eitaa logo
تماشاگه راز
280 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🍃بسم الله الرحمن الرحیم✨🍃
الهی!✨ عظیم شأنی و همیشه مهربانی، قدیم احسان و روشن برهانی، هم نهانی هم عیانی از دیده ها نهانی و جانها را عیانی، نه به چیزی مانی تا گویم که چنانی، آنی که خود گفتی و چنانکه خود گفتی آنی. https://eitaa.com/TAMASHAGAH
یکی روز شاه جهان سوی کوه گذر کرد با چند کس همگروه پدید آمد از دور چیزی دراز سیه رنگ و تیره‌تن و تیزتاز دوچشم از بر سر چو دو چشمه خون ز دود دهانش جهان تیره‌گون نگه کرد هوشنگ باهوش و سنگ گرفتش یکی سنگ و شد تیزچنگ به زور کیانی رهانید دست جهانسوز مار از جهانجوی جست برآمد به سنگ گران سنگ خرد همان و همین سنگ بشکست گرد فروغی پدید آمد از هر دو سنگ دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ نشد مار کشته ولیکن ز راز ازین طبع سنگ آتش آمد فراز جهاندار پیش جهان آفرین نیایش همی کرد و خواند آفرین که او را فروغی چنین هدیه داد همین آتش آنگاه قبله نهاد بگفتا فروغیست این ایزدی پرستید باید اگر بخردی شب آمد برافروخت آتش چو کوه همان شاه در گرد او با گروه یکی جشن کرد آن شب و باده خورد نام آن جشن فرخنده کرد ز هوشنگ ماند این یادگار بسی باد چون او دگر شهریار کز آباد کردن جهان شاد کرد جهانی به نیکی ازو یاد کرد https://eitaa.com/TAMASHAGAH
مُصطفی را _صَلَّی الله عَلَیْهِ وَسَلَّمَ_ اوّل به کلّی مشغولِ خود کرد، بعد از آن امر کرد که خَلق را دَعوت کن و نَصیحت دِه و اصلاح کن. مُصطفی صَلَّی الله عَلَیْهِ وَسَلَّمَ در فغان و زاری درآمد که: آه چه گناه کردم، مرا از حضرت چرا می‌رانی؟ من خَلق را نخواهم. حق تعالی گفت: ای محمّد... هیچ غَم مَخور که تو را نگذارم که به خلق مشغول شوی، در عینِ آن مشغولی، با من باشی و یک سَرِ موی از آنچه این ساعت با منی، چون به خلق مشغول شوی؛ هیچ از آن، از تو کم نگردد. در هر کاری که ورزی در عینِ وَصل باشی. فیه ما فیه🍃 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
خدا بود و با او هیچ‌کس نبود در خود نظر کرد و با یک نظر، یک دل نه صد دل عاشق خود شد هم ناظر بود و هم منظور و محصول این عشق هجده هزار عالم شد https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌺🕯کانِ عود🕯🌺 کانِ عودی؛ در تو گر آتش زنند این جهان از عطر و ریحان آگنند تو نه آن عودی کز آتش کم شود تو نه آن روحی کَاسیر غم شود عود سوزد، کانِ عود از سوز دور باد کَی حمله بَرَد بر اصلِ نور؟ ای ز تو مر آسمان‌ها را صفا ای جفای تو نکوتر از وفا زآن‌که از عاقل جفایی گر رود از وفای جاهلان آن بِه بُوَد گفت پیغامبر: عداوت از خِرد بهتر از مِهری که از جاهل رسد (دفتر دوم مثنوی: ابیات ۱۸۷۵ به بعد) 🦋برخی باشند که سخن گویند و از سخن ایشان، بویِ دود آید؛ برخی هم باشند که سخن گویند و از سخن ایشان، بویِ عود آید. خوشا جانهایی که به تعبیر مولانا، کانِ (معدن) عود‌اند. جانهایی که وارثانِ آب و آیینه و ناشرانِ نور و روشنی‌اند. آنها، جانِ جان‌ و مایه‌ی رونق و صفای زمین و آسمان‌‌اند. جهان از وجودِ عطر‌آگینِ چنین ماهرویانِ نیکو‌خصالی خالی مباد! https://eitaa.com/TAMASHAGAH
جهانی راز دارم مانده در دل که را گویم چو یک محرم ندارم
4_5796681011655870830.mp3
4.59M
🎙 دنگ شو 🎼 جای خالی را پر کنید https://eitaa.com/TAMASHAGAH
«در افکارم، تصویری قدیمی هست در این تصویر، اشتیاقی حاکم و در این اشتیاق، عطشی که از آن توست. در رویایم، سایه‌ای بی‌خاطره هست در این سایه، شرابی و در این شراب، قطره‌ای از مروارید که از آن توست. بر لبم نغمه‌ای حزن‌انگیز جاریست در این نغمه، تک‌جمله‌ای بی‌تا و در این جمله، نُتی عارفانه که از آن توست. در قلبم، خلوتگاهی پنهان است در این خلوتگاه، چراغی نیمه‌جان و در این چراغ، شعله کوچکی که منتظر توست.» https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🦋✨🦋 اویس قرنی قدّس سرّه چون شب درآمدی گفتی: هذه لیلة الرکوع، هذه لیلة السجود، یا به رکوعی یا به سجودی شب بآخر آوردی، گفتند: ای اویس چون طاقت میداری شبی بدین درازی بر یک حال؟ گفت کجاست شب دراز؟ کاشکی ازل و ابد یک شب بودی، تا ما سجودی به آخر آوردمی نه سه بار در سجودی سبحان ربّی الاعلی سنّت است، ما هنوز یک بار نگفته باشیم که روز آید. شبهای فراق تو کمانکش باشد صبح از بر او چو تیر آرش باشد و آن شب که مرا با تو بتا خوش باشد گویی شب را قدم در آتش باشد ای جوانمرد در میانه شب سحرگاهی باز نشین وضویی برآر، روی فرا قبله کن و دو رکعت به راز و نیاز بگزار، تا هر چه اویس قرنی را در حوصله نوش آمد زلّه‌ای از آن به جان تو فرستند. و جهد آن کن که در خواب نروی مگر که خوابت بیوکند در میان ذکر. در خبر است که هر که در خواب رود در میان عبادت ربّ العزّة بمکان او وا فریشتگان مباهات کند، که این گدا را می‌بینید به تن در خدمت و به دل در حضرت؟ چه وقت خفتن است ای دوست برخیز ترا زین پس که خواهد داشت معذور بوقت صبح خوش خفتن نه شرط است مرا بگذاشتن سرمست و مخمور کشف الاسرار 🦋✨🦋 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌼🍃🌼🍃🌼🍃 در صومعه نگنجد، رند شرابخانه عنقا چگونه گنجد در کنج آشیانه؟ ساقی، به یک کرشمه، بشکن هزار توبه بستان مرا ز من باز، زان چشم جاودانه تا وارهم ز هستی وز ننگ خودپرستی بر هم زنم ز مستی نیک و بد زمانه زین زهد و پارسایی چون نیست جز ریایی ما و شراب و شاهد، کنج شرابخانه چه خوش بود خرابی! افتاده در خرابات چون چشم یار مخمور از مستی شبانه آیا بود که بختم بیند به خواب مستی او در کناره، آنگه من رفته از میانه؟ ساقی شراب داده هر لحظه جام دیگر مطرب سرود گفته هر دم دگر ترانه در جام باده دیده عکس جمال ساقی و آواز او شنوده از زخمهٔ چغانه این است زندگانی، باقی همه حکایت این است کامرانی، باقی همه فسانه میخانه حسن ساقی، میخواره چشم مستش پیمانه هم لب او، باقی همه بهانه در دیدهٔ جام شراب و ساقی هر سه یکی است و احول بیند یکی دوگانه 🌼🍃🌼🍃🌼 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨طعم حقیقت✨ عارفی می‌گوید: من هرکجا «طعمِ حقیقت» را می‌چشم، حضورِ خدا را همانجا می‌یابم. طعمِ حقیقت، حضور خداوند است https://eitaa.com/TAMASHAGAH
بر در میکده رندان قلندر باشند که ستانند و دهند افسر شاهنشاهی خشت زیر سر و بر تارک هفت اختر پای دست قدرت نگر و منصب صاحب جاهی 🌹حضرت حافظ https://eitaa.com/TAMASHAGAH
تجلی حضرت حق در بندگانش، مختلف عمل میکند به طوری که گروهی را گنگ و ساکت و طایفه ای را به گفتن اَنا گویا میکند و برخی را به گفتن اَنتَ و بعضی را نیز به گفتن هو وامیدارد اما همه ی این گروه ها در عین اختلاف تعابیرشان، برای او و به او و با اویند... 🌹شیخ ابن عربي https://eitaa.com/TAMASHAGAH
💫✨💫✨💫 یک روز شیخ می‌رفت. جوانی قدم بر قدم شیخ نهاد و می‌گفت: قدم بر قدم مشایخ چنین نهند. و پوستینی در بر شیخ بود. گفت: یا شیخ پاره ای از این پوستین به من ده تا برکت تو به من رسد. شیخ گفت: اگر تو پوست بایزید در خود کشی سودت ندارد؛ تا عمل بایزید نکنی. https://eitaa.com/TAMASHAGAH
تو مدام به "من" می اندیشی و من مدام در اندیشه ی "منم" این چه "منی" ست؟ که هم تو بدان مشغولیُ و هم من؟! این "من" اگر، محبوبِ توست، توراست؛ پس این چه اندیشه است که مراست؟! به منی که توراست، اندیشیدن نارواست پس بر این من ، تماشای تو، و نیندیشیدن به غیرت، سزاست؛ به تویی که همه چیزی توراست. 📝کلام حقیقت https://eitaa.com/TAMASHAGAH 💫✨💫✨💫✨💫
🌹قاعده ۲۹ از چهل قاعده🌹 تقدیر به آن معنا نیست که مسیر زندگیمان از پیش تعیین شده... به همین سبب این که انسان گردن خم کند و بگوید: «چه کنم، تقدیرم این بوده»،  نشانه‌ی جهالت است. تقدیر همه‌ی راه نیست، فقط تا سر دو راهی‌هاست... گذرگاه مشخص است، اما انتخاب گردش‌ها و راه‌های فرعی در دست مسافر است. پس نه بر زندگی‌ات حاکمی و نه محکوم آن. قاعده ۲۸👈اینجا https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پرده بردار ای حیات جان و جان افزای من غمگسار و همنشین و مونس شب‌های من ای شنیده وقت و بی‌وقت از وجودم ناله‌ها ای فکنده آتشی در جمله اجزای من امشب از شب‌های تنهایی است رحمی کن بیا تا بخوانم بر تو امشب دفتر سودای من https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🔥♥️ هر آن دلی که سوخته تر و درد وی تمام تر با توحید آشناتر و به حق نزدیک تر 🔥♥️ https://eitaa.com/TAMASHAGAH
مادهٔ بیماریِ عاشق چه می‌داند طبیب ؟ خون غلط، بلغم غلط ،صفرا غلط، سودا غلط نبضِ بیماران چشم او نمی‌آید به دست می‌کند صد راه این‌جا، بوعلی‌سینا غلط https://eitaa.com/TAMASHAGAH
عقل حجت خدای است، ولیکن چون بر وجه استعمال نکنی متناقض نماید. و از بهر این است که هفتاد و دواند ملت. عقلها باهم مخالفند و متناقضند . مثلا دوکس را بپرسی که دو در دو چندست؟ هر دو یک جواب گویند بی مخالفت، زیرا اندیشه کردن آن آسان است. چون بپرسی هفت در هفت چندست، یا هفده در هفده؟ خلاف کنند آن دو عاقل ، زیرا اندیشه آن دشوار ترست. چون کاهلی کند و عقل را استعمال نکند چنان است که آینه را کژ می دارد، و اگر نه، صد هزار آینه را چون راست داری ، یک سخن گویند. مصدقاً لما بین یدیه و مهیمناً علیه. "نورها جمله یار یک دگرند". تبریزی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
اندوه من اینست که در دفتر شعرم یک بیت به زیبایی چشم تو ندارم
آن‌قدر نگذاشتی ببوسمت که بوسه را هم ممنوع کردند. حالا نفس‌هامان هم به شماره افتاده، مثل عشق سال‌های وبا وای بر ما ... به‌خاطر همه‌ی بوسه‌هایی که از هم دریغ کردیم! از طرف من به تمام مردم دنیا بگو تا می‌توانید همدیگر را ببوسید. نسل ما همه مردند در عصر یخبندان. عصری که بوسیدن، حکم جام شوکران را داشت و چکاندن ماشه در دهان خویش ... به همه‌ی دنیا بگو ما را نامهربانی‌‌ها کشت؛ نه جنگ‌های صلیبی و طاعون و سل ... https://eitaa.com/TAMASHAGAH
کار عالم به موج دریا می ماند یا خود موج دریاست. و عاقل هرگز بر موج هرگز عمارت نسازد و‌ نیت اقامت نکند. ای عزیز! به یقین بدان که ما مسافرانیم و البته ساعة فساعه در خواهیم گذشت و حال هر یک از ما هم مسافر است و البته ساعة فساعه خواهد گذشت و اگر اقبال و راحت است می گذرد و اگر محنت است هم می گذرد ، پس اگر اقبال داری اعتماد بر بخت مکن که معلوم نیست که ساعت دیگر چون‌ باشد و اگر محنت داری هم دل خود را تنگ مکن که معلوم نیست که ساعت دیگر چون باشد. در بند آن باش که آزاری از تو به کسی نرسد به قدر آن که می توانی راحت برسان و شکر توفیق بکن. الکامل نسفی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
بااو... به او، بی خویش،نجوا کردم بسطامی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
مگذار که خستگان بمیرند دور از تو به انتظار مرهم بی‌ما تو به سر بری همه عمر من بی‌تو گمان مبر که یکدم https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼