🍂شانه ات را دیر آوردی سرم را باد برد
خشت خشت و آجر آجر، پیکرم را باد برد
🍂من بلوطی پیر بودم پای یک کوه بلند
نیمم آتش سوخت، نیم دیگرم را باد برد
🍂از غزل هایم فقط خاکستری مانده به جا
بیت های روشن و شعله ورم را باد برد
🍂با همین نیمه، همین معمولی ساده بساز
دیر کردی نیمه ی عاشقترم را باد برد
🍂بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت
وا نشد بدتر از آن بال و پرم را باد برد
👤 #حامد_عسکری
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
1.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹غزلی از #حامد_عسکری با صدا و اجرای شاعر
رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
دلشورۀ ما بود، دلآرام جهان شد
در اول آسایشمان سقف فرو ریخت
هنگام ثمر دادنمان بود خزان شد
زخمی به گِل کهنۀ ما کاشت خداوند
اینجا که رسیدیم همان زخم، دهان شد
آنگاه همان زخم، همان کورۀ کوچک،
شد قلۀ یک آه، مسیر فوران شد
با ما که نمکگیر غزل بود چنین کرد
با خلق ندانیم چهها کرد و چنان شد
ما حسرت و دلتنگی و تنهایی عشقیم
یعقوب پسر دید، زلیخا که جوان شد
(جان را به تمنای لبش بردم و نگرفت
گفتم بستان بوسه بده، گفت گران شد
یک عمر به سودای لبش سوختم و -آه-
روزی که لب آورد ببوسم رمضان شد)
یک حافظ کهنه، دو سه تا عطر، گل سر ...
رفت و همۀ دلخوشیام یک چمدان شد
با هر که نوشتیم چهها کرد به ما گفت
مصداق همان «وای به حال دگران» شد
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
1.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️📻
مثل آن چایی که می چسبد به سرما بیشتر
با همه گرمیم، با دل های تنها بیشتر
درد را با جان پذیراییم و با غم ها خوشیم
قالی کرمان که باشی می خوری پا بیشتر
هیچ کس از عشق، سوغاتی به جز دوری ندید
هر چقدر یعقوب تنها شد زلیخا بیشتر
بر بخارِ پنجره یک شب نوشتی : عاشقم
خون انگشتم بر آجر حک کنم : ما بیشتر...
#حامد_عسکری
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
5.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محرمی نیست
وگرنه که خبر بسیار است!
رمق ناله کم و کوه و کمر بسیار است!
#حامد_عسکری
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
11.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️🩹
نبودی،
در دلم انگار طوفان شد،
چه طوفانی! ...
#حامد_عسکری
10.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️🩹
این عاقبت و آخر
عاشق شدن ماست
#حامد_عسکری
8.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🕊
باد میآید و «رخساره برافروخته است»
شاید «از کوچهی معشوقهی ما میگذرد»
📻 #حامد_عسکری
2.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آشفته مثل گیسوی بیدیم
و ماندهایم
آن شانهای که خواب
بر آن میشود کجاست...؟!
📻 #حامد_عسکری
@TAMASHAGAH
3.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مثل آن چایی که میچسبد به سرما بیشتر
با همه گرمیم با دلهای تنها بیشتر
درد را با جان پذیراییم و با غمها خوشیم
قالی کرمان که باشی میخوری پا بیشتر
هر شبِ عمرم به یادت اشک میریزم ولی
بعدِ حافظخوانیِ شبهای #یلدا بیشتر
هیچکس از عشق سوغاتی به جز دوری ندید
هر قدر یعقوب تنها شد زلیخا بیشتر
بر بخارِ پنجره یک شب نوشتی: عاشقم
خون انگشتم بر آجر حک کنم: ما بیشتر
📻#حامد_عسکری
@TAMASHAGAH
9.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❄️🕊
و من که رهگذری در صدای بارانم
هنوز فرق خودم با تو را نمیدانم
تو هفت چلچله کوچی، بهارِ تازهی من!
منِ شکسته اسیرِ چهل زمستانم
تبر بگیر و برآشوب و تن به تن بشکن
مرا که شاخهای از یک درخت عریانم
شبی بهشت خدا را به خاطر آوردم
به اسم سیب رسیدم، شکست دندانم
سپند و کندر و آتش چه قابلی دارد؟
بیا بیا که برایت غزل بسوزانم
📻 #حامد_عسکری
@TAMASHAGAH