🍃🌹
در من هر صبح
پیامبری برانگیخته می شود
که آه عصایش
دریای اشکهای مرا می شکافد
در میان آتش بی تاب سینه ام
گلستانی می آفریند
به نام "عشق"
و من بر بام کعبه سکوتم
تنها موذن شهر اویم
#فاطمه_لشکری (راحیل کرمانی)
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
🍃💐
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
بر در دل روز و شب منتظر یار باش
دلبر تو دایما بر در دل حاضر است
رو در دل برگشای حاضر و بیدار باش
دیدهٔ جان روی او تا بنبیند عیان
در طلب روی او روی به دیوار باش
ناحیت دل گرفت لشگر غوغای نفس
پس تو اگر عاشقی عاشق هشیار باش
نیست کس آگه که یار کی بنماید جمال
لیک تو باری به نقد ساختهٔ کار باش
در ره او هرچه هست تا دل و جان نفقه کن
تو به یکی زندهای از همه بیزار باش
گر دل و جان تو را در بقا آرزوست
دم مزن و در فنا همدم عطار باش
#عطار
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
🍃🌸
به تولای تو
در آتش محنت چو خلیل
گوییا در چمن لاله و ریحان بودم
تا مگر یک
نفسم بوی تو آرد دم صبح
همه شب منتظر مرغ سحرخوان بودم
#سعدی
🍃☺️
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
🍃💐
نباشد همی نیک و بد پایدار
همان به که نیکی بود یادگار
دراز است دست فلک بر بدی
همه نیکویی کن اگر بخردی
چو نیکی کنی، نیکی آید برت
بدی را بدی باشد اندر خورت
# فردوسی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایت دوستی های یکطرفه☺️
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
✨🍃گفتم: ای جان تو عین مایی! گفت:
عین چه بْوَد در این عیان که منم
✨🍃گفتم آنی! بگفت: های خموش!
در زبان نامدهست آن که منم
✨🍃گفتم اندر زبان چو در نامد
اینت گویای بیزبان که منم
(مولانا)
گفتم انقدر به تو آغشتهام، آمیختهام، که دانستم تو «عینِ منی». آخر هر پارهای از من، بوی تو را گرفته. گفت: عین؟ در برابرِ عیانی من چه جایِ عین؟ من عیانتر از عینِ توام.
گفتم: یعنی تو، من نیستی؟ خودِ خودم نیستی؟ باشد. پس، «آنی». «آن». چیزی بیرون از منی. همان که «لطیفهای است نهانی»، همانی که «یُدرَک و لایوصَف». همان جذبهای که هر گاه شاعران در میمانند میگویند: «آن». و بندهی طلعتِ هر کسی میشوند که «آنی» دارد.
گفت: آهای! نه. خاموش! من فراتر از زبانم. گستردهتر از کلمات تو. حتا از «آن».
گفتم: حال که تو نه عین منی، و نه در زبان میآیی، من با همهی بیزبانی، گویای توام. از تو میگویم با اینکه میدانم در برابر تو بیزبانم. به زبان نمیآیی، میدانم. اما همچنان از تو میگویم. گویای بیزبانم من.
کارِ من گفتن از توست. در عینِ بیزبانی. در عینِ وقوف به بیزبانی. بیسلاحم، اما به جنگ تو میآیم. با قلبم. با کلماتم.
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
تماشاگه راز
✨🍃گفتم: ای جان تو عین مایی! گفت: عین چه بْوَد در این عیان که منم ✨🍃گفتم آنی! بگفت: های خموش! در زب
🌼🌼
نقل است که روزی[شیخ ابوعلی دقاق] بر سر منبر میگفت: خدا و خدا و خدا. کسی گفت: خواجه خدا چه بُوَد؟ گفت: نمیدانم. گفت: چون نمیدانی چرا میگویی؟ گفت: این نگویم چه کنم؟}
تذکرة الاولیا🍃
🌼🌼
#سعدی
چنانم در دلی حاضر
که جان در جسم و خون در رگ
فراموشم نهای وقتی
که دیگر وقت یاد آیی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
شناخت بدبختی به جای جستجوی خوشبختی
آیا مهم نیست که به جای پرسیدن اینکه خوشبختی چیست، کشف کنیم که چرا ناراضی هستیم؟ چرا این ذهن فلج شده است؟ چرا افکار ما محدود، کوچک و جزئیاند؟ اگر بتوانیم محدودیت فکر را درک کنیم، واقعیت آن را ببینیم، در این اکتشاف رهایی وجود دارد.
جیدو کریشنامورتی
«زندگی پیشِ رو»
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
🍃🍃🍃
آن همه مرغان به خدمت سیمرغ رفتند. هفت دریا در راه آب پیش آمد ، بعضی از سرما هلاک شدند و بعضی از بوی دریا فرو افتادند . از آنهمه دو مرغ بماندند ،
منی کردند که همه فرو رفتند ، ما خواهیم رسیدن به سیمرغ .
همین که سیمرغ را بدیدند دو قطره خون از منقارشان فرو چکید ، و جان بدادند.
آخر این سیمرغ آن سوی کوه قاف ساکن است ، اما پرواز او از آن سو خدا داند تا کجاست ، اینهمه مرغان جان بدهند تا گرد کوه قاف دریابند.
دعوی حالت می کنند ، اگر در همه عالم یک روز بوی حالت به او رسیده باشد ، حال او دگرگون شده باشد.
شمس تبریزی🍃
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
بی حس و بیگوش و بی فکرت شوید
تا خطابِ إرجِعی را بشنوید
اگر می خواهید خطاب حق تعالی را بشنوید باید از قید و بند حواس ظاهر و گوش ظاهر و عقل جزئیِ دنیاطلب رها شوید.
☄اِرْجِعی ( = بازگرد)
متّخذ است از آیه ۲۷ و ۲۸ سوره فجر: يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةَ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً .
«ای نَفسِ آرام یافته، باز آی به سوی پروردگارت در حالی که راضی به حق و مَرضیِ حق هستی.»
💥 منظور بیت: از قید و بند مقتضیات جسمانی و نفسانی، خود را رها کنید تا لیاقت آن یابید که به سوی حق تعالی رجوع کنید....
#مثنوی_معنوی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
درویش را دیروز و فردا چه بوَد؟
او در وقت است
سالک را دیروز و فردا نَبود
تو بر مرکب سواری و او بر وقت
#خواجه_عبدالله_انصاری
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
کسی که قادر است تا با معرفت و حکمت، "خویشِ" خودش را ادراک کند با هر تضادی که پیش بیاید متاثر نمیشود. او به غم ها و شادی های دنیا فقط به عنوان نمایشی روی صحنه نگاه میکند. در نگاه او تمام دنیا صحنهی نمایش است. این ذهن است که عینیتها را میبیند و تجاربی دارد و همچنین این ذهن است که وقتی دیدن و تجربه کردن را متوقف میکند خلائی را مییابد، ولی آن «تو» نیستی.تو آن روشنایی مداومی که هم تجربه وهم خلأ را روشن میکند.
🍃
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
چه مستیست،
ندانم،
که رو به ما آورد؟!
که بود ساقی و این باده از کجا آورد؟!
حافظ👌💐
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
🍃ماهیت مقایسه 🍃
منشأ و محرک مقایسه در حقیقت "خود" است؛ الگوهای نشسته در آن است. ما درواقع "خود"مان را با "خود"مان مقایسه میکنیم. در تمام زمینهها ما دوالگویه هستیم - "حقیر"، "متشخص"، "بیعرضه"، "باعرضه"، "موفق"، "ناموفق" - و این دو الگوها هستند که خود را با یکدیگر مقایسه میکنند. و چون الگوهای من مبتنی بر تعبیرها و پندارهای ذهن خودم است من عملاً دارم پنداری را با پنداری دیگر میسنجم.
بنابراین مقایسه یعنی دو هیچ را با یکدیگر سنجیدن و سپس به تلاش افتادن تا یک هیچ را جای هیچ دیگر نشاندن. این یعنی پوچی.
کتاب «هله»
محمدجعفر مصفا
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
☘🌼☘🌼☘
🙏خداوند فیلسوفان راز است، معماست، مثل یک مسئلهی ریاضی است که شما بکوشی تا آن را حل کنی بعد از اینکه حل کردی دست از آن برداری!
🤗اما خداوند عاشقان "ناز" است
👌نازنین است
✌️معشوقی است که
همیشه با آدمی است
👈به قول حلاج:
معشوق همه ناز باشد نه راز......
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘
در توبه مرا گفت که برگیر شرابی
ساقی تو که خود بیشتر از خلق خرابی !
این ماهی دلمرده در این برکه ی دلگیر
جز دوری آن ماه ندیده ست عذابی
من عارف دلتنگم ، یا زاهد دلسنگ؟
هر روز نقابی زده ام روی نقابی …
یک عمر ملائک همه گشتند و ندیدند
در نامه ی اعمال منِ مست صوابی
ساقی! همه بخشوده ی یک گوشه چشمیم
آنجا که تو باشی چه حسابی؟ چه کتابی؟
🔸#فاضل_نظری🔸
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
☘☘☘☘