🍃💐
بر تو سلام !
آهاى !
با توام ، دريچه ى بيدار !
از كوچه ى هميشه ترين هرگز و...
هنوز،
آهاى!...
با تو ....
مى شنوى ؟!
باز هم سلام...!
#مهدی_اخوان_ثالث
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
🍃💐
"عشق آمدنی بود نه آموختنی "
شبلی به جنید گفت :گهر عشق را ....
ببخش یا بفروش ،
جنید گفت :اگر ببخشم قدرش را ندانی و....
اگر بفروشم؛ بهاء آن را نمیتوانی بپردازی ....
عشق باید بیاید ؛ عشق را
باید بیابی باید.
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
🍃🌹
آنچه زنده است ، بمیران ،
و آن ، تنِ توست .
آنچه مُرده است ، زنده کن ،
و آن ، دلِ توست .
از دل ، ...
شناخت و شفقت بر خلق .
از زبان ، ...
ذکر و خوش زبانی به خلق .
#شمس تبریزی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
🍃پاداش تو چیست ؟ 🍃
این وجود آفریده خداست که دراختیار تو قرار داده است، پس تو مهم هستی .
تو نیز برای حفظ و پرورش این وجود سختی ها را متحمل میشوی درجهت بدست آوردن خواسته درونی تلاش و کوشش میکنی و اگر به خواسته درونی نرسی غم واندوه وجودتان را فرامیگیرد، وقتی که آسیبی به وجودتان برسد دردمند میشوی و گریه و زاری میکنی ...
پاداش تو برای اینکار چیست؟
اگر براساس ارزشهای حقیقی وآسمانی به پرورانی، درشاهراه حقیقت قرار میگیری و پاداش تو اینست که ؟
- به پیشگاهش فرا میخواند و پاداش جهانی میدهد.
بدانید که تودرپرورش وجودتان، تنها نیستی بلکه در درون وجودتان و نیز اطراف وجودتان، فرشتگان آسمانی هستند که ناخودآگاه به تو یاری میرسانند و وجودتان را حفاظت میکنند و آگاهی، عشق و قدرت میبخشند.
ض. سروی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
🍃💐
گفت: باید قربانی کنی تا عبور کنی
گفتم: قربانی می کنم
گفت :باید وابستگی هایت را قربانی کنی
گفتم :قربانی می کنم
گفت: کافی نیست باید قربانی کنی
گفتم :"مَن" هایم را قربانی می کنم
گفت: باز هم کم است باید قربانی کنی
گفتم :قربانی می کنم خودم را، جسمم را، وجودم را
گفت :نه نشد باید قربانی کنی
گفتم: دیگر مگر چیزی مانده؟
گفت: باید دل دادگی ات را قربانی کنی
ساکت شدم
اشک هایم سرازیر شدند
فهمیدم چه میخواهد
از من میخواهد شَمسَم را قربانی کنم
گفتم: آخر مگر میشود؟
این شمس بود که چشم مرا به نور تو روشن کرد
نه نمیتوانم!
گفت: باید قربانی کنی وگرنه عبور نمی کنی؟
گفتم :آخر چگونه عشق را قربانی کنم او ریسمان بین منو توست؟
گفت :باید ریسمانت را پاره کنی
بند بند وجودم به التماس افتاده است
آخر چگونه می توانم؟
از من چیز دیگری بخواه
اما او همچنان اصرار داشت که باید قربانی کنی
نگاهم را به شمس دوختم
موهایش سپید شده بود از بس که برایم از عشق گفته بود وچشمانش مثل همیشه عاشقانه به من لبخند میزد
فریاد زدم و اشک ریختم
گفتم: من نمیتوانم
شمس گفت :من به تو درس پرواز را آموختم باید قربانی کنی
حیرت کردم
او چه می گوید؟ از من چه میخواهد؟ او خود، به قربانگاه آمده است!
ای وای من
ای شمس من
من تاب این درس را ندارم
لبخند زد
باید قربانی کنی
من آماده ام
تیغ را از نیام کشید و به دستم داد
فریاد زدم: الهی او ریسمان بین منو توست
چشمانم را بستم
او گفت: درس اول: تسلیم باش
اشکهایم را قورت میدادم
گفتم :قربانی می کنم
و ریسمان را پاره کردم
چشمانم را گشودم
خود را در آغوش او یافتم
لبخند میزد
گفت :من تو را بی واسطه میخواهم
گفتم: شمس!
شمس: چه شد؟
گفت: شمس در آغوش من بود
این تو بودی که او را رها نمی کردی
سکوت کردم
سرود عاشقانه ی او و شمس ملکوت را پرکرده بود۰۰۰
#ملت عشق الیف شافاک
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
🍃💐
بیگ محمد: هیچ وقت عاشق بودهای ستار؟
ستار: عاشق زیاد دیدهام
بیگ محمد: راه و طریقش چه جور است عشق؟
ستار: من که نرفتهام برادر
بیگ محمد: آنها که رفتهاند چه؟ آنها چه میگویند؟
ستار: آنها که تا به آخر رفتهاند، برنگشتهاند تا چیزی بگویند...
#کلیدر📚
#محمود_دولت_آبادی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
🍃💐
،، قصه ی آدم، قصه ی یک دل است و یک نردبان...
قصه ی بالا رفتن، قصه ی پله پله تا خدا،
قصه ی جستجو،
قصه ی از هر کجا تا او....
قصه ی آدم، قصه ی پیله است و پروانه،
قصه ی تنیدن و پاره کردن ،
قصه ی به درآمدن،،
قصه ی پرواز...
من اما هنوز اول قصه ام،
قصه ی همان دلی که روی اولین پله مانده است،
دلی که از بالای بلندی واهمه دارد از افتادن!
پروردگارم،،
دست دلم را میگیری؟
من هنوز اول قصه ام،
قصه ی هزار و یک نشانی،
نشانی ات را اما گم کرده ام...
باد غرور وزید و نشانیت را برد.
نشانیت را دوباره به من می دهی؟ با یک چراغ و یک ستاره ی قطبی؟!
من هنوز اول قصه ام،
قصه ی پیله و پروانه،
پیله ی بافتن را فراموش کرده ام...
به من می گویی پیله ام را چگونه ببافم؟
پروانگی را به یادم می آوری؟
دو بال ناتمام و یک آسمان...
من هنوز اول قصه ام،،
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
🍃💐
انصاف نباشد که مـن ِخسته ي رنجور
پروانه ي او باشم و
او شمعِ جماعت..!😐
#سعدی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
تماشاگه راز
"غروب کوهستان" غروب میشود و جان خسته ی روز ، دامن کشان از کرانه ای میگذرد که ،مردمانش ماه درسینه
پاشیده روی دامنِ خورشید
خون ماه
وقتی سحر سیاهیِ شب را
شکار کرد..
☘☘
چگونه جلوه کند آفتاب یکرنگی؟
درین زمانه که آیینه پشت و رو دارد
#صائب_تبریزی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
🍃🌹
آتش عشق تو در جان خوشتر است
جان ز عشقت آتشافشان خوشتر است
هر که خورد از جام عشقت قطرهای
تا قیامت مست و حیران خوشتر است
تا تو پیدا آمدی پنهان شدم
زانکه با معشوق پنهان خوشتر است
درد عشق تو که جان میسوزدم
گر همه زهر است از جان خوشتر است
درد بر من ریز و درمانم مکن
زانکه درد تو ز درمان خوشتر است
چون وصالت هیچکس را روی نیست
روی در دیوار هجران خوشتر است
#عطار نیشابوری🌿
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
🌸خدای من. عشق بیکران من
در هر ثانیه ای که میگذرد
بی شمار نعمت بر من ارزانی میکنی
تپش قلب ، دم و بازدم
دیدن ،شنیدن ، لمس کردن
نبض زدن ها، پلک زدن ،
فکر کردن و...
نعمت های بیشماری که ازشمردن
آن ناتوانم و ...
من چقدر بی تفاوت میگذرم
و مدام از نداشته هایم پیش تو
گله و شکایت میکنم
🌸خدایا
برای ناشکری ها و کم طاقتی هایم
برای فراموشکاری ها و بی توجهی هایم
مرا ببخش
🌸کریما
به دل نگیر
اگر گاهی زبانم از شکرت باز می ایستد
کم می آورد
در برابر بزرگی ات
🌺خدای مهربان.آرامش جانم
امروز ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ
ﺑﺮﺍی ما ﻣﻘدر فرما
آمین یا رب العالمین
✍؟؟؟؟
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
🍃💐
از جام عشق بین همه باغ و بهار مست
دوران دهر عاشق و لیل و نهار مست
ناهید در هبوط و قمر در شرف خراب
خورشید در طلوع و فلک ذرهوار مست
#اوحدى
🍃💐
گفتی مرا به خنده ،
خوش باد روزگارت
کس بیتو خوش نباشد
رو قصه دگر کن ..
َ#مولانا
🍃💐
گر سرم میرود از عهد تـــو سر بازنپیچم
تا بگویند پس از مـن که به سر برد وفا را
خنک آن درد که یارم به عیادت به سر آید
دردمندان به چنین درد نخواهند دوا را
#سعدى
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
🍃💐
ابوالحسن خرقانی باغی داشت یکبار بیل فرو برد نقره برآمد
دوم بار فرو برد زر برآمد
سوم بار فرو برد مروارید وجواهر برآمد
ابوالحسن گفت:
"خداوندا !ابوالحسن بدین فریفته نگردد من به دنیا از چون تو خداوندی بر نگردم."
قدرت روح ما انقدر بزرگ است که می تواند در حین یک چشم باز و بسته کردن تمامی کائنات و عوالم صغیر و کبیر را طی کند و...
همه چیزها را درک و دریافت نماید ولی آنچه مانع راهش هست چیزی نیست مگر کالبد جسم او که در آن تسخیر و زندانی شده است و..
تنها راه آزادی او از جسم رسیدن به درجه خلوص است.
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
Ankgor Wat - Dan Gibson,s-@khodshenasivo.mp3
5.34M
🍃💐
#موسیقی بیکلام
مدیتیشن و صدای پرندگان
🍃💐
جان بفشانم به شوق
در رهِ بـادِ صبـا
گر برساند
بـه مـا...
صبح، دمى بوى دوست
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
4_5971937538716206571.mp3
1.86M
🍃💐
#حسام الدین سراج
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
🍃💐
شهادت میدهم به مرغان سپید بال
هنگامی که تو را به یاد میآورم
و از تو مینویسم
قلم در دستم شاخه گلی سرخ میشود
نامت را که مینویسم
ورق های زیر دستم غافلگیرم میکنند
آب دریا از آن میجوشد
و مرغان سپید بال بر فراز آن پرواز میکنند
هنگامی که از تو مینویسم مداد پاک کنام آتش میگیرد
پیاپی باران بر میزم میبارد
و بر سبدِ کاغذهای دور ریختهام
گلهای بهاری میرویند
و از آن پروانههای رنگارنگ و گنجشگکان پر میگیرند
وقتی آنچه نوشتهام را پاره میکنم ،
کاغذ پاره هایم
قطعه هایی از آینهی نقره میشوند
مانند ماهی که روی میزم بشکند .
بیاموز مرا چگونه بنویسم از تو
یا
چگونه فراموشت کنم .
#غاده_السمان
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
🍃💐
شهریاری کرد قصری زرنگار
خرج شد دینار بر وی صد هزار
چون شد آن قصر بهشت آسا تمام
پس گرفت از فرش آرایش نظام
گفت این قصر مرا در هیچحال
هیچ باقی هست از حسن و کمال
هر کسی گفتند در روی زمین
هیچ کس نه دید و نه بیند چنین
زاهدی برجست، گفت ای نیک بخت
رخنهای ماندست و آن عیب است سخت
گر نبودی قصر را آن رخنه عیب
تحفه دادی قصر فردوسش ز غیب
شاه گفتا من ندیدم رخنهای
هم برانگیزی تو جاهل فتنهای
زاهدش گفت ای به شاهی سرفراز
رخنهای هست آن ز عزرائیل باز
گرچه این قصرست خرم چون بهشت
مرگ بر چشم تو خواهد کرد زشت
از سرای و قصر خود چندین مناز
رخش کبر و سرکشی چندین مناز
گر کسی از خواجگی و جای تو
با تو عیب تو بگوید وای تو
#عطار نیشابوری
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘