شعر مولانا
همه صیدها بکردی هله میر بار دیگر
سگ خویش را رها کن که کند شکار دیگر
#برگی_ازمثنوی_مولانا
بیشه ای آمد وجود آدمی
بر حذر شو زین وجود ار زان دمی
در وجود ما هزاران گرگ و خوک
صالح و ناصالح و خوب و خشوک
ساعتی گرگی در آید در بشر
ساعتی یوسفرخی همچون قمر
🍁🍁
مولانا در مثنوی وجود انسان را مانند بیشه ای پر از جانوران تصویر می کشد .
در این بیشه ،هم گرگ ،هم خوک ، هم زشت و هم زیبا وجود دارد .
درست شبیه بیشه که اگر همه جور جانوران در آن زندگی نکنند نمی تواند به بقای خود ادامه دهد .
در این بیشه جنگ ، درندگی و تنازع بقا هم وجود دارد
اما درست مانند جنگل که در آن اگر درندگان همه حیوانات را پاره کننند دیگر جنگلی وجود نخواهد داشت
پس برای تکامل روان نیز انسان باید آگاهانه اجازه ندهد ،گرگ های وجودش تمام هستی او را بدرند و محیط امن وجودش را نا آرام کنند .
راه شناخت گرگ ها وظیفه هر انسانی است.
#کتاب_پیچیده_در_عاشقی
#مولانا /مثنوی
#شمس_تبریزی
@TAMASHAGAH
4_5989971848694076596.mp3
9.58M
#مولانا_و_ریشه_اضطرابهای_ما
مثنوی مولانا فقط یک کتاب ادبی و عرفانی نیست .
ما با خواندن مثنوی می توانیم به شناخت خودمان هم برسیم .
به طور مثال ،مولانا بعضی از رفتار و اعمال ما را موجب رنج های ما در زندگی می داند .
هر غمی کز وی تو دل آزردهای
از خمار مَی بود کان خوردهای
لیک کی دانی که آن رنج خمار
از کدامین مَی بر آمد آشکار
ما در بسیاری از موارد مسئولیت خطاهای خود را نمی پذیریم و چون مولانا قبول نمی کنیم که :."فعل توست این غصه های دم به دم !
اما اگر مسئولیت اشتباه و خطاهای خود را بپذیریم آن زمان است که به درمان بیماری خود می کوشیم .
چه بسا این اندوه ها ی واپس زده ما در ضمیر ناخودآگاه ما انباشته می شود و خود را در خواب های مشوش ما نشان دهد .
از نظر مولانا ریشه بعضی از اضطراب ها و حتی مشکلاتی که در زندگی ایجاد می شود بر عهده خود ما هست اما جنس خطاهای ما، با پاسخی که در جهان دریافت می کنیم از یک گونه و شبیه نیست .
#مثنوی
#شمس_تبریزی
#کتاب_پیچیده_در_عاشقی
@TAMASHAGAH