"اَنا الحَق"ّ تواضع عظیم است ...
زیرا این که می گوید "من عبد خدایم" ، دو هستی را اثبات می کند ، یکی خود را و یکی خدا را
اما آن که "اَنالحَقّ" می گوید خود را عدم کرد به باد داد می گوید "اَنالحَقّ "یعنی" من نیستم ،
همه اوست ، جز خدا را هستی نیست ، من به کلّی عدم محضم و هیچم ...
تواضع درین بیشتر ست ؛ این است که مردم فهم نمی کنند این که مردی بندگی کند برای خدا "حِسبه لِلّهِ" آخر بندگی او در میان است اگر چه برای خداست ، خود را می بیند و فعل خود را می بیند و خدای را می بیند ، او غرق آب نباشد.
غرق آب آن کس باشد که درو هیچ جنبشی و فعلی نماند ، اما جنبش های او جنبش آب باشد.
#فیه ما فیه🍃
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
همه عمر با تو قدح زدیم و نرفت رنج خمار ما
چه قیامتی که نمیرسی ز کنار ما به کنار ما
#بیدل_دهلوی
چگونه بال زنم تا به ناکجا که تویی
بلند میپرم اما، نه آن هوا که تویی
تمام طول خط از نقطۀ که پر شده است؟
از ابتدا که تویی تا به انتها که تویی
ضمیرها بدل اسم اعظماند همه
از او و ما که منم تا من و شما که تویی..
#حسین_منزوی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
برکه ای گفت به خود ...
ماه به "من" خیره شده است
ماه خَندید که من ...
چشم به "خود" دوخته ام.
#فاضل نظری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"لااله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین"
جان جانان من !
ای آن که گرهِ کارهای فرو بسته به سر انگشت توگشوده میشود،
و ای آن که سختیِ دشواریها بانگاه تو آسان میگردد...
اگر به واسطه اعمالم در سختی هستم مرا ببخش
و اگر به تشخیص تو
در سختی ام ،و ناشکیبا
باز هم مرا ببخش!
سپاسگزارم که لایقم دیده ای
درد بکشم ،تا به دَرک برسم .
لطفا مرا به آن دَرکی برسان ،که صبور باشم وچرا نیاورم ،
تسلیم بودن را و تشخیص تو را
مشق کنم ، چرا که هرچه از تو رسد ،قطعا نکوست .
سپاسگزارم ای عشق
سپاسگزارم 🍃
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
مرا سفر به کجا می برد؟
کجا نشان قدم نا تمام
خواهد ماند!
و بند کفش به انگشت های
نرم فراغت گشوده خواهد شد؟
کجاست هستهٔ پنهانِ
این ترنم مرموز؟
چه چیز پلک تو را می فشرد؟!
چه وزن گرم دل انگیزی ...؟
#سهراب سپهری
سلاااام یاران جان درسایه نگاه مهربان حضرت حق ،روز و روزگارتان بهترین🙏💐✋
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
7.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جان منی ،جان منی ،جان من!
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
✨
صَنَما، خَرگهِ تواَم، که بسازیّ و بَرکَنی
قَلَمیاَم به دست تو، که تَراشیّ و بِشْکَنی
مَنَم آن شِقّهٔ عَلَم، که گَهَم سَرنگون کُنی
وَ گَهی بر فرازِ کوهْ بَرآریّ و بَر زَنی
مَنَم آن ذَرِّهٔ هوا، که دَرین نورِ روزَنَم
سویِ روزَن ازان رَوَم، که تو بالایِ روزَنی
هَله ذَرّه مگو مرا، چو جهان گیر خود مرا
دو جهانْ بیتو آفتاب، کجا یافت روشَنی؟
هَمِگی پوستَم هَله، تو مرا مَغزِ نَغْز گیر
همه خُشکَند مَغزها، چو نَبَخشی تو روغَنی
اَگَرَم شاه و بیتواَم، چه دروغ است ما و من
وَگَرَم خاک و با تواَم، چه لَطیف است آن مَنی
به تو نالَم، تو گوییاَم که تو را دور کردهام
که بِبینَم دَرین هوا، که تو ذَرّه چه میکُنی؟
به یکی ذَرِّه آفتاب، چرا مَشورت کُند
تو بِکُش، هم تو زنده کُن، بِکُن ای دوست کَردنی
تو چه میْ دادهیی به دل، که چپ و راست میفُتَد
وَ گَهی نی چپ و نه راست و نه ترس و نه ایمِنی
#مولانای جان /کلیات شمس
غزل ۳۰۳۹
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
از دوریت چو شام غریبان گرفتهایم
از در گشادهروی چو صبح وطن درآ
#صائب_تبریزی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH