eitaa logo
ولایت ، توتیای چشم
239 دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
92 فایل
فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، مذهبی ، اخلاق و خانواده . (در یک کلام ، بصیرت افزایی) @TOOTIYAYCHASHM http://eitaa.com/joinchat/2540306432Cdd24344a89
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️‌مراسم عروسی ساده ی دختر یک مقام عالی رتبه 🔹‌عروسی دختر سردار حاجی زاده فرمانده ی نیروی هوافضای سپاه، هست که شاید خیلی ها باور نکنند 🔹‌اما مسئول ساده زیست هم داریم ┄┅═✧●💠●✧═┅┄ 🔴 | عضو شوید👇 @cheshm_basirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا به حال هیچ معلمی این گونه قرآن رو معرفی نکرده بود👌 و ما چقدر غافل بودیم😔 @hamme_chi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مگه کسی که حافظ قرآنه، اصلا میخنده!!😳 ❌نتیجه وحشتناک تصویر سازی منفی در فضای مجازی 📌👇🏿 ا @partoye_hagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 انقلابیا از مالیات معاف شدن!! 📵 به تازگی حساب اینستاگرامی توانا در پستی مدعی شده ۱۰ نهاد حاکمیتی از پرداخت مالیات معاف هستند و این در حالیست که مردم قبل از دریافت حقوق مالیات خود را می‌پردازند. ⛔️ 🎞 در این ویدئو به بررسی این خبر می‌پردازیم.👆      ╭┅──────┅╮ @porseshgar ╰┅──────┅╯
🔶 آیا وضعیت اقتصادی اولین عامل طلاق در کشور است؟! 🔸 در نظرسنجی اخیر تبیان درباره علت‌های طلاق در جامعه ۳۵ درصد به گزینه اقتصادی رای دادند. 🔸 جالبه بدونید وضعیت آمار طلاق در شمال و جنوب تهران متفاوت است. مثلا در شمیرانات، واقع در شمال تهران، نسبت طلاق به ازای هر ۱۰۰ ازدواج، ۵۷ درصد است، در حالی که این نسبت در ری، واقع در جنوب تهران، ۲۳ درصد بوده. 🔸 این آمار نشان می‌دهد که طلاق در شمال تهران به طور قابل توجهی بیشتر از جنوب تهران است. همچنین، گزارش‌های دیگری حاکی از آن هستند که در یک دهه گذشته نسبت طلاق در شمال تهران به مرز ۶۰ درصد رسیده است. 🟡 پی‌نوشت بیش از آنکه مسائل اقتصادی در طلاق ، ازدواج ، فرزندآوری ، شرکت در انتخابات ، بی حجابی و.... دخالت داشته باشد؛ عوامل فرهنگی متأثر از رسانه ها و فضای مجازی دخالت دارد. این که تا اقتصاد درست نشود، نباید به اصلاحات فرهنگی پرداخت، مغالطه‌ای فریبکارانه بیش نیست، اساساً مشکلات فرهنگی خود سبب بسیاری از نابسامانی های اقتصادی است. 🆔 @Shobhe_ShenaSi
⭕️ سیدحسن نصرالله: اسرائیل بعد از ۱۰۰ روز نه‌تنها شکست خورده بلکه غرق در شکست است دبیر کل حزب الله لبنان در مراسم گرامیداشت فرمانده شهید «وسام حسن‌الطویل»: 🔸تمامی کارشناسان معتقدند که رژیم صهیونیستی در جنگ غزه مخفی کاری می کند 🔸دشمن در ۱۰۰ روز گذشته هیچ دستاوردی جز کشتن زنان و کودکان نداشته است 🔸رژیم صهیونیستی به هیچ کدام از اهداف اعلامی خود در نوار غزه نرسیده است 🔸کوچاندن مردم غزه، نابودی غزه و تبدیل غزه به ساحلی برای ساکنان صهیونیست جوار غزه، جزء اهداف شبهه اعلامی رژیم صهیونیستی بود که به هیچ کدام از آن ها نرسیده است 🔸صهیونیست ها بعد از ۱۰۰ روز از آغاز مرحله سوم جنگ می گویند؛ البته این مرحله آغازی بر عقب نشینی بیشتر آن ها از شمال نوار غزه بود 🔸رسانه های دشمن می گویند که مجاهدان مقاومت کنترل شمال نوار غزه را در دست گرفته اند 🔸اسرائیل حتی نتوانسته است حملات راکتی مقاومت به تل آویو را متوقف کند 🔸اسرائیل در جنگ ۶ روزه، کشورهای عربی را شکست داد اما بعد از گذشت سالیان متمادی و پیشرفت های نظامی، نتوانسته است یک گروه کوچک نظامی را شکست دهد 🔸برخی از رسانه های دشمن اعلام کردند که ۴ هزار سرباز اسرائیلی مجروح و از جریان جنگ خارج شده اند
از فسادهای دولت روحانی چه می‌دانید؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 افشاگری‌های غضنفری،نویسنده جنجالی کتاب‌های «راز قطعنامه» و «حسن روحانی در یک نگاه» روحانی،کسی که سر تا پایش دروغ است؛از مدرک تحصیلی تا حوزوی و تناقض‌های فراوان در کتاب خاطرات ماجرای سفر مخفیانه روحانی به انگلیس روحانی بیست سال در مورد مدرک دکتری خود دروغ گفت
🚫پخش رایگان فیلم شیطان پرستی در فیلیمو! 🔴 فیلیمو در حال پخش یک سریال آمریکایی با نام "Chilling Adventures of Sabrina" است که داستان آن درباره روابط نامناسب دختران و پسران نوجوان، با تم جادوگری و تخیلی است. ⚠️نکته قابل توجه درباره این سریال مملو از نشانه های شیطان پرستی و کابالیستی، پخش رایگان آن بدون خرید اشتراک برای نوجوانان و حتی کودکان است! ؟! ✍🏻 کانال رسمی استاد مجتهدزاده "⚖️" https://eitaa.com/Mojtahed_Zadeh 📩ارتباط با استاد: •••••✾...•...🌺...•...✾••••• @Admin_Mojtahed_Zadeh •••••✾...•...🌺...•...✾•••••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️‌مراسم عروسی ساده ی دختر یک مقام عالی رتبه 🔹‌عروسی دختر سردار حاجی زاده فرمانده ی نیروی هوافضای سپاه، هست که شاید خیلی ها باور نکنند 🔹‌اما مسئول ساده زیست هم داریم ┄┅═✧●💠●✧═┅┄ 🔴 | عضو شوید👇 @cheshm_basirat
       👇تقویم نجومی دوشنبه👇 👇👇👇کانال عمومی👇👇👇                (تقویم همسران)  ✴️ دوشنبه 👈25 دی / جدی 1402 👈3 رجب 1445 👈 15 ژانویه 2024 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ امور دینی و اسلامی. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🏴شهادت امام علی بن محمد النقی الهادی علیهما السلام(254 هجری). 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 📛تقارن نحسین و صدقه صبحگاهی رفع نحوست کند. 🏴شرکت در مجلس روضه امام هادی علیه السلام باعث شادی قلب امام زمان عجل الله فرجه می شود. 📛حتما اول صبح صدقه پرداخت شود تا از نحوست آن در امان باشید. 📛از امور شراکتی و امور ازدواجی پرهیز شود. 🚘سفر:مسافرت اصلا خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد. 🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.(منظوری مریضی است که امروز مریضیش شروع شود). 👶زایمان مناسب و نوزاد روزی گشاده و عمر دراز دارد. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج حوت و از نظر نجومی  مناسب برای امور زیر است: ✳️بذر افشانی و کاشت. ✳️افتتاحیه ها. ✳️آغاز معالجه و درمان. ✳️از شیر گرفتن کودک. ✳️امور آموزشی و تعلیمی. ✳️دیدار با بزرگان و اشراف. ✳️و دعوت گرفتن نیک است. ✳️ شما میتوانید باجستجوی کلمه" تقویم همسران"در تلگرام و ایتا به ما بپیوندید و تقویم هر روز را دریافت نمایید. 🟣 امور مربوط به نوشتن ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب نیست. 👩‍❤️‍👨 مباشرت و مجامعت: مباشرت امشب: (شب سه شنبه )فرزند سخاوتمند و مهربان و عاقبت به خیر گردد. 💠 به کانال ما در موضوع خواص و فروش حرز امام جواد علیه السلام سری بزنید. مناسب ترین قیمت و مطمئن...👇 @Herz_adiye_hamrah 💇‍♂ اصلاح سر و صورت: طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث طول عمر می شود. 🔴 حجامت: یا در این روز از ماه قمری ، باعث ضعف مغز می شود. @taghvimehamsaran 🔵ناخن گرفتن: دوشنبه برای ، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد. 👕دوخت و دوز لباس: دوشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود. ✴️️ استخاره: وقت در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن). ✳️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه. ✳️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد. @taghvimehamsaran 💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 😴😴 تعبیر خواب تعبیر خوابی که امشب شبِ سه شنبه دیده شود طبق ایه ی 4 سوره مبارکه "نساء" است. و اتوا النساء صدقاتهن نحله... و از معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده یا ازدواج کند یا مال زیادی و یا هدیه ای به او برسد. ان شاءالله. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. @taghvimehamsaran 🌸زندگیتون مهدوی🌸 📚 منبع مطالب ما. تقویم همسران:نوشته ی حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهماالسلام قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن 02537747297 09123532816 09032516300 📛📛📛📛📛📛 📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک ارسال کنید مطلب بدون لینک کانال ممنوع و حرام است. 📛📛📛📛📛📛 @taghvimehamsaran ادمین...👇 @tl_09123532816 مطلب تخصصی و مفید تقویم همسران را هر شب، در اینجا دریافت کنید و عضو شوید👇 لینک کانال اصلی ما در تلگرام ,ایتا و سروش..👇 @taghvimehamsaran https://eitaa.com/joinchat/2302672912C0ee314a7eb
🌷 یک روز با بچه‌های گردان رفته بودیم کوه. محمد توجه ویژه‌ای به مردم حاضر در مسیر داشت. می‌گفت: ما هر کاری که انجام می‌دهیم برای رضای خدا و این مردم عزیز است. باید همیشه خودمان را توی جمع مردم بدانیم. وظیفه‌ی حراست از انقلاب به دوش ماست و این انقلاب هم به برکت این مردم شهیدپرور و حمایت و پشتیبانی این ملت، شکل گرفته. می‌گفت: ان‌شاءالله با پشتیبانی مردم و هدایت مقام معظم رهبری بتوانیم انقلاب را به صاحب اصلی‌اش برسانیم. 🍃شهید_محمد_غفاری🌹 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهیدمحمد غفاری 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕯ما سامرا نرفته 🖤گدای تو می شويم 🕯ای مهربان امام 🖤فدای تو می شويم 🕯هادیِ خلق، 🖤ڪوری چشمان گمرهان 🕯پروانگان شمع 🖤عزای تو می شويم 🕯شهادت 🖤امام هادی (ع) تسلیت باد @Tobeh_Channel
هدایت شده از کانال توبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨خدایا شب شهادت امام هادی علیه‌السلام شفای بیماران، آمرزش گناهان؛ برطرف شدن مشکلات؛ رفع گرفتاری گرفتاران؛ و عاقبت بخیری همه بخصوص جوانان را از درگاه لطفت تمنا داریم شبتـ🌙ـون نـورانـی🌟
هدایت شده از کانال توبه
💠 با «قرآن کریم» نورانی شویم سوره مبارکه ابراهيم آیه ۳۱ قُل لِّعِبَادِيَ الَّذِينَ آمَنُواْ يُقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَيُنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلانِيَةً مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لاَّ بَيْعٌ فِيهِ وَلاَ خِلاَلٌ (اى پيامبر) به بندگان من (آنان) كه ايمان آورده‌اند بگو: نماز را برپا دارند و از آنچه به آنان روزى داده‌ايم ، پنهان و آشكار انفاق كنند قبل از آن كه روزى فرا رسد كه در آن نه داد و ستدى باشد و نه دوستى و رابطه‌اى. @Tobeh_Channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 🥀 امام هادی علیه‌السلام فرمودند: همانا خداوند، دنيا را جايگاه بلاها و امتحانات و مشكلات قرار داد، و آخرت را جايگاه نتيجه‌گيری زحمات ▪️ پس بلاها و زحمات و سختی‌های دنيا را وسيله رسيدن به مقامات آخرت قرار داد و اجر و پاداش زحمات دنيا را در آخرت عطا می‌فرمايد. 📓 تحف العقول، صفحه ۳۵۸ 🏴 شهادت جانگداز حضرت علی النقی، امام هادی علیه‌السلام را تسلیت می‌گوییم. 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🌷🕊🍃 "آرزۅ؎محـٰالےسټ‌امـٰا، ڪاش‌عـٰاقبٺِ‌مآنیزتـٰابۅتےشۅَدڪه‌ ݒَرچمِ‌سہ‌ࢪنگ‌قـٰاب‌آݩ‌مےبـٰاشد..!:)♥️ 🕊 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
هدایت شده از کانال توبه
🖤🖤🖤 دهمین رهبر دین را صلوات حافظ شرع مبین را صلوات کوکب پر اثر ملک وجود هادی اهل زمین را صلوات (🥀)اَللّهُـمَّ ✨(🕯)صَـلِّ 🖤✨(🥀)عَـلىٰ ✨🖤✨(🕯)مُحَمَّـدٍ 🖤✨🖤✨(🥀)وَ آلِ ✨🖤✨🖤✨(🕯) مُحَمَّـدٍ 🖤✨🖤✨(🥀)وَ عَـجِّلْ ✨🖤✨(🕯)فَرَجَهُـمْ 🖤✨(🥀)وَ اَهْـلِکْ ✨(🕯)اَعْدَائَهُـمْ (🥀)اَجْمَعِیـن
‍ 🌹 انتخابات سال ۱۳۸۸بود و جامعه ملتهب. مغازه برنج فروشی ات شده بود محل تجمع دوستانت و پاتوقی برای دورهمی و بحث. فردای انتخابات لباس پوشیدی تا از خانه بزنی بیرون. _کجا آقا مصطفی؟ _کافی نت. تلفنت زنگ خورد،یکی از بچه های پایگاه بود. صدایش آن قدر بلند بود که میشنیدم. _آقا مصطفی کجایی؟اینا دارن از پشت بام خونه ها میریزن روی سرمون! دیگر نمیشد جلویت را گرفت. زنگ زدی به پدرم و قرار شد با او و سجاد بروید پایگاه. بابا و مامان همیشه طرفدار تو بودند،امکان نداشت شکایتت را بکنم و حق را به تو ندهند؟ گاهی میگفتم:((به خدا منم بچه شمام! یکی نیست طرف من رو بگیره؟نمیبینین مدام میره گشت؟چهارشنبه سوری میره تا کسی خراب کاری نکنه! عیدا میره تا دزد به خونه های مردم نزنه! راهپیمایی میره تا وظیفه دینیش رو انجام بده!)) ولی فایده ای نداشت. میدانستم اگر حالا هم به بابا و سجاد بگویم که نگذارند وارد این این شلوغی ها بشوی،خودشان زودتر از تو جلوی پایگاه هستند. آن شب هم رفتی و من ماندم و تا بیایی شدم نصفه عمر. اعلام کرده بودند ۲۵ خرداد در میدان ولی عصر تجمع است. در حال رفتن بودی که گفتم:((منم میام آقا مصطفی!)) _نه عزیزجان ،اوضاع مساعد نیست! _هست یا نیست فرقی نمیکنه،میام! _گفتم که نه سمیه! نمیشد مقابلت ایستاد. حداقل اینجور مواقع نمیشد. دیوارهای خانه نزدیک آمده بودند. روحم فشرده میشد. بلند شدم و رفتم منزل مامانم. یک ساعت گذشت. دوساعت،سه ساعت. عصر غروب شد و غروب شب و تو نیامدی. نیمه شب شد،خط ها قطع بودند و تلفن ها جواب نمیدادند.کنج دیوار نشسته بودم،زانوها در بغل و چشم به در ذکر گرفته بودم:((میاد،میاد،میاد.)) ساعت سه نیمه شب تلفن همراهم زنگ خورد. گوشی ام را برداشتم،دیدم پدرت است:((کجایی آقاجان؟)) _منزل پدرم. _نگران نشی،چیزی نیست. فقط اگه میشه دفترچه مصطفی رو بردار و بیار بیمارستان ۵۰۲ ارتش. _چیزی شده؟تورو بخدا راستش رو بگید! _چیزی نیست.فقط یه کم زخمی شده! زنگ زدم آژانس .ماشین نبود. زنگ زدم به آژانسی در شهریار. ماشین که آمد با مادرم و سبحان سوار شدیم و رفتیم اندیشه. دفترچه را برداشتم و رفتم بیمارستان ۵۰۲ارتش . مادر و پدرت جلوی در بیمارستان بودند.مادرت وقتی مرا دید به گریه افتاد. پدرت از حراست بیمارستان خواست تا مرا راه بدهند:((خانمشه،اجازه بدین بره ملاقاتش.) نمیدانستم چه بلایی سرت آمده. وارد اورژانس که شدم،پرده آبی رنگ پارچه ای جلوی تخت آویزان بود. پرده کوتاه بود و یک جفت کفش پر از خون دلمه بسته پایین تخت بود . پرده را کنار زدم،دیدم روی پهلو خوابیدی. پلک هایت را باز کردی و گفتی:((بالاخره اومدی؟)) میله بالای تخت را گرفتم تا نیفتم:((چه بلایی سرت اومده آقا مصطفی؟)) _میبینی که زنده ام. ملحفه را کنار زدم. دست چپت بخیه خورده بود:((پس این چیه؟)) _چیزی نیست ،یه بوسه کوچولو از قمه! با وجود بخیه هنوز گوشت دو طرف از هم فاصله داشت. ملحفه را از روی پایت برداشتم. پای چپت هم مجروح بود:((این دیگه چیه؟)) _یه بوسه دیگه! _مسخره بازی در نیار آقا مصطفی،چی کار کردی؟ _فقط همین پشت پامه،چیزی نیست!حال خودت چطوره؟ _من خوبم،توچطوری؟ _فقط کمی سرگیجه دارم،اما طبیعیه. صندلی را از گوشه ای آوردم و کنار تخت نشستم. _من همین جا میمونم! _با این حالت؟مگه فردا امتحان نداری؟! اشک هایم سرازیر شد. دستت را گذاشتی روی سرم:((اروم باش عزیز!)) بچه که در دلم خودش را جمع کرده بود،انگار خستگی در کند،بدن خود را کشید دستت را چسبیدم. _آخ آقا مصطفی! چه خطری از بیخ گوشت پریده!حالا بگو ببینم چی شده؟ 🌷 🔸ادامه دارد... 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🌹 _جمعیت توی میدون ولی عصر پراکنده شده بودن. وقت برگشتن، اتوبوسی که پر از مردم و بچه های پایگاه بود جلو افتاده بود و من و یکی از بچه ها با موتور دنبالش . نزدیکیای میدون، اتوبوس راهش رو اشتباه رفت. ما جدا افتادیم. موتور خاموش شد. چند نفری اومدن طرفمون. دوستم رفت روی جدول خیابون شاید اتوبوس رو پیدا کنه که اونا ریختن روی سرم و شروع کردن به زدن. با هر چی که فکر کنی میزدن توی سرم، بعد هم با قمه زدن. بالاخره یکی خودش رو انداخت روی من و داد زد:بسه بی انصافا کشتینش. صدای آژیر امبولانسارو که شنیدم،به زور لای چشمام رو باز کردم. یکی داد زد:بخواید ببرینش،میکشیمش. دوستم اومد جلو که اون رو هم با چاقو زدن. این رو از فریادش فهمیدم،وقتی داد زد:سوختم،سوختم. بعد دیگه از هوش رفتم و ظاهرا از پنج عصر تا یازده شب اون گوشه افتاده بودم. وقتی گذاشتنم توی آمبولانس و شماره تلفن خواستن،تازه به هوش اومده بودم. شماره دایی‌م فقط یادم اومد،اونم بخاطر اینکه از بچگی حفظ کرده بودم. تو تعریف میکردی و من اشک میریختم و التماس میکردم:((تو رو خدا خوب شو آقا مصطفی!)) دیگر پا به ماه بودم. هرروز منتظر که دردم بگیرد،اما خبری نبود. اخرین توصیه دکتر،خوردن روغن کرچک بود. شب نوزده رمضان بود،برایم آبمیوه گرفتی و با روغن کرچک مخلوط کردی و میخواستی به زور به خوردم بدهی. _شب قدره.نمیخورم!میخوام باهات بیام احیا! با قربان صدقه وادارم کردی بخورم. روغن کرچکی را که آبمیوه هم نتوانسته بود خوشمزه اش کند سر کشیدم،اما نگران به هم ریختن وضع مزاجم بودم. _آقا مصطفی باید تا صبح همین جا بشینی و از من مواظبت کنی! تا ساعت یک و نیم شب ماندی،اما یک مرتبه بلند شدی و زنگ زدی به مادرم:((سمیه رو بیارم پیش شما؟)) اول مقاومت کردم بعد تسلیم شدم،اما در دلم نقشه ای ریختم. به محض اینکه رسیدیم خانه مامان،جفت پاهایم را کردم توی یک کفش که من هم می آیم. مامان گفت:((سمیه،میری مسجد دردت میگیره ها!)) گفتم :((عیبی نداره!)) بیرون مسجد زیر آسمان خدا نشستیم و قران سر گرفتیم. آن شب هیچ اتفاقی نیفتاد،ولی بعد از دوروز انتظار زدم زیر گریه:((آقا مصطفی نکنه بچه مون بمیره؟)) رفتیم دکتر بعد از معاینه و گرفتن عکس گفت:((بند ناف پیچیده دور گردن بچه،همین حالا برو بیمارستان!)) شب قدر بود و خیابان ها شلوغ، باران هم نم نم می آمد. رفتیم بیمارستان نجمیه.مادرهایمان هم آمده بودند. پنجشنبه هم ماندم بیمارستان و قرار بود جمعه مرخص شوم. شب بچه نخوابید، مدام گریه میکرد. صبح که دکتر آمد ویزیت کرد و گفت:((این بچه گرسنه‌س،براش شیر خشک تهیه کنین.)) برایت پیامک دادم:((آقا مصطفی یک فلاسک آب جوش و یک قوطی شیر خشک بگیر بیار،هر چه زودتر.)) _چشم. پیامت همراه با دو تصویر قلب و ادمکی بود که میخندید. ساعت ده شد و من همچنان منتظر بودم. ساعت یازده که مادرت با قوطی شیر خشک و فلاسک اب جوش آمد،وا رفتم:((پس مصطفی کو؟)) _رفت نمازجمعه و راهپیمایی روزقدس، گفت اگر برسم میام. اما نیامدی.پدرم آمد و کار ترخیص را انجام داد. راهپیمایی روز قدس واجب تر بود یا رسیدن به زن و بچه؟ اگر الان بودی، میگفتی :((راه پیمایی روزقدس.)) مدتی بود از اندیشه به طبقه پایین خانه پدرت اسباب کشی کرده بودیم. میخواستیم بخاطر بچه به مادرهایمان نزدیک تر باشیم. با پدر و مادرم برگشتیم خانه مان. خیلی ها بودند،اما تو نبودی. نزدیک غروب بود که آمدی. اخم هایم در هم بود. گفتم:((خسته نباشی،قرار بود بیایی بیمارستان!)) خسته و کوفته بودی و سرد برخورد کردی،طوری که انگار من مقصرم. عذرخواهی هم نکردی.انگار نه انگار که قرار بود بیایی دنبالم و برای بچه شیر خشک بیاوری. _وظیفه من رفتن به راهپیمایی و مراسم روزقدس بود. مادرت اصرار داشت برویم طبقه بالا تا به من و بچه برسد و مامانم هم میگفت برویم خانه اش تا او به من و بچه برسد اما... 🌷 🔸ادامه دارد ... 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🌹 تو از هر دو تشکر کردی :((خیر،همین جا میمونن،خودمم بهشون میرسم!)) واقعا هم رسیدی و از من و بچه مراقبت کردی:از حمام تا پوشک بچه. حتی وقتی خواب بودم صدایم نمیزدی و وقتی اعتراض میکردم،میگفتی:((اون قدر قشنگ خوابیده بودی که دلم نیومد بیدارت کنم!)) اسم دخترمان را گذاشتیم فاطمه. هر وقت گریه میکرد بغلش میکردی:((بیا درد دلت را به بابا بگو ببینم چی شده؟)) برایش مداحی میکردی و برایش روضه میخواندی . شب سوم ،تب شدیدی کرده بودم.نصفه شب بیدار شدم،دیدم بالای سرم نشسته ای. گفتی:((خداروشکر بیدار شدی،فاطمه خیلی گریه میکرد،اما بیدارت نکردم.بهش آب قند دادم،بیا شیرش بده.)) روز چهارم برای تست غربالگری او را بردی،بعد ها هم برای واکسن. دلم نمی آمد خودم بغلش کنم تا به او امپول بزنند. هنوز یک ماهش نشده بود که او را بالا می انداختی و میگرفتی. _آقا مصطفی دختره ها ! لطیف تر برخورد کن! _بچه یه ماهه باید یه متر بالا بپره،باید رنجر بار بیاد،طوری که توی خیابون کسی جرئت نکنه نگاه چپ بهش بکنه! فاطمه که به دنیا آمد دیگر نه مدرسه رفتم نه حوزه و نه بسیج. نمیشد هم کار کرد،هم درس خواند، هم مادری کرد و هم همسری. در جریان فتنه ۸۸ ،هم به تحصیلت لطمه خورد هم ضرر مالی دادی. آن روزها در کنار برنج، پلاستیک و نایلون هم میفروختی. آن هارا با چک یکی از اقوام خریدی و گذاشتی در مغازه تا فروش بروند. به قول خودت میخواستی به او کمک کنی، اما درروز های شلوغی،مغازه نیمه تعطیل شد. یا چیزی فروش نمیرفت یا اگر میرفت،درست یادداشت نمیشد و سود و زیان نا مشخص بود. بالاخره آنجا را تعطیل کردی و خلاص. برای پول پلاستیک ها و نایلون هایی هم که فروش نرفته بود چک دست فروشنده داشتی. از من خواستی طلاهایم را بفروشم که فروختم و بدهی ات را صاف کردی. آن روزها یک نیسان داشتیم که از آن برای خرید و فروش و جا به جایی گونی های برنج استفاده میکردی و تا سه چهار ماهگی فاطمه هنوز آن را داشتیم. شبی مهمان داشتیم،وقتی که مهمان ها رفتند گفتی:((بلند شو بریم بیرون.)) _کجا؟ _اشتهارد. _با نیسان؟بچه اذیت میشه! _چه اذیتی؟هر جا دیدم اذیت میشه نگه میدارم! وسایلی را که لازم داشتیم گذاشتی پشت ماشین و راه افتادیم. در آن سفر،فاطمه آرام بود. همین باعث شد که بعد از آن،سفرهای تفریحی ما شروع شود. آن روزها هم پایگاه بسیج را اداره میکردی،هم دانشگاه آزاد درس میخواندی،هم جهاد دانشگاهی دوره پرورش و نگهداری گاو میدیدی. گاهی هم بازاریابی برنج برای رستوران ها و تالار میکردی. کارهایت را هماهنگ میکردم و سعی میکردم کنارت باشم. اگر قرار بود جایی بروی یا چیزی را به کسی تحویل دهی یا به کارهای اجرایی پایگاه برسی خبرت میکردم. حتی ساعاتی را که در دانشگاه بودی،منتظر میماندم تا کلاست تمام شود. وقتی می آمدی فاطمه را برمیداشتم با هم میرفتیم فروشگاه و خرید میکردیم بعد،قدم زنان به خانه می آمدیم.بودن باتو،رویای من بود‌. اینکه باشی،باتو حرف بزنم،صدایت را بشنوم،به حرف هایم گوش بدهی،نظرت را بگویی،حس کنم کنارمی و حس کنم دوستم داری و حس کنم در جهان کوچک باتو بودن،فقط ما سه نفریم:من و تو و فاطمه. حتی گاهی بودن او را هم فراموش میکردم،فقط من و تو. یک روز بعد از ظهر آمدی خانه و گفتی:((عزیز بیا تو پارکینگ باهات کار دارم!)) تعجب کردم:((چه کاری؟)) _بیا تا بگم! هنوز پایم را از آپارتمان بیرون نگذاشته بودم که صدایی شنیدم:((آقا مصطفی این چه صداییه؟)) _صدای گاوه! _تو هنوز گاوداری نگرفته گاو خریدی؟تا حالا کی اول نعل خریده بعد اسب؟! _بیا ببین چه قشنگه خانم! 🌷 🔸ادامه دارد... 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴ترامپ: حتی اگر مثل سگ مریض شدید، باز هم بیایید رای دهید! 🔹‌حتی اگه بعد از رای دادن بمیرید ارزشش را دارد! 🔹‌خودشون اینطوری برای انتخاباتشون تبلیغ می کنن اما به عمله های رسانه ایشون میگن در مغز مردم ایران بکنن انتخابات فایده نداره! @fetan2
📌 چرا امام خمینی(ره) ، منافقین را فرزندانِ عزیزِ " مهندس بازرگان " خطاب کردند؟