*﷽*
#درمحضرشهدا
#شهید_حسین_املاکی🌷
حسین رفته بود دوره آموزش دافوس. در نبود حسین، از طرف سپاه یک قطعه فرش برای مان آورده بودند. وقتی حسین آمد مرخصی و داستان فرش را به او گفتم ناراحت شد. گفت: زهرا خانم! از این به بعد هر وقت من نبودم و از طرف سپاه چیزی آوردند قبول نکنید. نمی خواهم چیزی از سپاه بگیرم.
گفتم: عیبی ندارد. بگویید پولش را از حقوقمان کم کنند.
گفت: اما بهتر است از این به بعد چیزی از سپاه قبول نکنید.
من هم قبول کردم.
📚:نیمه ی پنهان ماه، ج 32
#یادعزیزش_باصلوات🌷
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید حسین املاکی 🌹🍃
🌺🌺🌺