eitaa logo
کمپین د. ضد آمریکا و صهیونیست
529 دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
9.9هزار ویدیو
515 فایل
کمپین دانشجویی ضد آمریکا و صهیونیست آتش به اختیاران افشاگر ادمین @Dailywriter
مشاهده در ایتا
دانلود
تحليلي از پروتکل تصاحب رسانه توسط صهيون.
◼️◼️◼️◼️ ◼️◼️◼️ ◼️◼️ ◼️ : 🔱 🔱 🔰عاقل را اشاره کافيست: غايت قصواي عارف وصول به ولايت الهي است.نفوس کمّل که فاني در ولايت الهي شده اند علاوه از تصرف در بدن خود بعد از موت توانايي تصرف در ديگر امور را با حفظ مراتب دارا ميباشند و يکي از دلايل طلب خير از بزرگان نزد مضاج ايشان همين توانايي تصرف آنها به اذن الهي ميباشد و از همين امر علت عدم تغيير ابدان شريف اولياي الهي در قبر بعد القرون الماضيه روشن ميگردد. از طرفي رجعت،به معناي رجعت کمّل براي تکميل نفوس ميباشد پس تمام انبيا و اولياي الهي بعد از ظهور حضرت براي تکميل نفوس راجع ميباشند و از همين رو ميتوان گفت تمام کمّل بعد از موت ظاهري انتظار فرج را ميکشند و لذا عند ربهم يرزقون هستند. 🆔 @felhekmat
📚مبانی : 1⃣عقل محوری. 2⃣اومانیسم. 3⃣نسبت گرایی. 4⃣سنت ستیزی. 5⃣لائیزیم. 6⃣اباحی گری. 7⃣سیانتیسم. 8⃣لیبرالیسم. 📋تعريفهاي هرکدام از مباني: 1⃣عقل گرایی(rationalism): عقل گرایی افراطی یعنی عقیده به اینکه عقل به تنهایی و مستقل از وحی و دین و آموزش هایی الهی این قدرت و اقتدار را دارد که زندگی بشر را اداره و تدبیر کند لذا دیگر نیازی به ادیان و پیامبران و کتب های آسمانی و آموزش های الهی نیست. 2⃣اومانیسم(humanism): طبق این عقیده انسان مدار و محور همه چیز و آفریننده ی همه ارزشها است لذا فضیتها و رذیلتهارا نباید از وحی آموخت و از عالم غیب گرفت زیرا عالم غیبي وجود ندارد و اگر هم به فرضی وجود داشته باشد و آدمی به آن نیازی ندارد و خود می تواند مستقلا ارزش ها را بیافریند و قانون وضع کند برای تعیین حسن و قبح امور و افالی نیت ها به تعالیم ادیان و مداخلیه وحی و عالم غیب نیست بلکه عقل جمعی و برنامه ریزی های عقلانی برای سامان بخشیدن به امور جامعه و زندگی بشر کافی است. اومانيسم خود مبتني بر نيهيليسم است. نيهيليسم:نيست انگاشتن ساحت غيب و انکار وجود و حضور غيب و غافل شدن از حقيقت قدسي و باطن غيبي عالم. يجورايي ميشه همون:کي رفته،کي ديده؟!بذار حالمونو بکنيم بابا! 3⃣نسبت گرایی(relatinism): ارزش های مطلق و ثابت و کلی و دائمی وجود ندارد و امور اخلاقی و ادراکات آدمی همه محدود و موقتی و نسبی است. خوب و بد مطلق وجود ندارد و هرچه هست زایده عقل و درک محدود آدمی است و حسن و قبح نسبی و تابع شرایط اجتماعی و زیستی است. نسبیت گراها هم در عرصه ارزشهای اخلاقی و هم در قلمروی معرفت قائل به نسبیت هستند و در توجیه این نسبیت گرایی اخلاقی و معرفتی استناد عمده سکولاریستها بر خطا پذیری بشر و محدوده درک و فهم ادمی است هیچ گونه ارزش الهی و مطلق یا امور مقدس وجود ندارد. آدمی خود خالق ارزش ها است و البته ارزش و ضد ارزش مفاهیمی نسبی هستند و قراردادی و وصفی اند که قابل تصدیق و تکذیب منطقی نیستند. 4⃣سنت ستیزی(anti treditionlism): سکولاریسم از سویی با سنت مبارزه می کند و درمحور آن می کوشد و از سویی مبلغ و مروج تجدد، نوگرایی و مدرنیسم است منظور از سنت، سنتهای دینی است. 5⃣لائیزم: لائیزم یا بی دینی یکی دیگر از مبانی ایدئولوژی سکولاریسم است سکولاریسم تعلیم می دهد که بی خدا زندگی کنید- لائیزم نه دین را رد می کند و نه اثبات می کند بلکه می کوشد تا آن را مسکوت بگذارد ( تطئه سکوت درباره خدا) طبق این دیدگاه اصلا نیازی به دین نیست تا پای خدا را به میان بکشیم(بی اعتنایی به دین). 6⃣اباحی گری: اباحی گری و آزادی مطلق بشر از دیگر مبانی سکولاریسم است -نه نظارت الهی در کار است و نه ثواب و عقابي ارزشهای ثابت اخلاقی که اثبات شدنی و قابل دفاع باشد نیز وجود ندارد پس آدمی آزاد است که به دلخواه عمل کند. 7⃣ساینتیسم(seientism): علم پرستی و تکیه افراطی بر علوم تجربی و عملوم اجتماعی که برگرفته از عقل بشری است از دیگر مبانی سکولاریسم است –طبق این عقیده مجموعه علوم و معلومات بشری بویژه علوم تجربی برای تدبیر و اداره جامعه کفایت می کند و نیازی به احکام دینی نیست. 8⃣لیبرالیسم: آزادی مطلق بدون هدف و غایت از مبانی سکولاریسم است – همچنین مدارا و تساهل یکی دیگر از اصول لیبرالیسم است که بر مبنای آن نباید در فعالیتها و عقاید دیگران مداخله شود هر چند در مورد پسند و تایید نباشد (لیبرالیسم سیاسی و اجتماعی) / لیبرالیسم کلامی، تفسیری، هرمنوتیکی و تاویل و تردید در اصل کتاب مقدس روی آورد و گوهر دین را در تجربه دینی و شریعت قبلی تفسیر کرد(لیرالیسم کلامی)/ لیبرالیسم اقتصادی اصالت را از آن اقتصاد می داند و در مقام تحصیل منابع از هر وسیله ای استفاده میکند (هدف وسیله را توجیح میکند) و برای او« حلال و حرام و ربا، بی معنا و عقل گریز است و با عقلانیت سوداگر سازگاری ندارد(لیبرالیسم اقتصادی). 🆔 @felhekmat
📚مدلهاي دینی : دو مدل اخیر که از نظر گذشت مدل های غیر دیني سکولار بودند اما مدلي که ذيلا مي آيد ازسوي برخی به اصطلاح دینداران در نسبت دین و دنیا ارائه شده که نقش دین را به حداقل فرو کاهیده است و آن را به حاشیه زندگی فردی و اجتماعی می راند که رهاورد آن سکولاریسم است.نظریات دین باوران سکولار مختلف است و قرائت های مختلف گوناگونی از آن وجود دارد که ذيلا به آنها اشاره ميشود: 1⃣دنیا محوری(تفکیک دین و دنیا): غایت شأن و مسئولیت دین توجه به امور معنوی و سعات اخروی انسان است. دین درعرصه های دنیایی مردم مانند اقتصاد، سیاسیت، حکومت دخالت نمیکند چرا که این امور دنیایی هستند و به خود مردم تعلق دارند به عبارت دیگر انتظار ما از دین نه آباداني دنیا و برآوردن مشکلات و نیاز های دنیایی بلکه انتظار تامین سعادت معنوی و اخروی انسان است. 2⃣سیاست محوری (لائیک- تفکیک دین و سیاست): دین مطلقا از صحنه ی جامعه و اجتماع خذف نشده و میتواند گروه ها و سازمان های غیر سياسی مانند مراکز فرهنگی، اقتصادی را تاسیس و ادرده کند و فقط از صحنه سیاست حذف می شود. 3⃣حکومت محوری (تفکیک دین و حکومت): این عقیده قائل به مشارکت دین اسلام در عرصه سیاسی و اجتماعی هست ولی معتقد است مباحث مربوط به حکومت (مثل نوع حکومت، حاکم و مشروعیت آن، چگونگی اداره حکومت و انتخاب حاکم و نحوی مشارکت مردم در حکومت) از مباحثی است که دین آنها را به خود مردم و عقلای آنها تفویض کرده و خود دین به این عرصه دخالتی ندارد پس دین منفک از حکومت است. 4⃣حکومت متدینان به جای حکومت دینی: دیدگاه قبلی به صراحت از جهت مبانی نظری،اسلام را از مقوله حکومت جدا می انگاشت و حکومت را امری دنیایي و مردمی وصف می کرد اما این رهیافت بر این باور است که اصولا تشکیل یک حکومت منسوب به یک مکتب و ایدئولوژی ممکن نیست بلکه انسانها و متدینین به مکتب هستند که به حکومت فعلیت می بخشند در این مدل از سکولار دین از سیاست جدا فرض می شود ولی متدین نه. 5⃣ پست سکولار: پست سکوولار وجود و قدرت دین هر فرد و جامعه را می پذیرد اما به اصول ذیل سکولار تاکید می کند که اولا دین باید از عرصه سیاست و حکومت عقب نشینی کند.دوما دین باید مرجعیت انحصاری علوم تجربی را به رسمیت بشناسد.سوما دین خود را به حاکميت مردم وحقوق بشر ملتزم بداند. 📚دوقرائت از تلطیف و عقب نشینی اجباری دین: دو قرائت دیگری وجود دارد که اولی به عدم دخالت دین درحکومت به صورت اصل در عصر غیبت معصوم معتقد است و دومی طرفدار تشکیل حکومت دینی است اما در مقام اثبات معتقد است که این کار عملی نیست و مصلحت اسلام در عدم دخالت در حوزه حکومت است: 1⃣ : این عده قائلند در صورت خلإ امام معصوم مسلمانان از نظر دینی موظف به تشکیل حکومت دینی نیستند و دین دراین عرصه به صورت موقت تا حضور امام عصر(عج) از عرصه ی حکومت کنار میکشد بلکه قرائتی که مستند به ظاهر بعضی روایات است از تشکیل هر نوع حکومت دینی و برافراشتن پرچم آن منع و نهی شده است و به جای بسط عدالت به ظلم و جور دست کم بی تفاوتی درباره آن سفارش می شود تا بدین سان مقدمه ظهور نزدیک تر شود(انجمن حجتیه و اخباریون). 2⃣مصلحت گرایی: طرفداران این قرائت بر این باورند که در زمان غیبت معصوم، دخالت دین در امر سیاست به صورت عموم و تشکیل حکومت دینی بوسیله روحانیان به صورت خصوصی با مبانی دینی سازگاری دارد اما در صورت بروز مشکل سخت برای حکومت دینی باید از عرصه حکومت عقب نشینی کرد چرا که در فرض پیشین حکومت دینی نه تنها به نفع دین تمام نمیشود بلکه به ضرر دین خواهد بود پس برای حفظ اصل دین بهتر است دین و متولیان آن در سیاست و تشکیل حکومت مداخله و مشارکت نداشته باشند (دلیل آنان فقدان امام معصوم از یک سو و مشکلات فراوان داخلی و خارجی از سوی دیگر است که باعث ناکارآمدی حکومت دینی می شود و در نتیجه تزلزل اعتبار و قداست دین را به همراه خواهد داشت). 🆔 @felhekmat
🌸 کي است؟ 🔰ظهور تمام انبيا دو مرحله اي بوده است: يک ظهور تدريجي و يک ظهور دفعي؛ ظهور حضرت هم دو مرحله ايست و ظهور تدريجي اتفاق افتاده که نشانه اش شوق اولي وداد و سُعدا به دين ميباشد،قبل از انقلاب تعداد معدودي به اعتکاف ميرفتند اما اکنون جمعيت بيشتري به اين عمل شريف ميپردازند،قبل از انقلاب هيئات به اين گستردگي نبود،قبل از انقلاب راهپيمايي اربعين به اين شکوه نبود و... اين مسائل و ديگر مسائل نشانه ي واضح از اتفاق افتادن ظهور تدريجي است.(اساسا هر اتفاقي در عالم که موجب تاليف قلوب مومنين شود نشانه ي قطعي ظهور تدريجي و بستر ظهور دفعي است). 🔸چرا؟ 🔹چون ظهور اِکمال نفوس به تکميل عقول است(و با تکميل عقل سلطنت قوا از وهم به عقل ميرسد لذا شيطان به مسلخ ميرود)و اين جز با اِحکامِ اَحکامِ مقدسه و انس افراد با آن مقدور نيست و اِحکام و تحکيم و تبليغ اَحکام نيازمند بستر و عزمي همه گاني است که اين مهم با انقلاب اسلامي محقق شده است. 📋نکته: فاصله ي بين ظهور تدريجي و دفعي که به فترة معروف است ممکن است طولاني شود و بستگي به مسائل متنوعي دارد که در مورد ظهور دفعي حضرت نشانه هاي قطعي آن از قبل گفته شده است و تمام آنچه معروف به نشانه هاي قطعي ظهور است مربوط به ظهور دفعي است. 📋نکته: تکامل عقول که نياز به زمينه سازي دارد از نشانه هاي قطعي ظهور تدريجي است و انقلاب اسلامي بستر را براي تشريع دين مبين فراهم آورده و لذا خود دليل قطعي بر اتفاق افتادن ظهور(تدريجي)است. 📋نکته: قبيله ي ملعون صهيون با اشاعه ي فحشا مانعي جدي براي ظهور بوده اند و هستند. 📋نکته: اگر ظهور تدريجي مقدمه ي ظهور دفعي قرار نميگرفت،جانها تاب نميآورد و بسياري بجهت عدم انس با معنا و معنويت قالب تهي ميکردند و البته براي اندکي معدود يزداد ايمانا مع ايمانهم بود(اگر اين نکته فهم شود علت وحشت عامه از موت،و راه علاج آن هم فهم ميشود،البته انشااللّه). 📋نکته: با اتمام و تکميل ظهور تدريجي و آمادگي نفوس و جانها و انس آنها با معنا قطعا ظهور دفعي بسيار نزديک تر خواهد شد پس هرکاري که بستر را براي اسلاميزه کردن نفوس محيا کند گاميست براي تحقق ظهور دفعي انشااللّه. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
📚مدلهای : وجه مشترک نظریات ارائه شده در مقوله ی سکولار حذف و نادیده انگاشتن دین یا به حاشیه راندن آن در عرصه های مختلف است که این وجه مشترک به صورتها و نظریات مختلف وصف شده که از هر کدام می توان تعبیر به مدل کرد. 📚مدلهاي غير ديني سکولاريسم: 1⃣آتئیستی(atheism): انکار اصل دین یا نقش خداوند در جهان کار سکولارستهایی است که جهانبینی ماتریالیستی از هستی ارائه میدهند، از دید آنان وجود وم عرفت انسانی فقط در وجود مادی و این جهانی منحصر شده است و غیر از این جهان مادی عالمی دیگر وجود ندارد لذا خداوند و فرشتگان و دیگر امور غیبی وجود ندارد. مبانی فلسفه دیگاه آتئيستی فلسفه ی امپریسم و تجربه گرا است که ملاک حقیقت وجود را قبل تجربه و آزمون پذیری آن میداند هیوم از پیشگامان این رهیافت است. 2⃣دِئیستی(deism): الهیات خشک و دگماتیسم مسیحیت و تعارض آشکار برخی عقاید آن با عقل(مثل تثلیث، تجسد، گناه نخستین، مسئله فدا آمرزشنامه و عصمت پاپ) در قرن هجدهم گروهی از عقلیون از اساس منکر نیاز انسان به پيامبر و دین آسمانی شدند و معتقد شدند که عقل انسان خود به تنهایی به شناخت خداوند تواناست و به پیامبر نیازی نیست در تبیین مهندسی معرفت دینی خود به این اصل رسيدند که خداوند با خقلت ابتدایی جهان دیگری هیچ نقشی در اداره و تاثیر گذاری بر آن ندارد و همه امور به وسیله نظام علیت سامان می یاببد بر این اساس وحی و آموزه های آن اعم از آموزه های عبادی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی از اعتبار میافتد این رهاورد موجب حذف حاکمیت الهی بر عالم و سلب اعتماد مردم به آموزه های دینی و تاثیر دعا و توکل شد که عامل سکولاریسم معرفتی و جهان بینی مردم شد. 📒نکته:مکتب دئيسم محصول الهیات دگماتیسم مسیحیت (تحریف شده توسط بنی اسرائیل) و برخورد کلیسا با دانشمندان و مسائل اخلاقی کلیسا بود که زمینه جدایی بعضی اندیشوران مسیحی از کلیسا بلکه از دیانت شد. @felhekmat
◼️◼️◼️◼️◼️◼️ ◼️◼️◼️◼️◼️ ◼️◼️◼️◼️ ◼️◼️◼️ ◼️◼️ ◼️ 💠 از جلال الدين بلخي ره: 🔸آن شاه که با دانش و دين بود علي بود مسجود ملائک،ساجد و معبود علي بود 🔸خورشيد ضيا گستر و جمشيدِ دو کشور ماه فلک و موهبت و جود علي بود 🔸آن نکته ي تحقيق حقايق به حقيقت کز روي يقين مظهر حق بود علي بود 🔸آن بودِ وجودِ دو جهان کز ره معني بي او نشدي عالمِ موجود علي بود 🔸آن نور مجرد که به او در همه حالت با موسي و با عيسي و با هود علي بود 🔸آن روح مصفّا که خداوند به قرآن بنواخت به چند آيت و بستود علي بود 🔸هم صابر و هم صادق و هم قائم مشفق هم هادي هم شاهد و مشهود علي بود 🔸هم اول و هم آخر و هم ظاهر و باطن هم موعد و هم وعده و موعود علي بود 🔸با ملک سليمان و با عصمت يحيي با منزلت آدم و داوود علي بود 🔸وجهي که بفرمود خداوند به قرآن آن وجه مکرم که بفرمود علي بود 🔸گويند ملک ساجد و مسجود بُد آدم از من بشنو ساجد و مسجود علي بود 🔸تا صورت و پيوند جهان بود علي بود تا نقش زمين بود و زمان بود علي بود 🔸شاهي که ولي بود و وصي بود علي بود سلطان سخا و کرم و جود علي بود 🔸هم آدم و هم شيث و هم ايوب و هم ادريس هم يوسف و هم يونس و هم هود علي بود 🔸هم موسي و هم عيسي و هم خضر و هم الياس هم صالح پيغمبر و داوود علي بود 🔸عيسي به زبان آمد و في الحال سخن گفت آن نطق و فصاحت که بِدو بود علي بود 🔸آن لحمک لحمي بشنو تا که بداني آن يار که او نفس نبي بود علي بود 🔸موسي و عصا و يد بيضا و نبوت در مصر که بنمود بفرعون علي بود 🔸آن معني قرآن که خدا در همه قرآن کردش صفت عصمت و بستود علي بود 🔸اين کفر نباشد سخن کفر نه اين است تا هست علي باشد و تا بود علي بود 🔸آن قلعه گشائي که در قلعه ي خيبر برکند به يک حمله و بگشود علي بود 🔸سرّ دو جهان جمله ز پيدا و ز پنهان شمس الحق تبريز که بنمود علي بود 🔸هارون ولايت ز پس موسي عمران باللّه که علي بود،علي بود،علي بود 🔸اين يک دو سه بيتي که بگفتم به معما حقا که مراد من و مقصود علي بود @felhekmat
بسم الله الرحمن الرحيم. 📚 : پروتکلهاي قبيله بني اسراييل که به پروتکلهاي صهيون شهرت دارند را در ساحتهاي مختلفي ميشود ارزيابي نمود.از آنجايي که اين قبيله دشمني واضح و آشکاري با انبيا و باالاخص دين خدا،اسلام دارند؛افکار و آثاري در تقابل با الهيات دارند و از آنجايي که در طول تاريخ موفق به تحريف اديان و ميراث انبيا و شکست دادن آنها شدند لذا تنها جبهه ي باقيمانده در مقابل اين موريانه ها الهيات اسلامي که غير قابل تحريف ميباشد هست.لذا ميتوان ادعا کرد تنها تفکر الهي در مقابل اين موجودات موزي،اسلام ميباشد.چه اينکه تنها تفکر الهي صحيح هم اسلام ميباشد که بشر را بسمت الهي شدن سوق ميدهد پس تنها دشمن طاغوت که بشر را به سمت شيطاني شدن و هوسراني سوق ميدهد،اسلام است. 📝بررسي پروتکل بدست گرفتن رسانه براي حکومت بر افکار مردم دنيا و تقابلش با ديدگاه الهي و خدا: در دنياي امروز رسانه هاي مختلف در تفکرات بشر نقش بسزايي دارند. طبيعي است کسيکه موفق به مديريت و رهبري رسانه شود به راحتي توانايي سوق دادن اذهان به طرفي که مطلوبش ميباشد را دارد بعنوان مثال ميتوانند حادثه ي ساختگي 11 سپتامبر را خلق و ايجاد کنند که به تصديق مستندات مختلف حتي يک شاهد زنده از بين مردم نيويورک برايش نميتوان يافت.اما اين نوشته براي رعايت اختصار کاري به جهات ساختگي اين حادثه ندارد.غرض از اين مثال صرفا توفيق اصحاب رسانه بر حکم راني بر اذهان عمومي بود.اما آنچه مهم است اينکه از اهّم کارکردهاي رسانه قهرمان سازي و نشر ارزشهاي يک جريان فکري از طريق رسانه است. 🌟سوال اينجاست که اين امر چطور صورت ميپذير؟ 📝مشروح پاسخ: سلبريتي که پايه در وهم بشري دارد يکي از ثمرات رسانه دارد.يکي از کارکردهاي ايجاد سلبريتيهاي مختلف،سمبل سازي براي سلايق مختلف ميباشد،و اين امر در تقابل با سمبل هاي الهي ميباشد و عقلانيت که در فطرت بشر ميباشد را از او ميگيرد و او را به سمت تشابه به سلبريت بجاي تشابه به سمبلهاي الهي سوق ميدهد. سنت الهي بر اين است که(العّزه لله و للرسول و للمومنين)و خداوند محبت عبدش را در قلبهاي مومنين ميگذارد و به تعبيري عبد الهي براي بندگان مومن نقش سمبل را دارند و بشر را به سمت الهي شدن سوق ميدهند. 📝نتيجه:يکي از ثمرات رسانه براي سلبريتي سازي و ايجاد سمبلهاي غير الهي ميباشد که با توجه به مقدمات مطلع سخن در صدد جنگ با دين و خدا از طريق تحريف ارزشهاي الهي و تغيير سمبل الهي به سمبل طاغوتي ميباشد. 🆔 @felhekmat
📚وحدت شخصي داشتن جامعه: جوامع مختلف داراي وحدت شخصي ميباشند و لذا طبق همين مبنا روايات گوناگون بهتر معنا ميشوند.بعنوان مثال خداوند وعيد به عذاب(مثلا مرگ زود رس يا...) داده جامعه اي را که در آن گناهي خاص(مثلا زنا يا...)شايع باشد. 📚تطابق کتاب تکوين(مخلوقات)و تدوين(قرآن): در علم شريف عرفان نظري مبين است که حقيقت قرآن تکويني(کتاب شريف قرآن)و قرآن تدويني(جميع مخلوقات)عينيت دارند.به بيان ديگر قرآن وجود کتبي امام زمان عليه السلام و بطور کل انسان کامل است لذا هرقدر به قرآن علاقه باشد به حضرتش هم به همان اندازه علاقه هست.به بيان ديگر جميع مراتب قرآني در هر شخص از ابنا بشر موجود است لذا داستانهاي قرآني تصادق با افراد عيني در جميع اعصار و امصار دارند. 📚تطابق کونين: از مقدمه سابق استفاده ميشود که تمام مراتب خلقت در هر شخص از افراد بشر موجود است.لذا عالم عقله عيني تصادق با مرتبه ي عقل در افراد دارد و عالم مثال منفصل يا برزخ تصادق با مرتبه ي مثال متصل و خيال بشر دارد و عالم محسوس تصادق با مرتبه ي جسمي بشر ميکند.به بيان ديگر همانطور که عوالم گوناگوني از عقل و مثال و جسم در خلقت هست انسان هم عينا داراي همان مراتب از عقل و خيال و جسم ميباشد. 📚تصادق قواي نفس بر قواي مقننه و مجريه و دستگاه قضا: نفس انساني با وحدت اطلاقي که دارد ذي شان و داراي شئون و قواي مختلفي ميباشد و النفس في وحدتها کل القوا.نفس داراي عقل عملي و نظري است و بين اين دو داوري ميکند به اين بيان که اگر عقل عملي که وظيفه ي اجرا دارد به فرامين عقل نظري که به مثابه ي قانون گذار ميباشد تن دهد مرضي نفس است و موجب سرورِ و شادابي مملکت جان و تن ميباشد و اگر از آنها تخطي کند موجب تلويم از جانب نفس ميباشد.از قضا اغلب جوامع هم داراي قوه ي مجريه که به مثابه ي عقل عملي و داراي قوه مقننه که به مثابه ي عقل نظري است ميباشند و همانطور که نفس در صورت تخطي خود را سرزنش ميکند،اين سرزنش در جوامع به مثابه ي کار دستگاه قضا ميباشد پس با اندکي اختلاف جوامع هم داراي آنچه انسان دارد ميباشند. 📚نفوذ يهود(شيطان)در قوه تقنينيه به مثابه اخلال در عقل نظري و نفوذ يهود در قوه مجريه به مثابه اخلال در عقل عملي جامعه: ادامه خواهد داشت اگر خدا بخواهد. 🆔 @felhekmat
کمپین د. ضد آمریکا و صهیونیست
https://eitaa.com/bakeri_channel کانال سرداران بدر وخیبر شهیدمهدی وحمید باکری
💠قسمتهايي از يک مقاله درباره در احکام عمليّه(فقه اصغر) و اصول علميه(فقه اکبر): 🔸پس از غيبت کبري،مرجع عباد، نصوص شريف ميباشد.بطور کلي اين گنجينه ارزشمند يعني نصوص شريف دو قسم هستند که يک قسم از آنها خاصيت عملي دارند و مربوط به ساحت عمل هستند و قسم اعظم ديگر خاصيت علمي دارند و مربوط به ساحت علم و نظر هستند.براي استفاده ي علمي و صحيح از نصوص(اعم از نصوص علمي و عملي)نياز به ابزار و علومي داريم تا بوسيله آنها بتوانيم استنباط کنيم مطالب علمي را از نصوصي که خاصيت علمي دارند و مطالب عملي را از نصوصي که خاصيت عملي دارند، و برخورد خشک چه در نصوصي که خاصيت علمي دارند و چه در نصوصي که خاصيت عملي دارند، مطلقا هيچ توجيهي نزد هيچ عاقلي ندارد.لذا هم نصوصي که خاصيت عملي دارند نياز به واکاوي دارند و هم نصوصي که خاصيت علمي دارند. 🔸بديهي است پس از پذيرش نياز به عقل و اجتهاد براي استفاده صحيح از نصوص(اعم از نصوصي که ناظر به ساحت علمي و عملي هستند)،بعنوان يک اصل عقلي و کلي نميتوان اين اصل را تنها تخصيص به نصوصي داد که ناظر به عمل عباد هستند و با قسمت عمده و اعظم نصوص که خاصيت علمي دارند و ناظر به ساحت علم و نظر هستند برخورد اخباري کرد زيرا تخصيص در قواعد عقلي،عقلا مجاز نيست. پس همانطور که در ساحت عملي دين نياز به ابزاري هست که بتوان بواسطه ي آن ابزار استنباط کرد اصول عمليه عباد را از نصوصي که خاصيت عملي دارند،همينطور در ساحت علمي نياز به ابزاري هست که بتوان بوسيله آن ابزار استنباط کرد اصول علميه را از نصوصي که خاصيت علمي دارند.با تفکيک و تباين علوم مختلف بر حسب موضوعات آنها ميابيم، عمده ابزاري که براي استنباط موقف عملي عباد به آنها نياز است،علوم شريف فقه و اصول فقه ميباشد،و عمده ابزاري که براي استنباط اصول علمي نياز به آنها است،علوم اشرف فلسفه و عرفان نظري ميباشد.زيرا متعلق علم فقه اعمال ارادي عباد است و موضوع علم فلسفه و عرفان،وجود که متن قرآن تکوين است. 🔸پس عقلا نميتوان براي يافتن اصول علمي به فقه بسنده و به فقيه،بما هو فقيه في النصوص العملي رجوع کرد،همانطور که نميتوان براي استنباط اصول عملي سراغ فلسفه و عرفان رفت. و منطقا ساحت کار فقيه در نصوص عملي و فقيه در نصوص علمي، غير هم است. همانطور که ساحت کار نجار بما هو نجار غير از ساحت کار بقال بما هو بقال است،و هر يک تخصصي مخصوص به خود را دارند. 🔸متاسفانه جريان حوزوي امروز فقط به بخشي کوچک از نصوص که البته اهميتي عظيم دارد با رويکرد اجتهادي ميپردازند و با بخش ديگر نصوص که اهميتي اعظم دارد،برخورد اخباري محض و نه اجتهادي ميکنند(به اين معني که نصوص علمي بوسيله ابزار مربوطه که فلسفه و عرفان باشد مورد واکاوي دقيق و نظر اجتهادي قرار نميگرند)و اين بزرگنمايي بخشي از دين و رها کردن بخش اعظم موجب شده تا چهره اي کاريکاتوري از دين به جامعه و جهان القا شود! 📋نکته: در نهايت،اين نظام ارزشي اسلام و اصول عمليه است که راه صحيح را به جامعه مينماياند لکن بايد توجه داشت که بناي نظام ارزشي دين اسلام بر نظام بينشي است لذا نياز به هر دو مسجل است. 📋نکته: حقيقت قرآن تکوين و قرآن تدوين وحدت دارد.و اين دو تنها از حيث نحوه ظهورشان در مجالي غير هم هستند. 📋نکته: اين نوشتار با تصرف و ويرايش نگارنده ي مقاله در کانال قرار گرفته و شايد ادامه اش هم بارگذاري شود. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠🔹💠🔹💠 💠🔹💠🔹 💠🔹💠 💠🔹 💠 🔰اقسام در عرفان: 1⃣فتح قريب: عروج انسان از مرتبه ي نفس به مرتبه ي قلب را فتح قريب گويند که اين آيه اشاره به آن دارد((نصرٌ مِنَ اللّهِ و فتحٌ قَريب)). 2⃣فتح مبين: عروج انسان از مرتبه قلب به مرتبه روح را فتح مبين گويند که اين آيه اشاره به آن دارد((إنا فَتَحنا لَکَ فَتحاً مبينا)). 3⃣فتح مطلق: عروج انسان از مرتبه ي روح به مرتبه سرّ و بالاتر از آن(خفي و اخفي)را فتح مطلق گويند که اين آيه اشاره به آن دارد((إذا جاءَ نَصرُ اللّهِ و الفَتح)). 📝نکته: در عرف عرفان نفس انساني داراي مراحل و عوالم هفتگانه ي طبع،نفس،قلب،عقل(روح)،سرّ،خفي،اخفي ميباشد. 📝نکته: در عرف فلسفه عقل هيولاني و بالملکه و بالفعل و بالمستفاد را براي نفس انساني بر ميشمارند که در صورت صحت تطبيق بين مراتب نفس در عرفان و فلسفه،مرتبه ي عقل بالمستفاد که مقام مشاهده ي تفصيلي حقايق در عقل فعال باشد،ناظر به مقام قلب در اصطلاح عرفاني ميباشد چه اينکه مقام قلب،مقام شهود تفصيلي حقايق است. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
🌸🌸🌸🌸🌸 🌺🌺🌺🌺 🌸🌸🌸 🌺🌺 🌸 💠 از جلال الدين بلخي ره: 🔸آن شاه که با دانش و دين بود علي بود مسجود ملائک،ساجد و معبود علي بود 🔸خورشيد ضيا گستر و جمشيدِ دو کشور ماه فلک و موهبت و جود علي بود 🔸آن نکته ي تحقيق حقايق به حقيقت کز روي يقين مظهر حق بود علي بود 🔸آن بودِ وجودِ دو جهان کز ره معني بي او نشدي عالمِ موجود علي بود 🔸آن نور مجرد که به او در همه حالت با موسي و با عيسي و با هود علي بود 🔸آن روح مصفّا که خداوند به قرآن بنواخت به چند آيت و بستود علي بود 🔸هم صابر و هم صادق و هم قائم مشفق هم هادي هم شاهد و مشهود علي بود 🔸هم اول و هم آخر و هم ظاهر و باطن هم موعد و هم وعده و موعود علي بود 🔸با ملک سليمان و با عصمت يحيي با منزلت آدم و داوود علي بود 🔸وجهي که بفرمود خداوند به قرآن آن وجه مکرم که بفرمود علي بود 🔸گويند ملک ساجد و مسجود بُد آدم از من بشنو ساجد و مسجود علي بود 🔸تا صورت و پيوند جهان بود علي بود تا نقش زمين بود و زمان بود علي بود 🔸شاهي که ولي بود و وصي بود علي بود سلطان سخا و کرم و جود علي بود 🔸هم آدم و هم شيث و هم ايوب و هم ادريس هم يوسف و هم يونس و هم هود علي بود 🔸هم موسي و هم عيسي و هم خضر و هم الياس هم صالح پيغمبر و داوود علي بود 🔸عيسي به زبان آمد و في الحال سخن گفت آن نطق و فصاحت که بِدو بود علي بود 🔸آن لحمک لحمي بشنو تا که بداني آن يار که او نفس نبي بود علي بود 🔸موسي و عصا و يد بيضا و نبوت در مصر که بنمود بفرعون علي بود 🔸آن معني قرآن که خدا در همه قرآن کردش صفت عصمت و بستود علي بود 🔸اين کفر نباشد سخن کفر نه اين است تا هست علي باشد و تا بود علي بود 🔸آن قلعه گشائي که در قلعه ي خيبر برکند به يک حمله و بگشود علي بود 🔸سرّ دو جهان جمله ز پيدا و ز پنهان شمس الحق تبريز که بنمود علي بود 🔸هارون ولايت ز پس موسي عمران باللّه که علي بود،علي بود،علي بود 🔸اين يک دو سه بيتي که بگفتم به معما حقا که مراد من و مقصود علي بود 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠علت دعوت انبياء و ارسال رسل: 🔹با توجه به نکته ي موجود در سياهه ي سابق اشاره به علت دعوت انبياء با توجه به سرّالقدر و حُکم بي تغيير((السّعيد سّعيد في بطن امّه و الشقيّ شقيّ في بطن امّه)) و تشخّص وجود و اقتضائات اعيان ثابته، استطرادا خالي از لطف نيست. 🔸اشکال: در فرض ثابت بودن اقتضائات اعيان ثابته و غير قابل تغيير بودنشان دعوت انبياء را هيچ سود و فايده اي نخواهد بود چه اينکه هر فرد، طبق عين ثابتش عمل خواهد کرد و عمل اشقيا در فرض دعوت انبياء، به حکم بي تغيير بودن اقتضائات اعيان ثابته هيچ تغييري نخواهد کرد! 🔹پاسخ: غرض از دعوت انبياء رساندن هر فرد به کمال مطلوبش طبق عين ثابتش است. لذا انبياء طبق اقتضاي عين ثابتشان دعوت به حق ميکنند و اين دعوت موجب ايصال سعدا و اشقيا به کمال مطلوبشان هست. که با اتمام حجت، سعيد به سعادت و شقي به شقاوت ميرسد. همچنين دعوت به حق موجب امتياز بين سعيد و شقي ميشود. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
🌸🌹🌸🌹🌸🌹 🌸🌹🌸🌹🌸 🌸🌹🌸🌹 🌸🌹🌸 🌸🌹 🌸 🔱{{ألهکم التّکاثر}}🔱 🔷تاويل: يا همان اشتغالتان به لذات حسي و خيالي فاني،از نعمتهاي دنيا،که بواسطه ي آن محتجب شديد و پنداشتيد که کمالتان در اين لذات است و به جهت اين اشتغال از دست داديد پاکي هايي را که مستعد آن بوديد از صفا فطرت و عقل و معقولات در آن و لذات عقليه و کمالات معنويه باقيه و نعمتهاي آخرت را... . 📚تاويلات ،ج2،ص699. ______________________________________ 🔰أقول: ولله إن نکونوا مشغولين بالشواغل النفسانيه من الشهوة و الغضب و الحيل،نحن تابعين ابوسفيان و صهيون من حيث لايشعر و إنا نعبد الله علي حرف،فعلينا بعد الاقرار بالاسلام أن نفعل بمقتضياته و نرفض الانائيت التي رأس کل غفلة و شهوة. 🆔 @felhekmat
💠 : 🔸عارفان سفر معنوی را دارای چهار مرحله می دانند؛ این مراحل به معروف است: 1⃣ : سفر از خلق به سوی حق است؛ به این معنا که سالک در این مرحله باید حجاب های ظلمانی و نورانی بین خود و بین حقیقت ازلی و ابدی را بردارد؛ به بیان دیگر، سالک در اثر ریاضت هایی که به جان می خرد، به تدریج عشق سوزانی در قلب وی به حق تعالی ایجاد می شود و این عشق در شدیدترین مرحله به فنای عارف و وصال او با حق تعالی می انجامد. 2⃣ : سفر از حق به سوی حق و با حق است. در این سفر سالک در صفات خدا سیر می کند؛ تا این که به مقام مشاهده همۀ کمالات خدا (آن مقدار که برای انسان ممکن است) نائل می شود. 3⃣ : سفر از حق به سوی خلق و با حق است. سالک در این مرحله در مراتب افعال حق و در عوالم جبروت، ملکوت و ناسوت سیر می کند؛ یعنی ذات و لوازم این عوالم را مشاهده می کند. 4⃣ : سفر از خلق به سوی خلق و با حق است. در این سفر سالک اطلاعات کاملی از امور تمام مخلوقات به دست می آورد. 📋نکته: آنچه آمد صورت و تعريف کلي از اسفار بود. اطلاع دقيق و مفصل اسفار اربعه را بايد از کتابهاي مفصل خواست. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠 : ⚜((ليدخلنّهم مدخلا يرضونه و إنّ اللّه لعليم حليم))؛(حج،59)⚜ از همنشيني واژه علم و حلم ميتوان گفت که چون حق متعال علم به عين ثابت هر شخص دارد لذا بر وفق اقتضائات اعيان ثابته اشخاص با آنها مدارا ميکند و آنها را به مقامي که مرضيشان است داخل ميکند نه به مدخلي که مرضيّ است لذا فرمود يرضونه. چرا که سابقا عرض شد علم حق متعال تابع اعيان اشخاص است و هر شخصي معرفتي به اندازه خود را دارد که نميتوان بيش از آن را بر وي تحميل کرد. لذا فرمود:((نحن معاشر الأنبيا امرنا أن نکلم الناس علي قدر عقولهم))؛ که انبيا مامورند تنزل به رتبه وجودي ناس کنند و بر وفق اقتضائات تعين ناس با هر کدام از آنها برخورد کنند و اينگونه متحقق به صفت حلم گردند. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
کمپین د. ضد آمریکا و صهیونیست
🔹روایت دکتر محمد شفیعی‌فر عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با موضوع #مشارکت_عمومی از نقش #مردم در #انتخاب
💠موضوع علم و : 🔹 : به تصريح در ميباشد؛ و اين امري است که بين تمام مشترک است. لذا کأنه مقولات مندمج تحت موجود بما هو موجود ميباشند. و به اين ترتيب نميتوان ادعا کرد که تنها به نحو لابشرط مقسمي، ديگر علوم را اندماجا در خود دارد، بلکه هم همينطور ميباشد. 🔸 : موجوديتِ مشترکي که موضوع علم فلسفه است گرچه شامل همه ي مقولات از اين حيث که عارض بر آنهاست ميشود؛ لکن خصوصيت هر مقوله داخل در موجوديت، که موضوع علم فلسفه است، نميشود. به بيان ديگر موجوديت، عين حيثياتِ مقوله نيست. در حاليکه مفاد اين است که حيثيات مقوله، در عين غيريت داشتن از آن، "عين خصوصيات و نفسِ حيثياتش" باشد. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠آيا ميتوان گفت يک علم است؟ 🔹 : در هر علمي از موضوع آن علم بحث ميشود(نه خوده موضوع). تعريف مشهور از اين است که ((ما يلحق الشي لذاته و ما يلحق الشي لما يساويه)). اما براي که است، عرض ذاتي نميتوان فرض کرد چون که يا بايد لحوق پيدا کند و يا اينکه بايد امري مساوي با آن باشد و حال اينکه غير از او چيزي نيست! پس عرفان نظري علم نيست. 🔸 : در هر عامي نسبت به اجزائش دو جهت مطرح ميشود؛ يکي جهت شموليت و ديگري جهت ملحوقيت. اما جهت ملحوقيت که محل اشکال است در بگونه اي است که لواحق متشرح از "صقع وجود لابشرط مقسمي" است. 🔸 ديگر برپايه : نسبت لابشرط مقسمي به اجزائش کأنه نسبت نفس به قوا ميباشد که (( )) و قوا خارج از وجود لابشرط مقسمي نيست که توهم شود لحوقشان موجب محدوديت در وحدت نفس شود، بلکه همه شأني از شئونات نفس اند. ⭕️فثبت که عرفان نظري علم است. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
کمپین د. ضد آمریکا و صهیونیست
#ویژه 💠گزیده هایی از برنامه بدون توقف با حضور استاد رحیم پور ازغدی ❓آیا نژاد ایرانی ها از قوم های
💠 پاسخ استاد جوادي آملي به اشکال سابق: 🔹پاسخ : ((خصوصيات اين امور جزئيه که لاحق بر آن امر کلي اند از دو حال خارج نيستند؛ يا از صميم آن موضوع کلي برخواسته اند و خارج محمول اند، در اين صورت داراي مصحح حمل بوده و قابل اقامه ي برهان اند. يا اينکه بيگانه ي از موضوع بوده و محمول بالضميمه اند))؛( ،ج1،ص181). 🔸 پاسخ استاد: اولا استاد جوادي خلط بين عرض و عرضي کرده اند؛مقسم و که در مقابل است، ميباشند. حال اينکه عرضي براي محمول نيستند تا آنها را من صميمه بدانيم. ثانيا مبناي استاد در تعريف اين است که محمولِ من صميمه باشند؛ که اين مطلب هم خالي از اشکال نيست. زيرا عوارض ذاتيه همواره محمول من صميمه نيستند که عرضي للموضوع باشند، بلکه شايد ذاتي للموضوع باشند. لذا تعريف عوارض ذاتيه به محمول من صميمه تعريف به اخص است نه مساوي. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠بعثت رسولان بر حسب : بدان که رسولان "از حيث رسالتشان" همان علمي به امت ميرسانند که استعدادها و ظرفيتهاي آنها(امت)اقتضا نمايد و ممکن نيست بيش از آن يا کمتر از آن باشد. چون ايشان بيانگر و دعوت کننده ي احکام افعال امّت بر حسب مصالح دنيوي و اخروي امت خويش اند. "از آن جهت که انبياء و عارفان اند" علومشان به حسب استعداد و قابليتهاي خود ايشان است. که درود و سلام خدا بر ايشان باد. و خداي داناست. 📚کتاب المعرفة، مسئله 118. __________________________________ 🔰اقول: 1⃣هر امت داراي مزاجي مخصوص است لذا استعدادي مخصوص دارد. 2⃣مقام خلافت غير از نبوت است. اين نکته به انضمام نکته اي ديگر(ظل لابشرط مقسمي بودن کون جامع)دخلي بسزا در فهم صحيح سهو النبي(ص) دارد؛ فليتامل ترشد انشااللّه 3⃣نبي هر امت عصاره و مخصوص همان امت است. 4⃣مهدي=59 و 14=9+5 که مجموع و جمع چهارده وجود نازنين(ع) است و 5=4+1 که عصاره ي پنج تن(ع)است. پس امتش عصاره ي تمام امم سابقه ميباشد. 5⃣چون هر امت مزاجي مخصوص دارد لذا ظرفيت و استعدادي مخصوص هم دارد که مطلوب و کمال آن امت، وصول به همان مرتبه است لذا شرايع امم مختلف با هم متفاوت است. 📋نکته: تمام نکات و خصوصا مسئله ي شماره ي سوم و چهارم بصورت موجز آمد؛ لذا مخاطب فقط متخصص ميباشد. و فروع بسياري متفرع بر اين نکات ميباشد. ع 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
هدایت شده از آل عبا علیهم السلام
📍 دلایل غیبت عجّل الله فرجه 📎حجم: 534 KB 📌دانلود فایل WORD و PDF lish.ir/1AsM 🌐Website: alaba.ir 🆔Channel: @alaba_ir
هدایت شده از آل عبا علیهم السلام
📍 . موضوعات این فایل: مَثَل دو برادر دینی | صفح و غفران | دوستی و دشمنی با اعتدال 📎حجم: 560 KB 📌دانلود فایل WORD و PDF lish.ir/1BBp 🌐Website: alaba.ir 🆔Channel: @alaba_ir
هدایت شده از آل عبا علیهم السلام
طرح درس موضوعات کوتاه 5.rar
573.6K
📍 . موضوعات این فایل: مَثَل دو برادر دینی | صفح و غفران | دوستی و دشمنی با اعتدال 🌐Website: alaba.ir 🆔Channel: @alaba_ir