگز گریه نکرده است اما همیشه خندیده است.
🔹گریه نشان نرمی قلب است و کسی که دچار قساوت قلب شود نمیتواند گریه کند. علاوه بر این خنده زیاد قلب را میمیراند و ایمان را از دل میبرد.
🔹جامعه قسیالقلب و دلمرده محصول افراط در سرگرمیهای غفلتزاست. غفلتی که انسان را از حقیقت و فهم معنای زندگی و مبدأ و معاد دور میکند. به همین دلیل خنده و شادخواری کاذب، معیار صحیحی برای سنجش میزان نشاط یا افسردگی یک جامعه نیست.
🔹صنعت اینترتینمنت یا سرگرمی، صنعت غفلت سازمانیافته است و جهان غرب سعی میکند با استفاده از این صنعت و غفلت عامه مردم، آنها را به وضع موجود راضی کند تا دست به تغییر و تحول و انقلاب نزنند.
🔻همچنین رسانه باطل، ابزار امیدبخشی کاذب به جامعه است. آنها محصولاتی مثل فیلم موزیکال «بازگشت مری پاپینز» برای دادن امید به نسل آینده را میسازند و یا با نشان دادن ابرقهرمانهای غیرواقعی چون بتمن و سوپرمن و مرد عنکبوتی سعی میکنند خود را بهعنوان منجی برای نجات از وضع نامطلوب و ناامیدکننده جامعهشان معرفی کنند. رؤیایی که محقق نمیشود.
◀️ در یککلام فیلم جوکر اعلام مرگ رؤیای آمریکایی است و پایان تاریخ لیبرالیسم. ایدئولوژیای که با آزادی، مولود نامشروع به جامعه تحویل داد و با گرفتن باورهای الهی آن را تهی و بیهویت کرد. نتیجه چنین جامعهای میشود مرگ و نابودی.
▫️پایان
✍️ صفحه مؤمنات در اینستاگرام
🌐 instagram.com/p/B6TmhG5BCOG/?igshid=1m12x1wooo51q
جنبش سینمای استراتژیک
🎞 @StrategicCinema_ir
📣 فیلم «آگورا»
♦️ مشخصات اثر:
کارگردان: آلخاندرو آمنابار
محصول: اسپانیا
سال انتشار: 2009
ژانر: بیوگرافی
🔹خلاصهی داستان:
داستان فیلم درباره «هیپاتیا»، یک ستارهشناس و منجّم است.
#آگورا
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🦋هنر استراتژیک
✅@StrategicArt_ir
✅https://www.instagram.com/strategicart_ir/
هدایت شده از اندیشکده مطالعات یهود
✡ پوستر فیلم «آگورا» ساختهٔ «آلخاندرو آمنابار»
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter