از خودم میپرسیدم چرا عاشق شدم،
در حالی که هنوز نمیدانستم امرِ ذاتی قابل تعلیل نیست. یعنی نمیتوانی بپرسی گُل چرا گُل شده؟
یا ماه چرا ماه شده است؟ یا از خودم میپرسیدم پدر و مادرم از کجا فهمیدند؟
باید چشمهایم را پنهان میکردم،
البته تنها چشمها نبودند،
دستهایم هم عاشق شده بودند؛
نوک انگشتانم گل داده بودند.
#محمد_صالح_علاء
✍☘:{@Super_poems}
#توئیت 🖇♥️
به نظرم زندگی بدون دلبستگی بیمعنیه.
آدم نیاز داره یک نفر باشه که نگرانش بشه؛
بهش بگه رسیدی خبر بده.
از خستگیاش براش بگه، از روزمرگیاش.
به قول حضرت #سعدی:
"دل نخوانند که صیدش نکند دلداری…"
✍☘:{@Super_poems}
📝
مژگان به هم آوردم و رفتم به خیالت
پرهیزِ تماشا به چه نیرنگ شکستم...
#بیدل_دهلوی
✍☘:{@Super_poems}
✨
در کوی نیکنامی ما را گذر ندادند
گر تو نمیپسندی تغییر کن قضا را
#حافظ
✍☘:{@Super_poems}
ملال پنجره را آسمان به باران شست
چهار چشم غبارینش، از غباران شست
از این دو پنجره اما _از این دو دیدهی من_
مگر ملال تورا میشود به باران شست؟
امان نداد زمان تا نشان دهیم که دست
هنوز میشود از جان، به جای یاران شست
گذشتی از من و هرگز گمان نمیکردم
که دست میشود اینسان ز دوستداران شست
تو آن مقدّس بیمرگ _آن همیشه که تن
درون چشمهی جادوی ماندگاران شست
تو آن کلام که از دفتر همیشهی من
تورا نخواهد باران روزگاران شست
#حسین_منزوی
✍☘:{@Super_poems}
گفتند از حوالی اینجا گذشته است
زیباییاش ز حد تماشا گذشته است
از من مخواه خشم خودم را فرو خورم
دیگر مجال صبر و مدارا گذشته است
وقتی که از خطای تو جای گذشت نیست
باید قبول کرد که فردا گذشته است
ای جام می که وسوسهام میکنی مدام
ما را معاف دار که از ما گذشته است
میراثدار سلسلهای پادشاهیام
دوران باشکوه من اما گذشته است
ای عشق نوح باش و به فریاد ما برس
حالا که آب از سر دنیا گذشته است
#محمدحسن_جمشیدی
📕طراح صحنه/ #دوران_باشکوه
✍☘:{@Super_poems}
#دلنوشته
انقد نگو حقیقت تلخه حقیقت تلخشم شیرینه حقیقت تلخ کلی
درس یاد میده به خاطر همینه که میگم
تلخشم شیرینه
#مهسا_سعیدی
#شاعر_دلشعری
✍☘:{@Super_poems}
اشک من
اشک من یاری کند بغض گلو وا می کند
چهره اما بغض را از خلق حاشا می کند
تا گل مُژگان نَخُشکد در کویر چشمها
شبنمی بر برگ مُژگانم هویدا میکند
اشک سوزان رد شد از صحرای گونه نیمه شب
عاشق از آن رَد سوزان راه پیدا میکند
در درون سینه ام آتشفشانی خفته است
عشق را در صبح رستاخیز رسوا میکند
چیست حاصل بی سبب بیهوده عمری سوختی
عقل در گوشِ دلم اینگونه نجوا میکند
هرچه نحسی هرچه تلخی درغروب عشق بود
با کمی لبخند و یک دیدار حلوا می کند
سوختن در راه عشق و ساختن با داغ عشق
کمترین کاریست این گَردونه با ما می کند
می سپا رم من به عقبی هر جفا با من شده
محکمه هست و خدا وندی که برپا میکند
"کاش" می دیدی بهاران بذر نفرت در زمین
باکمال بهت انسان گل تَوَلا می کند
#احمد_صحرایی
#شاعر_دلشعری
✍☘:{@Super_poems}
📝
غیرِ وصلِ تو که آن هم ز خدا خواستهایم
در فراقِ تو نجنبیده به حرفی لب ما...
#صیدی_تهرانی
✍☘:{@Super_poems}
مردم دیده ما جز به رخت ناظر نیست
دل سرگشته ما غیر تو را ذاکر نیست
اشکم احرام طواف حرمت میبندد
گرچه از خون دل ریش دمی طاهر نیست
بسته دام و قفس باد چو مرغ وحشی
طایر سدره اگر در طلبت طایر نیست
عاشق مفلس اگر قلب دلش کرد نثار
مکنش عیب که بر نقد روان قادر نیست
عاقبت دست بدان سرو بلندش برسد
هرکه را در طلبت همت او قاصر نیست
از روان بخشی عیسی نزنم دم هرگز
زان که در روحفزایی چو لبت ماهر نیست
من که در آتش سودای تو آهی نزنم
کی توان گفت که بر داغ دلم صابر نیست
روز اول که سر زلف تو دیدم گفتم
که پریشانی این سلسله را آخر نیست
سر پیوند تو تنها نه دل #حافظ راست
کیست آن کش سر پیوند تو در خاطر نیست
#حافظ
✍☘:{@Super_poems}
محبت تو اگر با من دروغی از سر ناچاریست
دل از محبت من بردار، خیانت تو وفاداریست
فدای سرخی لبهایت هرآنچه خون جگر خوردم
دلِ شکستهی عاشق را چه احتیاج به دلداریست
کسی حقیقت مستی را نشان نداد به ما، افسوس!
شراب خوردن ما بیهم فقط فرار ز هُشیاری است
ز دل بریدن و دل بستن به یک طرف متمایل شو
که آنچه من ز تو میبینم؛ نه اشتیاق نه بیزاریست
چو کوه دید غرض دریاست؛ به رود اجازهی رفتن داد
ز دوست دست کشیدن گاه، غرور نیست؛ فداکاریست
#فاضل_نظری
📕اکنون/ #زمان_در_شیشهی_الکل
✍☘:{@Super_poems}
سبکبال ترین موجوداتی که آفریدی
پرندگان نیستند
زنان رنجیده اند
و قسم به زن
به لحظه ای که می تواند
سبکبال تر از سنجاقکی
از یک برکه دور شود
#رویا_شاهحسینزاده
✍☘:{@Super_poems}
مرد بیکار
روزی زِ سر صبح برفتم زِ پی کار
خورشید فرو رفت و بِشد موقع افطار
پیدا نشد آن روز مرا صاحب کاری
از بخت بدی که نَبُوَد هیچ مرا یار
گفتم دِلَکَم غصه نخور کار زیاد است
آخر شَوی از غصه این کار تو بیمار
گفتم به خودم خسته شدم زود بخوابم
فردا بروم من به سُراغش سر بازار
فردا شد و این بار من از بخت نَنالم
چون بنده شدم منشی یک دکتر اَبصار
دکتر که نگو صورت او ماه شبی بود
ان روز شد از لُعبت او قلب گرفتار
گفتم که به او راز دل خویش بگویم
تا عشق و جنونش بدهد کمتَرَم آزار
گفتم غم دل پاسخش اینگونه شنیدم
من هم چُو تو دنبال یکی یار وفادار
گفتم ز پدر نیز بگو اهل کجایی
دُردانه ام و دختر یک تاجر پولدار
این شهرک مسکونی و آن نصف خیابان
نِصفش ز پدر باشد و آن نیم ز تُجار
گشتیم شرفیاب به پیش پدر او
بِگرفت به آغوش و بفرموده به حُضار
مِنبَعد همه کاره ی من حضرت داماد
من پیر شدم کار شده نیز تَلَنبار
یک هفته گذشت تا که من و دختر و عاقد
رفتیم پس از محضر و از عقد به تالار
القصه برقصیدن و خندیدن و نوشیدن ازان سور
من نیز کمی رقص و کمی چرخش پَرگار
یک روز سر سفره نِگارم به دهانم
بنهاده یکی لقمه اسپاگِت ِ فِر دار
از شیطنت بچه همسایه پریدم
از خواب و بدیدم به دهانم کش شلوار
ان دُخترکُ و پارتی و آن تاجر پولدار
جز خواب نبود ست برای من بیکار
ناگاه زنم داد زد ای مَردک الاف
برخیز که ظهر است و درِ خانه طلبکار
از شدت شیرینی آن خواب که دیدم
هرگز دل من نیست بر این زیستن اصرار
😂😂😂😂😂😂😂
#احمد_صحرایی
#شاعر_دلشعری
✍☘:{@Super_poems}
✨
وگر به خشم روی صدهزار سال ز من
به عاقبت به من آیی که منتهات منم
#مولانا
✍☘:{@Super_poems}
📝
دی خوب بودی در نظر، امروز از آن هم خوب تر!
خوبند خوبان دگر، اما نه این مقدارها...!
#هلالی_جغتایی
✍☘:{@Super_poems}
✨
شور غم عشقش چنین حیفست پنهان داشتن
در گوش نی رمزی بگو تا برکشد آواز را...
#سعدی
✍☘:{@Super_poems}
دردهایی هست که مال همه است
و من آن دردها را هرگز پنهان نمیکنم؛
اما دردِ قلب، مال هیچکس نیست بهجز صاحبِ قلب!
#نادر_ابراهیمی
✍☘:{@Super_poems}
آرزو میکنم
که خنده ات
تنها به عادت مرسوم "عکس گرفتن"
نبوده باشد...!
و تو خندیده باشی در آن لحظه
از ته دل...
چرا که خنده ی تو
جهان را زیبا میکند...
#یغما_گلرویی
✍☘:{@Super_poems}