💌#خاطرات_شهدا
💠شهید مدافعحرم خیرالله احمدیفرد
همسر شهید نقل میکنند:
در بحث مین ، جنگافزار💣
و ادواتجنگی بسیارحرفهای بود؛
آنقدر دقتش بالا بود که مینی را نشناسد
و از پس آن برنیاید، وجــود نــــداشت👌
فقط تلههای انفجاری داعش👹
برایش ناآشنا بود که آمد
و از آن عکــــس گرفــــت📸
و طریقه خنثی کردن آنرا یاد گرفت
و به تخریبچیهای دیگر هم یـــاد داد👨🔧
خیــــلی شجــــاع بــــود
و به خــودش اطمینــــان داشت💪
خیرالله میگفت:
«من این تخصص را دارم
و میتوانم مین را خنثی کنم🧨
اگر این مین را من خنثی نکنم،
جــــان یک نفــــر را میگیــــرد😢
و اگر من بنشینم در منزل🏠
دِیــــنِ آن کسی که
با میــــن از بین می رود،
بــــر گــــردن مــــن اســــت.»
خــــودش را متعهــــد میدانست،
نسبت به همهچیز، بویژه امنیــــت!!
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید مدافع حرم خیرالله احمدی فرد 🌹🍃
🌺🌺🌺
#خاطرات_شهدا 📖
#مشارکت_حداکثری ❤️
بچه ها توی خیابان چهارمردان قم ستاد زده بودند. رفته بود بهشان سر بزنه.
دیده بود شور و حال ندارند.
گفته بود چرا بیکار نشستید ؟
گفته بودند : نه پول داریم نه بودجه .
حقوقش را همان روز گرفته بود هزار و دویست تومان ، سیصد تومانش را همانجا درآورده بود ، گفته بود توی انتخابات آبروی انقلاب اسلامی در میونه، همه باید کمک کنیم تا پر شور برگزار بشه ؛ بیایید ، این هم سهم من .
#شهید_حسن_محمودنژاد 🕊
#انتخابات
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهیدحسن محمود نژاد🌹🍃
🌺🌺🌺
#خاطرات_شهدا 📖
جذب به مسجد و نماز 🍃
وقتی محمد شهید شد ، یکی از همسایهها که مغازهدار بود و از نظر ایمان کسی رویش حساب باز نمیکرد آمد و گفت : شما نمیدانید چه کسی را از دست دادهاید . گفتم : چطور ؟ گفت : محمد آقا مبلغ کمی که از بسیج میگرفت را به من میداد و میگفت : صبح جمعه با این پول صبحانهای تهیه کنید و به مسجد ببرید برای آنهایی که دعای ندبه می خوانند . این پول مال خودم است و چون میدانم حلال است برای این کار خیر به شما میدهم .
با این کارش میخواست که این آقا را به سمت مسجد گرایش دهد و همسایه ها نسبت به این آقا نظر خوبی پیدا کنند .
#شهید_محمد_ملازاده_مقدم 🕊
✍ : اطلاعات دریافتی از کنگره سرداران و ۲۳ هزار شهید استانهای خراسان
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهیدمحمد ملازاده مقدم 🌹🍃
🌺🌺🌺
#خاطرات_شهدا🕊
✨وقت نماز شده!
🍃یه روز تو لشکر عملیاتی ۲۷ محمد رسول الله(ص) بودیم. برای بحث واحد تیر انتقالی تو کوههاى لشکر داشتیم آموزش میديديم که کار رسید به اذان ظهر!
🍃شهید بیات آخرین نفر بود؛ هر نفر باید طی مراحل خاص بیستتا تیر میزد. محمدرضا دو تا تیر که شلیک کرد، اذان شد و اسلحش رو بالا سرش گرفت و از خط آتش بیرون اومد.
🍃گفت:حاجی وقت نماز شده، تیر انتقالی رو بذاریم بعد از نماز. هرچی گفتیم که آقا اول تیر رو بزن بعدش نماز رو میخونى، محمدرضا گفت: ما پیرو آقا امام حسین عليهالسلام سید و سالار شهدا هستیم و ایشون هم موقع جنگ، جنگ رو تعطیل کردند؛ حالا ما یه آموزش رو تعطیل نکنیم؟
#شهید_محمدرضا_بیات
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید محمدرضا بیات 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
#خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره
📍خودسازی
برای تحصیل در حوزه علمیه رفته بود قم . یک روز که به دیدنش رفتم دیدم و زندگیش خیلی ساده است . با سابقه ای که از وضع مالی پدرش داشتم گفتم : محمد شما که وضع مالی تون خوبه پس چرا چیزی برای خودت نداری؟ مگه حرومه که آدم زندگی بهتر از این داشته باشه؟
گفت : تقوا و زهد بدون خودسازی به دست نمیاد اولین چیزی که برای یک طلبه لازمه زندگی کردن مثل پایین ترین قشر جامعه است.
🌷شهید محمد شریفی🌷
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهیدمحمد شریفی 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
❣
#خاطرات_شهدا
چند روز قبل از عملیات، محمد حسین به یکی از همرزمانش به نام شفیعی گفت: اگر شهید شدم مرا از ناخنم و گودی کف پایم بشناسید. یکی از انگشت های او به خاطر اشتغال به حرفه ی جوشکاری، کبود بود. زمانی که شفیعی را برای شناسایی اجساد شهدا به تعاون لشگر بردند، او جنازه بی سری را از روی کبودی انگشتش شناسایی کرد.
#شهیدمحمدحسینباغبان
شهادت:عملیات خیبر سال ۶۲
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهیدمحمد حسین باغبان 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🌷#خـاطـرات_شـــهـــدا
پرسید ناهارچی داریم مادر؟!
مادر گفت: با قالی پلوبا ماهی !
باخندهرو کرد به مادرشگفت
"ماامروز این ماهیا رو میخوریم
و یه روزی این ماهیا ما رو..."
چند وقت بعد تو
عملیاتوالفجر ۸
داخل اروندرود گم شد🌊
و دیگر مادرش لببه ماهی نزد..😔
🌷#شهیدغلامرضاآلویی
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید غلامرضا آلویی🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
🌷#خـاطـرات_شـــهـــدا
پرسید ناهارچی داریم مادر؟!
مادر گفت: با قالی پلوبا ماهی !
باخندهرو کرد به مادرشگفت
"ماامروز این ماهیا رو میخوریم
و یه روزی این ماهیا ما رو..."
چند وقت بعد تو
عملیاتوالفجر ۸
داخل اروندرود گم شد🌊
و دیگر مادرش لببه ماهی نزد..😔
🌷#شهیدغلامرضاآلویی
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید غلامرضا آلویی 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
💌#خاطرات_شهدا
🔵شهید مدافعحرم ذاکر حیدری
📀راوے: فرزند شهید
🎈پدرم سال۱۳۶۱ عضو سپاه پاسداران شده بود. بارها به جبهه رفته و جانباز ۲۵درصد بود. شیمیایی هم بود اما پیگیر پرونده جانبازیاش نمیشد. موجگرفتگی هم داشت. وقتی اثرات موج بروز میکرد، آن لحظه معلوم نبود چه کار میکند! هیچچیز یادش نمیماند. نمیگذاشت این صحنهها را ببینیم. بعد از اینکه حالش خوب میشد، میگفت: ببخشید شما را ناراحت کردم.
🎈از مهم ترین ویژگیهای بابا یکی این بود که دائمالوضو بودند؛ هیچوقت بدون وضو بیرون نمیرفتند. نماز اول وقت را هم ترک نمیکردند و سحرگاهان ما با صدای قرآن ایشان از خواب بیدار میشدیم. هرروز بعد از نماز صبح سوره اَلرّحمن را قرائت میکرد. هنوز هم صدایش در گوشم هست.
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید مدافع حرم ذاکر حیدری 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
📨#خاطرات_شهدا
🌕شهید مدافعحرم #محمدحسن_قاسمی
🔷اولین شهید مدافعحرم جامعه پزشکی
🌻پدر شهید نقل میکند: محمدحسن در دوران دانشگاه بسیار فعّال و پویا بود. رشته تحصیلیاش، تکنسین هوشبری اتاق عمل بود ولی در بیمارستان، از آموختنِ هیچ چیزی دریغ نمیکرد.
🦋این را وقتی متوجه شدیم که در سوریه به فاصلهی یکی دوهفته از رفتنش، بعنوان مسئول بیمارستان انتخاب شد. همرزمانش میگفتند او وقتی بیمارستانی را تحویل میگرفت، صفر تا ۱۰۰ کارها را یکتنه راهاندازی میکرد و تحویل پرسنل میداد.
🌻فرقی نمیکرد بخش رادیولوژی باشد یا آزمایشگاه یا اتاق عمل؛ قاعدهی هر کدام را به خوبی میدانست و معتقد به کار بر مبنای آخرین فناوریِ روز بود. چون زبان انگلیسی را خوب میفهمید، مطالب لازم را از بروزترین منابع تخصصیاش میدید و اجرا میکرد.
🦋بعد از شهادتش به ما گفتند: ما نیروی بسیار ارزشمندی را از دست دادیم. میخواستیم در آینده، او را به عنوان مسئول کل تشکیلات پزشکی ایران در سوریه قرار دهیم، چون این قابلیّت را داشت.
🌸
🌸🌼🌺
🌸🌼🌺🌼
🌸🌼🌺🌼🌸
🖤حسین بن علی 🖤
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید مدافع حرم محمد حسن قاسمی 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
💌#خاطرات_شهدا
🌕شهید مدافعحرم #مهدی_دهقان
♨️نذر عجیب
⭐️برادر شهید روایت میکند: مهدی وقتی به چهارسالگی میرسد، دچار فلج اطفال میشود. پدر و مادرم او را در تهران و کاشان پیش دکترهای زیادی میبرند اما بینتیجه میماند. آخرین پزشک میگوید شاید خودبهخود خوب شود و به نوعی جوابشان میکند.
🎈آن موقع مادرم مرا باردار بود. به امام رضا علیهالسلام متوسّل میشود و میگوید اگر مهدی شفا پیدا کرد، نام مرا رضا میگذارد. بعد هم نذر میکند اگر جنگ ادامه پیدا کرد و سنّ مهدی به جنگ قد داد، به جبهه برود. اگر هم جنگ تمام شد، او به مدّت سهماه با اسرائیل بجنگد.
⭐️شهادت مهدی بر اثر بمباران جنگندههای رژیم صهیونیستی نشان داد که نذر مادرمان قبول شده است. خدمت به جبههی مقاومت اسلامی همان هدفی بود که مهدی را به مشهدش در سوریه کشاند و سرانجام، در حملهی هوایی رژیم صهیونیستی به پایگاه هوایی تیفور سوریه به آرزویش رسید.
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید مهدی دهقان 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
#خاطرات_شهدا
🔹ﻳڪ ﺑﺎﺭ اﻳﺸــﺎﻥ ﻣﻴﻬــﻤﺎﻥ ﻣﻨﺰﻝ اﺑﻮﻱ ﻣـﺎ ﺩﺭ ﺷـﻴﺮاﺯ ﺑﻮﺩﻧﺪ.
ﺑﻪ ﻣﺤـﺾ ﻭﺭﻭﺩ و اﺣﻮاﻝ ﭘﺮﺳــﻲ ﺩﺭ ﺣﻴﺎﻁ ﻣﻨﺰﻝ ﻧﺸﺴﺘﻨﺪ...
ﺑﻌﺪ ﻳﻪ ﺧﻄ,ﺗﻠﻔﻦ ﺧﻮاﺳــﺖ ﺗﺎ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺗﻤﺎﺱ ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ .
ﺑﺎ ﺭاﺑﻄ و ﺳﻴﻢ ﺗﻠﻔﻦ, ﺗﻮاﻧﺴﺘﻴــﻢ ﺗﻠﻔﻦ را ﺑﻪ اﻳﺸﺎﻥ ﺑﺮﺳﺎﻧـﻴﻢ. ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺗﻠﻔﻦ ﺑﺮﻗﺮاﺭ ﺷﺪ ﺷــﺮﻭﻉ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺗﻤﺎﺱ ﮔرفتن..
اﻳـﺸﺎﻥ ﺑﺎ ﭼﻨﺪ ﺗﻤﺎﺱ ﻣﺸﻜﻞ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﻧﻔﺮ ﺭا ﺣﻞ ﻛﺮﺩ.
ﻣﻴﮕﻔــﺖ :ﻣـﻦ ﻧﻴﺎﺯﻱ ﺑﻪ اﺗﺎﻕ ﺭﻳﺎﺳﺖ ﻧﺪاﺭم.
ﺣﺘے ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﺭاﻫــﺮﻭ اﺩاﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻳﻪ ﺻﻨﺪﻟﻲ و ﺗﻠﻔــﻦ ﺑﺪﻫﻨﺪ ﻣﻦ ﻫﻤﺎﻧﺠــﺎ ﻣﻴﺸﻴﻨــﻢ و ڪﺎﺭ ﻣــﺮﺩﻡ ﺭا ﺑﺎ ﺗﻠﻔﻦ ﺭاﻩ ﻣﻴــﻨﺪاﺯﻡ ....
ﺭاﻭﻱ : ﺣﺠــﺖ اﻻﺳﻼﻡ ﺷﻴﺦ ﻋﻠﻴﺮﺿﺎ ﺣﺪائق
📎
#شهید_عبدالله_میثمی🌷
مسئول دفــتر نمایندگیامام دراﺳﺘﺎﻥ_ﻓﺎﺭﺱ
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۴۳/۳/۱۰ اصفهان
شهادت :۱۳۶۵/۱۱/۱۲ شلمچه
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهیدان مهدی کریمی وعبدالله میثمی 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃