🍃💐
آنكه مرا دشنام مي دهد ...
خوشم مي آيد و آنكه ثنايم مي گويد مي رنجم.
زيرا كه ثنا ميبايد چنان باشد كه بعد از آن انكار در نيايد و...
گرنه آن ثنا نفاق باشد.
آخر آنكه منافق است بتر است از كافر.....
#مقالات_شمس🍃
آنچه پیامبران دیگر در هزار سال حاصل کردند
محمد _علیه السلام_ در مدت اندک از آن بر گذشت
که : من لدن حکیم علیم.
زیرا از برای آن کارش بیرون آورده بودند، همچو عیسی.
عیسی اگر در اول شیرخوارگی آن یک سخن گفت،
اما دیگر نگفت.
آن بی اختیار بود، " رمیا من غیر رام ".
چنانکه بچه الف کشد ناگاه نیک آید.
محمد (عليه السلام) اگر چه دیر گفت
و بعد چهل گفت اما کامل تر بود سخن او.
آخر سخن هر دو برجاست.
پیشوای اولیان و آخریان است.
" یعرفونه کما یعرفون ابناءهم "
#مقالات_شمس 🔆
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
آنچه پیامبران دیگر در هزار سال حاصل کردند
محمد _علیه السلام_ در مدت اندک از آن بر گذشت
که : من لدن حکیم علیم.
زیرا از برای آن کارش بیرون آورده بودند، همچو عیسی.
عیسی اگر در اول شیرخوارگی آن یک سخن گفت،
اما دیگر نگفت.
آن بی اختیار بود، " رمیا من غیر رام ".
چنانکه بچه الف کشد ناگاه نیک آید.
محمد (عليه السلام) اگر چه دیر گفت
و بعد چهل گفت اما کامل تر بود سخن او.
آخر سخن هر دو برجاست.
پیشوای اولیان و آخریان است.
" یعرفونه کما یعرفون ابناءهم "
#مقالات_شمس 🔆
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
انبیا همه معرّفِ همدگرند،
عیسی میگوید ای جهود!
موسی را نیکو نشناختی،
بیا مرا ببین تا موسی را بشناسی.
محمّد میگوید: ای نصرانی و جهود!
موسی و عیسی را نیکو نشناختید.
بیابید مرا ببینید تا ایشان را بشناسید.
انبیا همه معرِّفِ همدگرند.
سخن انبیا شارح و مبین همدگر است.
بعد از آن یاران گفتند که یا رسولالله
هر نبی مُعرِّفِ مَن قَبله بود.
اکنون تو خاتمالنبیینی،
معرف تو که باشد؟
گفت: من عرف نفسه فقد عرف ربه
یعنی: من عرفه نفسی فقد عرف ربی.
#مقالات_شمس 🔆
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌹🌹
تو را چه سود!
✨آنجلوس سیلِسیوس:
«اگر مسیح هزار بار در بیتاللحم زاده شود،
تو را چه سود،
که یک بار در تو زاده نشد
و همچنان دلمرده و بینوا ماندی.
این صلیب بزرگ کلیسای اعظم نیست
که روح تو را نجات خواهد بخشید،
بلکه صلیب درون توست
که میتواند روح بیمارت را شفا بخشد
و نقصانت را به کمال آورد.»
🔰ترجمه دکتر الهی قمشهای
(از کتاب ۳۶۵ روز با ادبیات انگلیسی)
✅گفت: خدا یکی است. گفتم: اکنون تو را چه؟ چون تو در عالَم تفرقهای، صدهزاران ذره، هر ذره در عالَمها پراگنده پژمرده، فروفسرده. او خود هست، وجود قدیم او هست. تو را چه، چون تو نیستی.
✅او یکی است تو کیستی؟ تو شش هزار بیشی! تو یکتا شو، وگرنه از یکی او تو را چه؟ تو صدهزار ذره، هر ذره به هوایی بُرده، هر ذره به خیالی بُرده!...
✅از عالَم توحید تو را چه؟ از آنکه او واحد است تو را چه؟ چو تو صدهزار بیشی. هر جزوت به طرفی. هر جزوت به عالَمی.
✅اگر در جای است و اگر بی جای است، هر جا که هست عمرش دراز باد! دولتش پاینده باد! تو درویشی خود کن و از درویشی خود اندیش.
✅تو را از قِدَم عالَم چه؟ تو قِدَم خویش را معلوم کن، که تو قدیمی یا حادث؟ این قدر عمر که تو را هست در تفحص حال خود خرج کن در تفحص قدم عالم چه خرج میکنی؟ شناخت خدا عمیق است! ای احمق عمیق تویی! اگر عمیقی هست تویی.
✅به هستی خدا را چه سزا گفتن باشد که خدا هست؟
تو هستی حاصل کن.
#مقالات_شمس
🌹🌹
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🍃🌼🍃🌼
دو کس کُشتی میگیرند یا نبردی میکنند.
از آن دو کس، هر که مغلوب و شکسته شد، حق با اوست، نه با آن غالب!
زیرا که أنَا عِندَ المُنکَسِرَة.
#مقالات_شمس ✨
در کوی ما شکسته دلی می خرند و بس
بازار خودفروشی از آن سوی دیگر است
#حضرت_حافظ🔆
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
مقصود از وجود عالم
ملاقات دو دوست بود
که روی در هم نهند
جهت خدا
دور از هوا
#مقالات_شمس
🍃🍃🍃🍃
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌹
«مرد به خانه گریخت. در را به روی خود بست
و در کنجی نشست. طفلان، به عادت هر شب،
گرد او جمع شدند.
سر از گریبان بیرون نیاورد.
همسر آمد و گفت: ای مرد، غذا سرد شد
و طفلان خسبیدند. چراغ خانه نمیافروزی؟
مرد سر از گریبان بیرون نیاورد.
زن، نزدیک شوی شد. آهسته در گوش مرد گفت:
تو را چه پیش آمده است؟
به خدای که هرگز تو را چنین زار
و غمناک ندیده بودم. بگو چه افتاده است؟
صدای مرد را شنید:
- رهایم کن.
زن گفت: تو نیز مرا از غم رها کن و راز دل بگو.
گفت: امشب به مسجد بودم.
واعظ میگفت: هر که خدای را تشبیه کند
و نشسته بر عرش داند، جای او در دوزخ است.
شب پیشین واعظی دیگر بر منبر بود.
او میگفت: هر کس که مشبِّهی نباشد
و نشستن خدا را بر عرش تأویل یا انکار کند،
جای او دوزخ است. اکنون ما کدام گیریم؟
بر چه باشیم؟ بر چه میریم؟ عاجز شدیم!
زن گفت: ای مرد، هیچ عاجز مشو، و سرگردانی میندیش. خدا اگر بر عرش است و اگر بیعرش است، اگر در جای است و اگر بی جای است، هر چه هست عمرش دراز باد و دولتش پاینده!
تو از درویشی خود اندیش!»
#مقالات_شمس
🌹
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
نیاز ؛ همه ناز شد....
زیرا که بوی مـعـشـوق گرفت
ازاین سبب
معـشـوق نازنین است .
#مقالات_شمس
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
انبیا همه معرّفِ همدگرند،
عیسی میگوید ای جهود!
موسی را نیکو نشناختی،
بیا مرا ببین تا موسی را بشناسی.
محمّد میگوید: ای نصرانی و جهود!
موسی و عیسی را نیکو نشناختید.
بیابید مرا ببینید تا ایشان را بشناسید.
انبیا همه معرِّفِ همدگرند.
سخن انبیا شارح و مبین همدگر است.
بعد از آن یاران گفتند که یا رسولالله
هر نبی مُعرِّفِ مَن قَبله بود.
اکنون تو خاتمالنبیینی،
معرف تو که باشد؟
گفت: من عرف نفسه فقد عرف ربه
یعنی: من عرفه نفسی فقد عرف ربی.
#مقالات_شمس 🔆
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
اين همه رنجها از آن شد
كه ورق خود مىخوانيد....
"ورقِ يار
هيچ نمىخوانيد".
#مقالات_شمس
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
سبب تاخیر اجابت دعای بعضی کمال محبت باشد،
وقتی بود که تحسین کردن زحمت و حجاب باشد،
سخن باز می جهد و وقتی باشد که اگر تحسین نکند خواهد که پاره پاره اش کند.
ساعتی بود که گریه خوش آیدش، و
ساعتی از گریه برنجد، و خنده همچنین.
#مقالات_شمس
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
گفت: اگرچه از خفاش و اعمَش آفتاب را غم نیست و نور میپاشد، الاآفتابپرستان را خوف است که او از غصه با ایشان مَکری کند که از آفتاب دور مانند.
گفت: لیکن آفتابپرست را این اعتقاد ببایَد در حقِّ آفتاب که زَهره ندارد کسی در حرمتِ آفتاب که او را تعرض کند.
قُوَّتِ اعتقاد بباید معتقد را که از کوه گذاره کند، شیرِ هفتسر را ببیند، گوشش را بگیرَد به قُوَّتِ اعتقاد و عشقِ آفتاب و غم نخورَد.
اعتقاد و عشق، دلیر کنَد و همهی ترسها را ببَرَد.
#مقالات_شمس / نشرِ مرکز / چاپِ هشتم ۱۳۸۶ / صفحهی ۹۲)
⭐️
اندرون خالی ست...
و آن را که اندرون نیست
هزار معجزه می نمایی
ایمان نمی آرد !
ابوبکر هیچ معجزه نخواست
گفت: « پیغامبرم »
گفت: « آمنّا و صدّقنا »
#مقالات_شمس
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
عالم خدا بس بزرگ و فراخ است
تو در حقّه ای کردی که همین است
که عقل من ادراک می کند...
پس کار کسی که خالق عقل است
در عقل محصورکردی .
آن نبی نیست که تو تصور کرده ای
آن نبیِ توست،نه نبی خدا ...
نقش خود خواندی نقش یاربخوان
ورق خود خواندی ورقی یار بخوان
#مقالات_شمس
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
گفت:خدا یکی است.
گفتم: اکنون تو را چه؟
چون تو در عالمِ تفرقهای،
صد هزاران ذره،هر ذره در عالمها پراکنده ،پژمرده، فروافسرده...
او یکی است ، تو کیستی؟
تو ششهزار بیشی.
تو یکتا شو وگرنه از یکی او تو را چه؟
#مقالات_شمس تبریزی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🔅
طاعت و عمل رسول،
استغراق بود در خود
که عمل، عملِ دل است
و خدمت، خدمتِ دل است
و بندگی، بندگیِ دل است.
و آن استغراق است در معبودِ خود.
اما چون دانست که
هر کس را به آن عملِ حقیقی راه نباشد
و کم کسی را آن استغراق مسلم شود؛
ایشان را این پنج نماز و سی روز روزه
و مناسک حج فرمود تا محروم نباشند
و باشد که به آن استغراق نیز بویی برند.
اگر نه گرسنگی از کجا
و بندگی خدا از کجا؟!
#مقالات_شمس🍃
تاریخ تولد حقیقی ما؛ تاریخ سر رفتن از خویش است.
وقتی از خویش گم میشویم تا خویشتن حقیقیمان را پیدا کنیم.
ما زمانی به حقیقت متولد میشویم که در جذبهی یک دیدار، بیدار شویم.
اما اگر شمس همیشه میمانْد، تولد مولانا کامل نبود؛ چرا که عشق در رنج و فراق است که به کمال میرسد، فراق پخته میکند و مُهَذَّب.
#مقالات_شمس
#استاد محمدعلی موحد
@TAMASHAGAH
«گفت: با ما بیا
تا شب زندهداریم به هم!
گفتم: میروم امشب برِ آن نصرانی که وعده کردهام شب بیایم.
گفتند: ما مسلمانیم و او کافر،
برِ ما بیا!
گفتم: نی او به سِرّ مسلمانست؛ زیرا او تسلیم است و شما تسلیم نیستید. مسلمانی تسلیم است.»
#شمس تبریزی
#مقالات_شمس
@TAMASHAGAH
🤍
چون بندگانِ خدا را خدمتی کنند
مِهری میجنبد،
کارشان از آن مِهر میگشاید
#مقالات_شمس🍃
@TAMASHAGAH
🍃
با اينهمه ديوانگىام چندين عاقلان را
در كوزه كردهام.
با اينهمه بى خبرىام
با خبران را زير بغل گرفتهام
در اندرون من ،بشارتى بود
گويى مىپريدمى ، بر زمين نيستمى.
#مقالات_شمس
@TAMASHAGAH
«آن دگر گفت: در کشتی بودم، گوهری چون آفتاب پیدا آمد در روی دریا. یکی نظر کردم در آن گوهر، خواست نور چشمم را ربودن، به دو دست دو چشم را گرفتم...و تماشاها و عجایب دریا میگفت. گفتم: تماشا میروی؟ تماشا میخواهی؟ بیا اندرون من تماشا کن.»
#مقالات_شمس
«من بندهٔ آنم که خموشی داند»
#حضرت_عشق_مولانا
خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است
#حضرت_حافظ
@TAMASHAGAH