eitaa logo
تماشاگه راز
280 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
چون عاشقی آمد سزاوار نباشد این گفتار که : خدا در قلب من است شایسته تر آن که گفته آید : من در قلب خداوندم ...❤️ ☘☘☘☘☘☘
چون عاشقی آمد سزاوار نباشد این گفتار که : خدا در قلب من است شایسته تر آن که گفته آید : من در قلب خداوندم ...❤️ https://eitaa.com/TAMASHAGAH
قسم به پرستو آنگاه که جفتش میمیرد و تنها به آشیانه باز میگردد ! چه غروبِ غریبی قسم به کرم شب تاب آنگاه که از پیله بیرون می آید و با نسیم هم آغوش می شود چه پروازی ! قسم به خورشید آنگاه که تو بر آن میتابی ! چه تلالویی .. قسم به همه دانه ها آنگاه که در خاک میمیرند و در نور متولد میشوند ! چه رستاخیزی .. قسم به ساقه ای که در باد میشکند آنگاه که از ایشان جز خاکستری برجای نمی ماند قسم به تمامی آیینه ها آنگاه که در برابر آب قرار میگیرند قسم به لطافت قسم ! میدانم که میدانی دوستت دارم ... https://eitaa.com/TAMASHAGAH
چون عاشقی آمد سزاوار نباشد این گفتار که : خدا در قلب من است شایسته تر آن که گفته آید : من در قلب خداوندم ...❤️ 📚پیامبر https://eitaa.com/TAMASHAGAH
که سلام‌علیک‌ای‌سرو بلند‌ ای‌جان سلاما على من يعرفون معنى الحُبّ ولا يملكون حبيبا ... سلام بر کسانی که معنی عشق را می‌دانند ولی محبوبی ندارند. https://eitaa.com/TAMASHAGAH
و چه زیباست؛ بیابی کسی را که عاشقت باشد ، بی‌ آنکه چیزی از تو بخواهد ... مگر حال خوبت را.... https://eitaa.com/TAMASHAGAH
آنگاه آموزگاری برخاست و از آموختن پرسید. پیامبر گفت: هیچکس نمی تواند شما را چیزی بیاموزد مگر آنچه را که نیم خواب در فجر آگاهی شما آرمیده است. آموزگاری که در سایه معبد میان پیروانش قدم می‌زند از گنج دانش خویش به آنها چیزی نمی‌دهد، بلکه عشق و ایمانش را با آنها قسمت می‌کند. اگر آموزگاری براستی خردمند باشد، از شما نمی‌خواهد که به خانه معرفت او داخل شوید، بلکه شما را به آستان اندیشه خودتان بار می‌دهد. اخترشناس را شاید که با شما از فهم خویش در اسرار فضا سخنی گوید اما، هیچ نشاید که فهم خویش را به شما ببخشد. و خنیاگر تواند که موسیقی افلاک را بر شما زمزمه کند، اما نتواند شما را گوشی بخشد که آن زمزمه را دریابید و نه به شما حنجره اي عطا كند كه آن موسيقي را زمزمه كنيد و آن کس که در علم اعداد استاد است ممکن است با شما از قلمرو کمیت‌ها سخن گوید اما، نمی‌تواند شما را بدان اقلیم رهنمون شود. زیرا آدمی نمی‌تواند بال‌های خیال و چشم شهود خویش را به دیگری وام دهد. و چنانچه هر یک از شما در علم خداوند جایگاهی خاص دارید همچنین باید که معرفت شما از خداوند و درک شما از اسرار زمین خاص شما باشد. برگرفته از کتاب پیامبر ترجمۀ حسین الهی قمشه ای https://eitaa.com/TAMASHAGAH
اگر می خواهید خدا را بشناسید، پس در حل معماها مکوشید. به گرداگرد خود بنگرید تا او را ببینید که با کودکان شما بازی می کند به آسمان بنگرید او را خواهید دید که در میان ابرها گام برمی دارد. دست هایش را در آذرخش دراز می کند و با باران فرود می آید. او را خواهید دید که در گل ها می خندد سپس برمی خیزد و دست هایش را در درخت ها تکان می دهد.... https://eitaa.com/TAMASHAGAH
«ریشه‌های خوب و ریشه‌های بد، بارور و نابارور، در دل خاموش زمین به‌هم پیچیده‌اند.» راستکاران از خطای نابکاران بَری نیستند و پاک‌دستان دست‌شان به گناه ناپاکان آلوده است. آری ای بسا آسیب‌رسان که از آسیب‌دیده ستم کشیده است. و ای بسا بیشتر که محکومان، بار گناه بی‌گناهان و آسودگان را به گردن گرفته‌اند. شما کِی می‌توانید دادگران را از ستمگران و خوبان را از بَدان جدا کنید؟ زیرا که آن‌ها در برابر آفتاب کنار یکدیگر ایستاده‌اند، همچنان که ریسمان سیاه و ریسمان سفید به هم تابیده‌اند. و هرگاه که ریسمان سیاه پاره شود، بافنده تمام پارچه را می‌نگرد و دستگاه بافندگی را هم از نظر دور نمی‌دارد... 📕 ✍🏽 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
ایمان بدون عشق شما را متعصب وظیفه بدون عشق شما را بداخلاق قدرت بدون عشق شما را خشن عدالت بدون عشق شما را سخت و زندگی بدون عشق شما را بیمار می‌کند. خدای را نپرست که پروردگار سزاورا بیش از آن است... او را عاشق باش!
افسانه ی دروغ وحقیفت🌱 روزی دروغ و حقیقت به هم رسیدند، دروغ به حقیقت گفت: _ روزِ قشنگی است! حقیقت با تردید به اطراف نگاه کرد و چشمان خود را به آسمان دوخت و هوا را واقعاً دلپذیر یافت و تصمیم گرفت روز را با قدم زدن به همراه دروغ بگذراند. سپس دروغ به حقیقت گفت: _ آب چاه بسیار زیباست، بیا برای آب‌بازی برویم پایین.. حقیقت برای دومین بار با شک و تردید به دروغ نگاهی افکند و آب را لمس کرد، و آن را واقعاً زیبا یافت.. آن دو لباس‌هایشان را درآوردند و به درون چاه رفتند. اندکی بعد، دروغ به‌یکباره از چاه بیرون آمد، سریع لباس حقیقت را پوشید و دوید… حقیقت، عریان و خشمگین از چاه بیرون آمد و دنبال دروغ دوید و دلش می‌خواست به او برسد و وقتی مردم او را برهنه دیدند، از دست حقیقت بیچاره برآشفتند و از او روی تافتند. لذا به چاه برگشت و در آن پنهان شد و از شدت شرمساری دیگر از آن بیرون نیامد. از آن روز به بعد دروغ در لباس حقیقت در جهان جولان می‌دهد و مردم هم آن را می‌پذیرند و در عین حال، از دیدن حقیقت عریان امتناع می‌کنند!
🔅 زیبایی، قلبی‌ست شعله‌ور و جانی‌ست مجذوب و افسون‌شده زیبایی، نه نقشی‌ست که شما چشم بر آن گشایید و نه آوازی‌ست که بدان گوش سپارید بلکه زیبایی نقشی‌ست که شما می‌بینید اگرچه چشمایتان را ببندید و آوازی‌ست که می‌شنوید اگرچه گوش‌هایتان را بگیرید زیبایی، باغی‌ست در شکوفایی جاودانه و دسته‌ی فرشتگانی‌ست در پرواز ابدی زیبایی، زندگی‌ست هنگامی‌که نقاب از چهره‌ی خویش بر می‌دارد. آن زندگی شمایید و آن نقاب نیز شمایید زیبایی، ابدیت است که خود را در آیینه می‌نگرد و آن ابدیت شمایید و آن آیینه نیز شمایید... ✍ 📚 ترجمه‌ی @TAMASHAGAH
🔅 خاک، عاشقی می‌داند گریه می‌کند رنج می‌کشد و صبر می‌کند سر به آستان مرگ می‌گذارد بر شانه‌هایش می‌گرید اما نمی‌میرد خاک، عاشقی صبور است بر برگ‌های پاییز بوسه می‌زند تقدیرِ جهان را عوض می‌کند جوانه‌ها را بیدار و درخت‌ها را خواب می‌کند اما خود، هرگز نمی‌خوابد خاک عاشقی صبور است که سالها و سالها برای آسمان صبر می‌کند و من، همانم که از خاک آمده‌ام چون خاک عاشقم و چون خاک، روزی، صبوری را خواهم آموخت 📚قلب تو شاعری است، ، ترجمه‌ی چیستا یثربی، ص۴۹ @TAMASHAGAH
آن‌گاه که عشق تو را می‌خواند، به‌راهش گام بگذار! هرچند راهی پرنشیب آنگاه که تو را زیر گستره‌ی بال‌هایش پناه می‌دهد، تمکین کن! هرچند تیغِ پنهانش جانکاه آن‌گاه که با تو سخن آغاز کند، بدو ایمان آور! حتی اگر آوای او رؤیای شیرینت را درهم‌ کوبد، مانند باد شرطه که بوستانی را... @TAMASHAGAH