💠 #زندان_الرشید(خاطرات سردار گرجی زاده)
✍به قلم، دکتر مهدی بهداروند
🍁قسمت: 5
🔅 چهارم تیرماه ۱۳۶۷
صحنه وداع و خداحافظی خاصی بود. آنها در آغوش على می گریستند و می گفتند: «بگذار کنار شما باشیم.» و علی، در حالی که میخندید، به شانه های آنها می زد و می گفت: «نه، الان وظیفه شما عقب رفتن است و وظیفه من و گرجی و این چند نفر ماندن.» صحنه حزن آلودی بود. هیچ کس تحمل نداشت گریه نکند. علی همه را راضی کرد که عقب بروند.
موقعی که بچه ها را تا پای ماشین ها بدرقه کردم، یکی از آنها به طرفم آمد و گفت: «برادر گرجی، ما با دستور حاج على عقب می رویم. ولی جان تو و جان حاج علی! همه حواست به او باشد.» خودم را کنترل کردم تا گریه نکنم، لندکروزها از محوطه قرارگاه بیرون رفتند. برای آنها دست تکان دادم. با رفتن آنها فضای قرارگاه خلوت شد. دیگر خبری از شلوغی صبح نبود. فقط من و علی و چند نفر از بیسیمچی ها و فرماندهان یگان ها مانده بودیم. احمد غلام پور مدام با فرماندهی كل تماس داشت و اخبار را اطلاع می داد. علی سرگرم انجام دادن کارهایش بود و انگار نه انگار جزیره در آتش و خون می سوخت آرام و مطمئن بود. سؤال کرد: «گرجی، الان وضع قرارگاه چطور است؟» گفتم: «بچه ها همراه اسناد و مدارک رفتند و جمعا دوازده نفر در قرارگاه هستیم.» یعنی نیروی اضافی دیگری نیست؟ نه، همه رفتند و ما دوازده نفر مانده ایم. غلام پور، وقتی دید دیگر مقاومت و درگیری سودی ندارد، به علی هاشمی گفت: «حاج علی، دیگر ماندن در اینجا معنا ندارد. عراق با سرعت در حال پیش روی است. بهترین کار عقب نشینی نیروهاست. هر چه زودتر نیروها عقب بیایند تلفات و خسارت کمتری می دهیم.» على، در حالی که به صورت احمد غلامپور خیره شده بود، بی مقدمه گفت: «یعنی همه چیز به همین راحتی تمام؟» برادر من، عزیز من، حاج علی، به همین راحتی یعنی چه؟ مگر نمی بینی عراق چهار نعل دارد جلو می آید؟ به خدا بهترین دستور همین کاری است که می گویم. اصلا خودت هم جمع کن و بیا عقب. دیگر ماندن به صلاح نیست. عراق حتما برای قرارگاه شما برنامه دارد. از تعلق خاطر تو به جزیره خبر دارم. ولی باور کن راه دیگری نمانده است. احساس تو را درک می کنم. علی جان، تو علی هاشمی فرمانده سپاه ششم ایران هستی و در مقابل تو سپهبد سلطان هاشم، فرمانده سپاه ششم عراق، قرار دارد. میدانی اگر قرارگاه سقوط کند و به دست عراقی ها بیفتی یعنی چه؟ پس لطف کن همراه گرجی و نیروهایت بعد از من عقب بیا. منتظرت هستم. احمد آقا، من عقب بیا نیستم! نمی توانم به این راحتی جزیره را رها کنم. تصورش هم برای من زجر دهنده است. بهترین روزهای عمرم را در این نیزارها سپری کرده ام. چطور آن را تحویل عراقی ها بدهم و به عقب برگردم؟ حاج علی، این طور که درست نیست. من، به عنوان فرمانده قرارگاه کربلا و از سوی آقا محسن، دستور می دهم که باید عقب بیایی. حالا خود دانی! از من گفتن.
👈ادامه دارد...
✔️منبع: کانال حماسه جنوب
🌺🌺🌺
✨✨✨✨✨✨✨✨
🔴اعجاب و اهمیت خواندن سوره توحید هنگام خواب!
1⃣✨مرحوم آیت الله علی سعادت پرور فرموده بودند:
«مردنم را به من نشان دادند، واضح دیدم که انبیا و اولیای الهی در تشییع جنازه ام شرکت کرده اند.
🌹واین به خاطر آن است که بنده چهل سال در وقت سحر ،صد مرتبه سوره «قل هو الله احد» را با توجه می خواندم و به روح یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر هدیه کرده ام»
2⃣💚از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند: «هر کس که قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را هنگام خواب سه مرتبه بخواند،
💚 خداوند پنجاه هزار ملک را بر او موکّل مینماید تا در آن شب حراستش کنند».
3⃣🌹امیر المؤمنین علیه السّلام نقل مینماید که رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم فرمودند:
🌹«کسی که به هنگام خواب صد بار سوره توحید را بخواند، خداوند گناهان پنجاه سال او را میبخشد.»
4⃣🌹امام صادق علیه السلام فرموده اند:
«هر که دچار مرض و یا گرفتاری شود و قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ نخواند و در آن بیماری و شدّت بمیرد از اهل آتش است.»
5⃣🌹 و«هر که به بستر رود و (توحید) را یازده بار بخواند خانه او و همسایگانش مصون است.»
🌹🌹🌹
📘وسائل الشیعه، ج۶، ص۲۲۴
📗ثواب الأعمال و عقاب الاعمال، ص۱۲۸
📕الکافی، ج۲، ص۶۲۰ و...
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
🌙🌙اذان به افق تهران☀️☀️
🌙الله اکبر ☀️
🌙الله اکبر☀️
🌙 الله اکبر☀️
🌙 الله اکبر☀️
🌙اشهد ان لا اله الا الله☀️
🌙اشهد ان لا اله الا الله☀️
🌙اشهد ان محمدا رسول الله☀️
🌙اشهد ان محمدا رسول الله☀️
🌙اشهد ان علیا ولی الله☀️
🌙اشهد ان علیا ولی الله☀️
🌙حی علی الصلاه☀️
🌙حی علی الصلاه☀️
🌙حی علی الفلاح☀️
🌙حی علی الفلاح☀️
🌙حی علی خیر العمل☀️
🌙حی علی خیر العمل☀️
🌙الله اکبر ☀️
🌙الله اکبر☀️
🌙لا اله الا الله ☀️
🌙لا اله الا الله☀️
☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️
عَجِلوُابا لصلاة
👋التمــــــــــاس دعــــا
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
💛دعا برای شروع روز 💛
💙بسم الله الرحمن الرحیم💙
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
💚دعای ایمان💚
💞بسم اللّه الرحمن الرحیـم💞
🌹لااِلهَ اِلَّا اللهُ الموُجُودُ فی کُلِّ زَمانٍ
🌹 لا اِلهَ الا اللهُ المَعبوُدُ فی کُلِّ مَکانٍ
🌹لا اله الا اللهُ المَعروُفُ بِکُلِّ اِحسانٍ
🌹لااِلهَ الااللهُ کُل یَومٍ فی شَأنٍ
🌹لااله الااللهُ اَلاَمانُ اَلاَمانُ اَلاَمانُ مِن زوالِ الایمانِ و مِن شَرِّ الشَّیطانِ یاقَدیمَ الاِحسانِ
یاغَفُورُ یارَحمنُ یارَحیمُ بِرَحمَتِکَ یااَرحَمَ الرّاحِمینَ .🌹
💚دعای چهارحمد💚
💞بسم الله الرحمن الرحیم 💞
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی عَرَّفَنی نَفسَهُ وَ لَم یَترُکنی عُمیانَ القَلب
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَنی مِن اُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّی الله ُ عَلَیهِ وَ آلِه
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَ رِزقی فی یَدِهِ وَ لَم یَجعَلهُ فی اَیدِی النّاس
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی سَتَرَ عُیُوبی عَورَتی وَ لَم یَفضَحنی بَینَ النّاسِ.
🌹دعای برکت روز:
(الحَمدُللّه فالِقِ الإِصباحِ،سُبحانَ رَبِّ المَساءِ وَالصَّباحِ،
اللّهُمَّ صَبِّح آلَ مُحَمَّدٍ بِبَرَکَةٍ وعافِیَةٍ، وسُرورٍ وقُرَّةِ عَینٍ.
اللّهُمَّ إنَّکَ تُنَزِّلُ بِاللَّیل وَالنَّهارِ ما تَشاءُ، فَأَنزِل عَلَیِّ و عَلی أهلِ بَیتی مِن بَرَکَة السَّماواتِ وَالأَرضِ،
رِزقا حَلالاً طَیِّبا واسِعا تُغنینی بِهِ عَن جَمیع
ِ خَلقِک)َ
🌹🌹🌹
🌹آقای مـن ...🌹
همواره در برابر لیلی جنون کم است
شیرین اگر تویی به خدا بیستون کم است ...
تنها دلیل کثرت شاعر تویی، ولی
هر قدر شعر گفته شده تا کنون، کم است ...
💕بِنَفْسى أَنْتَ مِنْ مُغَیَّبٍ لَمْ یَخْلُ مِنّا 💕
💚الّلهُمَّ صَلّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِين💚
*اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج *
❤️
اﻟﺴّﻼم علیک یا ﺑﻘﯿﺔ الله
اﻟﺴّﻼم ﻋﻠﯿﮏ ﯾﺎ رﺑﯿﻊ اﻷﻧﺎم
اﻟﺴّﻼم ﻋﻠﯿﮏ یا ﻓﺎرس اﻟﺤﺠﺎز
اﻟﺴّﻼم علیک یا صاحب الزمان(عج)
💚💚💚
💚❤️💛💖💙💜
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃
🌎🌖تقویم واعلانات نجومی🌔🌎
✴️ دوشنبه 👈 26 آبان 1399
👈 30 ربیع الاول 1442👈 16 نوامبر 2020
🕌مناسبت های دینی اسلامی .
🌙⭐️ امور دینی و اسلامی .
👶برای زایمان مناسب و نوزادش صبور و راستگو خواهد شد . ان شاءالله
🤒 بیمار امروز شفا یابد. ان شاءالله
✈️ مسافرت مکروه است در صورت ضرورت همراه صدقه باشد.
🔭 احکام نجوم
🌓 امروز انجام امور زیر نیک است :
✳️ خواستگاری ، عقد ، ازدواج .
✳️ امور بازرگانی .
✳️ و ختنه کردن نیک است .
📛 برای فروش جواهرات و حیوان و قرض و وام خوب نیست .
💇♂ طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، موجب ایمنی از بلیات می شود .
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، حکمی ندارد .
🔵 دوشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد.
👕 دوشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود.
❇️️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه
💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_حسن_علیه_السلام و #امام_حسین_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان شود
🌸زندگیتون مهدوی🌸
@TOOTIYAYCHASHM
🍃💠ولایت توتیای چشم👆
❣ #سلام_امام_زمانم❣
#بی_تو تمام قافیه ها لنگ میزند
دنیا به شیشه ی دل من💔 سنگ میزند
ساعت⏰ به وقت #غربتتان
گشته است کوک
حالا مدام در دل❤️ من
زنگ میزند
#اللهم_عجل_لولیـک_الفرج🌸🍃
🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸یادگاری از مالک اشتر زمان🌸🍃
🍃📹🎼❤️از عشق سخنگفتن اینچنین واله و شیدایی دارد...
🍃💙قسم های جلاله شخصیتی که عمری در جهاد و زیر سایه ولایت بود
🍃💖وصفِ حالِ عاشقان ولایت اینچنین است...
@TOOTIYAYCHASHM
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃💚🇮🇷💙❤️💙🇮🇷💚🍃
🍃🌸خاطراتِ معنوی🌸🍃
🍃❤️بسیار زیبا و شنیدی ...
🍃💙از خاطراتِ آیت الله شیخ عبداللهِ بختیاری ره...
🍃💚با روایتِ استاد عالی
@TOOTIYAYCHASHM
💠 #زندان_الرشید(خاطرات سردار گرجی زاده)
✍به قلم، دکتر مهدی بهداروند
🍁قسمت: 6
🔅 چهارم تیرماه ۱۳۶۷
على، وقتی دید احمد دلگیر و نگران است، کوتاه آمد. به چشم! شما نگران نباشید. کارها را سروسامان می دهم و در موقع لازم به عقب می آیم. حاج علی، یادت نرود. تو نباید به دست عراقی ها بیفتی، میفهمی چه می گویم؟ تو یعنی سپاه، یعنی فرماندهی، یعنی جزیره. عراقیها تو را خوب می شناسند. خدا بزرگ است. سعی میکنم کارها را ردیف کنم و به عقب بیایم. تازه، بهنام شهبازی و عباس هواشمی و عده ای دیگر از فرماندهان جلو هستند. تا آنها بیایند عقب من هم آمده ام. این نامردی است تا آنها نیامده اند، به عنوان فرمانده قرارگاه، عقب. بیایم. همه فرماندهان موقع رفتن به علی گفتند سریع جمع کند و به عقب برود. با هم روبوسی کردند. آنها را تا در ورودی قرارگاه بدرقه کردم. چهار پنج ماشین پشت سر هم به سمت عقب حرکت بعد از رفتن فرماندهان کنار على نشستم و او با حاج عباس هواشمی تماس گرفت و از اوضاع خط مقدم پرسید. حاج عباس، که صدایش به خوبی به گوش نمی رسید، گفت: «در جاده خندق وضع خیلی خراب بود. مجبور شدیم عقب نشینی کنیم. اینجا عراق بدجوری حمله کرده است. هیچ چیز جلو دارش نیست. بیشتر نیروها از پا درآمده اند. باقی مانده نیروها هم در حال عقب نشینی اند. سعی میکنم نیروها را هر طور شده به عقب بیاورم تا کسی اسیر نشود. حال خود شما چطور است حاج علی؟» و علی غمگینانه پاسخ داد: «خوبم. شما سلامت باشید. هر طور شده بچه های زخمی و شیمیایی را به عقب بفرست.» با پایان گرفتن تماس، حاج علی پرسید: «گرجی، در قرارگاه چند ماشین داریم؟» دو ماشین داریم که یکی اش هم آمبولانس است." خوب است. دو ماشین برای ما کافی است. ماندن در صلاح نیست. آماده عقب رفتن باشید. دیگر نمی شود این جا ایستاد. عراق احتمالا به سمت قرارگاه می آید. هر چه زودتر باید قرارگاه را خالی کنیم. هر لحظه ممکن است عراقی ها با هلی برن روی سر مان فرود بیایند. در حین حرف زدن علی، صدای زنگ تلفن بلند شد. گوشی را برداشتم. صدای عصبانی غلام پور بود که به گوشم می رسید. شما هنوز آنجا هستید؟ بابا، چرا حرف گوش نمی دهید؟ بیایید عقب دیگر! آخر چند بار باید بگویم؟ این بار آخر است که می گویم. شما شرعا باید برگردید به عقب. بله، حاجی داریم آماده می شویم. برادرها سالم به عقب رسیدند؟ بله، آنها را به مقر بیمارستان امام رضا بردم. از بابت آنها جای نگرانی نیست. همه نگرانی ام برای شماست که آنجا جا خوش کرده اید و حرف هیچکس را هم گوش نمی دهید. علی، که به مکالمه من و احمد گوش می کرد، با اشاره گفت بگویم داریم می آییم عقب. صدای بی سیم دوباره به گوش رسید. صدای حاج عباس هواشمی بود. میگفت: «حاج علی، خوب گوش کن. من دارم سه هلیکوپتر می بینم که خط حرکت شان نشان می دهد به سمت قرارگاه می آیند. احتمالا قصد محاصره آنجا را دارند. قرارگاه لو رفته است. شما را به خدا سریع از آنجا بروید بیرون.» با شنیدن این حرف ها از قرارگاه زدم بیرون و آسمان را نگاه کردم. بوی شیمیایی سراسر منطقه را پر کرده بود. برای آرامش خودم گفتم: «نه، این ها در حال گشت زنی هستند و کاری به قرارگاه ندارند. حاج عباس حتما اشتباه میکند.» وقتی دوباره به اتاق على برگشتم گفت: «گرجی، هلیکوپترها را دیدی؟ چند تا هستند؟». والا من هلی کوپتری ندیدم! یعنی چه؟ پس حاج عباس چه می گوید؟ هلیکوپترها کجا رفتند؟ شاید به محور دیگری رفته اند!
👈ادامه دارد...
✔️منبع: کانال حماسه جنوب
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
💠 #زندان_الرشید(خاطرات سردار گرجی زاده)
✍به قلم، دکتر مهدی بهداروند
🍁قسمت: 6
🔅 چهارم تیرماه ۱۳۶۷
على، وقتی دید احمد دلگیر و نگران است، کوتاه آمد. به چشم! شما نگران نباشید. کارها را سروسامان می دهم و در موقع لازم به عقب می آیم. حاج علی، یادت نرود. تو نباید به دست عراقی ها بیفتی، میفهمی چه می گویم؟ تو یعنی سپاه، یعنی فرماندهی، یعنی جزیره. عراقیها تو را خوب می شناسند. خدا بزرگ است. سعی میکنم کارها را ردیف کنم و به عقب بیایم. تازه، بهنام شهبازی و عباس هواشمی و عده ای دیگر از فرماندهان جلو هستند. تا آنها بیایند عقب من هم آمده ام. این نامردی است تا آنها نیامده اند، به عنوان فرمانده قرارگاه، عقب. بیایم. همه فرماندهان موقع رفتن به علی گفتند سریع جمع کند و به عقب برود. با هم روبوسی کردند. آنها را تا در ورودی قرارگاه بدرقه کردم. چهار پنج ماشین پشت سر هم به سمت عقب حرکت بعد از رفتن فرماندهان کنار على نشستم و او با حاج عباس هواشمی تماس گرفت و از اوضاع خط مقدم پرسید. حاج عباس، که صدایش به خوبی به گوش نمی رسید، گفت: «در جاده خندق وضع خیلی خراب بود. مجبور شدیم عقب نشینی کنیم. اینجا عراق بدجوری حمله کرده است. هیچ چیز جلو دارش نیست. بیشتر نیروها از پا درآمده اند. باقی مانده نیروها هم در حال عقب نشینی اند. سعی میکنم نیروها را هر طور شده به عقب بیاورم تا کسی اسیر نشود. حال خود شما چطور است حاج علی؟» و علی غمگینانه پاسخ داد: «خوبم. شما سلامت باشید. هر طور شده بچه های زخمی و شیمیایی را به عقب بفرست.» با پایان گرفتن تماس، حاج علی پرسید: «گرجی، در قرارگاه چند ماشین داریم؟» دو ماشین داریم که یکی اش هم آمبولانس است." خوب است. دو ماشین برای ما کافی است. ماندن در صلاح نیست. آماده عقب رفتن باشید. دیگر نمی شود این جا ایستاد. عراق احتمالا به سمت قرارگاه می آید. هر چه زودتر باید قرارگاه را خالی کنیم. هر لحظه ممکن است عراقی ها با هلی برن روی سر مان فرود بیایند. در حین حرف زدن علی، صدای زنگ تلفن بلند شد. گوشی را برداشتم. صدای عصبانی غلام پور بود که به گوشم می رسید. شما هنوز آنجا هستید؟ بابا، چرا حرف گوش نمی دهید؟ بیایید عقب دیگر! آخر چند بار باید بگویم؟ این بار آخر است که می گویم. شما شرعا باید برگردید به عقب. بله، حاجی داریم آماده می شویم. برادرها سالم به عقب رسیدند؟ بله، آنها را به مقر بیمارستان امام رضا بردم. از بابت آنها جای نگرانی نیست. همه نگرانی ام برای شماست که آنجا جا خوش کرده اید و حرف هیچکس را هم گوش نمی دهید. علی، که به مکالمه من و احمد گوش می کرد، با اشاره گفت بگویم داریم می آییم عقب. صدای بی سیم دوباره به گوش رسید. صدای حاج عباس هواشمی بود. میگفت: «حاج علی، خوب گوش کن. من دارم سه هلیکوپتر می بینم که خط حرکت شان نشان می دهد به سمت قرارگاه می آیند. احتمالا قصد محاصره آنجا را دارند. قرارگاه لو رفته است. شما را به خدا سریع از آنجا بروید بیرون.» با شنیدن این حرف ها از قرارگاه زدم بیرون و آسمان را نگاه کردم. بوی شیمیایی سراسر منطقه را پر کرده بود. برای آرامش خودم گفتم: «نه، این ها در حال گشت زنی هستند و کاری به قرارگاه ندارند. حاج عباس حتما اشتباه میکند.» وقتی دوباره به اتاق على برگشتم گفت: «گرجی، هلیکوپترها را دیدی؟ چند تا هستند؟». والا من هلی کوپتری ندیدم! یعنی چه؟ پس حاج عباس چه می گوید؟ هلیکوپترها کجا رفتند؟ شاید به محور دیگری رفته اند!
👈ادامه دارد...
✔️منبع: کانال حماسه جنوب
🌺🌺🌺
✍همسر شهید:
🍃با خانوادهام به زیارت حضرت زینب(س) رفته بودیم. روبروی گنبد حضرت زینب(س) ایستادم و شروع به درددل با بیبی کردم از خدا خواستم همسری به من بدهد که انتخاب خودت باشد. محمدجواد دوست عمویم بود و زیاد باهم رفتوآمد داشتند؛ در شب عروسی عمویم، محمدجواد مرا دید بود. روز بعد مادرش را برای خواستگاری فرستاد. اولین برخورد ما شب خواستگاری بود. محمدجواد بهقدری خجالتی بود که صورتش را پشت گل خواستگاری پنهان کرده بود.💐
#شهید_محمد_جواد_قربانی🌹
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهیدمحمدجوادقربانی 🌹🍃
🌺🌺🌺
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
🌙🌙اذان به افق تهران☀️☀️
🌙الله اکبر ☀️
🌙الله اکبر☀️
🌙 الله اکبر☀️
🌙 الله اکبر☀️
🌙اشهد ان لا اله الا الله☀️
🌙اشهد ان لا اله الا الله☀️
🌙اشهد ان محمدا رسول الله☀️
🌙اشهد ان محمدا رسول الله☀️
🌙اشهد ان علیا ولی الله☀️
🌙اشهد ان علیا ولی الله☀️
🌙حی علی الصلاه☀️
🌙حی علی الصلاه☀️
🌙حی علی الفلاح☀️
🌙حی علی الفلاح☀️
🌙حی علی خیر العمل☀️
🌙حی علی خیر العمل☀️
🌙الله اکبر ☀️
🌙الله اکبر☀️
🌙لا اله الا الله ☀️
🌙لا اله الا الله☀️
☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️🌙☀️
عَجِلوُابا لصلاة
👋التمــــــــــاس دعــــا
هدایت شده از ولایت ، توتیای چشم
💛دعا برای شروع روز 💛
💙بسم الله الرحمن الرحیم💙
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
🌷اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
💚دعای ایمان💚
💞بسم اللّه الرحمن الرحیـم💞
🌹لااِلهَ اِلَّا اللهُ الموُجُودُ فی کُلِّ زَمانٍ
🌹 لا اِلهَ الا اللهُ المَعبوُدُ فی کُلِّ مَکانٍ
🌹لا اله الا اللهُ المَعروُفُ بِکُلِّ اِحسانٍ
🌹لااِلهَ الااللهُ کُل یَومٍ فی شَأنٍ
🌹لااله الااللهُ اَلاَمانُ اَلاَمانُ اَلاَمانُ مِن زوالِ الایمانِ و مِن شَرِّ الشَّیطانِ یاقَدیمَ الاِحسانِ
یاغَفُورُ یارَحمنُ یارَحیمُ بِرَحمَتِکَ یااَرحَمَ الرّاحِمینَ .🌹
💚دعای چهارحمد💚
💞بسم الله الرحمن الرحیم 💞
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی عَرَّفَنی نَفسَهُ وَ لَم یَترُکنی عُمیانَ القَلب
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَنی مِن اُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّی الله ُ عَلَیهِ وَ آلِه
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَ رِزقی فی یَدِهِ وَ لَم یَجعَلهُ فی اَیدِی النّاس
🌷اَلحَمدُلِلّه ِ الَّذی سَتَرَ عُیُوبی عَورَتی وَ لَم یَفضَحنی بَینَ النّاسِ.
🌹دعای برکت روز:
(الحَمدُللّه فالِقِ الإِصباحِ،سُبحانَ رَبِّ المَساءِ وَالصَّباحِ،
اللّهُمَّ صَبِّح آلَ مُحَمَّدٍ بِبَرَکَةٍ وعافِیَةٍ، وسُرورٍ وقُرَّةِ عَینٍ.
اللّهُمَّ إنَّکَ تُنَزِّلُ بِاللَّیل وَالنَّهارِ ما تَشاءُ، فَأَنزِل عَلَیِّ و عَلی أهلِ بَیتی مِن بَرَکَة السَّماواتِ وَالأَرضِ،
رِزقا حَلالاً طَیِّبا واسِعا تُغنینی بِهِ عَن جَمیع
ِ خَلقِک)َ
🌹🌹🌹
💚💛❤️💖💙💜
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃
🌎🌖تقویم واعلانات نجومی🌔🌎
✴️ سه شنبه 👈 27 آبان 1399
👈1 ربیع الثانی 1442👈 17 نوامبر 2020
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی .
🗡 آغاز قیام توابین به همراه سلیمان بن صرد خزاعی " ۶۵ ه.ق " .
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی .
❇️ امروز روز شایسته ای است برای امور زیر :
✅ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن .
✅ تجارت و داد و ستد .
✅ و امور کشاورزی و زراعی خوب است .
👶 برای زایمان خوب و نوزادش محبوب و دوست داشتنی خواهد شد.ان شا ء الله
🤕 بیمار امروز نیز زود خوب شود.
🚘 مسافرت :
مسافرت خوب و مفید و سودمند است .
🔭 احکام نجوم.
🌓 امروز برای امور زیر نیک است .
✳️ خواستگاری ، عقد ، ازدواج .
✳️ ختنه کردن .
✳️ و امور بازرگانی نیک است .
📛 برای فروش جواهرات و حیوان و قرض و وام خوب نیست .
💇💇♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،#اصلاح_مو(سروصورت)دراین روز از ماه قمری، باعث کوتاهی عمر می شود .
💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، برای رگها ضرر دارد .
✂️ ناخن گرفتن
سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد .
👕👚 دوخت و دوز.
سه شنبه برای بریدن،و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید.
( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)
❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه
💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
@TOOTIYAYCHASHM
🍃💠ولایت توتیای چشم👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚💚💚
🍃❤️🎼📹یکی از زیباترین کلیپهای اسماءالله ؛
🍃❤️ فرح بخش ترین آوا برای شروعِ یه روزِ عالی و مملو از عشقِ بخوبیها.
🍃💙کاری از نوجوانِ خوش صدا و خوش ذوقِ امت اسلامی
💚💚💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
💚💚💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️آنها که دل خوش کرده اند به مذاکره، بدانند
🔺آمریکا رو به افول است.
💚💚💚
❣ #سلام_امام_زمانم❣
او حاضرو ما #منتظران پنهانیم😔
هرچند که از #غیبت خود میخوانیم
با این همه ای #روشنی💫 جاویدان
تا فجر 🌤فرج منتظرت می مانیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهی آمین یارب العالمین
🌹🌹🌹
✨✨✨✨✨✨
🔴پیمودن ره صد ساله در یک شب!
💚مرحوم آیت الله العظمی شفتی در اصفهان یکی از مراجع بزرگ تقلید بود خیلی مقامش بالا بود.
🌷 حتی مشهور است که او شبها دیوانه میشد از شدت عشق و خوف به ذات احدیت...
🔷حتّی ایشان در اصفهان مسجدی ساخته به نام مسجد سید که خیلی عالی است و روحانیت عجیبی دارد.
🔅خودشان در جواب اینکه از کجا به این درجه رسیده اند فرمودند که:
دعای یک سگ مرا به اینجا رسانده...
🔴 من در نجف طلبه بودم و چند روزی بود که از ایران برایم پول نیامده بود.
کمی صبر کردم چون نخواستم به کسی بگویم.
اما یک وقت احتیاج شدیدی برایم پیش آمد.
از رفیقم مقداری پول قرض گرفتم و نان و مقداری آبگوشت کله تهیه کردم.
🔷 هنگامی که به منزل برگشتم دیدم که سگی در جوی آب افتاده و توله هایش به او چسبیده اند و او شیر ندارد و خود سگ از شدت گرسنگی رو به مرگ است.
🌾با خودم گفتم من که تا حالا گرسنگی کشیدهام باز هم گرسنگی را تحمل می کنم.
🔰نانها را در آبگوشت ترید کرده و آنها را جلوی سگ گذاشتم.
سگ آن غذا را خورد و هم بلند شدم و ظرف را تمیز کردم وبعد از شستن به صاحبش برگرداندم.
♻️ بعد از آن پروردگار برایم پولی فرستاد طولی نکشید که از شفت که یکی از شهرستانهای گیلان است شخصی آمد و گفت فلان حاجی مرده و یک سوم از مال خود را برای شما وصیت کرده...
🌟من متعجبانه حساب کردم دیدم همون موقعی که آن آبگوشت کله را به سگ دادم عصر همان روز برای من این وصیت شده.
🌸 از همان وقت کم کم در اصفهان برای من آن قدرت و مرجعیت پیدا شد
🌷 اگر من توانستم به اسلام خدمتی کنم مدیون این است که توانستم دل سگی را به دست بیاورم ...
🌾 تعجب نکنید زیرا برای آن که شخصی مشمول رحمت خدا شود زمینه میخواهد و زمینه نیز مختلف است گاهی انسان میتواند راه صد ساله را در یک شب بپیماید...
🌷💐🌷
📗گفتار نراقی ج ۱ ص ۳۴۰