همیشه فکر میکنم میگفتم خدایا چجوری میشه بعضیا یهویی گریه شون میاد
چجوری اینقدر راحت میتونن گریه کنن
الان میفهمم کافیه اسمش بیاد
حتی سر مزارش هم که برم فایده نداره
جلوی بقیه نمیتونم
نمیتونم براش گریه کنم
نمیتونم خودمو بندازم روی سنگ سرد مزارش
نمیتونم براش همه چیو از وقتی نبوده تعریف کنم
نمیتونم
کاش پسر بودم تنها میرفتم پیشش
بدترین حس میدونید چیه
اینکه حس کنی گریه برای مامانبزرگت که کمترین حق تو در نبودش عه
باعث کوتاهی کردنت شده
دارم برا درسی که کلا ۳۰ تا سواله کمکاری میکنم و همینطور که وقت ندارم دارم گریه میکنم
باید برم بخونم ولی گریه میکنم
از پنج صبح بیدارم و اگر سریع تمومش نکنم و نخوابم میمیرم دیگه واقعا
●•°○تَهِباغ○°•●
بدترین حس میدونید چیه اینکه حس کنی گریه برای مامانبزرگت که کمترین حق تو در نبودش عه باعث کوتاهی کردن
ازین دنیا و همه ی قوانینش متنفرممم:))
دلم میخاد بشینم کنار یه نفر تا میتونم براش گریه کنیم دوتایی
ولی هیچکسو ندارم که بتونم جلوش گریه کنم
چه خصلت مزخرفیه
●•°○تَهِباغ○°•●
دلم میخاد بشینم کنار یه نفر تا میتونم براش گریه کنیم دوتایی ولی هیچکسو ندارم که بتونم جلوش گریه کنم
مزخرف ترین بعد شخصیتی؟
بروز ندادن ناراحتی
وقتی به گریه نیاز داری ولی نمیتونی جلوی بقیه اونطوری گریه کنی که میخای
وقتی که مجبور به خوندن هیچ امتحانی نباشم همه ی اتفاقات رو
همه ی اون روز هارو مینویسم
از هرچیزی که باعث بشه ماسک قوی بودنم رو وسط گریه و دلتنگیم برای تو دوباره بزنم به صورتم متنفرمممم
●•°○تَهِباغ○°•●
از هرچیزی که باعث بشه ماسک قوی بودنم رو وسط گریه و دلتنگیم برای تو دوباره بزنم به صورتم متنفرمممم
نبودنت چیزی نیست که بتونم در برابرش قوی باشم
نهایتا میتونم همون نوه کوچولویی باشم که براش قصه میگفتی تا بخوابه
همونقدر کوچیک
همونقدر لوس
و همونقدر بی دفاع
نمیدونستم میتونم بی اختیار گریه کنم
یا بدون اینکه بخام اشکام از روی لپام سر بخورن روی جزوم
●•°○تَهِباغ○°•●
امشب فقط گریه دارم گریه ی زیاد گریه هایی که قرار نیست تموم بشه
ولی باید نصفه رها بشه که فردا نمره ی خوبی بگیرم