eitaa logo
تماشاگه راز
281 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
جان جانان من! قلبم می زند شکر می کنم! چشمانم می بیند شکر می کنم. زبانم به مهربانی و سپاس از داشته هایم ، انسانهای با محبت زندگیم ،محرابم ، و  تو ای  رفیق جانی ! ای دلیل هزاران هزار آگاهی! شکر دارم ،که من زنده ام و نفس می کشم چه دارم جزشُکر ، چِکُنم جز شُکر؟! چه گویم جز شُکر؟! شُکر گفتنم را، سپاسگزارم . سپاسگزارم عشق جان سپاسگزارم 🙏 @TAMASHAGAH
سلااام یاران جان ،همرهان مهربان ! درسایه نگاه زلال حضرت یار تن و جانتان بی گزند 💐✋ @TAMASHAGAH
هر که درین درد گرفتار نیست یک نفَسَش در دو جهان کار نیست ای دل اگر دَم زنی از سِرِِّ عشق جای تو جز آتش و جز دار نیست کعبه‌ی جانان اگرَت آرزوست در گذر از خودرهِ بسیار نیست @TAMASHAGAH
بارها دیده‌‌ام كه آدم ها درباره میزان مسافتی كه در یك روز یا در یك هفته طی كرده‌اند یاسفرهایی که داشته اند ، صحبت‌كنند، اما به ندرت دیده‌ام كه آنها از آنچه طی مسافت‌ها دیده‌اندحرف بزنند.. @TAMASHAGAH
در این پریشانیِ روزگار ، مبادا فراموش کنی دارم. 💐 @TAMASHAGAH
ما آنیم که زندان را بر خود بوستان گردانیم. چون زندان ما بوستان گردد بنگر که بوستان ما خود چه باشد! 🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@TAMASHAGAH
شمار طریقه رندی کاین نشان چون راه گنج بر همه کس آشکاره نیست 💐 این طریق را به همه نگویید . فقط به معدودی که جدیتی را متجلی می‌کنند که حقیقت را بدانند و شور و اشتیاقی که او را پیدا کنند باید گفته شود. با همه دیگران ساکت باشید و او را مخفی نگه دارید.. @TAMASHAGAH
کسی را دوست داشتن بدین معناست که روحش را از او بگیری و به او در ازای همین ربایش بیاموزی روحش تا چه حد بزرگ،زوال‌ناپذیر و روشن است. همه‌ی ما از همین رنج می‌بریم: عشق، روح ما را به اندازه‌ی کافی ندزدیده است. از نیروهایی رنج می‌بریم که درونمان محبوس مانده‌اند. نیروهایی که هیچکس قادر به غارتشان نیست تا آن‌ها را بر ما کشف کند. اثر بوبن رمزیست ز پاسِ ادب عشق که مرغان شب نوبتِ پرواز به پروانه گذارند تبریزی @TAMASHAGAH
معدنِ صبرست تَن، معدنِ شُکر است دل معدنِ خنده‌ست شُش، معدنِ رحمت، جگر جان @TAMASHAGAH
عشق ؛ گرسنه نيست عشق ؛ تشنه نيست عشق ؛ پاك است و تطهير مى كند . عشق از هر رؤيايى ، رؤيايى تر ست .با عشق ؛ رازهاى طبيعت را مى گشايی عشق ؛ نه تعلقى دارد ، نه محبوس و در بند ِحسادت است .🕊 @TAMASHAGAH
روزی یکی به نزدیک شیخ آمد و گفت: ای شیخ آمده ام تا از اسرار حق چیزی با من بگویی. شیخ گفت: باز گرد و فردا بیا. آن مرد برفت. شیخ بفرمود تا آن روز موشی بگرفتند و در جعبه ای کردند و سر آن جعبه محکم بستند. دیگر روز آن مرد باز آمد گفت ای شیخ آنچه دیروز وعده کرده ای، بگو. شیخ بفرمود تا آن جعبه به وی دادند و گفت: مبادا سر این جعبه باز کنی! آن مرد جعبه را گرفت و رفت چون به خانه رسید، به این وسوسه افتاد که در این جعبه چه سرّ است؟ بسیار تلاش کرد که خویشتن را نگاه دارد. نتوانست صبر کند. سر جعبه باز کرد موشی بیرون جست و رفت. آن مرد پیش شیخ آمد و گفت: ای شیخ من از تو سر خدای خواستم تو موشی در جعبه ای به من دادی. شیخ گفت ای درویش ما موشی در جعبه به تو دادیم تو پنهان نتوانستی داشت، سر حق بگوییم چگونه میتوانی نگاه داری؟ اسرارالتوحید فی مقاماتِ شیخ @TAMASHAGAH
بپذیر که انسان ها ، به ميزان " " ميكنند. به ميزان " " ميورزند به ميزان "كمبودهايشان" "آزارت" ميدهند . هرچه " باشند ، بيشتر " ميكنند تا حقارتشان را جبران كنند. هر چه غني تر" باشد ، بيشتر به ديگران " ميدهند وهرچه عميق تر" باشد، تر" رفتار ميكنند . به اندازه " "ميفهمند" و به اندازه " به و حرف هايشان عمل ميكند. @TAMASHAGAH
توانگرا دل درویش خود بدست آور که مخزنِ دُر و گنجِ دِرَم نخواهد ماند بر این رواقِ زبرجد نوشته‌اند به زر  که جز نکوییِ اهلِ کرم نخواهد ماند ز مهربانیِ جانان طمع مَبُر حافظ  که نقشِ جرم و نشانِ ستم نخواهد ماند @TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق دردي ست بي درمان،از سوی حضرت جانان تا «آن به آن» خودیت عاشق صادق را از وي بگیرد تا جمله معشوق باشد و بس، پس قدر عشق بدان که تو را به حال و مقام محو و فنا واصل مي گرداند تبریزی🍃 @TAMASHAGAH
حقیقت عشق،این است که تو در برابر محبوب خویش ایستاده بمانی، در آن حال که از صفات خود مبری شده ای و آن گاه وصف از وصف او بیاید. حسین منصور @TAMASHAGAH
هرکه را عشق نباشد،نتوان زنده شمرد وآن که جانش ز محبت اثری یافت، نمرد @TAMASHAGAH
سوار باش و پیاده ی تن ! بسطامی @TAMASHAGAH
هدایت شده از فرصت حضور🇮🇷🇵🇸
‌ هوالرحیم 💐 خدای مهربانم! 😇 از درونم خبر داری از ظاهر و باطنم آگاهی می‌دانی چه در دل دارم، خواه بر زبان بیاورم یا نیاورم سرنوشت و مقدرات من از ابتدای زندگی تا آخر عمرم به دست توست کم و زیادم، سود و زیانم، پنهان و آشکارم، همه و همه به دست توست نه به دست دیگران، پس فقط از تو می‌خواهم نه از دیگران اگر تو به من عطا کنی، هیچ کس نمی‌تواند مانع شود اگر تو مرا محروم کنی، هیچ کس نمی‌تواند به من چیزی ببخشد اگر تو مرا به حال خود رها کنی، هیچ کس نمی‌تواند مرا یاری دهد پس دستم را بگیر... 🔅 فرازی از مناجات شعبانیه ࿙↳ @FORSAT_HOZOR
شما تنها زمانی به نیازدارید که قصد انجام کار مضری را داشته باشید ! در غیر این صورت برای انجام هر کاری کافیست ! @TAMASHAGAH
گیلانی می‌گوید: «الخيرُ کلّه في کَلِمَتين: التعظيمُ لأمرِ اللهِ تعالي والشفقةُ عَلي خلقِ الله، کُلُّ مَن لايُعظم امرالله و لايُشفق علي خلقِ الله فهو بعيدٌ مِنَ الله تعالي»(الفتح الرّبّانی، مجلس ۲۳) یعنی: ‌تمام خوبي‌ در دو کلمه جمع شده‌اند: يکي بزرگداشت امرِ خدا و ديگری شفقت بر خلق خدا. هر که امر خدا را بزرگ نداند و بر خلق خدا شفقت نورزد از خدا دور است. @TAMASHAGAH
من در هوای عشق  تو از شب گذشته ام. مشیری @TAMASHAGAH
"من رودخانه‌ها را دنبال می‌کنم" تو رودخانه‌ی خروشان منی عمیق‌تر شو! طغیان کن! من به دنبالت می‌آیم . دریای بی‌کران من! من به دنبالت می‌آیم... @TAMASHAGAH
و گفت: هیچ راه به خدای، نزدیک‌تر از نیست؛ اگر بر سنگِ خاره افتد، چشمه‌ی آب بگشاید. ، مغناطیس است که اسرارِ حقیقت را به خویش کشد. و و و ، نبات‌هایی است که در بوستانِ کشش روید. در بوستانِ ، نمازهای دراز بوَد و روزه‌ها و گرسنگی‌ها و بیداری‌های شب و صدقه‌ی بسیار. هرچه کوشش اثبات می‌کند، محو می‌کند. به عددِ هر ذرّه‌ای، راهی است به حقّ، اما هیچ راه سبک‌تر و بهتر و نزدیک‌تر از آن نیست که راحتی، به دلِ مسلمانی رسانی؛ و ما بدین راه رفتیم. طعم وقت @TAMASHAGAH
تو را خبر ز دل بيقرار بايد و نيست غم تو هست، ولی غمگسار بايد و نيست اسير گريه بی اختيار خويشتنم فغان که در کف من اختيار بايد و نيست 🌺 @TAMASHAGAH
چند گویی مر مرا کز کار چون کاهل شدی راست گویی ای صنم از کار تو از کار تو ای طبیب عاشقان این جمله بیماریم هست زان دو نرگس بیمار تو بیمار تو @TAMASHAGAH
خودشناسی از دیدگاه مولوی✨ صدهزاران فضل داند ازعلوم جان خود را می نداند آن ظلوم داند او خاصیت هر جوهری در بیان جوهر خود چون خری قیمت هر کاله می دانی که چیست قیمت خود را ندانی ،احمقی است مثنوی دفتر سوم @TAMASHAGAH
🍃🍃🍃🍃🍃 بی وفا نگارمن ،می کند به کارمن خنده های زیر لب ،عشوه های پنهانی دین ودل به یک دیدن باختیم وخرسندیم درقمار عشق ای دل کی بود پشیمانی؟ شیخ بهایی🌱 شیخ بهایی  همچون مولوی درمخمسی این اندیشه را مطرح می کند خداوند درهمه جا حاضر وناظراست "مقصودمن از کعبه وبتخانه تویی تو یعنی همه دلها راهی به حق دارد. تاکی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شوداز هرمژه چون سیل روانه گه معتکف دیرم وگه ساکن مسجد یعنی که تورا می طلبم خانه به خانه شیخ بهایی درزمان شاه عباس اول زندگی می کرد هم معمار بود هم ریاضیدان هم تمایلی به عرفان داشت. طرح ریزی کاریز نجف آباد،مهندسی تقسیم آب زاینده رود، حمام شیخ بهایی، معماری حرم امام رضا،چینی خانه ی بقعه  ی شیخ صفی واز او به یادگار مانده است. درشاعری هم دست داست ولی بجز مخمسی  که براساس غزلی از خیالی بخارایی سروده است وچندغزل معروف ،شعرهای اودرخورتوجه نیستند. ولی اهمیت اشعاراو دراین است که درعهد صفوی سخنانی با چاشنی تند عرفانی سروده است  وبر ریا وتزویر تاخته است  وجنبه هنری وعرفانی مذهب را مطرح کرده است. یکی از کتابهای شیخ بهایی کشکول شیخ بهایی است شیخ بهایی دراین کتاب از همه چیز سخن گفته است ‌ .از تاریخ .عرفان .ادب تعیین حجم ووزن اجسام .از شیمی وخواص فلزات.کشکول از نکته های ظریف اجتماعی بهره ها دارد وشناختی از جوامع وفرهنگ ان روزگاربه دست می دهد. درکشکول چند رباعی از ابوسعید ابوالخیر امده است .یکی ازآنها این است ما،با می ومستی ،سرتقوا داریم دنیا طلبیم ومیل عقبی داریم کی دنیی ودین ،هردوبه جمع شوند این است که ما نه دین، نه تقوا داریم @TAMASHAGAH
شبی یاددارم که چشمم نخفت شنیدم که پروانه باشمع گفت که من عاشقم گربسوزم رواست تورا گریه وسوز باری چراست بگفت ای هوادارمسکین من برفت انگیبین جان شیرین من چوشیرینی ازمن بدرمی رود چوفرهادم آتش بسرمی رود درباب سوم بوستان سعدی مناظره ادامه داردوشمع خودش را عاشقتراز پروانه نشان می دهد فضاسازی سعدی زیبایی های شعر مناظره دلنشین واستفاده از تشخیص وجان فشانی شمع وبرتری آن برپروانه شعررا جاودانه کرده است واز عشق شمع وپروانه که درادبیات غنایی ما مکرراست طرحی نودرانداخته است @TAMASHAGAH
طنز درادب فارسی🌱 این جا چه می کنی؟ زاهدی گفت:"روزی به گورستان رفتم و بهلول را درآنجا دیدم،پرسیدمش اینجا چه می کنی؟" گفت :"با مردمانی همنشینی همی کنم که آزارم نمی دهند،اگراز عقبی غافل شوم، یادآوری ام می کنند واگر غایب شوم، غیبتم نمی کنند!" کشکول شیخ بهایی @TAMASHAGAH