با قلب بیقرار و نگاه امیدوار
مثل همیشه بی تو نشستم به انتظار
آشفته است فکرم و هر لحظه میشوم
از دردها رها و به دلشورهها دچار
اقبال من همیشه به وفق مراد بود
باور نمیکنم که نبُردم در این قمار
تلخ است چای و کام من از چای تلختر
تار است چشمهای من از اشکِ بیشمار
مردم دوباره خیره به تنهاییام شدند
اینبار هم نیامده بودی سرِ قرار
#نفیسهسادات_موسوی
📕بینا/ #دلباخته
✍☘:{@Super_poems}
نه راضیام به تظاهر، نه شیوهام این است...
هرآنچه میکشم از عقلِ مصلحتبین است!
چه باک اگر به منِ مست تازیانه زدند؟
که حرفِ راست بهایش همیشه سنگین است!
شکست اگر دل عاشق، به عشق خرده مگیر
مگر گناه مسلمان به گردن دین است؟!
به شادی و غم دنیا نمیتوان دل بست
در این زمانه که لبخندها نمادین است!
ببخش اگر غزل تازهای نمیگویم
که معنی غم تو برتر از مضامین است
#نفیسهسادات_موسوی
📕بینا / #تظاهرات
✍☘:{@Super_poems}
گرچه هنوز اين مسئله، ضربالمثل نيست
اما برای دلبريدن، راه حل نيست!
آغوش خود را روی من بستی و گفتی:
پيش نگاه ديگران، جای بغل نيست!
با اينكه در رويا مرا میبوسی اما
برقی كه لعلِ اصل دارد، در بدل نيست
وقتی كه "واجب" گشته جاندادن برايت
حكمش چرا "حَيِّ علي خيرِالعَمل" نيست؟!
ترسيده بودم از تو بيش از حد بگويم
آرام گفتی زير گوشم: مبتذل نيست
از خاطرات بينمان لبريزم، اما
ديوانهبازیها كه جايش در غزل نيست!
#نفیسهسادات_موسوی
✍☘:{@Super_poems}
📝
چه گناهی؟ تو مرا تنگ در آغوش بگیر
تن تو عین بهشت است، جهنم با من ...!
#نفیسهسادات_موسوی
✍☘:{@Super_poems}
چنان به گوش من از عشق بیملاحظه خواندی
که رفتهرفته مرا هم به دام عشق کشاندی
چقدر غنچه حسرت، چقدر خواب تمنا
که از لبت نربودم، که از سرم نپراندی
بدون آنکه بخواهی، خدای من شده بودی
بدون آنکه بدانی، مرا به شکر نشاندی
صدای دلهره بودم، چرا مرا نشنیدی؟
غبار خاطره بودم، مرا ز شانه تکاندی
مگر نگفتی از اول که پای عهد بمانیم؟
چه گویمت که بریدی! چه گویمت که نماندی!
#نفیسهسادات_موسوی
📕بینا
✍☘:{@Super_poems}