eitaa logo
مرکز توسعه صلاحیت‌های حرفه‌ای تدریس (TDC)
1.1هزار دنبال‌کننده
149 عکس
4 ویدیو
56 فایل
مرکز توسعه صلاحیت‌های حرفه‌ای تدریس دانشگاه اصفهان مرجع برگزاری برنامه های تخصصی تدریس: برگزاری کارگاه های سطوح چهارگانه (48 دوره)، مشاوره تدریس، روایت نگاری تدریس و راهبری حرفه ای @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">tdcenterisfahan@gmail.com تلفن: 03137935495 https://tdc.ui.ac.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
ادگار مورن، فیلسوف فرانسوی
مائده سادات خدامی مارنانی_کدهای اخلاقی مطرح شده در کلاس.pptx
1.16M
یکی از درسهای این ترم بنده، «اخلاق حرفه ای در آموزش» است. دانشجویان این درس، امسال در دانشگاه پذیرفته شدند. یعنی دو ماهی است که پا به دانشگاه گذاشتند. تدریسم، معمولاً دارای ویژگی های زیر است: فعالیت بیشتر دانشجویان، درگیرشدن آنها با مباحث درس، پرسش و پاسخ، بازی های مفهومی، گفتگو و دیالوگ، ترسیم ساخت ذهنی از درس، انجام پروژه و البته سخنرانی. هفتۀ گذشته پس از آنکه حدود ده دقیقه راجع به اصول اخلاق حرفه ای سخن راندم. از 43 دانشجوی کلاسم خواستم تا هر یک به این پرسش پاسخ بدهند: با توجه به اصول اخلاق حرفه ای، اگر شما مدیر مدرسه بودید، چه کدهای اخلاقی برای کلاس درس تعیین می کردید. پس از یک ساعت، همۀ دانشجویان برای هر اصل اخلاقی، چندین کداخلاقی نوشتند. سپس از یکی از دانشجویان خواستم که پاسخ تمام دانشجویان را در یک فایل پاورپوینت ارائه بدهند. فایل پیوست، پاسخ دانشجویان به پرسش بنده است. مجموع پاسخ دانشجویان، اگر چه ممکن است در برخی موارد اندک، ناقص و نادرست باشد، ولی مجموع کارشان از نقطه نظرهای زیر شگفت انگیز است: 1) دارای تجربه های بسیار ارزشمندی هستند. 2) به خوبی می توانند مباحث نظری را با واقعیت ها و تجربه های خود پیوند بزنند. 3) در برخی موارد نگاهشان خلاقانه و نابهنگام است. 4) برخی از مطالبی که عرضه کردند، فراتر از دانش اخلاق حرفه ای است، یعنی به عنوان کسی که سالها کارگاه های آموزشی راجع به اخلاق حرفه ای در آموزش برگزار کرده ام، از مطالب آنها می توان در مطالب درسی و کارگاه های آموزشی استفاده کرد. 5) ذهنیت تازه تر و پاک تری دارند. من امروزه در مواجهه باهاشون احساس مسئولیت بیشتری می کنم.
هدایت شده از محمّدرضا نیستانی
هدایت شده از محمّدرضا نیستانی
به قوۀ فهم و شناخت دانشجویان می توان اعتماد کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم سینمایی آقای لازار👨‍🏫 🗒خلاصه ی فیلم: آقای لازار، مردی الجزایری ست که به فرانسه پناهنده شده و به عنوان معلم، در مدرسه ای مشغول به کار می شود. او جایگزین معلم قبلی شده که در کلاس درس خودش را به دار آویخته و با این کارش به نوعی تمامی شاگردان کلاس را درگیر کرده است. آقای لازار در حالی که مشکلات خودش را دارد، سعی می کند ذهن بچه ها را از این مسئله ی سنگین پاک کند.
فیلم سینمائی آقای لازار (2011)، قصۀ مسئولیت اجتماعی یک معلم و توجه او به اصول اخلاق حرفه ایش همچون اعتمادورزی، عشق، اعتماد و همدلی با فراگیر در فرایند آموزش است.
چهارمین فیلم بلند فیلیپ بوردیو، پس از این‌که توانست در جشنواره‌ی لوکارنو جایزه‌ی بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را از آنِ خود کند، به‌عنوان فیلم برگزیده‌ی سینمای کانادا برای اسکار آن سال برگزیده شد و توانست به فهرست نهایی نامزدهای بهترین فیلم غیرانگلیسی‌زبان نیز راه پیدا کند؛ اما درنهایت از رسیدن به جایزه‌ی اصلی بازماند. فیلم‌نامه‌ی فیلم از روی نمایش‌نامه‌ای به‌اسمِ بشیر لازار اقتباس شده است. فردی الجزایری که به‌دلایلِ سیاسی، به کانادا پناهنده شده است و حالا برای امرار معاش در این کشور، در مدرسه‌ای ابتدایی مشغولِ آموزش به کودکان است. تمرکز اصلی روایت فیلم بر روی حضور او در مدرسه و هم‌چنین جلساتی است که با اداره‌ی مهاجرت کانادا برگزار می‌کند تا آن‌ها را متقاعد کند که جان‌ش در الجزایر در خطر است و ناگزیر از این پناهندگی است. همان‌طور که پیش‌تر همسر او به‌خاطر آخرین کتابی که نوشته است به‌دست کسانی که در کتاب از آن‌ها انتقاد کرده بود، کشته شده است. داستان فیلم از آن‌جا شروع می‌شود که بعد از خودکشی یکی از معلمان مدرسه، آقای لازار جانشین او می‌شود تا در ادامه‌ی سال تحصیلی، تدریس را بر عهده بگیرد. آن اتفاقِ تلخ برای بچه‌ها ــ که یکی از آن‌ها اتفاقی با آن مواجه می‌شود ــ و مسئولیتی که لازار روی دوش‌ش احساس می‌کند تا بتواند از پسِ این موقعیت تازه در زندگی‌اش بربیاید، چالش‌هایی‌اند که لازار با آن‌ها روبه‌روست. یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های او در این میان نیز این است که به بچه‌ها کمک کند تا ترومای حاصل از خودکشی معلمِ پیشین را هضم کنند یا از یاد ببرند. در این میان، رابطه‌ای خاص بین او و یکی از شاگردان خردسال‌ش شکل می‌گیرد. رابطه‌ای ناشی از اعتماد و مهر متقابل. هر چند که این شغل او نیز دست‌خوش فرازوفرودهایی می‌شود و او درنهایت آن را نیز از دست می‌دهد، اما در این میان او چیزی مهم‌تر را به‌دست می‌آورد. چیزی که باید فیلم را ببینید تا متوجه‌ش شوید. آقای لازار فیلمی آرام و دوست‌داشتنی است که با میزانسن‌هایی بسیار ساده و با روایتی سیال ساخته شده است. فیلمی ساده که درنهایت به‌مقدار خوبی عمیق است و می‌تواند مخاطب را به فکر فروببرد. @TDCcenter
در تمامی نظام های آموزش تحصیلات تکمیلی، یکی از اهداف تربیت دانشجویان دکتری، تامین نیروی انسانی نظام آموزش عالی و به عبارتی تربیت استاد­ان آینده است. این مهم، از دیدگاه ارتقای تخصصی دانشجویان دکتری، با دو روش، مورد توجه همه دانشگاه ­های دنیا قرار می گیرد: 1) آموزش نظری و ارائه محتوای آموزشی در زمینه های طراحی درس، الگوها، روشها و فنون تدریس، فلسفۀ آموزش عالی، مدیریت کلاس، روانشناسی تدریس، اخلاق حرفه ای و ارزشیابی است. 2) تدریس و دستیار مدرس در دانشگاه. با وجود فرصت تدریس دانشجویان دکترا، آنها کمتر فرصت داشتنه اند تا برای ارتقای دانش، بینش و مهارت تدریس شان در کارگاه های آموزشی مشارکت نمایند. از این رو، از همۀ همکاران و دوستان خواهشمندیم ضمن توجه به این امر، دانشجویان دکترا را با مرکز توسعۀ صلاحیت های حرفه ای تدریس دانشگاه اصفهان (TDC) آشنا کنید و آدرس سامانۀ الکترونیکی این مرکز را در گروه های تحصیلات تکمیلی خودتان به اشتراک بگذارید. سپاسگزارم https://eitaa.com/TDCcenter
استاد حاضر جواب و دیدن جن از دکتر محسن میوه چی (پوستۀ شکلات مینو (1402)، از مجموعه روایتهای تجربه زیسته در محیطهای آموزشی، مرکز TDC، اصفهان)
سال های دور و هنگام تحصیلات کارشناسی¬ام، استادی به نام دکتر بینای مطلق در گروه ریاضی دانشگاه صنعتی اصفهان بود که مدرک کارشناسی ارشد ریاضی و دکتری فلسفه از دانشگاه¬های آلمان داشت. شخصیت و روحیاتش جالب بود و در زمینه¬های متنوعی اطلاعات داشته و پُر انرژی، سریع¬الانتقال و حاضر جواب بود. گاهی برای دانشجویان علاقمند به مطالب اضافی، در مورد ریاضیات بی نهایت بزرگ¬ها و بی¬نهایت کوچک¬ها کلاس فوق¬ برنامه و بدون دریافت هیچ وجهی، برگزار می¬کرد. بعد از انقلاب فرهنگی، علاوه بر تدریس دروس ریاضیات پایه برای رشته¬های مهندسی، گاهی درس تاریخ علم از دروس عمومی دوره کارشناسی را هم ارائه می¬کرد. در کلاس تاریخ علم، دو دانشجوی حاضر جواب و زبل اصفهانی، در ردیف آخر می¬نشستند و در طول کلاس ها به مناسبت¬های مختلف ابراز وجود می¬کردند. مبحث درس به جن و انس و عوالم هفت¬گانه رسیده بود. دکتر بینا، طبق معمول با شور و انرژی، در حال توصیف مشخصات جن بود که یکی از آن دو دانشجو دست بلند کرد و گفت: استاد شما طوری از خصوصیات جن صحبت می¬کنید که گویا خودتان جن را دیده¬اید. با این حرف، کلاس غرق خنده شد. دکتر بینا برای چند لحظه به آن دانشجو خیره نگاه کرد و گفت: والله راستش را بخواهید تا حالا جن ندیده¬ام، اما تخم جن چرا.! با این حرف دکتر بینا، صدای انفجار خنده درکلاس بلند شد و تا مدتی ادامه داشت. بعد از این ماجرا و تا انتهای ترم دیگر ابراز وجودی از آن دو دانشجو ندیدیم. زندگی و کار در محیط اصفهان که بذله گویی و حاضرجوابی جزئی از فرهنگ روزمره مردم آن است، وجود این توانایی در استاد هم تا حدی لازم است و اگر استاد نتواند به دانشجویانی که گاهی ابراز وجود و بذله گویی می¬کنند، جواب مناسب و درخوری بدهد، ممکن است در این فرهنگ، ضعف تلقی شود. البته با گذشت زمان و تداوم حضور در این محیط، به تدریج این توانایی در اساتید غیر اصفهانی هم رشد می¬کند. رشد تدریجی این توانایی را در خودم هم دیده¬ام. به عنوان نمونه در ترم جاری، وقتی در مورد لایه لایه بودن برخی سوال ها مانند یک پیاز با دانشجویان صحبت می¬کردم و می¬خواستم روش درست حل این گونه مسائل را توضیح دهم، ابتدا پرسیدم در برخورد با این¬گونه سوال ها چه می¬کنید؟ یکی از دانشجویان گفت: استاد با مشت رویش می¬زنیم. بعضی از دانشجویان خندیدند. گفتم: بله، می¬شود، امّا پیاز اشکتان را در می¬آورد.! بعد از چند لحظه و فهمیدن مفهوم این جمله، کلاس غرق خنده شد. @TDCcenter
نقش شعر و ادبیات در معلّمی از استاد مجید موسوی (دویدن در برف، 1402، از مجموعه روایت های آموزشی، مرکز توسعۀ صلاحیت های حرفه ای تدریس دانشگاه اصفهان TDC) @TDCcenter
پدر از ابتدای کودکی من را با دنیای شعر و ادبیات فاخر فارسی آشنا نمود. این آشنایی در مراحل مختلف تحصیل و هم¬اکنون در کلاس¬های درس و جلسات مختلف و حتی در شیوه¬ی ارائه¬ی درس¬های تخصصی نیز بسیار به مدد من آمده و تأثیر مثبت آن را به خوبی احساس می¬کنم. ایجاد این بذر علاقه از همان کودکی به خوبی به من کمک کرد تا همواره در کنار مطالعه¬ی مطالب تخصصی مربوط به رشته¬ی تخصصی خود یعنی شیمی¬فیزیک، مطالعه¬ی ادبیات فارسی، شعر و سایر زمینه¬های مرتبط را نیز هرگز فراموش نکنم. به قول دکتر شریعتی در فصل "معبودهای من" در کتاب "کویر"، "پدرم نخستین سازنده¬ی ابعاد نخستین روحم بود، کسی که برای اولین بار هم هنر فکرکردن را به من آموخت و هم فنِّ انسان بودن را!" و الحق پدر من نیز چنین بود ... با این زمینه، و در مطالعات ادبی که داشتم، با اشعاری آشنا شدم که با بیانی شیوا فضای کلاس درس را از جنبه‌های مختلف به تصویر می‌کشد و خواننده و به ویژه یک معلم را با خود به درون آن کلاس برده و با خود همراه می‌کند. از جمله¬ی این اشعار که بارها و بارها آن را خوانده و ضمن لذت¬بردن از این اشعار به خوبی در مورد آنها اندیشیده¬ام، شعر "فعل مجهول" شاعره¬ی گرانقدر سرکار خانم سیمین بهبهانی است. در این شعر، ماجراهای یک روز از کلاس درس یک معلم روایت می¬شود که بسیار شنیدنی است. از جمله اشعار دیگر آموزنده که با فضای کلاس درس مرتبط است، شعر "درس آن روز" از دوست عزیزم جناب آقای علیرضا دهقانیان است که پیش¬تر در خاطره¬ی "مسابقات شعر کشوری" آن را بیان کردم. همچنین، شعر "بابا" از آقای پورعباس نیز یکی از اشعاری است که روایت¬گری زیبایی از یک کلاس درس دارد. نکته¬ی مشترک در این نوع اشعار، توجه به این نکته است که معلم باید تا حد امکان به فضای احساسی و روحی دانش¬آموزان و دانشجویان خود توجه داشته باشد و تا حد امکان با آنها همراه شود. شاید هیچ فردی به اندازه¬ی یک معلم یا استاد نتواند روی مخاطبین خود تأثیر انقلابی و متحول¬کننده داشته باشد، به شرطی که همواره با آنها همدل و همراه باشد و در کنار آموزش تخصصی، جنبه¬های مختلف روانشناسانه و انسانی را هم مدنظر داشته باشد. دکتر شریعتی در کتاب "کویر" به خوبی حقِّ این مطلب را ادا کرده است که چند جمله¬ای از آن را عینا نقل می¬کنم: "کسی با یک دیدار، ‌یک سخن، استاد و آموزگار آدمی می‌شود و گاه دیگری با سال‌ها تدریس و تعلیم و مصاحبت و معاشرت، ‌ اثری را بر ما دارد که کت و شلوار یا میز کارمان و... کمتر از این. بسیار مضحک است که برخی معلم‌ها تنها به خاطر آنکه یکی دو سال به کلاس ما آمده‌اند و رفته‌اند و تنها کاری که در این ایاب و ذهاب صورت گرفته است حقوق‌هایی است که آنها گرفته‌اند و نمره‌هایی است که ما، سر به سر بی‌درد سر!، چنان استادانه به آدم می‌نگرند که گویی ما عروسک‌های کار دستی آقاییم و هر فضیلتی ما داریم آنها باد می‌کنند! و اگر نمک نشناسی کنیم «شیر سینه شان را حلال ندارند!" به بیان دیگر، همیشه اثرگذاری مهم است و این میسر نمی¬شود مگر با دقت و مراقبت ویژه¬ی معلمی که اهل مطالعه¬ی مداوم و پیوسته نیز باشد. @TDCcenter
با سلام. به اطلاع همکارانی که در سطح یک کارگاه در مورخ ۲۳ و ۲۴ آبان ۱۴۰۲ شرکت داشتند، می رساند که انشاالله کارگاه ارزشیابی آموزشی در تاریخ ۲۲ آذرماه (چهارشنبه) ساعت ۱۴ الی ۱۸ برگزار خواهد شد. این کارگاه قرار بود در هفته جاری برگزار شود که به دلیل آلودگی هوا لغو شد. از شرکت کنندگان عزیز خواهشمندیم حداقل ۳ نمونه از سوالات امتحانات نهایی خود را به صورت چاپی و الکترونیکی به همراه داشته باشند.@TDCcenter
راهبران حرفه ای در گروه های آموزشی دانشگاه اصفهان، مرکز توسعۀ صلاحیت های حرفه ای تدریس (TDC) @TDCcenter
تشکیل راهبران حرفه ای (Coaching) : یکی از برنامه های اصلی مرکز توسعۀ صلاحیت های حرفه ای تدریس دانشگاه اصفهان (TDC)، تشکیل راهبران حرفه ای در سطح گروه های آموزشی است. مفهوم راهبران حرفه ای، از قرن پانزدهم به کار رفته و بر بسیاری از حیطه ها تأثیر گذاشته است. این کلمه برای اولین بار در سال 1861 به معنای ورزشی استفاده شد (و سپس محبوبیت یافت) اما ایده روابط پربار از طریق مشاوره و گفتگو از یونان باستان وجود داشته است. در سال 1992، کتاب "کوچینگ برای عملکرد" که توسط جان ویتمور نوشته شد، که در آن مربیگری را به عنوان "باز کردن قابیلت یک فرد برای به حداکثر رساندن عملکرد خود" تعریف کرد. این زمانی بود که مردم به مزایای رویکرد مربیگری فراتر از ورزش پی بردند. امروزه، کوچینگ در طول سال ها به آرامی از طریق آموزش، آموزش خودسازی، توسعۀ فردی و موارد دیگر رشد کرده است. در اصطلاح زبان انگلیسی، مربیگری را Coaching می نامند، مربیگری فرایندی است نظام دار، عملی، زود بازده و هدف محور که در آن رابطه برابر و همکارانه برقرار است در مربیگری مراجع فعال است. کوچینگ یا تسهیلگری، همکاری بین کوچ و مراجع در قالب یک فرآیند فکری و خلاقانه است که در طی آن مراجع پتانسیل‌های شخصی و حرفه‌ای خود را به حداکثر خود می‌رساند. یکی از کاربردی ترینِ سیاست های توسعه منابع انسانی در دانشگاه های دنیا، توسعۀ برنامه های کوچینگ است. برای نمونه، در دانشگاه یورک، ارائه خدمات راهنمایی و مربیگری در سراسر دانشگاه یورک ( در تورنتو کانادا) وجود دارد، بدین صورت که در آن کارکنان کمتر با تجربه را می توان با کارکنان با تجربه تر تطبیق داد و از دانش و تجربیات آنها بهره مند شد، در نتیجه پتانسیل مربیان در دانشگاه را به حداکثر رساند و از مهارت ها، دانش و تجربه مربیان استفاده کرد. این طرح برای همه کارکنان دانشگاهی، پژوهشی (از جمله فوق دکترا)، آموزشی و بورسیه تحصیلی است که دوره آزمایشی خود را به پایان رسانده اند. مربیگری برای یک دوره شش ماهه با حداکثر شش جلسه تنظیم می شود. قدیمی ترین دانشگاه اسکاتلند نیز ارائه خدمات مربیگری را برای ارتقا و توسعه کارکنان به کار گرفته است .در قسمتی از سایت دانشگاه به طور کامل موارد مربوط به مربیگری و نحوه و امکانات آن توضیح داده شده است ،همچون : در خواست مربی ، در خواست گذراندن دوره های مربیگری و... هدف مربی ارتقای استقلال دراعضا است،تا آنها مسئولیت یادگیری خود را به عهده بگیرند نه اینکه به مربی وابسته شوند. کوچینگ برای افرادی مناسب است که علاقمند به کشف احتمالات و تعیین اهداف برای کمک به پیشرفت اعضا هستند. در این مرکز در حال حاضر 22 مربی در شبکه وجود دارد که از طیف وسیعی از نقش‌های آکادمیک، پژوهشی، حرفه‌ای، پشتیبانی و فنی هستند که طیفی از تجربه و بینش را به نقش مربیگری می‌رسانند. همه مربیان در دوره های آموزشی معتبر کوچینگ شرکت کرده اند و پشتیبانی منظم، نظارت و CPD را از متخصصان توسعه کارکنان در هر دو دانشگاه دریافت می کنند. مربیان علاوه بر نقش‌ها و مسئولیت‌های اصلی شغلی، وظایف مربیگری را نیز بر عهده می‌گیرند و بر خلاف مربیان، نیازی به تخصص در زمینه کاری یا رشته‌ای «کوچ» خود ندارند، اگرچه همگی حوزه‌های خاصی از تخصص مربیگری را توسعه داده‌اند. دانشگاه رادبود نیز که یک دانشگاه دولتی در هلند است، مربیگری را در خصوص ارتقا اساتید و هم چنین ارتقا و راهنمایی دانشجویان تحصیلات تکمیلی به کار گرفته است. در این دانشگاه مربیگری گروهی نیز وجود دارد وظیفه اصلی مربیان در سایت دانشگاه چنین مطرح شده است که مربیان ، افراد را قادر می سازند تا در مورد خود فکر کنند و از رفتار، طرز تفکر و احساسات خود آگاه شوند. از این رو، مرکز توسعۀ صلاحیت حرفه ای تدریس، در سال 1402، با گزینش راهبران حرفه ای از میان گروه های آموزشی (دو نفر در هر گروه) و تشکیل راهبران حرفه ای دانشکده ها، در صدد گسترش مربیگری به عنوان یکی از برنامه های اصلی توسعه صلاحیت های حرفه ای تدریس در میان همکاران دانشگاهی بوده است. در این برنامه، تلاش شده است از هر گروه آموزشی دو نفر از اعضا با ویژگی های حرفه ای انتخاب و آموزش های لازم به آنها ارائه شود. @TDCcenter
وظایف راهبران حرفه ای در گروه های آموزشی دانشگاه اصفهان @TDCcenter
آموزش مبتنی بر واقعیت از استاد داریوش فروغی 1401، از مجموعه روایت های آموزشی، مرکز توسعۀ صلاحیت های حرفه ای تدریس دانشگاه اصفهان (TDC) @TDCcenter
یکی از نگرانی‌های موجود در زمینه آموزش حسابداری، وجود شکاف میان آموزش حسابداری و نیازهای واقعی حرفه حسابداری در عمل است. بخشی از این نگرانی ناشی از این است که در زمان آموزش، ویژگی‌ها و شرایط واقعی محیط کار حرفه ای در نظر گرفته نمی‌شود. مثلاً در آموزش نسبت‌های مالی بسیاری از مدرسین صرفاً از ارقام فرضی جهت محاسبه نسبت استفاده می‌کنند که این امر می‌تواند به انجام یک محاسبه ساده و یادگیری آن توسط دانشجو منجر شود. در حالی که دانشجو باید بتواند مفاهیم ارقامی که در محاسبه نسبت استفاده شده و نتایج و پیامدهای این محاسبه را در تصمیم گیری‌های اقتصادی درک نماید. به همین دلیل سعی نموده ام در چنین شرایطی به جای اینکه دانشجویان را صرفاً با تکنیک محاسبه آشنا نمایم. آنها را در یک محیط فرضی درگیر شرایط واقعی حرفه کنم. استفاده مستقیم از صورتهای مالی شرکت‌های واقعی و به کارگیری این صورتهای مالی و ارقام مندرج در آنها در حل تمرین به درک صحیح تر موضوع توسط دانشجویان کمک می‌کند. مثلاً برای محاسبه نسبت‌های مالی، صورتهای مالی یک شرکت را برای دو سال متوالی در اختیار آنها قرار می‌دهم و سپس برای محاسبه نسبت مالی ارقام را از صورتهای مالی واقعی استخراج و با محاسبه نسبت برای دو سال هم مفهوم نسبت مالی و هم مفهوم و پیامد تغییرات این نسبت بهتر و راحت تر برای دانشجویان درک می‌شود به همین ترتیب معمولاً به جای اینکه دانشجویان ثبت‌های حسابداری را در برگ کاغذ معمولی در کلاسور انجام دهند از آنها می‌خواهم که اقدام به تهیه دفتر روزنامه و کل نمایند و سپس ثبت‌های لازم را در این دفاتر انجام دهند تا به این ترتیب عملاً ضوابط لازم جهت ثبت رویدادهای مالی در دفاتر قانونی شرکت را متوجه شوند تا در زمان شروع کار حرفه ا ی مشکلی در این زمینه نداشته باشند. @TDCcenter
از کتاب آموزش برای دوران جهانی، ادگار مورن و همکاران @TDCcenter
ترس از امتحان: تشییع جنازه با دوی سرعت از استاد محسن میوه چی (1402) پوستۀ شکلات مینو، از مجموعه روایت های آموزشی، مرکز توسعۀ صلاحیت های حرفه ای تدریس دانشگاه اصفهان (TDC) @TDCcenter