eitaa logo
تماشاگه راز
283 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
عیسی علیه‌السلام بگذشت بر مرد خفته‌ای، گفت: ای بنده خدا چرا برنخیزی و خدای را نپرسی؟ گفت: یا رسول‌ا… من خدای را پرستیده‌ام به دوستترین عبادتها به نزد او. عیسی گفت: چون؟ (گفت:) چنانکه دنیا را بگذاشته‌ام با اهل او. عیسی گفت: بخسب که از همه عابدان و زاهدان گذشتی و مردی شمس تبریزی 🍃 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر فقط چشمهایمان روح ها را به جای بدن ها می دیدند چه‌قدر عقایدمان از زیبایی متفاوت می بود.... https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
های باران ای مهربانتر از برگ، در بوسه های باران بيداری ستاره، در چشم جويباران آئينه نگاهت؛ پيوند صبح و ساحل لبخند گاه گاهت؛ صبح ستاره باران بازا که در هوایت خاموشی جنونم فريادها بر انگيخت از سنگ کوهساران ای جويبار جاری! زين سايه برگ مگريز کاين گونه فرصت از کف دادند بی شماران گفتی: "به روزگاری مهری نشسته!" گفتم: "بيرون نمیتوان کرد، حتی به روزگاران" بيگانگی ز حد رفت، ای آشنا مپرهيز زين عاشق پشيمان، سرخيل شرمساران پيش از من و تو بسيار بودند و نقش بستند ديوار زندگی را زين گونه يادگاران وين نغمه محبت، بعد از من و تو ماند تا در زمانه باقيست آواز باد و باران محمدرضا شفیعی کدکنی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
منقار صد همای به خون غوطه می‌زند در جست‌وجوی چاشنی استخوان ما https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نقل است که در بلخ قحطی عظیم بود، چنانکه یکدیگر می‌خوردند، غلامی دید در بازار شادمان و خندان. گفت: ای غلام، چه جای خرمی است؟ نبینی که خلق از گرسنگی چون اند؟ غلام گفت: مرا چه باک که من بنده کسی ام که وی را دهی است خاصه و چندین غله دارد. مرا گرسنه نگذارد. شقیق آن جایگاه از دست برفت. گفت: الهی این غلام به خواجه ای که انبار داشته باشد چنین شاد باشد. تومالک الملوکی و روزی پذیرفته ما چرا اندوه خوریم؟ درحال از شغل دنیا رجوع کرد و توبة نصوح کرد و روی به راه حق نهاد و در توکل به حد کمال رسید. پیوسته گفتی: من شاگرد غلامی ام. _ذکر شقیق بلخی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا