Hassan Bahrani – Havva 128.mp3
3.4M
حوا شدی مریم شدی آسیه و هاجر شدی
دختر شدی خواهر شدی همسر شدی مادر شدی😍
🍏🍎
تقدیم به خودم، دخترای نازنینم
و همه ی خانوم های نازنین ایتا✋
ارزش و اعتباری که اسلام به واسطه ی حجاب به زن داده، نهایت ارزش هاست
🍏🍎
خدای مهربونم تورا سپاس که گوهر وجودی زن رو همچو مروارید گرانبها در صدف امن حجاب قرار دادی❤️
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🍀🍀🍀🍀🍀
مشاهدات تو، دنیای تو را می سازد.
دنیای تو را، اندیشه وفکر می سازد.
این دنیای بشری برای اندیشه کردن و بوسیله دستان ابزارساز، برای ساختن است.
🍀🍀🍀🍀🍀
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شبگرد مبتلا کن
ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن
#مولانا
✨✨✨✨✨
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
تا آمدی اندر برم شد کفر و ایمان چاکرم
ای دیدن تو دین من وی روی تو ایمان من
بیپا و سر کردی مرا بیخواب و خور کردی مرا
سرمست و خندان اندرآ ای یوسف کنعان من
#مولانا
✨✨✨✨✨
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
ای درویش،
به یقین بدانکه ما مسافریم و البته ساعت فساعت خواهیم گذشت،
اگر دولت است میگذرد و اگر محنت است هم میگذرد،
اگر دولت داری اعتماد بر دولت مکن که معلوم نیست که
ساعتی دیگر چون باشد و اگر محنت داری دل تنگ مکن که
معلوم نیست که ساعتی دیگر چون باشد.
"در بند آن باش که از تو آزاری به کسی نرسد و به قدر آنکه بتوانی راحت میرسان".
🖌 ما لحظهبهلحظه در حال گذر هستیم. چه ثروتمند باشیم و چه فقیر، هر دو میگذرند.
کسی که فقیر است، ممکن است فردا دیگر فقیر نباشد و همچنین کسی که ثروتمند است ممکن است اتفاقی بیافتد و فردا دیگر ثروتمند نباشد و فقیر بشود.
سپس میگوید تا آنجایی که میتوانید، به دیگران آزار مرسانید و به آنها سخت نگیرید. حکیم فردوسی در شعر زیبایی میگوید:
ز روز گــذر کردن اندیشه کن
پرسـتیدن دادگـر پیشـه کن
بترس از خدای و میازار
ره رستگاری همین است و بس
📒کتاب عرفان شرقی، شرح استاد دینانی بر رساله ”مقصد اقصی” عزیزالدین نسفی، صفحه ۹۵
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
یاهو!
"یامَن لا هو اِلا هُو"
ذکری که جبرئیل به حضرت علی( ع) تعلیم داد
واژه ی مبارکه ی "هو" منادا واقع شده است.
و این نشان می دهد که "هو"یک هویت ظاهر در مظاهر هستی است .
در آیین هندو کلمه ی مقدس" اوم" معادل واژه ی شریف "هو" است.
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
اگر می دونستید که آدمها چقدر
بودن باهم
خندیدن
حرف زدن
درد و دل کردن
ودمنوش نوشیدن با هم احتیاج دارند،
قدر عزیزانتون رو بیشتر می دونستید...
🍏🍎
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
ترک دنیا هرکه کرد از زهدخویش
پیش آمد پیش او دینار بیش
#مولانای جان
هرکس دنیا را به خاطر زهد و پارسایی خویش رها کند ، دنیا به او روی می اورد.
(دنیا چون سایه است ،اگر دنبالش بروی ازتو می گریزد و اگر ازان بگریزی درپی ات خواهد آمد )
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اول صداقت داشته باش ...
🌹دکتر دینانی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
"حکایت جوحی و آن کودک که پیش جنازه پدرش نوحه می کرد"
جمعی ، تابوتِ پدری را بر دوش می بردند و کودکی همراه با آن جمع ، نالان و گریان می رفت و
در خطاب به تابوت می گفت : آخر ای پدرِ عزیزم ، تو را به کجا می برند ؟
تو را می خواهند به خاک بسپرند . تو را به خانه ای می برند که تنگ و تاریک است و هیچ چراغی در آن فروزان نمی شود .
آنجا خانه ای است که نه دری دارد و نه پیکری و نه حصیری در آن است و نه طعام و غذایی .
پسرکی فقیر به نام جوحی که با پدرش از آنجا می گذشت و به سخنان آن کودک گوش می داد
به پدرش گفت : پدر جان ، مثلِ اینکه این تابوت را دارند به خانۀ ما می برند .
زیرا خانه ما نیز نه حصیری دارد و نه چراغی و نه طعامی .
این حکایت را عبید زاکانی در لطایف ، ص 116 بدین طریق آورده است : جنازه ای را بر راهی می بردند .
درویشی با پسر بر سرِ راه ایستاده بودند ، پسر از پدر پرسید که بابا در اینجا چیست ؟
گفت : آدمی ،
گفت : کجاش می برند ؟
گفت : به جایی که نه خوردنی باشد و نه پوشیدنی ، نه نان و نه آب ، نه هیزم ، نه آتش ، نه زر ، نه سیم ، نه بوریا ، نه گلیم ،
پسر گفت : بابا مگر به خانۀ ماش می برند .
مولانا در این حکایت می گوید : که قلب گمراهان و عاریان از معنا نیز همچون گور ، تنگ و تاریک است و از هر گونه لوازمِ ایمان و ایقان ، عریان است .
مولانا در عین حال با طنزی تلخ ، زندگی طبقاتِ محروم جامعه را بخوبی نقاشی کرده است .
***
"کودکی در پیش تابوت پدر
زار مینالید و بر میکوفت سر"
کودکی پیشاپیش تابوت پدر خود ، زار زار می گرید و بر سر و روی خود می زند .
"کای پدر آخر کجاات میبرند
تا ترا در زیر خاکی آورند"
آن کودک با گریه می گفت : آخر ای پدر تو را دارند به کجا می برند ؟ می برند که تو را به خاک بسپرند .
"می بَرندت خانۀ تنگِ و زَحیر
نَی در او قالی و ، نَه در وی حصیر"
تو را به خانه ای تنگ و دردناک می برند که در آن خانه نه فرشی هست و نه حصیری .
اکبرآبادی گوید : زحیر در اینجا به معنی به سختی نفس کشیدن است .
یعنی گور ، جایی است که به سختی می توان در آن نفس کشید .
نیز گفته اند می تواند به معنی درد و غم باشد .
یعنی گور ، جایگاهِ درد و غم است .
"نَی چراغی در شب و نَه روز ، نان
نَی در او بویِ طعام و ، نَه نشان"
در شب نه چراغی دارد و در روز نه نانی ، نه از آنجا بوی غذا می آید و نه نشانی از آن وجود دارد .
"نَی درِ معمور ، نَی در بام راه
نَی یکی همسایه کو باشد پناه"
آن خانه نه در و درگاه آباد دارد و نه راهی به سطحِ زمین . و نه همسایه ای هست که یاور و پشتیبان تو باشد .
[ معمور = آباد شده ، آباد ]
دفتر دوم #مثنوی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🍀🍀🍀
سالها درآسمان، رویای داشتن چنین وجودی را داشتی ... که داری
سالها دراین عرصه، آرزوی داشتن چنین روزی را داشتی ... که داری
پس قبل از اینکه از این وجود جدا شوی، ازاین اندام و زمان استفاده کن، دراین عرصه حیات ثمری ببر و ثمری ببخش که مفهوم زندگی همین است .
🍀🍀🍀
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
وقتی نام تورا می شنیدم و میخواندم، فقط به ترکیب حروفش توجه داشتم .
اکنون که نام تو را می شنوم یا میخوانم، جهان هستی را در نام تو می بینم.
☘☘☘☘
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
تماشاگه راز
☘☘☘☘ وقتی نام تورا می شنیدم و میخواندم، فقط به ترکیب حروفش توجه داشتم . اکنون که نام تو را می شنوم
فصل گل را به خرمی دریاب
وقت خود را به نای و نی خوش دار
عبید عزیز👌👌
عیسی علیهالسلام بگذشت بر مرد خفتهای، گفت: ای بنده خدا چرا برنخیزی و خدای را نپرسی؟ گفت: یا رسولا… من خدای را پرستیدهام به دوستترین عبادتها به نزد او.
عیسی گفت: چون؟ (گفت:) چنانکه دنیا را بگذاشتهام با اهل او. عیسی گفت: بخسب که از همه عابدان و زاهدان گذشتی و مردی
شمس تبریزی 🍃
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
اگر فقط چشمهایمان
روح ها را به جای بدن ها می دیدند
چهقدر عقایدمان از زیبایی متفاوت می بود....
https://eitaa.com/TAMASHAGAH